-
توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.
اگر به من اعتماد دارید شرکت کنید
- شروع کننده موضوع rahnama
- تاریخ شروع
من بینهایت شما را دوست دارم و عاشقتان هستم. ما همه در این انجمن زیبا و عطرآگین نسبت بهم مسئولیتهای بزرگی داریم و باید دانسته های خود را بهم انتقال دهیم. من در مورد کامپیوتر چیزی نمی دانستم. شما بمن یاد دادید و موارد دیگر.
من هم در این رشته تخصص دارم باید متقابلا دانسته های خود را انتقال دهم .
فردا سرم من منت نگذارید که ما به راهنما کلی آموزش دادیم و راهنما برای ما کاری نکرد.آقا اجازه؟ خانم اجازه ؟ما همینو بلدیم.:شاد:
پس همه با هم این مطالب را مرور کنیم. مخصوصا مطالب را پراکنده می نویسم چون میخواهم که ذهن فعلا آمادگی پذیرش را داشته باشد و در نهایت همه مطالب را در نتیجه گیری مرتب خواهیم چید و دو دستی تقدیم ذهن میکنیم و خود رهایش می کنیم.واقعا رهایش میکنیم و به کارهای روزمره خود می پردازیم. اگر هدف مکتوب داشته باشیم ذهن بیشتر خوشحال می شود و می داند چکار باید بکند.
وقتی برای خرید کلی از اجناس به بازار می رویم , بنظر شما اگر وسائلی را که میخواهیم بخریم بنویسیم بهتر است و یا در ذهنمان نگه داریم؟
آقا اجازه؟
بفرمائید راهنما.
راهنما: آقا اجازه؟ خوب اگر بنویسیم بهتر است.
روزانه چند دقیقه را به مرور مطالب اختصاص دهید.
:شاد::شاد::شاد::شاد::شاد::شاد::شاد:
من هم در این رشته تخصص دارم باید متقابلا دانسته های خود را انتقال دهم .
فردا سرم من منت نگذارید که ما به راهنما کلی آموزش دادیم و راهنما برای ما کاری نکرد.آقا اجازه؟ خانم اجازه ؟ما همینو بلدیم.:شاد:
پس همه با هم این مطالب را مرور کنیم. مخصوصا مطالب را پراکنده می نویسم چون میخواهم که ذهن فعلا آمادگی پذیرش را داشته باشد و در نهایت همه مطالب را در نتیجه گیری مرتب خواهیم چید و دو دستی تقدیم ذهن میکنیم و خود رهایش می کنیم.واقعا رهایش میکنیم و به کارهای روزمره خود می پردازیم. اگر هدف مکتوب داشته باشیم ذهن بیشتر خوشحال می شود و می داند چکار باید بکند.
وقتی برای خرید کلی از اجناس به بازار می رویم , بنظر شما اگر وسائلی را که میخواهیم بخریم بنویسیم بهتر است و یا در ذهنمان نگه داریم؟
آقا اجازه؟
بفرمائید راهنما.
راهنما: آقا اجازه؟ خوب اگر بنویسیم بهتر است.
روزانه چند دقیقه را به مرور مطالب اختصاص دهید.
:شاد::شاد::شاد::شاد::شاد::شاد::شاد:
بنام خدا
خدایا با همه بزرگیت در قلب کوچک من جای داری
خدایا با همه بزرگیت در قلب کوچک من جای داری
باسلام به همه عزیزان. امیدوارم که در این چند روزه که تایپیک تعطیل بود عزیزان تمرینات لازم را انجام داده باشند.صرف خواندن مطلب کافی نیست بلکه باید تمرینات هم مورد توجه قرار گیرد.
قول من بشرطی است که عزیزان دقیقا به موارد اشاره شده عمل کنند.
اولین بحث :
گذشته - حال - آینده
دوستی من را نصیحت کرد که اگر میخواهی شاد زندگی کنی گذشته و آینده را فراموش کن و به الان فکر کن.
من خندیدم .می دانید چرا چون این جمله را در اکثر کتابهای روانشناسی دیده و خوانده بودم.
عقیده من اینست:
گذشته را همیشه بیاد داشته باش و از آن درس بگیر.
در زمان حال از زندگی لذت ببر
و هدفهای 6 ماهه و یکساله و 5 ساله و 10ساله و حتی 15 ساله خود را مکتوب کن.به آینده فکر کن که باید
موفق باشید و به تمام اهداف و آرزویت برسید.
من همیشه در هر کاری موفق و پیروز می شوم.
بحث ما تغییر نگرش بود با استفاده از تکرار جملات تاکیدی و تجسم .
همه عزیزان تاثیر جملات تاکیدی را بخوبی حس کرده اند.
جملات تاکیدی :
1- اعتماد بنفس را افزایش می دهد.
2- نگرش فرد را عوض میکند.
3- دیوارهای ذهنی را کم کم از بین می برد.
4 - تلقین را در ذهن جا می اندازد.
تلقین:
با تکرار جملات تاکیدی بخود تلقین میکنیم که آنچه را که دوست داریم باشیم. وقتی این جمله مرتبا تکرار می شود:
من همیشه در هرکاری موفق و پیروز می شوم .دقیقا به ذهن تلقین می شود که این مورد باید حتما انجام گیرد.
بحث ها کمی پراکنده است و ما سعی میکنیم با قبول موارد ذکر شده تا کنون در یک بحث همه موارد را جمع بندی کلی کرده و اولویتها را در نظر بگیریم. با مطالعه موارد اشاره شده ذهن جا باز میکند
که کم کم موارد را بپذیرد و در نهایت با جمع بندی دقیقا راه حرکت را بسوی موفقیت شروع کند.
تکرار جملات تاکیدی برای رسیدن به هدف اعتماد بنفس را زیاد میکند - تلقین به ذهن را بخوبی انجام می دهد و از همه مهمتر باعث ریزش دیوارهای ذهنی شده و با تجسمهای مربوط به هر جمله ,
شخص را متحول میکند.
حرکت اول در هر کاری پرورش ذهن است. باید ذهن را انباشته از موفقیت کرد.
تا ذهن موفقیت را قبول نکند محال است عزیزی در کارش موفق شود.
بحث ما تغییر نگرش بود با استفاده از تکرار جملات تاکیدی و تجسم .
همه عزیزان تاثیر جملات تاکیدی را بخوبی حس کرده اند.
جملات تاکیدی :
1- اعتماد بنفس را افزایش می دهد.
2- نگرش فرد را عوض میکند.
3- دیوارهای ذهنی را کم کم از بین می برد.
4 - تلقین را در ذهن جا می اندازد.
تلقین:
با تکرار جملات تاکیدی بخود تلقین میکنیم که آنچه را که دوست داریم باشیم. وقتی این جمله مرتبا تکرار می شود:
من همیشه در هرکاری موفق و پیروز می شوم .دقیقا به ذهن تلقین می شود که این مورد باید حتما انجام گیرد.
بحث ها کمی پراکنده است و ما سعی میکنیم با قبول موارد ذکر شده تا کنون در یک بحث همه موارد را جمع بندی کلی کرده و اولویتها را در نظر بگیریم. با مطالعه موارد اشاره شده ذهن جا باز میکند
که کم کم موارد را بپذیرد و در نهایت با جمع بندی دقیقا راه حرکت را بسوی موفقیت شروع کند.
تکرار جملات تاکیدی برای رسیدن به هدف اعتماد بنفس را زیاد میکند - تلقین به ذهن را بخوبی انجام می دهد و از همه مهمتر باعث ریزش دیوارهای ذهنی شده و با تجسمهای مربوط به هر جمله ,
شخص را متحول میکند.
حرکت اول در هر کاری پرورش ذهن است. باید ذهن را انباشته از موفقیت کرد.
تا ذهن موفقیت را قبول نکند محال است عزیزی در کارش موفق شود.
چگونه جمله تاکیدی بسازیم؟
اولین مشکل خود را در نظر گرفته و برای آن یک جمله تاکیدی می سازیم.(در زیر نمونه نوشتن جمله اول مشکل 12 سال قبل من دقیقا نوشته شده است ).بعد از این جمله ,
هدفها پیگیری می شود.(نوشتن اهداف را در مطلب بعدی می نویسیم )لابلای پیاده کردن ایده ها جملات تاکیدی بعدی را با توجه به مورد می سازیم و تکرار میکنیم.
لطفا به دقت مواردی را که من خود انجام دادم را چندین بار مطالعه فرمائید:
جمله اول تاکیدی من با توجه به حاد بودن مسئله این بود:
تمام بدهیهای من از راه شگفت خدا بی درنگ و بطور کامل پرداخت می شود.
وقتی اوائل این جمله را تکرار می کردم , از خودم خجالت می کشیدم.کتاب زیاد خوانده بودم.مطالعاتم در زمینه تفکر مثبت خارج از تصور بود. باز برایم سخت بود تکرار جمله ای
که زیاد ایمان به عملی شدنش نداشتم. تکرار کردم و تکرار تکرار.
بعضی وقتها انسانها به باورهای خود هم شک میکنند چه رسد به مطالب دیگران و حتی اساتید و نویسندگان.
باز تکرار کردم.اولین بدهی را که پرداخت کردم.چشمانم خیس شد.
ناخودآگاه جمله من تغییر کرد و از این تغییر خودم متعجب شدم.جمله من ناخودآگاه شد:
تمام بدهی های من از راه شگفت خدا بی درنگ و بطور کامل پرداخت شد.
بزرگترین تحول در من ایجاد شد.
زندگی من زیر و رو شدو اعتماد بنفسم هزاران برابر بیشتر شد.
پس شد. نتیجه گرفتی؟
بله وقتی اولین هدفم داشت تحقق پیدا میکرد متحول شدم.
ایده پشت سر ایده به مغزم خطور میکرد و چون می دانستم در کائینات پخش می شود سریعا انجام می دادم.دیگر در مورد رسیدن به هدف فکر نمی کردم.رهایش کردم تا ذهنم بقیه موارد را برایم مهیا کند.
چه راحت ذهنم را گول زدم. ذهن از یک بچه هم زودتر گول می خورد.
به هر حال رهایش کردم و خودم از موفقیت روز بروزم لذت می بردم. مسیر هدف برایم از خود هدف شیرینتر شد. حس کردم خداوند همراه من است و راههای رسیدن به موفقیت را پله پله بمن نشان می دهد.
مسافرت با خانواده شروع شد.
در مسافرت همیشه با لبان خندان این جمله را تکرار می کردم:
من در آرامش کامل به سر می برم و همواره روحیه ای شاد و لبخندی بر لب دارم.
چقدر زندگی با تکرار این جملات برایم شیرین و شیرینتر شد.
بخود می گفتم : من سزاوار بهترین ها هستم.
بعد می گفتم : پول مثل سیل بطرف من سرازیر می شود.
یاد خدا می افتادم و جمله ناخودآگاه بدون خواست من تغییر کرد:
از راه شگفت خدا , پول مثل سیل بطرف من سرازیر می شود.
کم کم این جمله را ساختم :
سراسر وجودم غرق در انرژی و شادی است.
واقعا هم غرق در شادی شده بود و در آن سن چنان انرژی پیدا کرده بودم که همزمان با عشق و علاقه پیگیر به ثمر رسیدن ایده هایم بودم.
وقتی هر روز تعداد افرادی که با من کار میکردند زیادتر و زیادتر شد و آنان خوشحال از کار کردن با من بودند شروع کردم به کمک مالی و کمک در خرید خودرو و سایل منزل .
این جمله را ساختم :
هر چه بیشتر می بخشم بیشتر می ستانم و احساس شادمانی می کنم.
وقتی خوشحال بودند بیشتر انرژی می گرفتم. مهم کار نبود . مهم رسیدن به هدف نبود. مهم می دانید چی بود:
زندگیم بوی شادی و نشاط می داد. از هر دقیقه از زندگیم نهایت لذت را می بردم.
وقتی به هدفی می رسیدم , خط می کشیدم.
این جمله را ساختم:
من انسانی توانا ، خلاق و دوست داشتنی هستم.
جدا از تکرار جمله و باور خودم 100در100خود را توانا و خلاق و دوست داشتنی می دانستم. وقتی فردی بمن سلام می داد من با نگاه حق شناسانه به پروردگارم که اسباب سعادت من را
فراهم کرده بود بوسه ای به آسمان می فرستادم.
این جمله را ساختم :
من ایده های بزرگی در سر دارم و آنها را به واقعیت تبدیل می کنم.
واقعا هم تبدیل می شد.
چرا باید اول در فکر کار باشیم؟
مگر نه این است که هر روز ورشکستگی بیشتر و بیشتر می شود.
اول باید خود را بسازیم. متحول شویم و بعد ذهن کمک میکند که ایده ها انجام و به عمل برسد.
درنهایت این جمله را ساختم :
من خودم را دوست دارم و به خود افتخار می کنم.
در آخر نتیجه این جمله تغییر کرد :
من خودم را دوست دارم و مردم را هم دوست دارم .من به خود افتخار می کنم.
اولین مشکل خود را در نظر گرفته و برای آن یک جمله تاکیدی می سازیم.(در زیر نمونه نوشتن جمله اول مشکل 12 سال قبل من دقیقا نوشته شده است ).بعد از این جمله ,
هدفها پیگیری می شود.(نوشتن اهداف را در مطلب بعدی می نویسیم )لابلای پیاده کردن ایده ها جملات تاکیدی بعدی را با توجه به مورد می سازیم و تکرار میکنیم.
لطفا به دقت مواردی را که من خود انجام دادم را چندین بار مطالعه فرمائید:
جمله اول تاکیدی من با توجه به حاد بودن مسئله این بود:
تمام بدهیهای من از راه شگفت خدا بی درنگ و بطور کامل پرداخت می شود.
وقتی اوائل این جمله را تکرار می کردم , از خودم خجالت می کشیدم.کتاب زیاد خوانده بودم.مطالعاتم در زمینه تفکر مثبت خارج از تصور بود. باز برایم سخت بود تکرار جمله ای
که زیاد ایمان به عملی شدنش نداشتم. تکرار کردم و تکرار تکرار.
بعضی وقتها انسانها به باورهای خود هم شک میکنند چه رسد به مطالب دیگران و حتی اساتید و نویسندگان.
باز تکرار کردم.اولین بدهی را که پرداخت کردم.چشمانم خیس شد.
ناخودآگاه جمله من تغییر کرد و از این تغییر خودم متعجب شدم.جمله من ناخودآگاه شد:
تمام بدهی های من از راه شگفت خدا بی درنگ و بطور کامل پرداخت شد.
بزرگترین تحول در من ایجاد شد.
زندگی من زیر و رو شدو اعتماد بنفسم هزاران برابر بیشتر شد.
پس شد. نتیجه گرفتی؟
بله وقتی اولین هدفم داشت تحقق پیدا میکرد متحول شدم.
ایده پشت سر ایده به مغزم خطور میکرد و چون می دانستم در کائینات پخش می شود سریعا انجام می دادم.دیگر در مورد رسیدن به هدف فکر نمی کردم.رهایش کردم تا ذهنم بقیه موارد را برایم مهیا کند.
چه راحت ذهنم را گول زدم. ذهن از یک بچه هم زودتر گول می خورد.
به هر حال رهایش کردم و خودم از موفقیت روز بروزم لذت می بردم. مسیر هدف برایم از خود هدف شیرینتر شد. حس کردم خداوند همراه من است و راههای رسیدن به موفقیت را پله پله بمن نشان می دهد.
مسافرت با خانواده شروع شد.
در مسافرت همیشه با لبان خندان این جمله را تکرار می کردم:
من در آرامش کامل به سر می برم و همواره روحیه ای شاد و لبخندی بر لب دارم.
چقدر زندگی با تکرار این جملات برایم شیرین و شیرینتر شد.
بخود می گفتم : من سزاوار بهترین ها هستم.
بعد می گفتم : پول مثل سیل بطرف من سرازیر می شود.
یاد خدا می افتادم و جمله ناخودآگاه بدون خواست من تغییر کرد:
از راه شگفت خدا , پول مثل سیل بطرف من سرازیر می شود.
کم کم این جمله را ساختم :
سراسر وجودم غرق در انرژی و شادی است.
واقعا هم غرق در شادی شده بود و در آن سن چنان انرژی پیدا کرده بودم که همزمان با عشق و علاقه پیگیر به ثمر رسیدن ایده هایم بودم.
وقتی هر روز تعداد افرادی که با من کار میکردند زیادتر و زیادتر شد و آنان خوشحال از کار کردن با من بودند شروع کردم به کمک مالی و کمک در خرید خودرو و سایل منزل .
این جمله را ساختم :
هر چه بیشتر می بخشم بیشتر می ستانم و احساس شادمانی می کنم.
وقتی خوشحال بودند بیشتر انرژی می گرفتم. مهم کار نبود . مهم رسیدن به هدف نبود. مهم می دانید چی بود:
زندگیم بوی شادی و نشاط می داد. از هر دقیقه از زندگیم نهایت لذت را می بردم.
وقتی به هدفی می رسیدم , خط می کشیدم.
این جمله را ساختم:
من انسانی توانا ، خلاق و دوست داشتنی هستم.
جدا از تکرار جمله و باور خودم 100در100خود را توانا و خلاق و دوست داشتنی می دانستم. وقتی فردی بمن سلام می داد من با نگاه حق شناسانه به پروردگارم که اسباب سعادت من را
فراهم کرده بود بوسه ای به آسمان می فرستادم.
این جمله را ساختم :
من ایده های بزرگی در سر دارم و آنها را به واقعیت تبدیل می کنم.
واقعا هم تبدیل می شد.
چرا باید اول در فکر کار باشیم؟
مگر نه این است که هر روز ورشکستگی بیشتر و بیشتر می شود.
اول باید خود را بسازیم. متحول شویم و بعد ذهن کمک میکند که ایده ها انجام و به عمل برسد.
درنهایت این جمله را ساختم :
من خودم را دوست دارم و به خود افتخار می کنم.
در آخر نتیجه این جمله تغییر کرد :
من خودم را دوست دارم و مردم را هم دوست دارم .من به خود افتخار می کنم.
پول مثل سیل بطرف من سرازیر می شود..
تکرار - تکرار - تکرار - تکرار
سعی میکنیم لابلای مطالب تمریناتی را انجام دهیم .با این حرکت نتیجه خوبی خواهیم گرفت.
جملاتی را که در یک پست قرارداده می شود را با چشمانی بسته و تمرکز بر روی کلمات انجام دهید و حالتهائی کلمات جمله را حس کنید.
تکرار - تکرار - تکرار - تکرار
سعی میکنیم لابلای مطالب تمریناتی را انجام دهیم .با این حرکت نتیجه خوبی خواهیم گرفت.
جملاتی را که در یک پست قرارداده می شود را با چشمانی بسته و تمرکز بر روی کلمات انجام دهید و حالتهائی کلمات جمله را حس کنید.
صحبت شد که برای تغییر نگرش , استفاده از جملات تاکیدی فوق العاده تاثیر گذار است . در مورد اعتماد بنفس صحبت شد. دیواره های ذهنی مطرح گردید و تجسم.البته بطور پراکنده.
بیشتر نظر این بود که ذهن را آماده برای پذیرش این موارد آماده کنیم.
الان لازم است که جمع بندی درستی از مطالب داشته باشیم و بعد بحث هدف را به طور دقیق پیگیری کنیم.
مهمترین مسئله در تغییر نگرش منفی به مثبت استفاده درست از جملات تاکیدی است . راه نوشتن آنرا نیز نوشتیم. و به 9 جمله کلیدی اشاره کردیم.
جملات تاکیدی وقتی با تجسم همراه باشد تاثیرگذاری بیشتری دارد.در تجسم , آنچه را که دوست داریم در آینده باشیم را در زمان حال بما نشان می دهد(جمله زیبای آقا بهداد عزیز)
و ذهن ما آنرا بعنوان یک واقعیت می پذیرد.
گفتیم که :جملاتی را که در نظر میگیرید باید با چشمانی بسته و تمرکز بر روی کلمات انجام دهید و حالتهائی کلمات جمله را حس کنید.این حالت ها تجسم است:
مثال : پول مثل سیل بطرف من سرازیر می شود.
وقتی چشم خود را می بندیم و روی کلمات تجسم میکنیم خود را در میان خرواری از پول می بینم . ذهن ما از راه تصویر کلمه پول را به خود جذب کرده و بطور واضح در خود ذخیره میکند.
با توجه به رعایت مطالب فوق این جملات تاکیدی , اعتماد بنفس ما را بیشتر میکند.تجسم ما را بالا می برد ,دیوارهای ذهنی را فرو می ریزد .
نتیجه کل بحث تا الان شد:
انتخاب خوب و بجای , جملات و استفاده درست از آن باعث می شود که :
1- قدرت تجسم را بالا می برد.
2- اعتماد بنفس را زیاد میکند.
3- دیوارهای ذهنی را خراب میکند.
4- وجود ما را مالامال از انرژی مثبت کرده و لحظات زندگی ما را شیرین میکند.
5- باعث می شود ذهن موارد خواسته شده در جملات را قبول کند.
6- ایده های کاری زیادی بطرف ما سرازیر می شود.
7- قدرت و توان کاری ما را افزایش می دهد.
8- ایمان و باور ما را برای رسیدن به هدف افزایش خواهد داد.
9- روابط عمومی ما را بالا می برد.
10- به قدرت واقعی خود برای برطرف کردن مشکلات پی خواهیم برد.
این بود جمع بندی کل موضوعاتی که تا کنون بر روی آن بحث کردیم.
نتیجه:
استفاده بجا از جملات تاکیدی مساوی است با رسیدن به اهداف مکتوب ما.
جلسه ما بعد از نوشتن و تکرار جملات تاکیدی جدید , نوشتن اهداف است.
بیشتر نظر این بود که ذهن را آماده برای پذیرش این موارد آماده کنیم.
الان لازم است که جمع بندی درستی از مطالب داشته باشیم و بعد بحث هدف را به طور دقیق پیگیری کنیم.
مهمترین مسئله در تغییر نگرش منفی به مثبت استفاده درست از جملات تاکیدی است . راه نوشتن آنرا نیز نوشتیم. و به 9 جمله کلیدی اشاره کردیم.
جملات تاکیدی وقتی با تجسم همراه باشد تاثیرگذاری بیشتری دارد.در تجسم , آنچه را که دوست داریم در آینده باشیم را در زمان حال بما نشان می دهد(جمله زیبای آقا بهداد عزیز)
و ذهن ما آنرا بعنوان یک واقعیت می پذیرد.
گفتیم که :جملاتی را که در نظر میگیرید باید با چشمانی بسته و تمرکز بر روی کلمات انجام دهید و حالتهائی کلمات جمله را حس کنید.این حالت ها تجسم است:
مثال : پول مثل سیل بطرف من سرازیر می شود.
وقتی چشم خود را می بندیم و روی کلمات تجسم میکنیم خود را در میان خرواری از پول می بینم . ذهن ما از راه تصویر کلمه پول را به خود جذب کرده و بطور واضح در خود ذخیره میکند.
با توجه به رعایت مطالب فوق این جملات تاکیدی , اعتماد بنفس ما را بیشتر میکند.تجسم ما را بالا می برد ,دیوارهای ذهنی را فرو می ریزد .
نتیجه کل بحث تا الان شد:
انتخاب خوب و بجای , جملات و استفاده درست از آن باعث می شود که :
1- قدرت تجسم را بالا می برد.
2- اعتماد بنفس را زیاد میکند.
3- دیوارهای ذهنی را خراب میکند.
4- وجود ما را مالامال از انرژی مثبت کرده و لحظات زندگی ما را شیرین میکند.
5- باعث می شود ذهن موارد خواسته شده در جملات را قبول کند.
6- ایده های کاری زیادی بطرف ما سرازیر می شود.
7- قدرت و توان کاری ما را افزایش می دهد.
8- ایمان و باور ما را برای رسیدن به هدف افزایش خواهد داد.
9- روابط عمومی ما را بالا می برد.
10- به قدرت واقعی خود برای برطرف کردن مشکلات پی خواهیم برد.
این بود جمع بندی کل موضوعاتی که تا کنون بر روی آن بحث کردیم.
نتیجه:
استفاده بجا از جملات تاکیدی مساوی است با رسیدن به اهداف مکتوب ما.
جلسه ما بعد از نوشتن و تکرار جملات تاکیدی جدید , نوشتن اهداف است.