• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

گفتگوی آزاد

baroon

متخصص بخش ادبیات

علیک سلااااااام :باران خجولیده:
واقعاً حرفی برای دفاع ندارم:5::خجالت: ولی منم مثل خودت دلتنگ دلتنگتم پانته آی عزیزممم:14:
هستممم در جوارتون:گل::دوست:
 

پانته آ

متخصص بخش
من یه سوال دارم میشه تو صندلی داغ سوالامو بالهجه مشهدی از آدم برفی بپرسم؟البته اگه لازم باشه ترجمه شم میذارم بارون جون؟
 

baroon

متخصص بخش ادبیات
من یه سوال دارم میشه تو صندلی داغ سوالامو بالهجه مشهدی از آدم برفی بپرسم؟البته اگه لازم باشه ترجمه شم میذارم بارون جون؟

بله چه اشکالی داره؟:12: ترجمه شو بنویسی ما هم لذّت ببریم عالی میشه.:نیش2::گل: تشکّر:19:
 

asl_davood

متخصص بخش کتابخانه الکترونیکی

حالا که فکرشو میکنم بقیه هم همین حسو دارن
یه چند نفر هم از استان فارس اومده بودن برای کسب فیض :خنده2:
وقتی فهمیدن نیستی جامه ها دریدند و نشستن سر جاشون چون حال نداشتن سر به بیابون بذارن :نیش:


:10::10::10::10:
 

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
شکر سن ای شکرسن

نبات سان آی شکرسن​
نازلی سان آی قشه سن
اینان نقدر دسن
شیرین سن آی شیرین سن
24812_gholi_jaz.gif

:خنده2:

 

baroon

متخصص بخش ادبیات
این تاپیک صندلی داغش کلی جالب خوندنی بود برام:خنده2:
وای پانته آ با سوالاش چی میکنه بذار دوستم:دوست:بارونی.....:بدجنس:

میترایی:19::بدجنس:

جواب پیغام امین خان رو هم حیف از اینکه سفید نوشتی و هیچی پیدا نیست!:بدجنس::15: ندیده پسندیدم!:بدجنس:
 

amin khan

مدیر انجمن
نبات سان آی شکرسن


نازلی سان آی قشه سن
اینان نقدر دسن
شیرین سن آی شیرین س​
ن​
24812_gholi_jaz.gif

 

naanaa.bala

کاربر ويژه
یه روز صبح یه مریض به دکتر مراجعه میکنه و از کمر درد شدید شکایت میکنه . دکتره بعد از معاینه ازش میپرسه: خب، بگو ببینم واسه چی کمر درد گرفتی؟
مریض پاسخ میده:
من برای یک کلوپ شبانه کار میکنم. امروز صبح زودتر به خونه ام رفتم و وقتی وارد آپارتمانم شدم، یه صداهایی از اتاق خواب شنیدم! وقتی وارد اتاق شدم، فهمیدم که یکی با همسرم بوده!! در بالکن هم باز بود. من سریع دویدم طرف بالکن، ولی کسی را اونجا ندیدم. وقتی پایین را نگاه کردم، یه مرد را دیدم که میدوید و در همان حال داشت لباس میپوشید. من یخچال را که روی بالکن بود گرفتم و پرتاب کردم به طرف اون!! دلیل کمر دردم هم همین بلند کردن یخچاله.
مریض بعدی میاد و دکتر بهش میگه:
به نظر میرسه که تصادف بدی با یک ماشین داشتی. مریض قبلی من بد حال به نظر میرسید، ولی مثل اینکه حال شما خیلی بدتره! بگو ببینم چه اتفاقی برات افتاده؟
مریض پاسخ میده:
باید بدونید که من تا حالا بیکار بودم و امروز اولین روز کار جدیدم بود. ولی من فراموش کرده بودم که ساعت را کوک کنم و برای همین هم نزدیک بود دیر کنم. من سریع از خونه زدم بیرون و در همون حال هم داشتم لباسهام را میپوشیدم،شما باور نمیکنید؛ ولی یهو یه یخچال از بالا افتاد روی سر من!
وقتی مریض سوم میاد به نظر میرسه که حالش از دو مریض قبلی وخیمتره.
دکتره در حالی که شوکه شده بوده دوباره میپرسه «از کدوم جهنمی فرار کردی؟!»
مریض پاسخ میده :
خب، راستش توی یه یخچال بودم که یهو یه نفر اون را از طبقه سوم پرتاب کرد پایین!
:9:
 
بالا