• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مباحث عمومی هواشناسی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

پسرخاله

کاربر ويژه
الان یه سرچ تو اینترنت زدم به این رسیدم:

چشم انداز میلاد و طرح‌های پیش‌رو


13-3.jpg
این طرح پیشنهادی که مقام دوم را به دست آورد، از سوی یک شرکت ایرانی ارائه شده است. این طرح هم اکنون برای اجرای فاز دوم برج میلاد انتخاب شده است.
12-7-14-1061613-2.jpg
طرح پیشنهادی زاها حدید برای فاز دوم برج میلاد؛ این طرح در مسابقه معماری مقام اول را به دست آورد، اما به دلیل برخی مشکلات قابلیت اجرا ندارد.
12-7-14-1071413-1.jpg
این طرح از سوی شرکت چینی بیجینگ کانستر کشن برای فاز دوم برج میلاد پیشنهاد شد. این طرح توانست در مسابقه معماری فاز دوم برج میلاد رتبه سوم را به دست آورد.
واقعا خیلی مسخرس طرحه شرکت ایرانی مثه قوطی کبریته درازه و هیچ جذالیته معماری نداره اون وقت شده مقامه دوم!!:تعجب2:
بعد طرحه شرکت چینی که خیلی بهتر از اونه شده سوم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:تعجب2::83:
واقعا خیلی مسخرستا :تعجب::sanjaghi::مشکوک:
 

rahsazan

کاربر ويژه
سلام محمد رضا جان

عکس از قوچان بازم داری؟

متاسفانه نه
این عکس رو هم از توی سایت شرکت تولیدی تابلو برداشتم چند ماه قبل
خیلی عکسای برفی قوچان رو دوس دارم چون برفاش مثل برفای سریال از سرزمین شمالیه
انشالله بازم روی تابلو میزنن به قوچان سیبری ایران خوش آمدید
 

سیبری

کاربر ويژه
یا پروژه خیلی طولانیه یا تغییر اقلیم خیلی شدیده!
اطراف برج میلاد میخوان نخل بکارن!:خنده1:
 

سیبری

کاربر ويژه
متاسفانه نه
این عکس رو هم از توی سایت شرکت تولیدی تابلو برداشتم چند ماه قبل
خیلی عکسای برفی قوچان رو دوس دارم چون برفاش مثل برفای سریال از سرزمین شمالیه
انشالله بازم روی تابلو میزنن به قوچان سیبری ایران خوش آمدید

:گل::گل::گل:
تو سیبری گفتی و کردی کبابم!
 

rahsazan

کاربر ويژه
واقعا خیلی مسخرس طرحه شرکت ایرانی مثه قوطی کبریته درازه و هیچ جذالیته معماری نداره اون وقت شده مقامه دوم!!:تعجب2:
بعد طرحه شرکت چینی که خیلی بهتر از اونه شده سوم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:تعجب2::83:
واقعا خیلی مسخرستا :تعجب::sanjaghi::مشکوک:

اون زمان که ما جوونتر بودیم و به جای حوزه راه در حوزه ساختمان فعال بودیم که کلا طرحاش یه چیز دیگه بود
بعدشم شرکت برنده قرار بعدا مشاور پروژه باشه یا فقط طرح معماری رو میده؟
 

پسرخاله

کاربر ويژه
اون زمان که ما جوونتر بودیم و به جای حوزه راه در حوزه ساختمان فعال بودیم که کلا طرحاش یه چیز دیگه بود
بعدشم شرکت برنده قرار بعدا مشاور پروژه باشه یا فقط طرح معماری رو میده؟
نمیدونم والا اطلاع ندارم یه سرچی بزنم ببینم چیزی میابم یا نه
 

پسرخاله

کاربر ويژه
برج مخابراتي نمي تواند نماد هويتي کهن ترين ملت دنيا باشد


در تمام طول تاريخ همواره تمدن ها و ملت هاي گوناگون کوشيده اند با ايجاد نماد ها و نشانه هايي سيطره نفوذ و قدرت و قدمت خود را تثبيت نمايند . مقبولترين شيوه شکل گيري نماد شهري پذيرش بنايي از سوي مردم و موانست با آن در طي ساليان دراز بوده است ، هرچند که همواره بوده اند نمادها و نشانه هاي فرمايشي که به مقصود مستقيم نماد شدن بر پا شده اند و بعدها شهري را با وجود آن شاخص نموده اند . امروزه با ازدياد جمعيت شهرها ، کشورها و مليت هاي بسيار مي کوشند هر يک خود را به نوعي در جهان مورد توجه قرار دهند و شاخصه اي براي تعيين هويت و سرزمين خود تعريف نمايند . در يک بررسي سطحي به راحتي مي توان تشخيص داد که هر سرزميني با توجه به پتانسيل هاي موجود خود چگونه در اين رقابت شرکت جسته است : کشورهايي که خود را پيشرو در تاريخ و تمدن مي دانند مانند هند ، چين و ايتاليا اثري تاريخي را به عنوان شاخص برگزيده اند . اين شاخصه هويتي از مهم ترين نمادهاي منتخب است که معرف پيشرو بودن سرزمين مي باشد چنانکه کشوري بي سابقه تمدني درخشان چون بريتانيا نيز ترجيح مي دهد به جاي سازه هاي پيشرو در فن آوري با چنين عناصري مانند استون هنج و ساعت بيگ بن خود را مطرح سازد يا حتي کشوري نوظهور چون ايالات متحده آمريکا خود را با مجسمه آزادي که نماد يک اسطوره بسيار کهن است مطرح مي کند . کشورهاي مستعمره ، جعلي يا تازه تاسيس که هيچ پايگاه تمدن ندارند چون مالزي ، شانگهاي ، کانادا ، امارات عربي متحده ، کويت و بحرين به ياري استعمارگران که همچنان مايل نيستند هويت مستقلي به اين سرزمين ها بدهند و بسيار مي کوشند که مهر بردگي را همچنان بر پيشاني آنها نگاه دارند به سازه هاي با تکنولوژي هاي پيشتاز و بناهايي با پسوند بلندترين مي نازند ؛ صفتي که بسيار زودتر از تصور مندرس و ناکارآمد مي شود چراکه آنچه در گذشته است و افتخار آن به قدمتش است در پس است و متغير نمي شود ولي آنچه در پيش است و به پيشرو بودن مفتخر است به سادگي با پيشرفت تکنولوژي عقب خواهد ماند و از مرکز توجه دور خواهد شد به ويژه آنکه در دهکده جهاني امروز تکنولوژي سازه در اختيار همه قرار دارد و بناهاي ساخته شده ديگر مانند برج ايفل به تنهايي نماد يک برهه منحصر به فرد در تاريخ منظور نمي گردند . به همين دليل کشورهاي نوظهوري مانند امارات عربي متحده که براي هويت سازي به چنين رويکردي چنگ انداخته اند همچنان سرگردان و بي هويت باقي خواهند ماند چراکه روزي خرسند مي شوند که انگليس برايشان برج دوبي را ساخته است و آن را نماد مي کنند اما از آنجا که با پيشرفت سريع تکنولوژي آن به سرعت از نظرها مي افتد برج خليفه را نماد خود معرفي مي کنند ، وقتي کويت برجي بلندتر مي سازد از آن هم سرخورده مي شوند و جزاير مصنوعي جهان را پيش مي کشند و خلاصه چنان دچار تغيير مي شوند که به جاي نماد سازي و هويت سازي همچون شهر بازي مضحک به عنوان تجربه اي بي بنيان و سرگردان در چشم جهانيان معرفي مي شوند .
اما آنان که خود را سرفراز از پايه گذاري تمدن در جهان مي دانند محکم و استوار بر عرش نشسته اند و همچنان که زمان مي گذرد بر پايداري و اعتبار ايشان افزوده مي شود . برج شهياد يا آزادي براي تهران و ايران البته نمادي بود که به صورت فرمايشي متولد شد اما در زماني بسيار مناسب و در هياتي بسيار شايسته . ايران زمين کهن ترين تمدن کره زمين است که از 10 هزار سال پيش تا کنون به خود تمدن ها و آثار تمدني بسيار ديده است . هيچ کشوري از چنين تنوع قومي و رنگارنگي فرهنگ و گويش و تفکر برخوردار نيست . اگر قرار بود يک نماد را از تاريخ کهن آن به عنوان نماد ايران برگزينيم کدام را بايد برمي گزيديم ؟ پارسه فارس ؟ کاخ سروستان ساساني ؟ ارگ عليشاه تبريز ؟ آذرگشنسب خاستگاه دين و دانش آذربايجان ؟ آرامگاه حکيم طوس ؟ آرامگاه پور سينا ؟ نقش جهان اصفهان ؟ ارگ بم کرمان ؟ کاخ گلستان تهران ؟ کاخ خورشيد خراسان ؟ کوه خواجه سيستان ؟ چغازنبيل خوزستان ؟ به راستي مگر هيچ کدامشان که هر يک به دوره اي متفاوت و تاريخ تمدني بس درخشان تعلق دارد را مي توانستيم بر ديگري برتري دهيم ؟ اما اين مشکل را حسين امانت معمار جوان 25 ساله به زيبايي تمام براي تمام ايرانيان حل کرد آنگاه که برج نمادين شهياد را در قالب تلفيقي از تمام شاهکارهاي معماري ايران در دو دوران اصلي پيش و پس از اسلام طرح نمود . طرحي که به حمايت هوشنگ سيحون به فوريت تصويب و به همت فن آوري داخلي ساخته شد تا نمادي از استخوان تا پوست ايراني و ملي را برافرازد که موجب توافق آراء و آشنايي تمام قوميت ها و شاخصه اي براي معرفي ايران نوين با ريشه هايي به قدمت تاريخ به جهانيان شود . اين نماد در قلب تهران رسوخ کرد . چون مادري است که مردمان در دامانش به استراحت و معاشرت مي پردازند . چون چشم منتظر ايران است که هر زمان از فرودگاه مهرآباد به پرواز درمي آييم بدرقه مان مي کند و چون بازمي گرديم براي استقبال آغوش مي گشايد . فرصتي است که مردم در دامانش انقلاب کردند ، تصميم گرفتند ، جمع شدند و گرد آمدند و بدين ترتيب حضورش در ميان مردم هميشگي و جاودان شد . اکنون در ميان انبوه ساختمان هاي بند مرتبه ديگر اين برج بلند به نظر نمي رسد . به راستي چون مادري پير و خميده است که به دوران کهن سالي رسيده است . اکنون وظيفه ما فرزندان چيست ؟ آيا به راستي همان نسل ديوسرشتي شده ايم که پدران و مادران سالخورده خود را به آسايشگاه ها مي سپاريم تا مزاحم دنياي مدرن ما نشوند يا هنوز ادامه آن قوم اهورايي هستيم که پير را هر چه سالخورده تر مي شد عزيز تر مي داشتند ؟ آيا بر آنيم که در حسرت کشورهاي جعلي و مستعمره و بي بنياد با هرچه درازتر و هرچه بيگانه تر خودنمايي کنيم و يک سره خود تيشه بر ريشه هاي خود زنيم ؟! اين تلاش مستمر شهرداري براي جايگزين کردن يک برج مخابراتي دسته دوم به عنوان نماد هويتي و شهري براي چيست ؟ اين تلاش در جهت خلاف جريان آب چيست که درحاليکه تمام ملت ها مي کوشند شده با دزدي از همسايگان و جعل سند بر حضور تاريخي خود بيافزايند (همچنانکه کشور جعلي آذربايجان مي کوشد نظامي گنجوي و بابک خرمدين و ساز تار ايراني را به نام خود تمام کند و اعراب با صرف هزينه بسيار در موزه لوور فرانسه بخشي را از آثار ايران زمين به نام تمدن اسلامي مصادره کرده اند ) ما تاريخي عظيم و سربلند را در پشت سر خود انکار مي کنيم و به دست آورد يک سازه بيگانه از کشوري که خود مستعمره است مي باليم ؟!
از سال 1385 که زمزمه هاي شهرداري براي معرفي برج ميلاد به عنوان نماد شهر تهران آغاز شد در جمع خبرنگاران و روزنامه نگاران به عنوان نمايندگان مردم همواره بر اين مسئله تاکيد کردم و به نمايندگان شهرداري رودرو يا در حاشيه گوشزد کردم که همصدايي با تخريب منظري ، هويتي و فيزيکي بناهاي ارزشمند قديمي که در زندگي مردم جاي دارند چون تئاتر شهر تهران و برج آزادي با احداث سازه هاي جديد ، مترو ، نشت آب به پايه هاي آن و رها گذاردن آنها در برابر فرسودگي جز تيشه زدن بر ريشه هاي خودمان نيست و نمي توان چيزي را به قلب مردم تحميل نمود . جايگزيني برج آزادي با يک برج مخابراتي به کيفيت برج ميلاد خيانت به هويت ملي و تفکرات اسلامي است . هيچ کشوري چنين نمي کند که پس از سال ها معرفي خود با نمادي و تبليغ براي تاريخ و هويت خود ناگهان با بنايي نوساز و بي اصل و نصب ياد خود را از خاطر جهانيان محو سازد . به ويژه در شرايطي که بسيار بدخواهان در جهان خواهان انکار تاريخ تمدن ايران و عقب مانده نشان دادن ايرانيان هستند جايگزين نمودن يک نماد تاريخي و منحصر به فرد که هر کودکي آن را مي شناسد با يک برج مخابراتي عمومي در واقع آب به آسياب دشمن ريختن است . مسئولين شهرداري براي خلع سلاح نمودن منتقدان اظهار مي داشتند که که جمهوري اسلامي خواهان ايجاد نماد و هويت متمايز خود از هرآنچه پيش از انقلاب است مي باشد. اما با اين پاسخ بر اتهامات خود افزودند : آيا نماد انقلاب شکوهمند اسلامي نبايد يک نماد از همان نوع باشد ؟ آيا نبايد نمادي نمودار تفکر اسلامي يا آرمانهاي انقلاب باشد يا دستکم تفکر و طرح و اجراي آن به دست نمايندگاني از اين رويکرد تازه انجام پذيرد ؟ اما اساسا طرح پيشنهاد برج مخابراتي از آن مسئولين امروزي نيست و بخشي از طرح شهستان پهلوي مربوط به تپه هاي عباس آباد بوده است که در سال 1347 تصويب شده بود ! يعني اين برج بخشي از طرح هاي پيش از انقلاب است که با 40 سال تاخير ساخته شده است ! پس اين برج نه نماد پيشرفت است ، نه نماد ايران است نه نماد جمهوري اسلامي ! پس چيست ؟!
هرچند که نمي توان انکار کرد به عنوان يک چيز بسيار بلند در ميان شهر اين برج يک نماد شهري براي جهت يابي است حتي اگر تهران نمادي به کمال برج آزادي هم نداشت مسئولان مي بايست به فکر ايجاد بنايي ديگر به عنوان نماد بودند چون اساساً برج مخابراتي نمي تواند نماد ملتي به قدمت ايرانيان باشد چرا که وضعيت از دو حال خارج نيست : يا به واقع هنوز هم در شهرهايي ساخت چنين برج هايي ادامه دارد که اين بدان معني است که نه تنها سه برج بلندتر از ميلاد در جهان وجود دارند و مشهورترند که همچنان برج هاي بلند تر ديگر در راه است و تقريبا هر کشوري دستکم يک برج مخابراتي دارد . نگاهي به تصوير مقايسه برج هاي مخابراتي مختلف نشان مي دهد که در مقياس کوچکي که معمولا نمادهاي کشورهاي مختلف نشان داده مي شود هرگز هويت برج ميلاد به صورت منحصر به فرد و شاخصه اي متمايز قابل تشخيص نيست و در چنين مقياسي اصلا بلند بودن کمکي به اين قضيه نمي کند بلکه شکل متفاوت موثرتر است و در اين ميان برج شانگهاي که مرکز گردشگري آن بسيار براي معرفي آن مي کوشد متفاوت تر از بقيه ديده مي شود . توجه به اين نکته نيز حائز اهميت است که هر سه برج بلندتر از پيشروان صنعت برج سازي بوده اند و در زمان خود پيشرفتي چشمگير به شمار مي آمدند که براي کشورهاي نوظهوري چون کانادا و شانگهاي به عنوان نمادي براي شروع هستي خود پذيرفتني هستند . هرچند که روسيه جز به عنوان برج مخابراتي ارزش افزوده اي براي برج بلند خود قائل نيست . پس چگونه مي شود که يک برج مخابراتي عام با 40 سال تاخير تبديل به نماد کهن ترين تمدن جهان شود ؟!!!!
حالت دوم که واقعي تر است آن است که سالهاست رقابت بر سر ساخت برجي که تنها مصرف آن پوشش مخابراتي باشد هزينه اي گزاف به شمار مي رود که به ويژه در شهري مانند تهران که داراي ارتفاعات بسيار است غير ضروري تر مي نمايد . اکثر دولتها با ارسال ماهواره به فضا مسائل پوشش شبکه اي را حل کرده اند و ترجيح مي دهند اگر هم براي نماد سازي معيار بلندي را مد نظر قرار مي دهند بنايي کارآمدتر چون برج هاي مسکوني و اداري بسازند . بدين ترتيب بايد گفت که در ارزيابي برج ميلاد تبديل به مولودي ديرزاده مي شود که به راستي افتخار به آن تاييد همان تهمت عقب ماندگي است که غربيان مايلند بر ما نهند . ضمن آنکه واقعا بايد پرسيد به چه دليل شرکت کانادايي که برج مخابراتي تورنتو را سي سال پيشتر ساخته بود در همکاري براي ساخت برج تهران آن را با فن آوري پست تر 100 متر کوتاهتر در مدتي طولاني تر با هزينه اي بسيار بيشتر ساخته است ؟! حتي کشورهاي استعماري چون مالزي و امارات عربي متحده نيز اجازه نمي دهند در برابر هزينه هاي سرسام آوري که متقبل مي شوند استعمارگران بنايي دسته دوم و از رده خارج به ايشان تحويل نمايند !
اکنون ترکهايي که از سال 1385 نگران آن بوديم آشکارتر بر بدنه پير برج آزادي نشسته است و مرمت سطحي و ظاهرسازي سال هاي پيش به راستي آن را درمان نکرده است . اگر اين برج در قلب مردم خانه نداشت مسئولان سال ها پيش آن را منهدم ساخته بودند . اکنون واضح است که با تعويق مرمت آن به سال آينده اميد دارند که به هر بهانه شده انقضاي آن را به جشن نشينند . در تيزرهاي تبليغاتي ، پيش درآمدهاي برنامه کودک و کليپهايي که صدا و سيما به بهانه هاي گوناگون مي سازد همين حالا هم برج آزادي حذف شده است و تنها برج ميلاد خودنمايي مي کند . بسياري شبکه هاي خارجي داوطلبانه و مشتاقانه برج ميلاد را به عنوان نماد ايران نشان مي دهند چراکه به راستي از اين هويت زدايي و هرچه بي نام و نشانتر شدن ايران استقبال مي کنند . به راستي مسئولان چه هدفي را از اصرار بر معرفي يک برج مخابراتي متوسط الحال به عنوان نماد هويت ملت مسلمان ايران تعقيب مي کنند ؟
 

ماهان.

کاربر ويژه
نیم ساعتی می‌شه که رگبار برف داریم، 5 دقیقه برف شدید میاد، لایت می‌شه، آفتاب در میاد و دوباره ابری می‌شه و شدید می‌باره!

این عکس رو ده دقیقه پیش گرفتم

DSC_0141.JPG
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا