دوستی گفت : مردم را بیشتر از خودم دوست دارم.
راهنما لبخندی زد و گفت : تو خودت را هم دوست نداری.
پرسید : چرا؟
راهنماجواب داد: تا خودت را اول دوست نداشته باشی , محال است که دیگران را دوست داشته باشی.
دوستان تازه پیدا کن،اما دوستان قدیمی رو دوست داشته باش.
سالی یکی دوبار خون اهدا کن.
کمتر از درآمدت خرج کن.
ماشین ارزون مایه سوار شو ولی بهترین خونه ای که در توانت هست رو بخر.
وقتی با کسی دست میدی با صمیمیت دست بده و به چشمها نگاه کن.
شخصی از راهنما پرسید: به چه وسیله می توانیم بدانیم که را ه موفقیت چیست؟
راهنما نگاهی به دختر :گل: ش میترا جان کرد و گفت : میترا جان فرمودند : بررسی - تحقیق - مطالعه.
:ناراحت:
امیدوارم هیچوقت شما و بچه های انجمن رو ناراحت نبینم
من کوچیکتر از اونم که بخوام چیزی بگم
ولی این رو میگم ===>نشکن پدرم یکی از ستون های انجمن شما هستید:گل:
زندگی ابتنی در حوضچه اکنون است...
راهنما گفت: لست استار عزیزم: بعد از آبتی بفکر باش بعدها بچه هایت سرما نخورند.
لست استار عزیزم این هم غیر مستقیم بود.
----
----
بواشکی بگم. شما جوان هستید و باید بفکر فردای زیبای خودتان هم باشید.