مشاعره

[*pooneh*]

دلم برای خودم تنگ می شود آری
همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم
نشد جواب بگیرم سلام هایم را
هر آنچه شیفته تر از پی شدن بودم

 

[Mahdi Askari]

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
​

موجیم که آسودگی ما عدم ماست
​

 

[*pooneh*]

تجلي گه خود كرد خدا ديده ما را
در اين ديده در آئيد و ببينيد خدا را

 

[Mahdi Askari]

ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست

عرض خود میبری و زحمت مامیداری

 

[*pooneh*]

یارب به خدایی خداییت
وانگه به کمال پادشاییت
از عشق به غایتی رسانم
کو ماند اگر چه من نمانم

 

[Mahdi Askari]

من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم​

هندوی زلف بتی حلقه کند درگوشم
​

 

[*pooneh*]

میروم اما نمی پرسم ز خویش
ره کجا منزل کجا مقصود چیست
بوسه میبخشم ولی خود غافلم
کاین دل دیوانه را معبود کیست؟!

 

[Mahdi Askari]

تقدیر الهی چو پی سوختن ماست
مانیز بسازیم به تقدیر الهی

 

[*pooneh*]

یک بار هم ای عشق من، از عقل میندیش بگذار که دل حل کند مساله ها را

 

[Mahdi Askari]

آتش ان نیست که از شعله ی او خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند

 

[*pooneh*]

دریغا فوت شد عمری که یک دم
اگر گویی بِه ارزد هر دو عالم

 

[Mahdi Askari]

ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم
با ما منشین اگر نه بد نام شوی
​

 

[*pooneh*]

یاد باد آن کو به قصد خون ما
​

عهد بشکست و پیمان نیز هم
​

 

[Mahdi Askari]

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران، وای به حال دگران
​

 

[*pooneh*]

نقاش غزل تا که به چشمان تو پرداخت
دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت

 

[Mahdi Askari]

ترس جای عشق جولان داد و شک جای یقین
آبروداری کن ای زاهد مسلمانی بس است

 

[*pooneh*]

تا زهره و مه در آسمان گشته پدید،
​

بهتر ز می ناب كسی هیچ ندید؛​

من در عجبم ز می فروشان، كایشان،​

زین به كه فروشند چه خواهند خرید؟
​

 

[Mahdi Askari]

در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است

 

[*pooneh*]

تو نمي‌داني نگاهِ بي‌مژه‌ي محکومِِ يک اطمينان
وقتي که در چشمِِ حاکمِ يک هراس خيره مي‌شود
چه دريایِی‌ست!
تو نمي‌داني مُردن
وقتي که انسان مرگ را شکست داده است
چه زنده‌گي‌ست

 

[Mahdi Askari]

ترسم این قوم که بر درد کشان می خندند​

در سر کار خرابات کنند ایمان را
​