• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

صحبت های خودمونی با خدا...

matttin

New member
خدایــــــــــــــــــــا...
کمکم کن دیرتر برنجم
زودتر ببخشم وکمتر قضاوت کنم و...
بیــــــــــــــستر فرصت دهـــــــــــــــــــــــــــم...
 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
الهی

از سرگشتگی های دنیا و روز گار
خسته و دل نگرانم
می خواهم دیوار های فاصله را کنار بزنم
چرا که به این ایمان و باور رسیده ام که هیچ کس
جز تو فریاد رسم نیست
و نزدیکتر از تو به من وجود ندارد
پس جوانه های یادت را
با اشک ندامت چشمانم
دوباره شکوفا میکنم
امید که پذیرا باشی

 

Arashtranslater

New member
خداوندا
دقیق یادم نیست آخرین بار کی خود را پیدا کردم …
اما خوب یادم هست هرگاه که گم شدم ، دستم در دست تو نبود:113: …
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
تو اگر دلگيرى لحظه اى چشم ببند...
اندكى اشک بريز و بخوان نام مرا
به تو من نزديكم...
نام من يزدان است...
لقبم ايزد پاک، تو مرا زمزمه كن....
خواهم آمد سويت...
بيصدا يادم كن...
يا كه فريادم كن...
كه منم منتظر فريادت....
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
پروردگارا!
به آنچه نازل كرده ای، ايمان آورديم و از فرستاده تو پيروی نموديم
ما را در زمره گواهان بنويس!
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
پروردگارا ما ايمان آورديم پس گناهان ما را بر ما ببخش و ما را از عذاب آتش نگاه دار
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
خدایا مرا عافیت ده در بدنم، خدایا مرا عافیت بده در شنوایی ام، خدایا مرا عافیت ده در بینایی ام، نیست معبودی به حق مگر تو
خدایا پناه می‌برم به تو از کفر و فقر، خدایا پناه می‌برم به تو از عذاب قبر، نیست معبودی به حق مگر تو
 

ریحانه69

متخصص بخش فوتبال
سلام خدا جون
صدام به عرشت می رسه؟
من و این پایین میون این همه نقاب وآدمک های رنگارنگ می بینی؟

می دونم که می بینیم و صدام و می شنوی
چون هنوزم دستم و گرفتی و نفس کشیدنم بخاطر وجودت توئه.
خدایا
زخم هام و چی؟
اونارو می بینی و هیچی نمی گی؟
این حق من بود که همیشه صدات کردم و کمک خواستم ازت؟

خدایا تا حالا دلتنگ شدی؟
درکم می کنی چه اندازه دلتنگ عزیزترینم هستم؟
زخم های جسم من مهم نیست
زخم های دلم هم به کنار
با این همه دلتنگی تو بگو چه کنم؟؟

خدایا
دیشب تا سپیده صبح، خیره به اسمونت بودم
حسم کردی؟
اشکام و دیدی؟
اشکایی که طعم خون می داد…
اشک هایی که هیچ کس جز تو تماشا نمی کنه!!
اشک هایی که از حرف های نگفته جاری می شوند…
اشک هایی که طعم خون می دهند و خفقان تنهایی….


خدایا…
این همه درد را می بینی و چیزی نمیگی؟!
من اما هنوز امید دارم…
آدمهایت تا به کِی میخواهند بد باشند و بدی کنند؟؟!!
 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
دست به دامن خدا که میشوم...

چیزی آهسته درون من به صدا میاید که: نترس!

از باختن تا ساختن دوباره…

فاصله ای نیست…

 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
خدایا ما را ببخش ؛
که اگر درد دلی هم داشتیم ...از پر خوردن بوده ، نه از غم مردم خوردن !خدایا ما را ببخش اگر گاهی فراموش میکنیم بنی آدمیم ...
خدایا ما را ببخش و از دردِ بی دردی نجات ده
 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
خدايا
دلم را كسانى ميشكنند كه هرگز راضى به شكستن دلشان نبودم

 
آخرین ویرایش:

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
خدایا از فقر و تنگدستى و ذلت به تو پناه می برم و از ستمکشى و ستمگرى به تو پناه مى برم.
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی

5796_305932736201483_2083890222_n.jpg




































ای دگرگون کننده دل ها و دیده ها ... ای تدبیر کننده روز و شب ... ای دگرگون کننده حالی به حالی دیگر ... حال مرا و دوستان مرا و دوستداران خودت را به بهترین حال دگرگون فرما
---------------------------
آمین

 

دختر مهتاب

متخصص بخش آموزش خیاطی
وقتی با مشکلات روبرو میشویم ، به خدا میگوییم چرا من ؟

اما زمانی که خوشحالی به ما روی میآورد ، صحبتی از خدا نیست

یاد بگیریم که در هر وضعیت بگوییم ” بله خدا ! خود من”
 

دختر مهتاب

متخصص بخش آموزش خیاطی
خدایا ....
دلم مرهمی می خواهد از جنس خودت !
نزدیـــک ؛
بی خطــــر ،
بخشــــنده ....
...
بی منّـــــــــــــــــت ... !!!
 

دختر مهتاب

متخصص بخش آموزش خیاطی
به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم ...
خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده.
زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد.
آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود ...
و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.
به بخش ارتوپدی رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.
بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم ...فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم!
زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم ...!
.
.
.
.
خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد و من به شکرانه‌اش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم :
هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم
قبل از رفتنم به محل کار یک قاشق آرامش بخورم .
هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.
زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم .
و زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.
.
.
.
.
شاملو
 
بالا