• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

آرشیو ابیات برای مشاعره با ,, ه ,,

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست
الـحــان بـلـبـل از نـفـس دوستان توست
 

baroon

متخصص بخش ادبیات




هرکس به طریقی دل ما می شکند
بیگانه جدا دوست جدا می شکند

بیگانه اگر می شکند حرفی نیست
من در عجبم دوست چرا می شکند
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



هر سنگ که بر سینه زدم نقش تو بگرفت
آن هم صنمی بهر پرستیدن من شد


(طالب آملی)
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



هیچ می دانی که لرزد پایه عرش خدای

گر یتیمی هو کشد یا عاشقی تنها شود؟
 

baroon

متخصص بخش ادبیات





همی گویی غمش در دل نگهدار

نصیحت گو! نمی گویی دلت کو؟
 

مهشید

کاربر ويژه


هر چه گشتيم در اين شهر نبود اهل دلي
که بداند غم دلتنگي و تنهايي ما
معين کرمانشاهي**
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
هم موسم بهار طرب خیز بگــــــــــذ رد
هم فصل ناملایم پاییز بگــــــــــــــــذ رد
گر نا ملایمی به تو کرد از قـضــــــــــا
خود را مساز رنجه که این نیز بگذرد
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
هر که با مرغ هوا دوست شود
خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود ...........سهراب سپهری
424682_363934943681859_124310751_n.jpg
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
هرچه در عالم بود، لیلی بود
ما نمی‌بینیم در وی، غیر وی

حیرتی دارم از آن رندی که گفت
چند گردم بهر لیلی گرد حی

ای بهایی، شاهراه عشق را

جز به پای عشق، نتوان کرد طی



شیخ بهایی
198444_364472120294808_2086937238_n.jpg
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



هم نشین مردم بدبخت هم در زحمت است

دیده بیمار است بینی بار عینک می کشد

 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
هر چه دشنام، از لب ها خواهم بر چيد
هر چه ديوار، از جا خواهم بركند
رهزنان را خواهم گفت: كاروانی آمد بارش لبخند!
ابر را، پاره خواهم كرد






 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
هر که را در سر نباشد عشق یار
بهر او پالان و افساری بیار

 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
هیچ همدردی نمی یابم سزای خویشتن


می‌نهم چون بید مجنون سر به پای خویشتن

(صائب تبریزی)


 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
هرچه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل باشم از آن
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات


.

هوش کنید مست را آب زنید دست را سجده کنید هست را عید غدیر میرسد
سیر کنید گشنه را آب دهید تشنه را دور کنید غصه راعید غدیر میرسد
عفو کنید بنده را ارج نهید زنده را یاد کنید رفته را عید غدیر میرسد :گل:
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



هر کو نکاشت مهر و ز خوبی گلی نچید

در رهگذار باد نگهبان لاله بود
 

tazeha

کاربر ويژه
هر شبی گویم که فردا ترک این سودا کنم

باز چون فردا شود امروز را فردا کنم
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



هر چه رفت از عمر، یاد آن به نیکی می‌کنند

چهره ی امروز در آیینه ی فردا خوش است

 
بالا