آرشیو ابیات برای مشاعره با حرف " ت "

[fatemeh]

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم / روزی سراغ وقت من آیی که نیستم





شهریار​

​

 

[baroon]

تلخی لحن من از تلخی کام است مرنج

خون به دل دارم و از دست غمم حوصله نیست​

 

[baroon]

ترک ما کردی ولی با هر که هستی یار باش

این رفیقان نارفیقند گفتمت، هشیار باش​

 

[fatemeh]

تو کمان کشیده و در کمین، که زنی به تیرم و من غمین
همه غم من بود از همین، که خدا نکرده خطا کنی

 

[Miss zahra]

تو کنار من یه کوهی
من کنار تو یه دریا
ما رو با هم آرزو کن
با تو من تمام رویام ....​

 

[fatemeh]

تا در طلب گوهر کانی کانی
[h=5]تا در هوس لقمهٔ نانی نانی
این نکتهٔ رمز اگر بدانی دانی
هر چیزی که در جستن آنی آنی




حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی

 

[Narsisa]

تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد
من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد​

 

[Narsisa]

تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم​

 

[fatemeh]

​

[h=5]ترک یاری کردی و من همچنان یارم تو را
دشمن جانی و از جان دوست‌تر دارم تو را

هلالی جغتایی

 

[Narsisa]

تا كه اسير و عاشق آن صنم چو جان شدم
ديو نيم پري نيم از همه چون نهان شدم​

 

[Miss zahra]

ترسم که نمانم من از این رنج دریغا
​

کاندر دل من حسرت روی تو بماند​

سعدی


​

​

 

[Miss zahra]

تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
​

گاهی از کوچه‌ی معشوقه‌ی خود می‌گذرم​

تو از آن دگری رو که مرا یاد توبس​

خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم

.......

تا من بديدم روي تو اي ماه و شمع روشنم​

هر جا بشينم خرمم هر جا روم در گلشنم

......

تا کی به تمنای وصال تو یگانه​

اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

......

تلقین و درس اهل نظر، یک اشارت است ​

گفتم کنایتیّ و، مکرّر نمی کنم​

حافظ






​

​

 

[Miss zahra]

تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
​

ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک
​

 

[fatemeh]

تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش​

 

[fatemeh]

تحمل گفتی و من هم که کردم سالها اما
چقدر آخر تحمل، بلکه یادت رفته پیمانت؟​

 

[fatemeh]

تا شدم حلقه بگوش در میخانه عشق /// هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم​

 

[دختر مهتاب]

​

ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود​

تسبیح شیخ و خرقه رند شرابخوار:گل:
حافظ:گل:
​

 

[fatemeh]

تو را من دوست می‌دارم ندانم چیست درمانم
نه روی هجر می‌بینم نه راه وصل می‌دانم ​

 

[fatemeh]

تو ز اشتباه روزی قدمی به خانه‌ام نه
كه رسد دلی به كامی, چو كنی تو اشتباهی

كاظم پزشكی​

 

[fatemeh]

توانا بود هر كه دانا بود
ز دانش دل پير برنا بود