• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

جوک و طنز و لطیفه

Maryam

متخصص بخش ادبیات
پاسخ : طنز طنز طنز

- دوغ قبول!
شیر کاکائو قبول!
آبمیوه پاکتی قبول!
اصلا نوشابه هم قبول!
آب معدنی رو دیگه برا چی تکون میدی؟
همش همونه! :خنده2:
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
پاسخ : طنز طنز طنز

بچه که بودیم، هرکی ما رو میدید لپ هامون رو می کشید. میگفت عروس / داماد من میشی خوشگله؟ حالا که بزرگ شدیم و به شما نیاز داریم، کجا هستین پس؟!

سرا اینکه دیگه مردم از خنده ! :خنده2:
 

فرانک

کاربر ويژه
دختر بودن يعني.....

دختر بودن يعني تمام عمر پاي آينه بودن!
دختر بودن يعني پنكك زدن به جاي صورت شستن!
دختر بودن يعني كله قند و لي لي لي لي ...
دختر بودن يعني پس اين چايي چي شد؟؟!
دختر بودن يعني الگوي خياطي وسط مجله هاي درپيت
دختر بودن يعني هموني باشي كه مادر و خاله و عمه ت هستن
دختر بودن يعني انتظار خاستگار مايه دار!
دختر بودن يعني چرا خونه اونقد كثيفه ؟؟!
دختر بودن يعني دخترو چه به رانندگي؟
دختر بودن يعني بايد فيلم مورد علاقه تو ول كني پاشي چايي بريزي!
24.gif

دختر بودن يعني نخواستن و خواسته شدن!
دختر بودن يعني حق هر چيزي رو فقط وقتي داري كه تو عقدنامه نوشته باشه!
دختر بودن يعني شنيدي شوهر سيمين واسه ش يه سرويس طلا خريده 12 ميليون؟
دختر بودن يعني ببخشيد ميشه جزوه تونو ببينم؟!
39.gif

دختر بودن يعني به به خانوم خوشگل....هزار ماشالااااااا...
دختر بودن يعني برو تو ، دم در واي نستا!
دختر بودن يعني لباست 4 متر و نيم پارچه ببره!
71.gif

دختر بودن يعني خوب به سلامتي ليسانس هم كه گرفتي ديگه بايد شوهرت بديم!
دختر بودن يعني كجا داري ميري؟!
دختر بودن يعني تو نميخواد بري اونجا ، من خودم ميرم!
دختر بودن يعني كي بود بهت زنگ زد؟! با كي حرف ميزدي؟!
دختر بودن يعني خيلي خودسر شدي!
41.gif
41.gif
41.gif
 

فرانک

کاربر ويژه
تنها محض خنده !!! ( شادی و خنده)

*یه بار تو یه جمعی بودم مامانم زنگ زد گفت: یه سوالی ازت می پرسم اونجا تابلو نکن! فقط با آره یا نه جواب منو بده! باشه؟ گفتم: باشه. گفت: اوضاع اونجا چه جوریه؟!

*بنده خدا میره قهوه خونه میگه یه فنجون قهوه چنده...؟ طرف میگه پونصد. رفیق مون می پرسه شکرش چنده...؟ او هم میگه مجانیه. ایشون هم میگه پس 2 کیلو شکر بده!

*بنده خدا می ره امتحان گواهی نامه بده. چندبار رد میشه. بعد تو راه پلیس جلوش رو می گیره. می گه گواهی نامه! اون هم میگه دادین که می خواین؟

*دوتا جمله خفن دارم نه حسین پناهی گردن میگیره نه دکتر شریعتی! موندم چیکارش بکنم!

*یه ضرب المثل چینی هست که می گه: تا ایران هست بازیافت چرا؟!؟

*از این طرح هزاران لبخند که هیچی به ما نرسید. حالا اگه یه طرح هزاران فحش بذاره من یه نفری همه رو برنده میشم!

*چه لحظه باشکوهی بود. اون لحظه... وقتی معلم می بردمون پای تخته تا ازمون درس بپرسه وسطش زنگ می خورد...!

*مسخره ترین سوالی که میشه از یکی پرسید: می تونم بهت اعتماد کنم؟! در تاریخ حتی یک مورد هم جواب منفی ثبت نشده!

*تا حالا دقت کردین وقتی یه نفر شمارو دعوت به دیدن یه فیلمی که قبلا خودش دیده می کنه تو مدت فیلم یه جوری نگاتون می کننه که انگار خودش فیلم رو ساخته؟!

*دو نفر داشتن با هم خالی می بستن. اولی گفت 40 سال پیش ساعت بابام تو همین رود افتاد! دیروز بعد این همه مدت رفتیم غواصی پیداش کردیم سالم بود! دومی گفت بابای من 40 سال پیش افتاد تو همین رود، دیروز دیدیم اومد خونه سالم سالم بود! اولی گفت تو این مدت او زیر چی کار می کرد؟ گفت: ساعت بابای تو رو کوک می کرد.

*همون دو نفر داشتن باز دوباره برای هم خالی می بستن. اولی می گه بابای من یه طویله خیلی بزرگ داره. وقتی یه گاو واردش می شه تا بخواد برسه ته طویله بچه دار می شه. اون گوساله هم گاو می شه. باز هم اون گاوه بچه دار می شه و باز دوباره اونگ وساله گاو می شه. همین جوری تا 7 بار این اتفاق می افته. بعد تازه گاوه می رسه ته طویله. دومی می گه این که چیزی نیست. بابای من یه عصای بزرگ داره. وقتی می ره بیابون برای شکار شیر، برای اینکه آفتاب اذیتش نکنه یا عصاش ابرها رو می کشه بالای سرش تا سایه بشه. اولی می گه. حالا بابای تو این عصا را کجا نگه می داره؟! دومی می گه: تو طویله بابای تو!

*نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید: «شما برای چی می نویسید استاد؟» برنارد شاو جواب داد: «برای یک لقمه نان.» نویسنده جوان گفت: «متاسفم. برخلاف شما ما برای فرهنگ می نویسیم» و برنارد شاو گفت: «عیبی ندارد پسرم. هرکدام از ما برای چیزی می نویسیم که نداریم.»
 

Mehdi

متخصص بخش سخت افزار
تفاهم زن و شوهری!

یه افسر پلیس ماشین پرسرعتی رو متوقف می کنه. افسر می گه: من سرعت 80 مایل در ساعت رو برای ماشینتون ثبت کردم.

راننده میگه: خدای من، من ماشینو رو سرعت 60 مایل کروز کرده بودم. فکر کنم رادارتون نیاز به تنظیم داره.
همسر مرد درحالی که داره بافتنی می بافه و سرش پایینه می گه: عزیزم لوس نشو. خودت می دونی که این ماشین سیستم کروز نداره.
افسر که شروع می کنه به نوشتن جریمه که راننده رو می کنه به زنش و زیر لب می غره که: برای یه بارم که شده نمی تونی دهنتو بسته نگه داری؟
زن در حالی که محجوبانه می خنده می گه: عزیزم باید خوشحال باشی که دستگاه راداریابت (دستگاهی که رادار سرعت سنج پلیس رو پیدا می کنه و خبر میده) خاموش شد وگرنه سرعتت از اینم بیشتر می شد.
افسر که شروع می کنه جریمه دوم رو بابت دستگاه راداریاب غیرقانونی بنویسه مرد از بین دندونای بستش به زنش می غره که: زن، نمی تونی دهنتو بسته نگه داری؟
افسر اخم میشه و میگه: متوجه شدم که کمربند هم نبستید اینم اتومات یه جریمه 75 دلاریه.
راننده میگه: آره. من بسته بودمش ولی وقتی شما به من گفتی بزنم کنار بازش کردم تا بتونم مدارکمو از جیب پشتم دربیارم.
زنش میگه: نه عزیزم تو خودت خوب می دونی که کمربندت بسته نبود. تو هیچ وقت موقع رانندگی کمربند نمی بندی.
افسر که شروع می کنه به نوشتن جریمه سوم مرد رو می کنه به زنش و با فریاد منفجر می شه: چرا لطفا خفه نمی شی؟
افسر به زن نگاه می کنه و میگه: خانوم همسرتون همیشه با شما اینطوری صحبت می کنه؟
زن: نه فقط وقتی مسته!!
171.gif
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
محض خنده

1- گمونم اسب سفید شاهزاده منو کشتن و باهاش سوسیس درست کردن وگرنه امکان نداشت اینقده دیر کنه

2- می گن پول چرک کف دسته؛ دست ما هم که کلا آنتی باکتریال!

3- مدرسه: سه سیب داریم، دو تای دیگر از علی می گیریم، حالا چندتا سیب داریم؟

مشق شب: اگر یک هندوانه سه کیلویی را بین پنج نفر تقسیم کنیم به هر یک چه مقدار می رسد؟

امتحان: علی 12 موز دارد، قطار او هفت دقیقه تاخیر دارد، وزن خورشید را حساب کنید!

4- ترمینال همون ترمینال اما رفتن کجا و اومدن کجا

5- حتی مزخرف ترین چیزهای ممکن بعدها به خاطره های شیرین تبدیل میشن

مثلا صدای مودم دایل آپ موقع کانکت شدن

6- ملت فکر می کنن در اتاقای ما، مثه در یخچال خود به خود بسته میشه. پشت سرشون نمیبندنش

7- هرکس به طریقی دل ما می شکند! اما تو خیلی خلاقیت به خرج دادی، آفرین.

8- اوضاع اونقدر عجیبه که هرکی از هر دهه ای هست فکر می کنه جزو نسل سوخته است!

9- بعضی وقتا دلم واسه مامانم می سوزه وقتی میان تو اتاقم و غرق دنیای مجازی میشم و اون تنها نشسته تلویزیون می بینه. چه نسل بی عاطفه ای شدیم ما

10- همیشه دود سیگار به سمتی میره که نمی خوای، دقیقا مثه مسیر زندگی ما...

11- ای کاش الانم مثل بچگی بزرگترین نگرانیم این بود که وقتی آدامس می خرم عکسش تکراری نباشه...!

12- وقتی این نوشته های سوزناک بعضیا رو می خونم که از رفتن عشقشون دارن پر پر می شن، دلم می خواد برم عشقشونو پیدا کنم، دوتا بزنم تو گوشش، بگم الاغ! داری می کشیش بدبختو! برگرد

13- در تاریخ تنقلات همه جور آدمی داشتیم از آدم نابغه ای که بستنی رو اختراع کرد تا اون آدم ناتوانی که تخمه ژاپنی رو به آجیل اضافه کرد

14- به علت گرانی بانک مرکزی به مناسبت روز مرد کارت های آفرین صد آفرین و هزار و سیصد آفرین همسر خوب و نازنین چاپ کرد

15- پیرمردهای 90 ساله هم توی جمعشون به همدیگه میگن «بچه ها»

16- یه آهنگ توی پلی لیستت هست که همیشه ازش رد میشی اما هیچ وقت پاکش نمی کنی

17- انگیزه چک کردن میس کال ها:

پنج درصد اهمیت کسی / کسانی که تماس گرفتن

95 درصد خلاص شدن از اون آیکون اعصاب خردکردن نشون دهنده میس کال

18- رفته بودیم یه جا مهمونی، صاحب خونه یه دختر ملوس داشت، سه، چهار سالش بود، دیوار راستو می رفت بالا! نازش کردم، بوسیدمش و بهش با لحن بچگونه گفتم: خاله دون، چن سالته عجیییجم؟ اسمتو بهم میگی خانونمه خوججل؟

چند ثانیه تو چشام نگاه کرد، بعدش خیلی جدی گفت: خب مثل آدم حرف بزن ببینم چی میگی...!

19- خواستم خونه عشقو تو قلبت بسازم اما شهرداری مجوز نداد!

20- ینی فک کنم مسوولان یوفا با مسوولان دانشگاه ما هماهنگ کردن که از روز شروع فرجه ها بازی های یورو 2012 رو شروع کنند و اختتامیه اش هم همزمان با اتمام امتحانات ماست.

مراقب باشید بچه ها که من دو سال پیش تو جام جهانی داغون شد امتحانام!

21- این عذاب وجدان گرفتن ها در روزای آخر تعطیلات کاملا نرمال و از علایم سلامتی دانشجویان و دانش آموزان است

22- هر امتحانی سه فاز دارد: فاز فرجه ها که عموما به فنا می رود

فاز ایام امتحانات که عموما به فکر کردن راجع به راه کارهای تقلب می گذرد

فاز بعد از امتحانات که به پاچه خواری اساتید و التماس سپری می شود

23- راوی قصه عاشق دخترک شده بود، قصه را طول می داد تا شاهزاده قصه کمی دیرتر برسد

24- یادمان باشد اگر قاطرمان تنها شد، طلب عشق ز هر کره الاغی نکنیم

25- شما یادتون نمیاد، همین دو ساعت پیش ساعت چهار بود

26- خرخون مجرم نیست، بیمار است. بیایید با خرخون ها مثل بیماران رفتار کنیم...! (ستاد حمایت از بیماری های خیلی خاص)

27- تو «اسم فامیل»، سر غذا دعوامون می شد می رفتیم پیش بزرگ ترها تاییدیه می خواستیم که مثلا شهادت بدن گیلاس پلو داریم یا نه!

موز پلو حتی...!

28- لیوان آب باس شعور داشته باشه وقتی از بیرون میای و پهن زمینی خودش بیاد بگه منو بخور، این دانشمندا چه غلطی می کنند من نمی دونم

29- بچه که بودیم همش اون خانوم مجری مهربونه بودا... خانوم رضایی،

می گفت: شما... ما هم می گفتیم: ما؟

می گفت: بله شما که نزدیک تلویزیون نشستی، یکم برو عقبن تر بشین!

مام می رفتیم عقب. بعد می گفت: یکم عقب تر!

ماهم تا نزدیکای در ورودی می رفتیم عقب که نکنه لج کنه کارتون نشوننده!

یه همچین اسکلایی بودیم ما...

30- وقتی پنج ثانیه قبل از آلارم موبایل بیدار می شم و اونو خاموش می کنم احساس می کنم بمب خنثی کردم

31- من همه کتابامو دو دور کامل خوندم، تو چطور؟ (ستاد ایجاد وحشت میان دانشجویان در فصل امتحانات)

32- مقدار تعطیلی بیشتر = اتلاف وقت بیشتر

عمرا وقتی تعطیل می شی بشینی درس بخونی

33- ما بچه بودیم یه بازی بود به نام: «همه ساکت بودند ناگهان خری گفت»... صدبرابر پلی استیشن 3 لذت داشت!

34- استاد: وقتی بزرگ شدی چه می کنی؟ شاگرد: ازدواج! استاد: نخیر منظورم اینه که چی می شی؟ شاگرد: داماد! استاد: اوه! منظورم این است وقتی بزرگ شدی چی به دست می آری؟ شاگرد: زن! استاد: بله! وقتی بزرگ شدی برای پدر و مادرت چی می گیری؟ شاگرد: عروسی می گیرم! استاد: پسر جان پدر و مادرت در آینده از تو چه می خوان؟ شاگرد: نوه!

35- در جهان سوم رمز موفقیت پنهان کردن منابع کسب اطلاعاته

Wincenzo Delafonte: وسط میدون تجریش احساس کردم یه مردی تو فاصله 20 متریم زل زده بهم و داره میاد سمتم، منم چشم تو چشم شدم و به مسیرم ادامه دادم، بهم رسیدیم و یهو دستشو کرد تو کیفش و یه کاغذ داد دستم
آگهی کاشت مو بود
اولش خیلی بهم برخورد اما بعدا گفتم طفلکی چقدر منتظر یه کچل بوده که رد شه

36- سیمین: فرقی نداره کسی که باهاش حرف می زنی، پلی تکنیک می خونه یا آزاد از رودهن. از نظر خودش سختگیرترین استادا و بالاترین سطح علمی رو دانشگاه اونا داره
 

فرانک

کاربر ويژه
لطیفه های خنده دار


ملا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم
********لطیفه های خنده دار********
به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است
********لطیفه های خنده دار********
شوتيه عينكش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشمش، سرش گیج میره میخوره زمین هوا ميره ، نمیدونی تا کجا ميره
********لطیفه های خنده دار********
پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. پسره می گه: آهان فهمیدم ، اسمتون شلنگه
********لطیفه های خنده دار********
از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من شامپو لازم ندارم از شیشه پاک کن استفاده می کنم!
********لطیفه های خنده دار********
حکمتی برای فهيمان : يارو داشته دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارك برام پيدا كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا كردم
********لطیفه های خنده دار********
رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه! دکتر برای يه بنده خدائی شياف تجويز کردم ، يارو رفت و يکهفته بعد اومد گفت آقای دکتر حالم خوب نشد بدتر هم شدم گفتم چرا ، گفت نميدونم تا اين کپسول ها که دادين را ميخورم دلم آشوب ميشه غضنفر مي‌ميره مي‌ره اون دنيا، ازش مي‌پرسن چي شد مُردي؟ ميگه داشتم شير مي‌خوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست
********لطیفه های خنده دار********
نصیحت یه شوهر به زنش: هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش… بی توجه از بغلش رد شو… این کار از صدتا فحش براش بدتره
********لطیفه های خنده دار********
طرف یه تیکه آشغال مي پره تو چشمش . می ره جلوی آينه تو چشش فوت ميكنه. خانمش بهش ميگه ديوونه تو فوت نكن بذار اون فوت كنه! به مشنگه میگن اگه یه دختر بهت پا بده چی کار می کنی؟ میگه خوب میدمش به یه جانباز!
********لطیفه های خنده دار********
یه روزی از طرف دامپروری میرن گاوداریه یه بابایی. میگن شمابه گاواتون چی میدی میخورن. میگه پوست هندونه، طالبی و ... دویست هزار تومن جریمش میكنن. چند ماه دیگه دوباره میان می پرسن چی میدی میخورن یارو می ترسه میگه: چلوكباب، چلومرغ، و ... اینبار دویست و پنجاه هزار تومن جریمش میكنن. میرن چند وقت دیگه میان میگن چی میدی میخورن؟ میگه والا نمیدونم پولشو میدم خودشون میرن میخرن می خورن!
********لطیفه های خنده دار********
يه پيرمرد چاخانه داشته خاطره تعریف میکرده، میگه: ما سال چهل و نه با دو نفر دعوامون شد، ‌البته سال چهل و نه که مثل الان نبود دو نفر خیلی بود
********لطیفه های خنده دار********
به يکی میگن با ارّه برقی 100 تا درخت قطع کن ، 96 تا قطع میکنه خسته میشه. بهش میگن پاشو روشنش کن 4 تا دیگه بیشتر نمونده ، میگه مگه روشنم میشه
********لطیفه های خنده دار********
يارو داشت واسه دوستش تعریف میکرد: آره، چند وقت پیش داشتم توی جنگل می رفتم، که یک دفعه یک شیر وحشی بهم حمله کرد، منم نتونستم فرار کنم اونم منو گرفت و خورد دوستش میگه: آخه چطوری میشه؟ تو که الان زنده ای و داری زندگی می کنی!! يارو میگه: ای بابا، کدوم زندگی؟ تو هم به این میگی زندگی
********لطیفه های خنده دار********
به يکي ميگن اگه تو دریا کوسه بهت حمله کنه چکار می کنی؟ می گه می رم بالای درخت .می گن : تو دریا که درخت نیست يارو می گه: مجبورم می فهمی ؟ مجبورررررم
********لطیفه های خنده دار********
يکی از اين جوون های مغز قاطی پارچه می بره خیاطی می گه آقا اینو واسم کت شلوار بکن فردا نیام بگی سوزنم شکست چرخم خراب شد حال نداشتم اصلا پدر سگ بده نمی خوام بدوزی
********لطیفه های خنده دار********
از يکي ميپرسن فرق کچل با هواپیما می دونی چیه؟ میگه بابا ما سرمون ميشه کچل که اصلا فرق نداره هواپیما هم نکته انحرافی است
 

amininho

متخصص بخش کامپیوتر
تست هوش از غضنفر ! (طنز)

teste_hoosh_gh.jpg

شباهت بلال و خیار چیست؟

هیچكدامشان در «تایتانیك» بازی نكردند



چرا روی آدرس اینترنت به جای یك دبیلیو، سه تا دبیلیو می‌گذارند؟

چون كار از محكم‌كاری عیب نمی‌كنه
برای قطع جریان برق چه باید كرد؟

باید قبض آن را پرداخت نكرد



آخرین دندانی كه در دهان دیده می‌شود چه نام دارد؟
دندان مصنوعی



چطور می‌شود چهارنفر زیر یك چتر به‌ایستند و خیس نشوند؟

وقتی هوا آفتابی باشد این كار را انجام دهند



چرا لك‌لك موقع خواب یك پایش را بالا می‌گیرد؟

چون اگر هر دو را بالا بگیرد، می‌افتد



چرا دو دوتا می‌شود پنج تا؟

چون علم پیشرفت كرده



اختراعی که برای جبران اشتباهات بشر درست شده چیست؟

طلاق



چه طوری زیر دریایی رو غرق می‌کنن؟

یه غواص میره در می‌زنه

 

فرانک

کاربر ويژه
طرح تفکیک جنسیتی در دراز مدت

بعد از اجرای موفقیت آمیز طرح تفکیک جنسیتی در سراسر اماکن خصوصی و عمومی کشور ؛ به... بررسی روند رشد و نمو یک کودک(پسر) از مهد کودک تا پیری میپردازیم


اسم کودک را جواد در نظر میگیریم که همراه با همکلاسی خود به نام رضا در حال برگشت از مهد کودک است.


1) در مسیر برگشت از مهد کودک :


لضا لضا (همان رضا ) من مامانم میخواد لنج (گنج) طلا بیاره ها !

رضا : مامان چیه ؟!


2) 3 سال بعد در مسیر رفت به مدرسه داخل سرویس مدرسه

راننده رو به بچه های داخل سرویس : همه زود چشاشونو ببندن داریم از کنار یه مدرسه دخترانه رد میشیم!

جواد : رضا رضا ، دختر چیه ؟


3 ) 5 سال بعد از 3 سال ؛ زنگ تفریح ؛ مدرسه راهنمایی

رضا : جواد من دیشب از بالای پشت بوم یه چیزی تو حیاط خونه همسایه دیدم.

جواد : چی ؟

رضا : دختر ! دختر ! بالاخره دیدم

جواد : جون مادرت ؟! یالاه بگو چه شکلی هستن اینا !


4) 4 سال بعد از قبلی! سرکوچه جواد اینا

رضا : جواد چیکار داشتی گفتی زود بیا

جواد : رضا دیشب یکی به گوشیم زنگ زد.صداش خیلی عجیب غریب بود.یواشکی حرف میزد و میگفت یه دختره و از من میپرسید آیا پسرم ؟!

رضا : تو چی گفتی ؟

جواد : گفتم آره پسرم و بعدش دختره غش کرد !


5 ) 6 سال بعد ؛ دانشگاه

جواد : رضا راسته میگند پشت این دیواره پر از دختره ؟!

رضا : آره منم شنیدم.میشنوی دارن میخندن! مگه اونا هم میخندن ؟


6 ) چند سال بعد ، شب خواستگاری

جواد : ببخشید یعنی الان شما واقعا یه دخترید ؟!


7 ) چند ماه بعد ، شب ازدواج

جواد : خوب الان باید چیکار کنیم ؟!

خانم : هیچی دیگه ،خسته ایم باید بخوابیم.شما هم برو تو اتاق خودت بخواب!


8 ) خیلی سال بعد ، دوران کهولت

جواد : دیشب مادر خدا بیامرزم به خوابم اومد گفت نمیخواهید بچه بیارید ؟

خانم : از کجا بیاریم.تو جهیزیه من که بچه نبود ، تو چرا نخریدی یه دونه ؟


9) خیلی سال بعد

نسل ایرانی منقرض شد !
 

playful girl

کاربر ويژه
هوش به این میگن (طنز)

یک روز یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف ناجوري می کنه. بطوریکه ماشین هردوشون بشدت آسیب میبینه. ولی هردوشون بطرز معجزه آسایی جون سالم بدر می برن.

وقتی که هر دو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن قراضه شده بیرون میان، رانندهء خانم بر میگرده میگه:
...

- آه چه جالب شما مرد هستید!…. ببینید چه به روز ماشینامون اومده! همه چیز داغون شده ولی ما سالم هستیم! این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینطوری با هم ملاقات کنیم و ارتباط مشترکی رو با صلح و صفا آغاز کنیم!

مرد با هیجان پاسخ میگه:

- اوه … “بله کاملا” …با شما موافقم این باید نشونه ای از طرف خدا باشه!

بعد اون خانم زيبا ادامه می ده و می گه:

- ببین یک معجزه دیگه! ماشین من کاملن داغون شده ولی این شیشه مشروب سالمه. مطمئنن خدا خواسته که این شیشه مشروب سالم بمونه تا ما این تصادف خوش یمن كه مي تونه شروع جريانات خيلي جالبي باشه رو جشن بگیریم!

و بعد خانم زيبا با لوندي بطری رو به مرد میده.

مرد سرش رو به علامت تصدیق تکان میده و در حاليكه زير چشمي اندام خانم زيبا رو ديد مي زنه درب بطری رو باز می کنه و نصف شیشه مشروب رو می نوشه و بطری رو برمی گردونه به زن.

زن درب بطری رو می بنده و شیشه رو برمی گردونه به مرد.

مرد می گه شما نمی نوشید؟!


زن لبخند شيطنت آميزي مي زنه در جواب می گه:

- نه عزيزم ، فکر می کنم الان بهتره منتظر پلیس باشيم !!!
 

Silver Star

مدير ارشد تالار
چگونه دیوانه شویم!



[TR]
[TD]


* از رفتگر محله عیدی بگیرید.
* سی دی قفل دار رو بشکنین تا قفلش باز بشه.
* جوراب های کثیف رو به پره های پنکه ببندید و پنکه را روشن کنید.

* با هندوانه یه قل دو قل بازی کنین !
* به دوست دکترتون بگین : مرض جدید چی داری ؟!

* نصف شب زنگ بزنید به اورژانس و بگویید: من مرض دارم ، بیاین منو ببرید!

* روز بازی پرسپولیس با استقلال، وسط تماشاچی ها بنشینید و با صدای بلند، ابومسلم را تشویق کنید !

*هفت تیری بذارید رو شقیقه راننده مترو و بگید یالا برو دبی.
* پیراهن را روی کت بپوشید.
* دقت کنید وقتی در مهمونی براتون نوشیدنی آوردند همه را اندازه بگیرید و بزرگترین رو انتخاب کنید تا کلاه سرتون نره.

* ماست را با چنگال بخورید.

* زنگ در خونه ها رو بزنین بعد وایسین ببینید چی میشه.

* سر جلسه کنکور بهترین وقت برای تخمه شکستنه.

* برای روز اول دانشگاه روپوش مدرسه بپوشید و کیف جومونگ به پشتتون آویزان کنید.

* سرتون رو به جای شامپو با سنگ پا بشورین تا خوب تمیز بشه.

* جزوه های کلاسیتون رو با دوات و قلم نی بنویسید.

* داخل خیابان بلندگو دستی بگیرید و بگید "پژو بزن کنار وگرنه گازت می گیرم”
* دم در ورودی دانشگاه چند قالب صابون بذارید.
* توی رستوران های باکلاس ته بشقابتون رو لیس بزنید .
* توی عروسی کراوات مهمونها رو با قیچی ببرید و در برید

* 100 تا قرص ویتامین c بخورید و بگید خود کشی کردم

* وقتی رئیستون حرف با مزه ای زد بزنید پس کله اش و بلند بلند بخندید

* تو خیابون داد بزنید : هی خره ! بعد هر کی برگشت بهش بگید مگه به خودت شک داری

* تو مترو محکم بزنید پس گردن بغلیتون و بعد که برگشت بلند بزنید زیر خنده

* از قصد تصادف کنید
* تو یه برج بیست طبقه تو آسانسور بمونید و هی برید طبقه 20 و برگردید پایین

* اگه پلیس مدارک ماشین رو خواست تحویلش بدید و بپرید برید سوار ماشینش بشید و در برید

* از پیف پاف به جای عطر استفاده کنید

* وقتی با کسی مشغول صحبت هستید آدامستان را در آورده و به دماغش بچسبانید

* روی زمین صاف مدام زمین بخورید
* از نرده پله های محل کارتان سر بخورید

* به جای جوراب دستکش پایتان کنید و صندل لا انگشتی بپوشید
* روی زیر شلواری راه راه کمربند ببندید
* چای را توی نعلبکی ریخته و دراز بکشید و آنرا هورت بکشید
* توی گرمای تابستان پالتو بپوشید و از سرما بلرزید

* از پشت شیشه ماشین برای همه بیخود و بی جهت شکلک در بیاورید

* توی جلسات مهم آدامستان را باد کرده و بترکانید

* در جشن تولدهای کودکان فامیل دوره بیافتید و هر چه بادکنک می بینید بترکانید

* روی قرمه سبزی سس قرمز بریزید و پنیر رنده کنید

[/TD]
[/TR]


 

Silver Star

مدير ارشد تالار
آدم از وسط نصف بشه ولی ضایع نشه !



[TD="bgcolor: #FFFFFF"]









یه روز تو پیاده رو داشتم می رفتم ، از دور دیدم یک کارت پخش کن خیلی با کلاس ، کارت های رنگی قشنگی دستشه ولی این کارت ها رو به هر کسی نمیده ! به خانم ها که اصلاً نمی داد و تحویلشون نمی گرفت ،در مورد اقایون هم خیلی گزینشی رفتار می کرد و معلوم بود فقط به کسانی کارت میداد که مشخصات خاصی از نظر خودش داشته باشند ، احساس کردم فکر میکنه هر کسی لیاقت داشتن این تبلیغات تمام رنگی خیلی خوشگل و گرون قیمت رو نداره ، لابد فقط به ادم های با کلاس و شیک پوش و با شخصیت میده ! بدجوری کنجکاو بودم بدونم اون کارت ها چین !! با خودم گفتم یعنی نظر این کارت پخش کن خوش تیپ و با کلاس راجع به من چیه ؟! منو تائید می کنه ؟!کفش هامو با پشت شلوارم پاک کردم تا مختصر گرد و خاکی که روش نشسته بود پاک بشه و برق بزنه ! شکمو دادم تو و در عین حال سعی کردم خودم رو جوری نشون بدم که انگار واسم مهم نیست ! دل تو دلم نبود ! یعنی به من هم از این کاغذهای خوشگل میده ؟! همین طور که سعی می کردم با بی تفاوتی از کنارش رد بشم با لبخندی بهم نگاه کرد و یک کاغذ رنگی طرفم گرفت و گفت : اقای محترم ! بفرمایید !قند تو دلم اب شد ! با لبخندی ظاهری و با حالتی که نشون بدم اصلا برام مهم نیست بهش گفتم : می گیرمش ولی الان وقت خوندنش رو ندارم ! چند قدم اونورتر پیچیدم توی قنادی و اون قدر هول بودم که داشتم با سر می رفتم توی کیک ! وایستادم و با ذوق تمام به کاغذ نگاه کردم ، فکر می کنید رو کاغذ چی نوشته بود ؟؟...
.
.

.

.

.
.
.
.
دیگر نگران طاسی سر خود نباشید ! پیوند مو با جدیدترین متد روز اروپا و امریکا !!



[/TD]



 

rahnama

پدر ایران انجمن
با هم بخندیم و نه اینکه بهم بخندیم

پيرمرد به زنش گفت : بيا يادي از گذشته هاي دور کنيم ! من ميرم تو کافه منتظرت و تو بيا سر قرار ، بشينيم حرفاي عاشقونه بزنيم !
پيرزن قبول کرد !
فردا پيرمرد به کافه رفت و دو ساعت از قرار گذشت ؛ ولي پيرزن نيومد !
وقتي برگشت خونه ديد پيرزن تو اتاق نشسته و گريه ميکنه !
ازش پرسيد چرا گريه ميکني؟
... پيرزن اشکاشو پاک کرد و گفت:
بابام نذاشت بيام...
 

rahnama

پدر ایران انجمن
پاسخ : با هم بخندیم و نه اینکه بهم بخندیم

:غش2::غش2::غش2::غش2::غش2:

خنده باعث نشاط است. خنده باعث سلامتی است
مشکلات را به خدا بسپاریم و خود مشغول خندیدن شویم
 

Mahdi Askari

مدير فنی
پاسخ : با هم بخندیم و نه اینکه بهم بخندیم

اسم تاپیک رو دیدم یاد یک جمله ای افتادم

نشینید تنهایی به هم بخندید
بیایید با هم بشینیم به هم بخندیم :غش2:
 

Gilss

کاربر ويژه
اینو دیگه هیچچچچچکس نخونه!

به سلامتیه پسر خاله که یه کیک مسموم گنده رو خودش تنها خورده بود که بقیه نخورن مریض بشن..

صبح زود..تهنای تهنا

مجری گفت چرا ننداختی دور

گفت:گفتم خوب مورچه ها میخورن - مورچه که نمیشه بهش سرم وصل کرد!










نگفته بودم نخونیش که الان این جا نبودی! :بدجنس: :چشمک:
 

Gilss

کاربر ويژه
جواب سؤالای امتحان!؟

به خدا سوگند اگر سوالاتِ امتحان را در دست راستم و
جواب سوالات را در دست چپم قرار دهند
باز هم اصلا حسش نیست درس بخونم :25::16:
 
بالا