• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

.: جملات کاربردی انگلیسی آمریکایی خودمانی .:

BLaDe

متخصص بخش زبان
371. Are you filling that bucket with water?


آن سطل را پر از آب می کنی ؟



372. I am going to wash the car.


میخوام ماشین رو بشورم.



373. Where are you going?


کجا داری میروی ؟ آیا برای خرید می روی ؟



374. Yes, I am going to buy something for dinner.


بله میخواهم برای شام یک چیزی بخرم.



375. I don’t know how to use this camera.


نمیدونم از این دوربین چطور استفاده کنم.



376. it’s easy. I’ll show you.


آسان است. بهت نشان میدهم.



377. What would you like to eat?


چه دوست داری بخوری ؟



378. I will have a sandwich, please.


یک ساندویچ میخواهم لطفا.



379. Did you post that letter for me?


آیا آن نامه را برایم پست کردی ؟



380. oh, I am sorry. I completely forgot. I will do it now.


اه ببخشید. کاملا فراموش کردم.الان انجامش میدهم.

 

BLaDe

متخصص بخش زبان
381. the ceiling in this room doesn’t look very safe, does it ?
سقف این اتاق بنظر خیلی امن نیست. غیر از این است ؟
382. No, it looks as if it is going to fall down.
نه ، بنظر میرسه انگار میخواهد فرو بریزد.
383. Hello, can I speak to Tom, please?
سلام. میتونم با تام صحبت کنم لطفا ؟
384. Just a moment. I will get him.
چند لحظه صبر کنید تا او را صدا کنم.
385. the weather is too nice to stay in. I am going to take a walk.
هوا بهتر ازآن است که بشود در خانه ماند. میخواهم پیاده روی کنم.
386. Good idea. I think I will join.
فکر خوبی است . من هم می آیم.
387. Have you decide what to do about that job ?
تصمیم گرفته ای که در مورد آن شغل چکار کنی ؟
388. Yes, I won’t accept it.
بله. آن را قبول نخواهم کرد.
389. What makes you think that you can’t work with them?
چه باعث میشود که فکر کنی با آنها نمی توانی کار کنی ؟
390. When I had an appointment, I realized that they wanted to abuse me.
وقتی با آنها قرار داشتم فهمیدم که آنها میخواستند از من سوء استفاده کنند.
 

BLaDe

متخصص بخش زبان
391. Sara I need somebody to take me to the airport tomorrow morning.
سارا من به شخصی نیاز دارم که فردا صبح مرا به فرودگاه برساند.
392. That’s no problem. I will take you.
مشکلی نیست. من شما را می رسانم.
393. What time is your flight ?
چه ساعتی شما پرواز دارید ؟
394. 10.50
ساعت 10:50 دقیقه.
395. Ok, I will leave at about 9 o’clock then.
باشه. پس ساعت 9 حرکت خواهم کرد.
396. Do you want me to take you to the airport ?
میخواهی من شما را به فرودگاه برسانم ؟
397. No, thanks. Tom is going to take me.
نه ، متشکرم. تام میخواهد من را برساند.
398. You have no chance of getting the job. You will be wasting time if you apply for it.
هیچ شانسی برای گرفتن آن شغل نداری.اگر برای آن درخواست کنی وقتت را تلف کرده ای.
399. Don’t phone between 7 and 8. We will be having dinner.
بین ساعت 7 تا 8 زگ نزن. در آن ساعت شام میخوریم.
400. Let’s wait for Sara to arrive and then we will have dinner.
بگذار تا منتظر سارا بمانیم تا بیاید بعد شام را خواهیم خورد.
 

BLaDe

متخصص بخش زبان
401. Our best player is injured and won’t be playing in the game on Saturday.
بهترین بازیکن ما مصدوم شده است. او روز شنبه در مسابقه بازی نخواهد کرد.
402. We are late. The film will already have started by the time we get to the cinema.
ما دیرمان شد. وقتی ما به سینما برسیم فیلم قبلا شروع شده است.
403. Sara and Tom have been married for 24 years.
سارا و تام 24 سال است که ازدواج کرده اند.
404. Next year they have been married for 25 years.
سال آینده 25 سال از ازدواج آنها خواهد گذشت.
405. Please phone me after 9 o’clock. I will have finished dinner by then.
لطفا 9 به بعد به من زنگ بزن . تا آن موقع شامم را تمام خواهم کرد.
406. Can we have a meeting tomorrow ?
میتوانیم فردا جلسه ای داشته باشیم ؟
407. Yes, but not in the afternoon.
بله ، اما بعداز ظهر نه.
408. Will you be free at 11.30 ?
ساعت 11:30 وقت شما آزاد خواهد بود.
409. The meeting will have ended by then.
تا آن وقت جلسه به اتمام خواهد رسید.
410. Do you think you will still be doing the same job in ten years’ time ?
فکر می کنی تا ده سال دیگه در همین شغل ادامه خواهی داد؟
 

BLaDe

متخصص بخش زبان
411. No, it depends on that if I have a good offer. Surely I will change my job.
نه بستگی داره به اینکه اگر پیشنهاد خوبی داشته باشم. قطعا شغلم را تغییر خواهم داد.
412. Will you be seeing Laura tomorrow?
لورا را فردا می بینی ؟
413. Yes, probably. Why?
بله،شاید. چطور مگه ؟
414. I borrowed this CD from her. Can you give it back to her?
این سی دی را از او قرض گرفتم . میتوانی این را بهش بدهی ؟
415. I will go out when it stops raining.
وقتی باران بند بیاید بیرون خواهم رفت.
416. When you are in London again, come and see us.
هر وقت دوباره به لندن آمدی به دیدنمان بیا.
417. Don’t say anything when Tom is here.
تا زمانی که تام اینجاست هیچ چیز نگو.
418. I will come as soon as I finish.
به محض اینکه تمام کنم خواهم آمد.
419. I will be angry if it happens again.
اگر آن ( موضوع ) دوباره اتفاق بیفتد ، من ناراحت خواهم شد.
420. Hurry up! If we don’t hurry, we will be late.
زود باش ! اگر عجله نکنیم دیرمان خواهد شد.
 

BLaDe

متخصص بخش زبان
421. I might go shopping later.
امکانش است که بعدا برای خرید بروم ؟
422. If I go shopping, I will buy some food.
اگر برای خرید رفتم ، مقداری غذا خواهم خرید.
423. Don’t worry if I am late tonight.
اگر من امشب دیر کردم نگران نباش.
424. I am not going to wait for them
من قصد ندارم منتظر آنها بمانم.
425. I will find somewhere to live. Then I will give you my address.
جایی را برای زندگی کردن پیدا خواهم کرد. بعد آدرسم را به شما خواهم داد.
426. I will call you e\when I get home from work.
وقتی از سر کار به خانه برسم به شما زنگ خواهم زد.
427. You must do something soon before it is too late.
باید خیلی زود کاری بکنی ، قبل از اینکه خیلی دیر شود.
428. I don’t want to go without you.
نمی خواهم بدون شما بروم.
429. I will wait until you are ready.
من صبر خواهم کرد تا شما آماده شوید.
430. Let’s go home before it gets dark.
قبل از اینکه هوا تاریک بشه بیا برویم خانه.
 

BLaDe

متخصص بخش زبان

431.
Don’t try to scare me.
سعی نکن منو بترسونی.
432. I won’t speak to her until she apologizes.


تا زمانی که او از من معذرت خواهی نکند ، با او صحبت نخواهم کرد.


433. I am going to Rome next week. If I am there, I hope to visit a friend of mine


می خواهم هفته دیگه به رم بروم. اگر اونجا باشم امیدوارم که یکی از دوستانم را ببینم.


434. I am going away for a few days. I will phone you when I get back.


برای چند روزی میخواهم به مسافرت بروم. وقتی برگشتم بهت زنگ خواهم زد.


435. We can eat at home or, if you prefer, we can go to a restaurant.


میتوانیم در خانه غذا بخوریم یا اگر شما ترجیح می دهید می توانیم به رستورانی برویم.


436. I can come and see you tomorrow if you like.


اگر دوست داری میتوانم فردا بیایم و ببینمتان.


437. Maria can speak English, French and Spanish.


ماریا میتونه انگلیسی ، فرانسوی و اسپانیایی حرف بزنه.


438. We have a lovely room in hotel.


ما اتاقی دوست داشتنی در هتل داشتیم.


439. We could see the lake.


ما می توانستیم دریاچه را ببینیم.


440. I can’t see you on Friday.


من نمی توانم شما را روز جمعه ببینم.



 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
441. Good luck.
موفق باشید.
442. Brush your hair.
موهاتو شونه بزن.
443. Enjoy your life.
از زندگیت لذت ببر.
444. I miss you a lot.
دلم براتون خیلی تنگ میشه.
445. Take care of yourself.
مواظب خودت باش.
446. See you later.
بعدا می بینمت.
447. Be careful.
مراقب باش.
448. Don’t trust anyone.
به هر کسی اعتماد نکن.
449. Fasten your seat belt.
کمربند ایمنی ات را ببند.
450. Don’t go.
نرو.
 

BLaDe

متخصص بخش زبان
جملاتی در مورد ازدواج


451. I love you
من عاشقتم / دوستت دارم.

452. I'm into you
من عاشقتم / دوستت دارم.

453. I fell in love with Jack.
من عاشق "جک" شدم.

454. i want to share my life with you
میخوام زندگیمو با تو تقسیم کنم.

455. Jack proposed her with a gold ring
جک با یک حلقه طلا از او درخواست ازدواج کرد.

456. I want to marry you
میخوام باهات ازدواج کنم.

457.Their wedding ceremony is tonight
جشن عروسی آنها امشب است.

458.the bride and groom are dancing on the stage
عروس و داماد بر روی صحنه در حال رقصیدن هستند.

459. the bridesmaids and groomsmen are dressing up

ساقدوشان عروس و ساقدوشان داماد در حال پوشیدن لباس هستند.

460. the guests clap for the bride and groom
مهمانان برای عروس و داماد دست می زنند.


 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
461. get to the point
برو سر اصل مطلب

462. stay tuned.
با ما باشید برمیگردیم. ( در برنامه های تلویزیون و رادیو )

463.he is in danger here
او اینجا در خطره.

464.how do i keep my son away from them ?
چطور پسرمو از اونا دور نگه دارم ؟

465. where is your army ?
ارتش تو کجاست ؟

466. we are safe here.
ما اینجا جامون امنه.

467. i can't lose anyone else i live.
من نمیتونم یکی دیگه از کسانی که دوستشون دارم رو از دست بدم.

468. i want to tell the truth
من میخوام حقیقت رو بگم.

469. thanks for joining me
ممنون که به من ملحق شدی.

470. i can handle it
من میتونم از عهده اش بر بیام.
 

BLaDe

متخصص بخش زبان
471. You have my word.
بهت قول میدم.

472.give us a moment.
بهمون یه لحظه وقت بده ( یه لحظه ما رو تنها بذار )

473. Do you trust me?
به من اعتماد داری ؟

474. I will check on you later.
بعدا بهت سر میزنم.

475. You are wrong
تو در اشتباهی ( تو اشتباه می کنی )

476. you lost your appetite
اشتهاتو از دست دادی.

477. the electricity must be out
برق باید رفته باشه. ( قطع شده باشه. )

478. i just signed their death sentences
من همین الان حکم مرگشونو امضاء کردم.

479.are you crazy ?
دیوونه شدی ؟

480. to be continued
ادامه دارد.

 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
481. i make a deal with you
من باهات یه معامله ای می کنم.

482. i will take you home
من میبرمت خونه

483.thanks God you are alive
خدا رو شکر که زنده ای.

484.we can't do any thing right now
ما الان هیچ کاری نمی تونیم انجام بدیم.

485.i can't remember any thing
نمیتونم چیزی رو به خاطر بیارم.

486. Does human soul interest you ?
روح انسانی علاقه مندت کرده ؟

487. Soul is immortal
روح فنا ناپذیر ( جاودان ) است.

488.Satan is surrounded by the souls of the damned
شیطان با ارواح جهنمیان احاطه شده است.

489. this house is cursed.
این خانه نفرین شده است.

490. Angels are against the devils
فرشتگان بر خلاف شیاطین هستند.

 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
491. Stay on stand by
به حالت آماده باش بمونید.

492. It was a murder not a suicide
این یه قتل بود نه یک خودکشی.

493. No one was survived from the accident.
هیچ کس از تصادف جان سالم به در نبرد.

494. They have a plan
اونا یه نقشه دارن.

495. Don't trust any one.
به کسی اعتماد نکن.

496. I care about you
من بهت اهمیت میدم.

497. I believe in God.
من به خدا اعتقاد دارم.

498. You betrayed us.
تو به ما خیانت کردی.

499. He sacrificed his life to save us.
او جان خود را برای نجات ما فدا کرد.

500. My mother shakes hand with her relatives
مادرم با خویشاوندانش دست می دهد.
 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
501. Jack is a traitor

جک یک خائن است.

502. The God is Unique
خداوند یکتاست.

503. The people go to the church every Sunday.
مردم هر یکشنبه به کلیسا می روند.

504. God has sent a lot of prophets to lead the mankind
خداوند پیامبران بسیاری را برای هدایت بشر فرستاده است.

505. I am invited to a party tonight.
من امشب به یک مهمانی دعوت شده ام.

506. Who is in charge here ?
اینجا مسئول کیه ؟

507. they took him to the hospital
آنها او را به بیمارستان بردند.

508. I forgot to bring your books
کاملا فراموش کردم که کتابات رو بیارم.

509. See you later
بعدا می بینمت.

510. The beetles are disgusting.
سوسک ها منزجر کننده هستند.
 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
511. Fire the servant and do not hire any one
خدمتکار را اخراج کن و کسی را استخدام نکن.

512. Who are you working for ?
برای کی کار می کنی ؟

513. What's happening to me ?
چه اتفاقی داره برام می افته ؟ ( چه بلایی داره سرم میاد ؟ )

514. It was about serial murders in New York and we never caught the killer.
قتل های سریالی در نیویورک بود و ما هیچ وقت قاتل را نگرفتیم ( دستگیر نکردیم ).

515. Put your hands up.
دستاتو ببر بالا.

516. Put your hands in the air.
دستاتو ببر بالا.

517. Put a comb through your hair for God's sake
به خاطر خدا یه شونه به موهات بزن.


I’m freezing .518.
دارم يخ ميزنم.

Don’t stare at me .519.
بهم خيره نشو.

Are you insane .520 ?
ديوونه شدی ؟ ( عقلتو از دست دادی ؟ )

 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
Chalk it up to the stupidity of youth .521


به حساب حماقت جوونی بذارش


Pour salt into the wound .522


نمک به زخم کسی پاشيدن

Are you kidding me .523 ?


مسخره م کردی ؟ ( منو به بازی گرفتی ؟ )


Are you kidding .524 ?


شوخی می کنی ؟

Don’t make me wait .525.


منو معطل ( منتظر ) نذار.

I’m in love with some one else .526.


من عاشق کس ديگه ايم.


I’m leaving .527.


من دارم ميرم.


528. Our fate is in God's hands
سرنوشت ما در دستان خداوند است.


528. How dare you
چطور جرات می کنی ؟



529. Toss the weapon
اسلحه رو بنداز .

530. Every thing is under my control
همه چیز تحت کنترل منه.

 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
531. I want to wash my dirty laundry
میخوام رخت چرکام ( کثیفام ) رو بشویم.

532. Don't fool me , idiot.
احمق ، منو دست ننداز / گول نزن.

533. No way
امکان نداره.

531. I want to wash my dirty laundry
میخوام رخت چرکام ( کثیفام ) رو بشویم.

532. Don't fool me , idiot.
احمق ، منو دست ننداز / گول نزن.

533. No way
امکان نداره.

534. For the record, I am the person in charge.
جهت اطلاع ، من فرد مسئول هستم.




535. just in case, check the house.
محض احتیاط، خونه رو چک کن.

536. My mother passed away
مادرم فوت کرد.

537. The police captured the murderer
پلیس قاتل را دستگیر کرد.

538. Don't insult your parents
به والدینت توهین نکن .

539. Dig the grave
قبر رو بکن.

540. I care about you
من بهت اهمیت میدم ( برام مهم هستی )
 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
541. I found out by sudden
من اتفاقی فهمیدم.

542. I care about you
من بهت اهمیت میدم ( برام مهم هستی )

543. The door is for knocking
در واسه در زدنه ها !

544. How can you do this to me
چطور میتونی اینکارو با من بکنی ؟

545. I'm keeping myself busy
سرمو گرم می کنم ( خودمو مشغول می کنم )

546. She was really regarded as one of the most able students of my English class.

او واقعا یكی از بهترین دانش آموزان كلاس زبان من به حساب می‌آمد.

547. What attributes should a good manager possess?
یك مدیر خوب باید چه صفاتی داشته باشد؟


548. His departure / death was abrupt and completely unexpected.
مرگ او ناگهانی و غیر منتظره بود.


549. I appreciate what you are doing for me.
از كارهایی که برای من انجام میدی ممنون.


550. I've no word to express my seep gratitude.
جداً نمی‌دونم چطور از شما تشکر کنم (نمی‌دانم با چه زبانی از شما تشکر کنم).

 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
551. I don’t have anything to give in return.
نمی‌دونم محبت شما را چگونه جبران کنم.

552. Don't feel restrained.
معذب نباشید.(راحت باشید).

553. Every thing clicked back to me at once.
یکدفعه همه چیز یادم آمد.

554. Who ever said that?.
اصلا کی اینو گفته؟

555. He is a man of influence.
او مرد صاحب نفوذی است.

556. I am not in a good mood today.
امروز زیاد حال و حوصله ندارم.

557. Thanks for your compliment.
از تعریفت خیلی ممنون.

558. When I told them I was a doctor their whole attitude changed.
وقتی به آنها گفتم كه من دكتر هستم طرز برخورد همه عوض شد.

559. What's all the fuss about?
این همه سر و صدا برای چیه؟

560. My mind got distracted for a second.
یک لحظه حواسم پرت شد.


 

BLaDe

متخصص بخش زبان
561. It doesn’t suit you very much.
زیاد بهت نمی‌آید. :نه:

562. what a mass!
:52:اه چه گندی! :تعجب2:

563. Luck wasn't on their side.
بخت باهاشون یار نبود.:گریه:

564. No buts and ifs.
دیگه اما و اگر نداره.

565. Do it on private.
به طور محرمانه آن را انجام بده.:سوت:

566. Bon appetite!
نوش جان!:88:

567. We'll have some fun with him.
یه خرده باهاش حال كنیم.:19:

568. Keep it to yourself.
پیش خودت بمونه.:توافق:

569. Sorry for interruption / interrupting you.
ببخشید که حرف شما را قطع می‌کنم.:خجالت:

570. That's awfully very kind of you.
:4:این واقعا لطف شما را می‌رساند.:5:


 
بالا