• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

غمکده

مادرم پنجره را دوست نداشت...
با وجودی که بهار
از همین پنجره می‌آمد و
مهمان دل ما می‌شد
مادرم پنجره را دوست نداشت...
با وجودی که همین پنجره بود
که به ما مژده باز آمدن چلچله ها را می‌داد
مادرم می‌ترسید...
مادرم می‌ترسید..
که لحاف نیمه شب
از روی خواهر کوچک من پس برود
یا که وقتی باران می‌بارد
گوشه قالی ما تر بشود
هر زمستان سرما
روی پیشانی مادر
خطی از غم می‌کاشت
پنجره شیشه نداشت
 
khodkoshi_bia2hal_uadpcki.jpg


میخوام بمیرم

زندگی تلخ تر از زهر بود گر تو نباشی

بعد از این مرده حسابم کن و بگذار بمیرم
 
دلتنگی چه حس بدی است….
تنهایی چه حس بدی استکاش…پاره ای ابر میشدمدلم از مهربانی می بارید
کاش نگاهم شرار نور میشدآشتی میدادش
ودوست داشتن چه کلام کاملی استومن…چقدر دلم تنگ دوست داشتن است!

 
♥ آدم هـاي سـاده را دوسـت دارم ♥
هـمـان هـا كـه بـدي هـيـچكـس را بـاور نـدارنـدهمـان ها كـه بـراي همه لبخند دارنـدهمـان هـا كـه هميـشـه هستـنـد ; براي همـه هـستندآدم هـاي ساده را بايـد مـثل يـك تابـلـوي نـقاشـي ،‌ ساعتها تماشا كـردعمـرشـان كـوتـاه است . . .آدم هاي ساده را دوست دارم
بـوي نـاب آدم مـيدهـنـد . . .

Romantic_Persian-Star_org_34.jpg



 
این روزها کسی
به خودش زحمت نمی دهدیک نفر را کشف کند!زیبایی هایش را بیرون بکشد …تلخی هایش را صبر کندآدم های امروز
دوستی های کنسروی می خواهند :یک کنسروکه فقط درش را باز کنندبعد یک نفرشیرین و مهرباناز تویش بپرد بیرون
و هی لبخند بزندو بگویدحق با توست….

 
قتی از مادر متولد شدم صدایی در گوشم طنین انداختکه بعد از این با تو خواهم بود
پرسیدم تو کیستی؟؟؟؟؟؟

گفت : غم!!!!!
فکر کردم غم عروسکی خواهد بود که من بعد ها با اون
بازی خواهم کرد ولی بعد ها فهمیدم که من عروسکی
هستم در داستان غم!!
 
از من رمیده ای و من ساده دل هنوز
بی مهری و جفای تو باور نمی کنمدل را چنان به مهر تو بستم که بعد از ایندیگر هوای دلبر دیگر نمی کنمرفتی و با تو رفت مرا شادی و امید
دیگر چگونه عشق تورا آرزو کنمدیگر چگونه مستی یک بوسه تورادراین سکوت تلخ و سیه جستجو کنم

 

shakira

متخصص بخش پزشکی
کـــــــاش ...

انقدر که آدمها،

دل ما را شکـــــــستند،

یک بـــــــار،

فقط یکبار،

خلـــــــوتمان را می شکستند ...

:گل:
 

پسرخاله

کاربر ويژه
لبخـــندمـــ را بریـ ــ ــدم

قــاب گــرفتمــــ

بــ ــه صـورتـم آویختــم !

حــالا بـا خیــال راحــت

هــر وقتـــ دلـــــمـــ گـــرفتــ
” بغـــض ” مـیکنمــــ
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
تو دنياى من هيچکسى جز تو نيست،

منم با يه خونه، يه دونه اتاق ...

همه صورتم خيس گريه است، بذار،

همينجوری تاريک بمونه اتاق ...

:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
حالِ لیوان ترک خورده ای که،

پر می شود از چای داغ را می فهمی؟

حالِ دلم اینگونه است ...

:گل:
 
بالا