سلام خانومی:بای:
من که دیشب تو انجمن رختخوابمو انداختم و خوابیدم .. :شاد:تو خودت نبیدی و معلوم نیس کجایی ....:تعجب2:
والا چی بگم برای بارونی و مریمی تعریف کردم
راستش ما از 27 م اسفند مهمون داشتیم تا روز جمعه صبح یعنی 16 فروردین و خلاصه دلم خوش بود موقع استراحتمه ...
راستی جوجو هم خریدم و به بروبچ قول دادم که یه البوم عکس تو پروفایلم درست کنم و عکس جوجه هامو بذارم داخلش تا همه فیض ببرن که چه جوجه های خوشگلی دارم ...:زبون:بهله خلاصه بگم که سرم شلوغ بود حسابی و مامانم اینا هم تو عید اومده بودن پیشم ... بعدشم نتم خیلی کند شده و ترافیکم تمومیده و یه گیگ فعلا موقتی شارژ کردم ولی به انجمن زود به زود میام و سر میزنم از این به بعد ... شرمنده دیگه که خودم نیومدم بهت سر بزنم ولی با مسج به یاد تو و نسرین و نگار و بقیه دوستام بودم خانومی