You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser.
اشعــاری از کـامــران رســول زاده
به ترانه ای می مانی
که غمگین ترین شبِ مَردی را
پر از شراب می کند و شعر
و حسرت سیگاری که زودتر از همیشه
خاکستر می شود
تو تلخ ترین دستاوردِ مستیِ منی
رفتنت کافی نبود؟
حالا داری در شعرهای دیگران پرسه می زنی؟!
شعرم را حلالت نمی کنم اگر
بین واژه های نامحرم
ببینمت
کسی به گرد پای تو می رسید
ای کاش!
به مویت قسم
از موهایش
پریشان ترین خیال های عالم را
می ساختم
کسی به گرد پای تو می رسید
ای کاش!
چِشم چِشم
دو ابرو
شب سیاه و گیسو
گوش گوش
یه آغوش
کسی که شد فراموش
حالا بکش دو تا دست
رو زخمی که نشه بست
چوب چوب
یه گردن
حلقه ی دار
تو و من!
جهانِ بی تو
زندانی ست شبیه "شاتو دیو"
که هیچ کُنتی
ازآن جان سالم بدر نمی برد
قرنهاست
زندانی تو ام
بی آنکه بدانی
حالا که مرده ام می فهمم
درد نبودنت
با مردن
فقط جابجا می شود!
اعتراف می کنم که تو
وجود خارجی نداری
فقط باید راهی پیدا کنم
که شکل چشمهات را فراموش کنم
اعتراف می کنم
که راهی برای انکار تو نیست
وقتی هنوز
خیره می شوی به شعرهام
این سیگار که نمی کشم
بماند برای بعد
می خواهم قهوه ای درست کنم
که فالِ آن
تو باشی
جزیره، منم اینجا
نه این خاک و خیابان ها
که دور می زنند
حوالی دریا را
اینجا جزیره منم
که دریا
از اعماق دلم شور می زند
دیدم که پَرت شدم
دستم نرسید که بگیرم اَم!
حالا جواب خودم را چه می دهم
اگر
دست خالی برگردم؟!
مگر اینکه از روی نعشم رد شوی" گفتم
و تو
بی اعتنا رد شدی!
گریه کشف دردناکی ست
که بعد رفتنت
در من رخ داد
خودت را بگذار جای من
اگر مثل من عاشقت نشدی
دوباره
خودم عاشقت می شوم!
مشکل این روزهایم
این خیابان های جدید است
از هیچ کدامشان
با تو
خاطره ندارم
میان هفت سالگیِ قصه هایم
کلاغ های پیری پرسه می زنند
که دندان های شیری مرا
دزدیده اند
و من هنوز
دهانم بوی شیر می دهد!
این عطرِ جدید که می زنی
چیز خوبی ست
تا مدت ها
روی واژه ها می ماند!
تمام قوانین مردانه من
نقض شده
از وقتی
برای تو
گریه می کنم
دیر نمی شود
هر وقت دلت خواست برگرد
فقط
مجبوری با خاطراتمان سَر کنی
من
زنده نیستم!
اصلا برنگرد!
به کجای این عالم بر می خورد
جز بختِ خرابِ من؟!
خوشحالم که ساعت ها را
عقب کشیده اند
حالا یک ساعت بیشتر
عاشقت بوده ام