شکـــرســتان

[روژین]

سخت‌ترين كار




به غضنفر ميگن: توي عمرت، سخت‌ترين كاري كه كردي چي بوده؟ميگه: پر كردن نمكدون!


ميگن: چرا؟


جواب ميده: آخه سوراخ‌هاش خيلي ريزه

 

[روژین]

سوال

به یه بچه میگن اون چه حیوونی یه که به ما گوشت، شیر، ماست، کفش، لباس میده؟


بچه میگه: بابام !

 

[روژین]

پشه بند



حیف نون پشه بند می خره، تاصبح نمی خوابه پشه ها رو مسخره می کنه!

 

[روژین]

پازل



یارو با خوشحالي به دوستش ميگه بالاخره اين پازل رو بعد از 3 سال حل كردم . دوستش ميگه: 3 سال زياد نيست؟

ميگه: نه بابا رو جعبه اش نوشته 3 تا 5 سال!

 

[روژین]

قطار



به یارو ميگن: زودباش قطار ميره!


ميگه : كجا ميخواد بره بليط دست منه!

 

[روژین]

راننده



يارو ساعتش خراب ميشه . باز ميکنه توشو ميبينه يه دونه مورچه مرده . با خودش ميگه : اي بابا ميگم آ راننده مرده !

 

[روژین]

گل



به غضنفرميگن چرا زنبورها گل ميخورن؟ ميگه خوب حتما دروازه بانيشون خوب نيست!

 

[روژین]

بادكنك اعلا



یارو بادكنك فروشی باز ميكنه بالای مغازه اش ميزنه بادكنك اعلا به شرط چاقو!

 

[روژین]

در يخچال



یک روز در يخچال یه یارو کنده میشه جاش پرده میزاره!

 

[روژین]

دعوای جوجه و مرغ



جوجه ای با مادرش دعوا میکنه میره روی دیوار و داد میزنه پیشی بیا منو بخور

 

[روژین]

دزدی

مردی میره دزدی چیز به درد بخور پیدا نمی کنه از لجش مشق بچه صاحب خانه را خط خطی می کنه.

 

[روژین]

قورباغه


یه قورباغه ازيه گربه مي پرسه:قورقورقوربونت بشم، كلاس چندمي؟ گربهه مي گه پيش پيش... دانشگاهيم!همون قورباغه با یه زنبور ازدواج ميكنه! قورباغه ميگه قوقوقوقوقوقوربونت برم زنبور ميگه وظ وظ وظ وظ وظ وظ وظيفته!

 

[روژین]

اعتیاد



خروسه رو معتاد می کنن، به جای قوقولی قوقول میگه شوشولی شوشول!

 

[روژین]

دزدی



بچه: بابا هواپیمای به این بزرگی رو چطور می دزدن؟


بابا: اول صبر می کنند بره بالا, کوچیک که شد بعد می دزدنش

 

[روژین]

پدر از پسرش پرسيد: امتحان رياضي امروزت چطور بود؟
پسر: يكي از جوابهام غلط بود.
پدر: معلمتون چند تا سؤال داده بود؟
پسر:پنج تا.
پدر: اين خيلي عاليه، پس بقيه سؤال ها رو درست حل كردي؟
پسر: نه دیگه، اصلا وقت نشد به بقيه نگاه كنم..!!

 

[روژین]

به غضنفر ميگن نظرت در باره ي توپ فوتبال چيه؟

يه كم فكر مي كنه ميگه:شطرنج گردالي..؟!

 

[روژین]

از غضنفر میپرسن میدونی چرا غواصان از پشت میپرن تو دریا؟

میگه خوب اگه از جلو بپرن میوفتن تو قایق

 

[baroon]

تاپیک های مشابه ادغام شدند.
:1:

 

[baroon]

مردی خر گم کرده بود. گرد شهر می‌گشت و شکر می‌گفت.
گفتند: چرا شکر می‌کنی؟
گفت: از بهر آنکه من بر خر ننشسته بودم وگرنه من نیز امروز چهار روز بودی که گم شده بودمی.

:نیش:​

 

[baroon]

یکی در باغ خود رفت، دزدی را پشتواره پیاز در بسته دید.
گفت: در این باغ چه کار داری؟ گفت: بر راه می‌گذشتم ناگاه باد مرا در باغ انداخت.
گفت: چرا پیاز برکندی؟ گفت: باد مرا می‌ربود، دست در بند پیاز می‌زدم، از زمین برمی‌آمد.
گفت: این هم قبول، ولی چه کسی جمع کرد و پشتواره بست؟ گفت: والله من نیز در این فکر بودم که آمدی.

:9::دست:
​