• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

آرشیو ابیات برای مشاعره با <<<< ی >>>>

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
یارب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
 

am1n

New member
یاد گار از تو همین سوخته جانیست مرا
شعله از توست اگر گرم زبانیست مرا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

parastu

متخصص بخش گالری عکس

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد

دوستی کی آخر امد دوستداران را چه شد

 

baroon

متخصص بخش ادبیات




یک سینه سخن دارم و افسوس در این شهر

یک تن که حکیمانه کند درک سخن نیست
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



یار رب چه چشمه ای است محبّت که من از آن


یک قطره آب خوردم و دریا گریستم


 

baroon

متخصص بخش ادبیات



یک جهان بر هم زدم وز جمله بگزیدم تو را

من چه می کردم به عالم گر نمی دیدم تو را؟



 

baroon

متخصص بخش ادبیات




یارا چه کرده ایم که از ما بریده ای؟
یا ما چه گفته ایم که از ما رمیده ای؟
 

baroon

متخصص بخش ادبیات




یکی به گور عزیزان شهر، سیری کن


ببین که نقش اَمَل ها چه باطل افتاده است




 

مهشید

کاربر ويژه


يکي مي پرسد اندوه تو از چيست؟
سبب ساز سکوت مبهمت کيست؟
برايش صادقانه مي نويسم
براي آنکه بايد باشد و نيست
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار


یک عمر به کودکی به استاد شدیم
یک عمر زاستادی خود شاد شدیم
افسوس ندانیم که ما را چه رسید
از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم

خیام

 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
یک نفس یاد خدا
یک سبد خاطر آسوده و شاد
یک هزار آینه از جنس دعا
همه تقدیم شما..
319029_365360966883931_1614026494_n.jpg
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار


یا رب بگشا گره ز کار من زار

رحمی که زعقل عاجزم در همه کار

جز در گه تو کی بودم در گاهی

محروم ازین درم مکن یا غفار

ابوسعید ابوالخیر
 
آخرین ویرایش:

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار



یک عمر درون خویش تکرار شدم
در گوشه ای از خودم تلنبار شدم
گنجشک به خواب رفته بودم دیشب
امروز ولی کلاغ بیدار شدم !


جلیل صفربیگی

 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
یا رب آن شاه وش ماه رخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یکدانه یکیست
 
آخرین ویرایش:

baroon

متخصص بخش ادبیات




یکرنگی و بوی تازه از عشق بگیر

پر سوز ترین گدازه از عشق بگیر

در هر نفسی که می تپی ای دل من
یادت نرود اجازه از عشق بگیر
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار


یا رب ز کرم دری برویم بگشا

راهی که درو نجات باشد بنما

مستغنیم از هر دو جهان کن به کرم
جز یاد تو هر چه هست بر از دل ما

ابوسعید ابوالخیر
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار

یک قطره آب بود و با دریا شد
یک ذره خاک و با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندرین عالم چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد

خیام
 
بالا