• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

شروع بیت با حرف (گ)

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
گرچه آلوده ی دنیای غریبم اما
سینه ای پاک به پهنای صداقت دارم
دل من عاطفه را می فهمد
به خودم می بالم
با کسی سبزتر از عشق رفاقت دارم

 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
گر من این دوستی تو ببرم تا لب گور
بزنم نعره ولیکن ز تو بینم هنرا

اثر میر نخواهم که بماند به جهان
میر خواهم که بماند به جهان در اثرا

هر که را رفت، همی باید رفته شمری
هر که را مرد، همی باید مرده شمرا
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
گر تو شیرینِ زمانی، نظری نیز به من کن
که به دیوانگی از عشقِ تو فرهادِ زمانم



سعدی
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار

گر خاک تویی خاک ترا خاک شدم


چون خاک ترا خاک شدم پاک شدم

غم سوی تو هرگز گذری می‌نکند

آخر چه غمت از آنکه غمناک شدم


ابوسعید ابوالخیر
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار

گفت دانايي که: گرگي خيره سر،
هست پنهان در نهاد هر بشر!...
هر که گرگش را در اندازد به خاک
رفته رفته مي شود انسان پاک...


فریدون مشیری

 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار



گل باش که همنشین عطّار شوی
زان پیش که همدم خس و خار شوی
زحمت متراش و جمله رحمت باش
پل باش بجای آنکه دیوار شوی


مجتبي كاشاني


 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
گر آن مراد شبی در کنار ما باشد
زهی سعادت و دولت که یار ما باشد

اگر هزار غمست از جهانیان بر دل
همین بسست که او غمگسار ما باشد



 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی


گذشت عمر و نکردی کلام خود را نرم ..... تو را چه حاصل از این آسیای دندان است؟؟



((صائب تبریزی))

 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
گر با سحر خو کنی بانگ خدا را بشنوی
دل را اگر گیسو کنی ، هرشب ندا را بشنوی
در آن سکوت جانفزار از عرش می آید صدا
گوش دگر باید ترا تا آن صدا را بشنوی

مهدی سهیلی
 
گـاه گاهـی دل من می گیرد

بـیـشـتر وقـت غروب

آن زمان که خدا نـیـز پر از تـنـهایـیـست

من وضـو خواهم سـاخـت

از خـدا خواهم خواست که تو تـنها نشوی

و دلـت پر ز خوشی های دمادم باشد
 

asl_davood

متخصص بخش کتابخانه الکترونیکی
گر مخير بکنندم به قيامت که چه خواهي؟

دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را

:گل:
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
گاهي به نگاهي دلِ ما شاد نكردي
حيف از تو كه ويرانه‌ آباد نكردي
صد بار ز گل‌زار خزان آمد و گل رفت
وين مرغ اسير از قفس آزاد نكردي


حزین لاهیجی
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
گلی از شاخه اگر می چینیم

برگ برگش نکنیم

و به بادش ندهیم

لااقل لای کتاب دلمان بگذاریم

و شبی چند از آن

هی بخوانیم و ببوسیم و معطر بشویم

شاید از باغچه کوچک اندیشه مان گل روید ...






"سهراب سپهری"
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



گفتم به کام وصلت خواهم رسید روزی

گفتا که خوب بنگر، شاید رسیده باشی!
 

baroon

متخصص بخش ادبیات




گر تو یارم نشوی آخر خرداد من است
فکر بی تو شدنم دشمن بنیاد من است

تا زمانی که تو شیرینی و دوری ز دلم
رنگ خون بر جگر این دل فرهاد من است


 

baroon

متخصص بخش ادبیات



گرچه می گویند این دنیا به غیر از خواب نیست
ای اجل! مهمان نوازی کن که دیگر تاب نیست

بین ماهی های اقیانوس و ماهی های تنگ
هیچ فرقی نیست وقتی چاره ای جز آب نیست
 
بالا