• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مشاعره بی قانون

Maryam

متخصص بخش ادبیات
در گردش آور باز

آن جام پیوند آن آیینه ی جم را
بار دگر ای موبد آتشگه خاموش

تا

بنگرم درژرفنای این حصار شوم
آزادگان بسته را یاران رستم را ...
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو دانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من

خیام
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
نیازارم ز خود هرگز دلی را
که می ترسم در او جای تو باشد
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار

دنگ..،دنگ..
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ.
زهر این فکر که این دم گذر است
می شود نقش به دیوار رگ هستی من...
لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت ، نمی آید باز
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز...

سهراب سپهری
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات



زان یار دلنوازم، شکری است با شکایت
گر نکته دان عشقی، خوش بشنو این حکایتــ


 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
جان به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
تا دست ارادت به تو داده‌ست دلم
دامان طرب ز کف نهاده‌ست دلم
ره یافته در زلف دل آویز کجت
القصه به راه کج فتاده‌ست دلم

فروغی بسطامی

 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
مرغ باغ ملکوتم نیَم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

 

baroon

متخصص بخش ادبیات


من و تو همخونیم، بچّه ی ایرونیم
خاک ما خونه ی ماست، عاشقش می مونیم :دوست:
 
آخرین ویرایش:

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
من نـیازم تـو رو هر روز دیــدنـــه
از لبـت دوسـتـــــ ـدارم شنــیدنـــه...

 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار

هر دولت و مکنت که قضا می‌بخشد
در وهم نیاید که چرا می‌بخشد

بخشنده نه از کیسه‌ی ما می‌بخشد
ملک آن خداست تا کرا می‌بخشد


سعدی

 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم :گل:
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
آسمان را بنگر، که هنوز، بعد صد ها شب و روز،
مثل آن روز نخست گرم و آبی و پر از مهر، به ما می خندد،
يا زمينی که دلش از سردی شب های خزان نه شکست و نه گرفت،
بلکه از عاطفه لبريز شد و نفسی از سر اميد کشيد،
و در آغاز بهار، دشتی از ياس سپيد زير پاهامان ريخت،
تا بگويد که هنوز، پر امنيت احساس خداست!

 

Khod@m

New member
تو اسمون قلبم خدا خودش نوشته

یه لحظه با تو بودن قشنگتر از بهشته :تعجب2:
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
هرگز پر طاووس کسی گفت که زشت است؟
یا دیو کسی گفت که رضوان بهشت است؟
نیکی و بدی در گهر خلق سرشت است
از نامه نخوانند مگر آنچه نوشت است


سعدی
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
تا با غم عشق تو مرا كار افتاد
بيچاره دلم در غم بسيار افتاد

بسيار فتاده بود هم در غم عشق
اما نه چنين زار كه اين بار افتاد




حضرت مولانا
 

Last Star

متخصص بخش روانشناسی
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم ارزوست
گفتند یافت می نشود جسته ایم ما
گفت انچه یافت می نشود آنم ارزوست
 
بالا