• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

شروع بیت با حرف (گ)

فرانک

کاربر ويژه


گدایی با تو ارزد بی تو حاشا​
خماری با تو شاید بی تو لِلّا​
نداری و نخواهی با تو ارزد​
که شاهی بی تو یک ارزن نیارزد​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

فرانک

کاربر ويژه
گیـرم تـمام شهر پُـر از سـرمه ریـزها
خالی شده ست مصر دلم از عزیزها
فاضل نظری
 

فرانک

کاربر ويژه
گفتم:چگونه می کُشی و زنده می کنی؟
از یک نگــاه کُــــشت و نگــاه دگـــر نکــــرد
امیر خسرو دهلوی
 

liliput

کاربر ويژه
گاهی باران همه دغدغه اش بارش نیست
گاهی از غصه تنها شدنش می بارد...
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
گر من از سرزنش مدعیان اندیشم
شیوه هستی و رندی نرود از پیشم
:گل:
 

فرانک

کاربر ويژه
گفتم که تنم گفت فدا مى خواهم
گفتم که سرم گفت جدا مى خواهم
گفتم که بمىرم عاقبت از غم تو
گفت به درک من از خدا مى خواهم
 

فرانک

کاربر ويژه
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
2%20%2827%29.gif
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر..... هیچ مگو

گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست

گفت این هست........ ولی جان پدر هیچ مگو






مولانا
 

ثمره

کاربر ويژه
گر کسی می نخورد غم مخور ای باده فروش
کاین متاعیست که چون کهنه شود بیش بهاست
 

asl_davood

متخصص بخش کتابخانه الکترونیکی
گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی

چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
پاسخ : رد پای احساس...

293719_428464227196919_812633819_n.jpg
گفتمش دل می خری؟
پرسید چند؟
گفتمش دل مال تو تنها بخند
خنده کرد و دل ز دستانم ربود
تا به خود باز آمدم، او رفته بود
دل ز دستش روی خاک افتاده بود
جای پایش روی دل جامانده بود
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



گفت:
احوالت چطور است؟
گفتمش:
عالی، مثل حال گل
حال گل
در چنگ چنگیز مغول!
 

baroon

متخصص بخش ادبیات





گفتم از پایان کار عاشقی نقشی بکش

نقش مجنون را روان در دامن صحرا کشید
 

Mahdi Askari

مدير فنی
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
 
آخرین ویرایش:

baroon

متخصص بخش ادبیات



گرفتم سهل سوز عشق را اول، ندانستم
که صد دریای آتش از شراری می‌شود پیدا
 
بالا