• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

با اسم کاربری نفر قبلیت شعر بگو ...

baroon

متخصص بخش ادبیات
بنازم به شیمایی یا خودم
بود شمع محفل انجمن :نیش:
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
باران که میآید دلم شاد میشود همیییییییییییییییییی :دوست:
 

baroon

متخصص بخش ادبیات

شیما که می آید دلم باز میشود
یک نت از ملودی قلبم به شوقش ساز میشود :شاد:
 

baroon

متخصص بخش ادبیات

الا یا ایّها الاحمد که منزل کردی دلها را
وجود نازنین تو مبادا دور ، از خاطرها
 

Sarah

کاربر ويژه
بارو بارو بارون هي....
دستتو بده به دستم هي هي

ببخشيد لهجه لري ندارم :خنده2:
 

baroon

متخصص بخش ادبیات
این همان ساراست
گویا خواهر شیما
اسمشان زیباست
هردو گاهی غمگین
هردو گاهی زیر باران خیس
تا همیشه یادشان در قلبمان جاریست ... :گل:
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
اگر آن سارای شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

:خنده2:
 

Sarah

کاربر ويژه
عشقست و نگاه مبهم یک آدم

امروز دلش گرفته دارد ماتم

هر ثانیه بیچاره مرتب می گفت

من عاشق چشمان تو هستم مریم
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
صبحدم خاکی به صحرا برد باد از کوی دوست

بوستان در عنبر سارا گرفت از بوی دوست

دوست گر با ما بسازد دولتی باشد عظیم

ور نسازد می​بباید ساختن با خوی دوست

سعدی
 

baroon

متخصص بخش ادبیات

ماشالاه ماشالاه احمدی
ماشالاه ماشالاه پسری
:شاد:
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
دو چشم آهوانش شیرگیرست

کز او بر من روان باران تیرست

کمان ابروان و تیر مژگان

گواهانند کو بر جان امیرست
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
در این سرما و باران یار خوشتر

نگار اندر کنار و عشق در سر

نگار اندر کنار و چون نگاری

لطیف و خوب و چست و تازه و تر


این شعر تقدیم به باران و نگار
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
جهاندار هوشنگ با رای و داد

به جای نیا تاج بر سر نهاد

بگشت از برش چرخ سالی چهل

پر از هوش مغز و پر از رای دل

چو بنشست بر جایگاه مهی

چنین گفت بر تخت شاهنشهی

که بر هفت کشور منم پادشا

جهاندار پیروز و فرمانروا

و....

شاهنامه
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
واااااااااااااااااااااااااااااي احمد گل دستت درد نكنه خيلي قشنگ بود.ممنونم ازت دوست خوبم.مرسي عزيز.


در این سرما و باران یار خوشتر

نگار اندر کنار و عشق در سر

نگار اندر کنار و چون نگاری

لطیف و خوب و چست و تازه و تر


این شعر تقدیم به باران و نگار
 
آخرین ویرایش:

ahmadfononi

معاونت انجمن
نومید مشو جانا کاومید پدید آمد

اومید همه جان​ها از غیب رسید آمد

نومید مشو گر چه مریم بشد از دستت

کان نور که عیسی را بر چرخ کشید آمد

نومید مشو ای جان در ظلمت این زندان

کان شاه که یوسف را از حبس خرید آمد

یعقوب برون آمد از پرده مستوری

یوسف که زلیخا را پرده بدرید آمد

ای شب به سحر برده در یارب و یارب تو

آن یارب و یارب را رحمت بشنید آمد


تقدیم به مریم عزیز
 
بالا