بيدل :
فلك كشتي به توفان شكستن داده است امشب
ز جوش گريهام ريگ ته آبند كوكبها
بيدل :
فناي ما چمن آراي بي نقابي اوست
به قدر چاك كتان ماهتاب ميخندد
بيدل :
قطع سر رشته پرواز طلب نتوان كرد
بال اگر سلسله كوتاه كند، ناله رساست
بيدل :
قيامت ميكند حسرت، مپرس از طبع ناشادم
كه من صد دشت مجنون دارم و صد كوه فرهادم