• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مشاعره ی الفبایی

معصومه بانو

متخصص بخش خانه و خانواده
وای اشتباه شد ببخشید درستش میکنم


((نون))

نباید بستن اندر چیز و کس دل ..................که دل برداشتن کاریست مشکل

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
((واو))

وصف لب او سخن چو آغاز کند
وان رنگ رخش که بر سمن ناز کند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
((ه))




هم تو مگر سامان کنی
راهم به خود آسان کنی

وز مرحم احسان خود
این درد را درمان کنی...




خواجه عبدالله انصاری



 

سحر28

Banned
یوسف گم گشته بازاید به کنعان غم مخور

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
******حافظ*****
 

سیاوش عشق

کاربر ويژه
الف
....
امسال هم بهار پر از انتظار رفت
هر برگ گُل پرنده شد و از چمن گريخت‎
باز آن بنفشه ها كه به يادِ تو كاشتم
اشك كبود سبزه شد و روى خاك ريخت
‎(‍ژاله اصفهاني)
 

معصومه بانو

متخصص بخش خانه و خانواده
((پ))

پدرم گفت و چه خوش گفت که در مکتب عشق .................هر کسی لایق آن نیست که بر دار شود
 
آخرین ویرایش:

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
((ت))



تو در جان منی من غم ندارم
تو ایمان منی من کم ندارم

مولانا
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
((جیم))



جـانـی که در او از تو خیالی باشد
کی آن جان را نقل و زوالی باشد
مـه در نـقصان گرچه هلالی باشد
نـقـصـان وی آغـاز کـمـالـی بـاشـد



حضرت مولانا

 

meh-ran1

کاربر ويژه
{چ}

چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد
ما به امید غمت خاطر شادی طلبیم

حافظ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

دختر مهتاب

متخصص بخش آموزش خیاطی
خواستي که به تمام حوصله
تارهاي روشن و سفيد را
رشته رشته بشمري
گفتمت که دست هاي مهرباني ات
در ابتداي راه
خسته مي شوند

قیصرامین پور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

meh-ran1

کاربر ويژه
خواستي که به تمام حوصله
تارهاي روشن و سفيد را
رشته رشته بشمري
گفتمت که دست هاي مهرباني ات

قیصرامین پور

باید با {ح}میگفتی با اجازه من بگم.

حکایت شب هجران نه آن حکایت حال است
که شمه ای زبیانش به صد رساله برآید
حافظ
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
دوستان عزیز لطفا در نوشتن شعر شاعران بیشتر دقت کنید. این شعرها دست ما امانت هستند و ما وظیفه داریم اونها رو به زیبایی بنویسیم.

((دال))




دوباره آرزو كردم به آغوش تو برگردم
با دستهاى گره كرده به اين رويا سفر كردم...

 

Miss zahra

متخصص بخش تکنولوژی
ر

رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن

به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن

بزار بهت گفته باشم که ماجرای ما و عشق

تقصیر چشمای تو بود ‌‌‌، وگرنه ما کجا و عشق ؟

سرم تو لاک خودم و دلم یه جو هوس نداشت

بس که یه عمر آزگار کاری به کار کس نداشت

تا اینکه پیدا شدی و گفتی ازاین چشمای خیس

تو دفتر ترانه هات یه قطره بارون بنویس

عشقمو دست کم نگیر درسته مجنون نمیشم

وقتی که گریه می کنی حریف بارون نمیشم

رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن

به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن

هنوز یه قطره اشکتو به صد تا دریا نمی دم

یه لحظه با تو بودنو به عمر دنیا نمی دم

همین روزا بخاطرت به سیم آخر می زنم

قصه عاشقیمونو تو شهرمون جار می زنم
 
بالا