مشاعره ی الفبایی

[Reza Sharifi]

ط


طلب کردم ز دانایی یکی پند *** مرا بفرمود با نادان مپیوند

سعدی

 

[Mahdi Askari]

ظ

ظلم ماری است هر که پروردش
اژدهایی شد و فرو بردش

 

[Reza Sharifi]

ع


علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

که به ما سوا فکندی همه سایه هما را

 

[Mahdi Askari]

غ

غمم غم بی و غمخوار دلم غم
غمم هم مونس هم یار و همدم
غمم نهله که مو تنها نشینم
مریزا بارک الله مرحبا غم

(باباطاهر)

 

[Reza Sharifi]

ف

1	فکر بلبل همه آن است که گل شد يارش	گل در انديشه که چون عشوه کند در کارش
2	دلربايی همه آن نيست که عاشق بکشند	خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش

 

[Mahdi Askari]

ق

قطره ای کز جویباری میرود

از پی انجــــام کاری میرود

 

[Reza Sharifi]

ک

کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی

شوی ز کرده پشیمان، بهم توانی بست

 

[Mahdi Askari]

گ

گفتم بر خیالش راه نظر ببندم
گفتا که شبروست او از راه دیگر آید

 

[Reza Sharifi]

ل


لب فروبسته ام از شرم و زبان نگهم

پیش چشمان سخنگوی تو گویاست هنوز

 

[Mahdi Askari]

م

من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم


سعدی

 

[Reza Sharifi]

ن

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد

عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

 

[Mahdi Askari]

و


وفا نکردی و کردم، جفا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم، بریدی و نبریدم

 

[Reza Sharifi]

ه



هر که گفت از عشق تو مُردم، دروغ گفت

من راست گفتم، که برای تو زنده ام

 

[Mahdi Askari]

مملی بیت آخرت حذف میشه چون دو تا پشت سر هم گذاشتی

ی


يارب آن نوگل خندان كه سپردي به منش
مي سپارم به تو از شر حسود چمنش

 

[ثمره]

الف
آهوی آتشین روی چون در بره در افتد
کافور خشک گردد با مشک تر برابر

 

[fatemeh]

ب

باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست ؟
خنده اش خونی ست اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن
پادشاه فصل ها پاییز​

مهدی اخوان ثالث

​

 

[baroon]

پ

پیش بیا‌! پیش بیا‌! پیشتر!
تا که بگویم غم دل بیشتر

دوست‌ ترت دارم از هر‌چه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر!

دوست‌ تر از آن که بگویم چقدر
بیشتر از بیشتر از بیشتر



​

 

[چاووش]

ت...


تا بو که یابم آگهی از سایه سرو سهی
گلبانگ عشق از هر طرف بر خوشخرامی میزنم

 

[baroon]

ث

ثمری گر ندهد آه، فغان خواهم کرد

اثری گر نکند ناله، دعا خواهم کرد​

 

[Reza Sharifi]

ج

جفا و جور تو عمری بدین امید کشیدم


که بینم از تو وفایی گذشت عمر و ندیدم


سزای آن که تو را برگزیدم از همه عالم

ملامت همه عالم ببین چگونه شنیدم




هاتف اصفهانی