مشاعره

[Mahdi Askari]

خانم نارسیسا شعر رو غلط نوشتید :بدجنس:

یارب این آتش که در جان من است​

سرد کن زآنسان که کردی بر خلیل
​

 

[دختر مهتاب]

لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سر بسته چه دانی خموش
حافظ

 

[Mahdi Askari]

شراب ناب میخواهم که مرد افکن بود زورش
که تا یکدم بیاسایم زدنیا و شر و شورش

 

[دختر مهتاب]

شب مردان خدا روز جهان افروز است
روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
​

​

 

[Narsisa]

خانم نارسیسا شعر رو غلط نوشتید :بدجنس:

​

چون همزمان من و ریحانه جان به شعر شما پاسخ دادیم مال من افتاد بعد از شعر ریحانه.درست جواب داده بودم:گل:

 

[Mahdi Askari]

تا جرعه ای از جام الستت ندهند​

آگاهی از این بلند و پستت ندهند
​

 

[ahmadfononi]

دل من در هوس روی تو ای مونس جان
خاک راهیست که در دست نسیم افتادست
همچو گرد این تن خاکی نتواند برخاست
از سر کوی تو زان رو که عظیم افتادست

حافظ

 

[دختر مهتاب]

تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس​

ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک​

 

[Mahdi Askari]

خوش حال شدم از مشاعره امشب:بای:


کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار

که من پیمودم این صحرا، نه بهرام است و نه گورش

 

[دختر مهتاب]

:بای::گل:

شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق
به خدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی
​

استاد شهریار​

​

 

[fatemeh]

یک لحظه درخواب دیدم، با من صمیمی نشستی
پل می زنم در خیالم، آن لحظه را با همیشه​

 

[Mahdi Askari]

هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد ​

به یقین عیب تو پیش دگران خواهد برد
​

 

[fatemeh]

در دیاری که در آن نیست کسی یار کسی
یارب ای کاش نیفتد به کسی کار کسی​

 

[ahmadfononi]

یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
حالیا خانه برانداز دل و دین من است
تا در آغوش که می‌خسبد و همخانه کیست

حافظ

 

[Miss zahra]

تــو کــه یـک روز پـراکـنـده نـبـوده سـت دلـت
​

صورت حال پراکنده دلان، کـی دانـی​

سعدی
​

 

[ahmadfononi]

یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یک دانه کیست

گفتم آه از دل دیوانه حافظ بی تو
زیر لب خنده زنان گفت که دیوانه کیست
​

 

[Miss zahra]

تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت دهند آدمی​

 

[fatemeh]

یک نفس با ما نشستی خانە بوی گل گرفت
خانەات آباد این ویرانە بوی گل گرفت​

 

[دختر مهتاب]

تا کی می صبوح و شکر خواب بامداد
​

هشیار گرد که گذشت اختیار عمر​

حافظ
​

 

[Mahdi Askari]

روزگارست که گه عزت دهد گه خاردارد​

چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد
​