[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
دیوانه ای به دام جنونم کشید و رفت
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]پس کوچه های قلب مرا جستجو نکرد
اما مرا به عمق درونم کشید و رفت
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]یک آسمان ستاره ی آتش گرفته را
بر التهاب سرد قرونم کشید و رفت
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]من در سکوت و بغض و شکایت ز سرنوشت
خطی به روی بخت نگونم کشید و رفت
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تا از خیال گنگ رهایی رها شوم
بانگی به گوش خواب سکونم کشید و رفت
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]شاید به پاس حرمت ویرانه های عشق
مرهم به زخم فاجعه گونم کشید و رفت
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تا از حصار حسرت رفتن گذر کنم
رنجی به قدر کوچ کنونم کشید و رفت
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]دیگر اسیر آن من بیگانه نیستم
از خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت
افشین یداللهی