ببخشید اگه کپی پس می کنم ولی فکر کنم مطلب قشنگی باشه لطفا تا انتها بخوانید... شاید لطف خدا شامل همه ما شود
پرسش:مي خواستم بپرسم شما مي دونيد «نماز باران» از ديدگاه علمي چه جايگاهي داره؟ به بيان ساده تر وقتي «نماز باران» خونده مي شه چه اتفاقي در جهان از نظر علمي رخ مي ده كه منجر ميشه به بارش باران؟
پاسخ:
ـ مقدّمه علمی
پیش بینی صد در صدی آب و هوا ، بخصوص در طولانی مدّت ، با علوم طبیعی ، امری است غیر ممکن. اگر با هندسه ی نوظهور آشوب یا برخال یا فراکتال آشنایی داشته باشید ، ملاحظه می کنید که وضع آب و هوا ، در عین منظّم بودن ، با میلیاردها عامل ریز و درشت دست به گریبان است که تغییر هر کدام آنها می تواند وضعیّت آب و هوا را کاملاً متحوّل سازد. از این نظریّه با عنوان اثر پروانه ای یا اثر بال پروانه نام می برند. چون طبق این نظر ، حتّی بال زدن یک پروانه نیز می تواند وضعیّت آب و هوایی را بر هم بزند. لذا گاه در کمال شگفتی ، پیش بینی های هواشناسان با 180 درجه اختلاف در طبیعت ظاهر می شود.
ــ اثر پروانه ای
چند تن از دانشمندان آب و هواشناسی در حال بررسی شرایط آب و هوایی در یک منطقه خاص که در آن جا آب و هوایی نسبتاً منظم و بیتغییر بود پرداختند. آنها به مدت دو سال مشغول بررسی آب و هوای این منطقه بودند در سال اول پدیدهای مشاهده نگردید. اما در پاییز سال دوم ناگهان شرایط آب و هوایی که دستگاه اندازهگیری آب و هوا نشان میداد به هم ریخت اما آثار این به هم ریختگی در آب و هوا مشاهده نگردید. دانشمندان بر آن شدند که این بینظمی ایجاد شده در آب و هوا و دستگاه اندازهگیری را به گونه توجیه کنند اما این امر میسر نشد. دانشمندان یک سال دیگر به این شرایط ادامه داده تا به موفقیت دست یافتند و آن این بود که در آن سال به علت هجوم پرندگان به دریاچهای در آن نزدیکی و پر زدن آنها در فراز این دریاچه فشاری به جو آمده که این فشار باعث آن گردیدهاست که دستگاههای اندازهگیری برخلاف آن چه دیده شده ثبت کنند. دانشمندان بر آن شدند که با استفاده از دستگاههایی نبود پرندگان در فراز این دریاچه را شبیهسازی کرده و نتایج را بررسی کنند. آنها پس از بررسی به این نتیجه رسیدند که اگر این پرندگان از آن سال به بعد به آن جا در بالای دریاچه هجوم نمیآوردند طوفانی بزرگ در آن منطقه شکل میگرفت و باعث تخریب ۱۲ هکتار از این منطقه میگردید. در حقیقت پر زدن آن پرندگان باعث میشد که شرایط شکلگیری این طوفان پیش نیاید و در واقع مهمترین اصل نظریه آشوب ایجاد گردید و آن عبارت بود از: پروانهای در آفریقا بال میزند و باعث ایجاد گردبادی در آمریکای جنوبی میگردد. این اصل بیان میکند که کوچکترین تغییر در این جهان باعث بینظمیهای بزرگی خواهد گردید. در سال ۱۹۶۵ لورنتس مشغول پژوهش روی مدل ریاضی بسیار سادهای که از آب و هوای زمین بود، به یک معادله دیفرانسیل غیر قابل حل رسید وی برای حل این معادله به روشهای عددی با رایانه متوسل گردید. او برای اینکه بتواند این کار را در روزهای متوالی انجام دهد. نتیجه خروجی هر شب را به عنوان ورودی روز بعد در نظر میگرفت. لورنتس در نهایت مشاهده کرد که نتیجه بررسی شده توسط رایانه او خروجی تا ۴ رقم اعشار دارد که این محال بود چون رایانه او اعداد را تا ۶ رقم اعشار نشان میداد. پس به بینظمی ایجاد شده در رایانه و آب و هوا دست یافت. این واقعیت غیر ممکن بودن پیشبینی آب و هوا در درازمدت را نشان میداد.
بحث اصلی:
با توجّه به مطالب فوق می توان گفت که فقط کافی است خدا تغییری کوچک در جایی بدهد تا اتّفاقاتی شگفت در طبیعت ظاهر شود ؛ کما اینکه هر از چندی نیز از این اتّفاقات به چشم می خورد. چه بسا امر نمودن بندگان به برخی امور از این سنخ باشد؛ یعنی خداوند متعال با بیان تکلیفی مردم را به اموری وا می دارد که در نظم طبیعت اثر می گذارند.
امّا باید دانست که صدقه و نذر و دعا و نماز باران و امثال آنها ، برای این نیستند که غیر ممکنی ممکن شود. در دعا و نذر و امثال آن ، اصل اوّلی این است که متعلّق آنها باید امری ذاتاً و وقوعاً ممکن باشد. اصل دوم این است که دعا و نذر و ... ، علّت ناقصه اند برای برخی امور ، نه علّت ناقصه ی همه ی امور و نه علّت تامّه ی آنها. لذا هیچگاه با تحقّق اینها ، معلول به نحو ضرورت موجود نمی شود ؛ امّا در مواردی که این امور نقش علّت ناقصه دارد ، تا تحقّق نیابند ، علّت آن پدیده ها نیز تامّ نمی شود ؛ لذا خود پدیده نیز تحقّق نمی یابد. پس آنجا که با دعا یا نماز باران ، باران ببارد ، بدون آن نخواهد بارید. لذا وظیفه ی ما در خشکسالی ها آن است که نماز باران را بخوانیم و دعا را انجام دهیم تا اگر نماز و دعای ما علّت ناقصه ی باران است ، باران ببارد ؛ و اگر نبارید ، یا نماز مقبولی اقامه نشده ، یا اساساً آن خشکسالی با نماز باران حلّ شدنی نیست ؛ یا غیر از نماز و دعا ، تحقّق علّت دیگری نیز لازم می باشد.
مشابه این مطلب حتّی در امور طبیعی مثل پزشکّی نیز وجود دارد. مثلاً پزشک بعد از تشخیص درست ، داروی مناسب را تجویز می کند و بیمار نیز به نسخه عمل می کند ؛ ولی نتیجه ی مطلوب حاصل نمی شود. در این حالت پزشکان می گویند: این مورد از استثناهای پزشکی است ؛ یعنی داروها در موارد مشابه ، هیچگاه نتیجه های مشابه بروز نمی دهند ؛ بلکه همواره موارد استثنا نیز وجود دارند. در این موارد استثنا ، در حقیقت آن دارو یا علّت برای درمان بیماری آن شخص نیست یا علّت دیگری نیز نیاز است که همراه دارو موجود نیست.
پس از آنجا که افعال ما می توانند در عالم خارج از خودمان نیز اثر بگذارند ؛ لذا می توان با انجام خیرات یا دعا و امثال آن ، این امید را داشت که در امور جاری عالم ، تغییراتی ایجاد شود ؛ همانگونه که بال زدن یک پروانه می تواند در وضعیّت آب و هوا تغییر ایجاد کند. امّا مطلب اینجاست که ما نمی دانیم کدام فعل ما ، چه تأثیری در عالم دارد ؛ امّا خالق هستی آگاه است که چه نوع فعلی ، چه سنخ تغییری را موجب می شود. لذا به ما دستور می دهد که اگر فلان تغییر را در طبیعت می خواهید ، فلان کار را بکنید و اگر آن تغییر دیگر را طالبید آن کار دیگر را به عمل آورید. امّا آنگاه که بشر سر خود و بدون توجّه به دین و شریعت شروع به انجام اعمالی می کند ، نظام هستی را در هم می ریزد. البته در کوتاه مدّت و به صورت مقطعی ممکن است آثار خوبی ایجاد کند ولی در بلند مدّت نظم عالم را مخدوش می سازد. مثلاً جنگلها را نابود ، حیوانات را منقرض ، لایه ی ازن را سوراخ ، آفات طبیعی را مقاوم و بیماریهای جدیدی را موجب می شود. لذا خداوند متعال فرمود: « ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذيقَهُمْ بَعْضَ الَّذي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون ــــــ فساد ، در خشكى و دريا به خاطر دستاورد مردم آشكار شده است؛ خدا مىخواهد نتيجه ی بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شايد(بسوى حق)بازگردند. » (الروم:41) ؛ همچنین فرمود: « وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ بَلْ أَتَيْناهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ ـــــــ و اگر حق از هوسهاى آنها پيروى كند، آسمانها و زمين و همه ی كسانى كه در آنها هستند تباه مىشوند! ولى ما قرآنى به آنها داديم كه مايه ی يادآورى براى آنهاست، امّا آنان از(آنچه مايه) يادآوريشان(است) رويگردانند»(المؤمنون:71). یعنی باید خالق آسمان و زمین بگوید که چه کنید تا نظم طبیعت پا برجا بماند و بیشترین سود به شما برسد ؛ نه اینکه یک عدّه با تأسیس مکتبهای ساخته ی دست خوشان ، بشر را به بیراهه ببرند. کسی که قادر نیست یک لحظه بعد خود را پیش بینی کند ، چگونه می تواند برای دیگران دستور العمل زندگی و تعامل با سایرین و تعامل با طبیعت را بیاموزد؟ امّا اگر مردم حقیقتاً عامل به دستورالعملهای الهی بودند ، آنگاه جهان نیز به کام آنها می گشت. لذا فرمود: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ ــــــــ و اگر اهل شهرها و آباديها ، ايمان مىآوردند و تقوا پيشه مىكردند، بركات آسمان و زمين را بر آنها مىگشوديم ؛ ولى(آنها حق را) تكذيب كردند ؛ ما هم آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم. »(الأعراف:96).
اخیراً تحقیقات آماری غربی ها نشان داده که در مقام عمل آن بیمارانی که دیگران برایشان دعا می کنند زودتر از افراد دیگر شفا می یابند. البته به صورت آمار مقایسه ای. این حقیقتی است که تأیید شده، امّا چگونه دعا چنین اثری می گذارد از نظر علمی رازی است ناگشوده.
همچنین تحقیقات دکتر ایموتو نشان داده که آب به دعا و امور مقدّس پاسخ مثبت می دهد. نظریّه ایشان را می توانید در آدرس مقابل ملاحظه فرمایید.
http://groups.google.com/group/fkowsari/web/sokhanranihaye-videoye-bozorgane-movafaghiyat-be-farsi
مطلب آخر
خداوند متعال می فرماید: « وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ. ـــــ و هيچ چيزي نيست مگر اينکه خزائن آن نزد ماست و ما آن را نازل نمي کنيم مگر به اندازه معلوم و معيّن» ( حجر:21) لذا حقیقت هر چیزی از علم خدا به عالم جبروت و از آنجا به عالم ملکوت و از ملکوت به عالم مادّه نازل می شود. حال هر چیزی که در عالم ملکوت، علّت واقع می شود برای امر ملکوتی دیگر، صورت مادّی آن علّت نیز علّت واقع می شود برای صورت مادّی آن معلول. بر این اساس می توان گفت: در حال دعا و نماز، روح آدمی در عوالم ملکوت صعود می کند؛ و در مرتبه ی بالاتری نسبت به ملکوت سایر امور قرار می گیرد. در این حالت روح آدمی می تواند در مراتب پایینتر از خود تصرّفی علّی بکند. با این بیان می توان گفت که تأثیر دعا و نماز و امثال این امور در امور مادّی، از طریق تصرّف در عوامل ملکوتی و جبروتی است.