• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

امروزت رو چطوري سپري كردي ؟

Miss zahra

متخصص بخش تکنولوژی
مرسی آبجی جونم....
حالم بد بود با داداش منصور حرف زدم بهترشدم :بله:
ممنون از لطفت:بغل:
دووووست دااارم فرشته مهربون:18:

:39::6::6::39:
 

رازمنا

New member
سلام، من تازه اومدم، امروزم خیلی بد بود با دلتنگی، البته دیگه به دلتنگی هم عادت کردم. اگر کسی رو که دوستش داری سهم دلت نباشه خیلی سخته.
 

Black Lover

کاربر ويژه
دیشب با عموم که 30 سال داره نشستم شطرنج بازی کردم!
حالا میگه چون من ضعیفم باید همه مهره هاتو از بازی بیرون کنی جز اسب و سرباز.
فکر میکنین چی شد؟
مسلما شکست خوردم آخه کدوم عجب الخلقه میتونه با دو اسب بازی کنه؟:خنده1:
 

parastu

متخصص بخش گالری عکس
صبح تا عصر به همراه خاله هام رفتیم پیست آبعلی و کلی کیف داد:63:
جاتون خالی...:8:
 
آخرین ویرایش:

amin khan

مدیر انجمن
تا ساعت 2 چیزی یادم نیست:نیش:
از ساعت 2 به بعد هم تکرار دیروز رو نشون میداد:خنده1:
 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
فعلا چند وقتی مشغولخ خونه تکونیم !امروز وقته ملافها بود طوریکه سر انگشتام از بس سوزن رفت توش خون اومد :ناراحت:
 

نیکا

متخصص بخش معماری
از عصری به خواهرم تو تمیز کردن آشپزخونه کمک کردم :35:
با اسکاچ سیم سیمی و محلولی متشکل از وایتکس + شوما + تاید داشتم دیوارار رو به شددددددت تمیز میکردم :63: اولش خوب بود همه لکه ها پاک میشدن :شاد2: ولی وقتی به وسطای_ کار رسیدم برگشتم دیدم کاشی ها کمرنگ شدن ....:تعجب2: :73:
صداشو در نیاوردم :34:
امیدوارم مامانم متوجه نشه :67:
فک کنم نباید وایتکس میریختم :45:
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
خب صبح ساعت 12 از خواب بیدار شدم...یه نهاری خوردم یه یکساعتی بیدار بودم...دوباره خوابیدم...و بعدش دوباره برای شام بیدار شدم...الانم که در خدمت دوستان گل هستم:139:
 

ریحانه69

متخصص بخش فوتبال
من امروز که صبح خونه تکونی کردم و به مادرم کمک کردم :35:

بعدم ناهار مهمون داشتیم:88:

و بعدم خوابیدم:41:

عصرم دوباره یه کم خونه تکونی داشتیم:34: بعدم که پای نت و تی وی بودم:42:
 
بالا