• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

نتایح جستجو

  1. آ

    دل نوشته ها...

    پروانه پشت پیله اش ، حس کرد راهی هست و رفت! شاید به راه بسته هم ، باید امیدی بست و رفت !
  2. آ

    *******fatemeh (فاطمه)عزیز تولدت مبارک*******

    :ذوق زده::ذوق زده::ذوق زده: :84::84::84::84::84: فااااااااااااااااااااااااااااااااطمـــــــــــــــــــــــــــــه جووووووووووون :شاد::داغ: فاطمه دوسِت داریم :داغ: فاطمه دوسِت داریم :داغ::شاد: :تولد:خوش اومدی به دنیـــــــــــا:تولد: :بغل:بهترین آرزوها رو واست دارم گل دختر...
  3. آ

    هر شعری که دوست داری اینجا بنویس...

    به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد دفتر قلب مرا وا کن و نامی بنویس سَنَدِ عشق، به امضا شدنش می ارزد گر چه من تجربه ای از نرسیدن هایم کوشش رود به «دریا» شدنش می ارزد کیستم؟ باز همان آتش سردی که هنوز حتم دارد که به اِحیا شدنش می ارزد با دو دستِ تو فرو ریختنِ دَم...
  4. آ

    *.*.*روز ♥♥مادر♥♥ مبارک*.*.*

    روز زن روز من است :گل:آن روز كه زن بودنم نشانه ي نبودنم نباشد:گل: :1:این روز رو به صورت اختصاصی به گل بانوان و دُر مادران ایران انجمن تبریک میگم :1: @mitra mehr @Maryam @فائزه حسین زاده @معصومه بانو خلیج همیشه پارس :5:و همه مادران ایران انجمنی که من نامشون رو نمیدونم :5...
  5. آ

    وصیتی زیبا از آلبرت انیشتین

    وصیتی زیبا از آلبرت انیشتین *********** روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم می گذرند. آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار...
  6. آ

    داستان طنز کوتاه رستوران...

    سه تا رفیق با هم میرن رستوران ولی بدون یه قرون پول . هر کدومشون یه جایی میشینن و یه دل سیر غذا میخورن و اولی میره پای صندوق و میگه : ممنون غذای خوبی بود این بقیه پول مارو بدین بریم. صندوقدار: کدوم بقیه آقا ؟ شما که پولی پرداخت نکردی. میگه یعنی چی آقا خودت گفتی الان خورد ندارم بعد از صرف غذا...
  7. آ

    خطای دید باور نکردنی!!!

    تصویر متحرکه دوستان :بله:
  8. آ

    هر شعری که دوست داری اینجا بنویس...

    [FONT=verdana] [FONT=verdana] از خانه بیرون می زنم اما كجا امشب؟ [FONT=verdana] شاید تو می خواهی مرا در كوچه ها امشب [FONT=verdana] [FONT=verdana] پشت ِستون ِسایه ها روی درخت ِشب [FONT=verdana] می جویم اما نسیتی در هیچ جا امشب [FONT=verdana] [FONT=verdana] می دانم آری نیستی...
  9. آ

    خوشگله، مگه نه؟! :خنده1:

    خدايش ميمون به اين نازي ديدي؟؟؟؟ . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . :104: :12:
  10. آ

    عشق....

    [h=2] نه ! هميشه برای عاشق شدن ، به‌دنبال باران و بهار و بابونه نباش ! گاهی در انتهای خارهای يک کاکتوس ، به غنچه‌ای می‌رسی که ماه را بر لبانت می‌نشاند.
  11. آ

    کافــــه تنهایی

    [FONT=verdana] [FONT=verdana] با احمق بحث نكنم و بگذارم در دنياي احمقانه خويش خوشبخت زندگي كند. [FONT=verdana] با وقيح جدل نكنم چون چيزي براي از دست دادن ندارد و روحم را تباه مي كند . [FONT=verdana] از حسود دوري كنم چون حتي اگر دنيا را هم به او تقديم كنم باز...
  12. آ

    تاریکم...

    خانه ات سرد است ؟؟؟ خورشیدی در پاکت می گذارم و برایت پست میکنم. ستاره کوچکی در کلمه ای بگذار و به آسمانم روانه کن. بسيار تاريكم......
  13. آ

    طعم تلخ واقعیت

    [FONT=Vazir narrow]آرامش اين روز هاي زندگيم را مديون [FONT=Vazir narrow]آن انتظاري هستم كه ديگر از هيچ كس [FONT=Vazir narrow]ندارم :104:
  14. آ

    هر شعری که دوست داری اینجا بنویس...

    [FONT=verdana] [FONT=verdana]ای قوم به حج رفته کجایید کجایید؟ [FONT=verdana]معشوق همین جاست بیایید بیایید [FONT=verdana] [FONT=verdana]معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار [FONT=verdana]در بادیه سرگشته شما در چه هوایید؟ [FONT=verdana] [FONT=verdana]گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید [FONT=verdana]هم خواجه...
  15. آ

    من زنم!

    دموكراسي اين نيست كه مرد نظرش را در مورد سياست بگويد و كسي هم به او اعتراض نكند دموكراسي اين است كه زن نظرش را در مورد عشق بگويد و كسي اورا نكُشد!!!
  16. آ

    دقایقی چند با اشعار قیصر امین پور

    آسمان را بنگر ، که هنوز ، بعد صد ها شب و روز مثل آن روز نخست گرم و آبی و پر از مهر ، به ما می خندد ! یا زمینی را که ، دلش از سردی شب های خزان نه شکست و نه گرفت ! بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید و در آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت...
  17. آ

    جایی برای دلتنگی های تو!

    وای اگر صیاد من، غافل شود از یاد من، قدرم نداند فریاد اگر از کوی خود، وز رشته‌ی گیسوی خود، بازم رهاند
بالا