• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

از دل تا قلم

khodam

متخصص بخش ادبیات
عاشق که میشوی ....
همه چیز بی علت می شود !

و تمام دنیا علت میشود ،
تا عشق را از تو بگیرد
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
چه کم میدانیم
چه زیاد فرض می کنیم
و چه دشوار می آموزیم...................
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
وقتي کسي تو را
عاشقانـــــــه
دوست دارد
شيوه ي بيــان اســم تـو
در صداي او متفاوت است
و تــــو
مي داني
که نامت
در لبهـاي او ايمن است . . .
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
آدمها عادت ندارند که لحظه ها روزها رو ببینن فقط سالها رو می بیننو سالگرد می گیرن
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
در زندگی سه چیز باز نمی گردد:

زمان ...... کلمات و موقعیتها


سه چیز نباید از دست برود :

آرامش ......امید و صداقت


سه چیز قطعی نیست :

رویاها ...... موفقیت و شانس


سه چیز از با ارزش ترین هاست :

عشق ..... اعتماد به نفس و دوستانِ واقعی
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
پرم از راه
از پل
از رود
ار موج
پرم از سایه برگی در آب
چه درونم تنهاست
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
آيا همين كه هستي بس نيست؟

اصلا چه فرقي مي كند كه تمام چراغ هاي آرزو در دلم خاموشند؟

ديگر چه باك كه تمام غصه هاي عالم گاه و بي گاه قصد جانم مي كنند؟

كسي چه مي داند؟


شايد راه آرزو هايم براي اين بسته است كه اصلا راه نيست بيراهه است.

شايد هم خوب شد نگذاشتي بيراهه بروم. كسي چه مي داند؟

آيا همين كه هستي بس نيست؟

خيالي نيست تو باش بگذار همه ي حسرت هايي كه بر دلم مانده باز هم بماند .

مگر نه اينكه در كنار تمام اين درهاي بسته و چراغ هاي خاموش و حسرت هاي بر دل


و همه ي نياز هاي هميشه در نازم،.. در كنارهمه ي اين بن بست ها تو بودی و تو هستی .....


حضورت و دلداري دادن هايت و اغوشت كه براي گريه هايم باز بوده برايم كافي نيست؟؟؟؟؟؟

هميشه راه تو هست... راهي كه بيراهه نيست...راهي كه انتهايش خودت هستي و خودت...

راهي كه سنگ دارد، خار دارد، بالا و پايين دارد


اما اگر صبر و تحمل اين راه را هم از خودت بخواهم ديگر چه فرقي مي كند كه پاي رفتنم هميشه زخمي است؟

آيا همين كه هستي بس نيست؟
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
میگن اشک 3حرف داره ولی اشک یه عالمه حرف داره فقط باید شنید
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی
با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
زنانه عاشق شو ... مردانه از عشقت محافظت کن

و کودکانه سالهای سال عشقت را تازه نگهدار ....
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
(خودشناسی)هر که خود بشناخت یزدان را شناخت

اندرین ره که راه مردان است هر که خود را بشناخت،مرد آن است

(خشم) چو خشم آری،مشو چون آتش تیز
به تلخی،چو زهر است خشم از گزند و لیکن چو خوردیش،نوش است و قند
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
نیروی کسی که به چیزی معتقد است برابر است با نیروی 99 نفر که به آن علاقه مندند ...
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
بیا یک بار دیگر
کودک شویم
معصومانه نگاه کنیم
از دروغ بترسیم
بی کینه
کفش هایمان را به هم قرض دهیم
دنیا را با همه
تلخی
زشتی
نابسامانی
پستی
ناهنجاری
گاها
شیرینی
زیبا نقاشی کنیم
بیا یک بار
دنیای مان را فقط برای
چند لحظه عوض کنیم
بیا باران شویم
تا بر خود بباریم
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
آوای باد انگار آوای خشک سالیست....

دنیا به این بزرگی یه کوزه ی سفالیست....

باید که مهربون بود.....

زیرا که زنده بودن هر لحظه احتمالیست....
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
سر به هوا نیستــــم
امــــا
همیشـــــه چشــــم به آسمان دارم
حال عجیبـــی ست
دیدن ِ همان آسمان که
شاید "تـــــو"
دقایقی پیش
به آن نگاه کـــرده ای…!!!
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
قیافه ام تابلو شده بود !
گفتن : چی میکشی ؟
گفتم : زجر !
گفتن : نه یعنی چی مصرف میکنی ؟
گفتم : زندگی … !
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
دیدم یه روز از پنجره کلاغ نشسته روی بوم

سنگ می زنن همه به اون می گن برو از پیشمون


برو تو شهر ما نمون شومی برو این جا نخون


برای ما این رو بدون


هر جا که می میره کسی کلاغ کشیده نفسی


میگن بلا وقتی می آد که قار و قار قبلش بیاد


هر جا کلاغ لونه زده خوشی از اونجا پر زده


دیو سیاه لعنتی به خونه هاشون سر زده


کلاغ ما دلش شکست زخمی شد و پر زد و رفت


هیچ کی دیگه اون رو ندید


صداشو هیچ کس نشنید


چی بود مگه گناه اون


سنگ می زدن چرا به اون


که آفریده خدا است


حتی اگه پرش سیا است


سیاهی رنگ دل ما است


بدی از اندیشه ما است
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
اگر همه ثروت داشتند؛
دل ها سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند
و یکنفر در کنار خیابان خواب گندم نمیدید ؛
تا دیگران از سر جوانمردی ؛
بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند
اما بی گمان صفا و سادگی میمرد ....
اگر همه ثروت داشتند
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
خدا کند که شبی در میان ما باشی
کنار کوه غزل با قصیده ها باشی
خدا که شاهد شعر شبانه ام بوده است
تو هم نگاه خدا باشی و خدا باشی!
تمام قافیه هایم قصیده ی دوری است
نمی شود که شبی باشی و جدا باشی!
بیا!بخوان غزل ناتمام شاعر را!
که آگه از غم و اندوه ماجرا باشی
برای آخر هر شعر از خدا خواهم
همیشه مصرع آخر کنار ما باشی
 
بالا