• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مشاعره بی قانون

سیاوش عشق

کاربر ويژه
شعر بود؟
........
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی، من به خدا رسیده ام
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
می هست و درم هست و بت لاله رخان هست
غم نیست و گر هست نصیب دل اعداست

 

liliput

کاربر ويژه
ز صحن این چمن آن سرو قامت را تماشا کن
بزیر سایه اش بنشین قیامت را تماشا کن
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
وصف عاشق چه توان کرد که وی از دل و جان

هر بلایی که ز یار است خریدار شود
 

liliput

کاربر ويژه
دیگران در کار دنیایند و من در کار دل
نیست دوشم زیر باری جز بزیر بار دل
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
هر کس به تماشایی رفته‌ست به صحرایی
ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی....سعدی
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
یکشب دلی به مسلخ خونم کشید و رفتـــــــــ

دیوانه ای به داغ جونم کشید و رفتـــــــــــــ...
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد،
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی...

 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
تحمل می کنم این حسرت و چشم انتظاری را
ولی باران نیامد
پس چرا باران نمی آید؟
نمی دانم ولی این ابر بارانی ست، می دانم
ببار ای ابر بارانی! ببار ای ابر بارانی


"مهدی اخوان ثالث"
 

ali jan

کاربر ويژه
از غافلان حساب دلم را جدا کنید
حرف و حدبث کهنه خود را رها کنید
چیزی به شب نمانده به خلوت که میروید
قدری دل شکسته مارا دعا کنید
این دستهای ساده و خالی دخیلتان
مارا فقط به رسم رفاقت دعا کنید:دعا:
 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات
از غافلان حساب دلم را جدا کنید
حرف و حدبث کهنه خود را رها کنید
چیزی به شب نمانده به خلوت که میروید
قدری دل شکسته مارا دعا کنید
این دستهای ساده و خالی دخیلتان
مارا فقط به رسم رفاقت دعا کنید:دعا:

درود مریم گرامی به این انجمن خوش آمدید. بسیار سپاسگزارم از همکاری شما. تنها اینکه آغاز شعر می بایست با حرف "ی" می بود که آخرین حرف شعر پیشین بود. اگر دوست داشتید آن را ویرایش کنید.

 

سمیه.ن

کاربر ويژه
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم
با عقـل، آب عشـق به یک جو نمی رود
بیچـاره مـن که ساختـه از آب و آتشــم
 

مهشید

کاربر ويژه
ما چون زدری پای کشیدیم کشیدیم
امید ز هرکس بریدیم بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه بامی که پریدیم پریدیم
رم دادن صید خود از اغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم رمیدیم
 

Shah_d 14

متخصص بخش مسابقات
مژده بده مژده بده یار پسندید مرا


سایه او گشتم و اوبرد به خورشید مرا


جان دل و دیده منم گریه خندیده منم


یار پسندیده منم یار پسندید مرا


کعبه منم ، قبله منم سوی من آرید نماز


کان صنم قبله نما خم شد و بوسید مرا


پرتو دیدار خوشش تافته در دیده من


آینه در آینه شد دیدمش و دید مرا


آینه خورشید شود پیش رخ روشن او


تا به نظر خواه و ببین کاینه تابید مرا


گوهر گم کرده نگر تافته در فرق فلک


گوهری خوب نظر آمد و سنجید مرا


نور چو فواره زند بوسه بر این باره زند


رشک سلیمان نگر وعیب جمشید مرا


چون سر زلفش نکشم سر زهوای رخ او


باش که صد صبح دمد زین شب امید مرا


پرتو بی خویش منم شانه رها کرده تنم


تا نشوم سایه خود باز نبینید مرا
هوشنگ ابتهاج (سايه)
 

سیاوش عشق

کاربر ويژه
از بس که شکسته، باز بستم توبه
فریاد همی کند ز دستم توبه
دیروز بتوبه ای شکستم ساغر
و امروز بساغری شکستم، توبه
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
همه خوشدل اين كه مطرب بزند به تار، چنگی

من از آن خوشم كه چنگی بزنم به تار مويی



فصیح الزمان رضوانی
 
بالا