• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

غمکده

خــداونـدا پــرســـشـی دارم
رهــا کـــن آسـمـان هـا را ، بـیـا ایـن جـا قـضـاوت کـن
بـبـیـنـم در زمـیـن یـک مــرد پـیـدا مــی کـنــی یـا نــه؟
تـو هـم مـثـل هـمـه ، امـروز و فـردا مـی کـنـی یـا نـه؟
بـنـدگـانـت را از نـنـگ آدم بـودن و بـیـهــــوده فــرسودن ، مبـــرّا می کنی یا نه ؟
... بـــرای آخــــریـن پــرســـــش
قیامت را بگو ، مـــــــــردانه ، برپا می کنی یا نه ؟
 
بساط کرده ام
و تمام نداشته هایم را

ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ...

بی انصاف چانه نزن

ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﻢ ...

به قیمت عمرم

تمام شده!!
 
صدای معلم در کلاس می پیچد ...
جاهای خالی را با کلمات زیر پُر کنید ..

و من هنوز نمیدانم...

جای خالی تو را چه چیز پُر خواهد کرد ... !
 
بعضی وقتها دوست دارم
وقتی بغضم میگیره
خدا بیاد پایین و اشکامو پــاک کنه
دســـتمو بگیره و بگه :
آدمـــا اذیتــت میکنن ؟؟!!!!!

بیـــــــا بـــریـــــــم ....
 
داشتم از درد به خود می پیچیدم....
همسایه ها گفتند: چقدر قشنگ قر می دهی !!

و سالهاست .......رقاص پردرد خیابانهایم !
 
گاهی دلت می شود همانند دیواری سفید
در دستان کودکی خودکار به دست
که تنها چند خط درهم و مبهم می کشد
و البته عمیق . . .
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
تاپیک از بخش سرگرمی و طنز به بخش اشعار و نوشته های ادبی منتقل شد .
 
گاهی حس میکنم روی دست خدا مانده ام!
خسته اش کرده ام...
خودش هم نمیداند با من چه کند!!!...
 

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
آنچه گویم شعر نیست , غزل و قصیده نیست , حرف هاییست ز جنس غم و تنهایی من
 
چگونه می شود از خدا گرفت
چیزی را که نمی دهد ؟!!
می گویند قسمت نیست ، حکمت است...
من قسمت و حکمت نمی فهمم
تو خدایی ، طاقت را می فهمی …!
 

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
چه کسی فهمید درد دلم را در آن شب بارانی
چه کسی دید اشکهای مرا در زیر قطره های باران
چه کسی شنید صدای ناله دلم را ، چه کسی حس کرد سردی دستهایم را
هیچکس نبود در آنجا ، من بودم و یک دل تنها
غمها مرا رها نمیکنند، غصه ها مرا صدا میکنند ، تنهایی مرا در میان خودش میگیرد حس میکنم بغض ، گلویم را میفشارد و قلبم تند تند میتپد
به عشق تو میتپد ، از دلتنگی تو اینگونه پریشانم
نمیدانم چاره ی کار چیست ، وقتی دلت با من نیست
نمیدانم دردم را به چه کسی بگویم ، وقتی همزبانی نیست
چه کسی فهمید خیسی چشمهایم به خاطر چیست،
آن شعر تلخی که بر روی آن کاغذ خیس نوشته شده از کیست!
 

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
یك بار دختری حین صحبت با پسری كه عاشقش بود، ازش پرسید
چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟
دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا"*دوست دارم
تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان كنی... پس چطور دوستم داری؟
چطور میتونی بگی عاشقمی؟
من جدا"دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت كنم
ثابت كنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی
باشه.. باشه!!! میگم... چون تو خوشگلی،
صدات گرم و خواستنیه،
همیشه بهم اهمیت میدی،
دوست داشتنی هستی،
با ملاحظه هستی،
بخاطر لبخندت،
دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد
متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناكی كرد و به حالت كما رفت
پسر نامه ای رو كنارش گذاشت با این مضمون
عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا كه نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟
نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم
گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت كردن هات دوست دارم اما حالا كه نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم
گفتم واسه لبخندات، برای حركاتت عاشقتم
اما حالا نه میتونی بخندی نه حركت كنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم
اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره
عشق دلیل میخواد؟
نه!معلومه كه نه!!
پس من هنوز هم عاشقتم
 

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
نبودن هایی هست ؛
که هیچ بودنی جبرانش نمی کنه !

کسانی هستن ،
که هرگز تکرار نمی شن ....

و حرفایی که معنیشون رو ؛
خیلی دیر می فهمیم ... !!!
 
بالا