• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

صحبت های خودمونی با خدا...

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
63.jpg
خدایا دل مرا آنقدر صاف بگردان

تا قبل از پایین آمدن دستم دعایم مستجاب گردد . . .
.
 

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
64.jpg

دوستش دارم ...
بزرگیش را ... سکوتش را ... عظمتش را ...
ابهتش را ... تنهاییش را ...
حکمتش را ... صبرش را ... و ... و ...
بودنش عادتیست ، مثل نفس کشیدن !

خدا را میگویم ... !

 

majnooneleyli

کاربر ويژه
237.jpg
 

majnooneleyli

کاربر ويژه
به کلینیک خدارفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم …
خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده.
زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج ۴۰ درجه اضطراب نشان داد.
آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم،
تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود …
و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.
به بخش ارتوپدی رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.
بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم …
فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.
زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است
که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم …!
خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد و من به شکرانه اش تصمیم گرفتم
از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم :
هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم
قبل از رفتن به محل کار یک قاشق آرامش بخورم .
هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.
زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم .
و زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.
امیدوارم خدانعمتهایش را بر شما سرازیر کند:
رنگین کمانی به ازای هر طوفان ،
لبخندی به ازای هر اشک ،
دوستی فداکار به ازای هر مشکل ،
نغمه ای شیرین به ازای هر آه ،
و اجابتی نزدیک برای هر دعا .
جمله نهایی : عیب کار اینجاست که من ” آنچه هستم ” را با ” آنچه باید باشم ” اشتباه می کنم ، خیال میکنم آنچه باید باشم هستم، در حالیکه آنچه هستم نباید باشم .


خدايا ممنونم بابت همه داشتها و نداشته هاي كه به من دادي.
 

majnooneleyli

کاربر ويژه
غیرتویاری ندارمای خدا
باکسی کاری ندارم ای خدا
باتموم روسیاهی اومدم
پیش توبه عذرخواهی اومدم
شب قدره,قدرش نمیدونم
تاسحرتوروبه ناله میخونم
تموم درابه روم بسته شده
دلم ازدست گناه خسته شده
همه دردم ودوایی ندارم
میدونی راهی به جایی ندارم
اومدم بادست خالی اومدم
باغم وآشفته حالی اومدم
اومدم که تو بموقبول کنی
یه نگاه به این دل ملول کنی
به خودت قسم میخوام روراس باشم


کمکم کن خوب وحق شناس باشم
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
251768_424469927611879_1995336479_n.jpg





















ای مهربان!
هر روز، روز خویش را
با نام تو آغاز می کنم
چون آفتاب زندگیم
از مشرق حقیقت تو تابیده است

از تو می گویم
پیوسته و وارسته
با تو به اوج می رسم
با تو می نویسم و می خوانم
با تو راه می روم و حرف می زنم
وز شوق این محال:
که دستم به دست توست!
من
جای راه رفتن
پرواز می کنم ...
ای کاش در تو نیست شوم
و دوباره آغاز ....

پ . ن فرجادی

 

MA R JA N

کاربر ويژه
ایـن روزهـا ...
تا خـواستم حـرف دلمو بـا صدای بلند بزنم فقط تو دهنی خوردم ...
اینجا راحتم بزارین ...
حرف دلم تلخه ...
درده ...
اما جرم نیست ...
به سکوت محکومم نکنین ...
من به اندازۀ کافی تو زندگیم خفه شدم ...
بذارید بیصــــــــــــدا اینجا فریاد بزنم ...
نترسین این فریاد سکوتم گوش هیچکسی رو کر نمیکنه ...
 

ali jan

کاربر ويژه
من و خدا..........

ميشه تو خلوت خودم به خداي خودم......ميگم : خداجون دستمو گرفتي ، ول نكن ؟
امروز دنيا رو با خدا قسمت كردم
بهش گفتم:آسمون مال من ،ابراش مال تو
دريا مال من،موج هايش
مال تو ماه مال من ،خورشيد مال تو
خدا لبخندي بهم زد و گفت :
تو بندگي كن.......!
همش مال تو.......!
حتي من ......!!
 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
خــــداونــدا.....

خــداونــدا تــو مــيــدانــي كــه مــن دلــواپــــس فــرداي خــود هـــسـتــم

مــبادا گــم كــنــم راه قـــشــنــگ آرزو هــا رو

مــبــادا گــم كــنــم اهــداف زيـــبــا را

مــبــادا جــا بــمــانــم از قـــطــار مــوهــبــتــهــايــت

مــرا تــنــهــا تــو نــگــذاري

كــه مــن تــنــهــا تــريــن تــنــهــام انــســانـــم

خــدا گـــويـــــد :

تـو اي زيــبــا تـــر از خـــورشــيــد زيــبــا يــم

تــــو اي والــاتــريــن مــهـــمــان دنـــيـــايـــم

تــو اي انـــســـان !

بـــدان هـــمـــواره آغــوش من بــاز اســـت ...

شـــروع كـــن ....يــك قـــدم بـــا تـــو

تـــمــام گــــام هـــاي مــانــده اش بـــا من ...!
 

majnooneleyli

کاربر ويژه
bfce1d4f6c177256fb7b13492bcc24b6-300
خداوند لحظه های چشم نواز و لطیفی را به چشمانت می آورد تا لحظه ای به یاد آن لطیف زیبا آفرین بیافتی و یادش کنی
 

majnooneleyli

کاربر ويژه
خدایا آرامشی بده به دلهای لرزان
... لرزان از ظلم ظالم
لرزان از لرزش زمین
لرزان از لغزش و گناه
لرزان از شوق دیدار ...
ای آرامش بخش دل های بی قرار




 

baroon

متخصص بخش ادبیات


خدای
من!
کوله بارم اگرچه از توشه ی راه
تهی است
انباشته از توکل که هست!


اگرچه از پنجه های وحوشِ گناهانم
بر چهره ام
خون ترس نشسته است؛
اگرچه دستم از آنچه کرده است می لرزد؛
و اگرچه موریانه های بیم
استواری پاهایم را سست کرده است؛
دلم امیدوار رحمت توست
و خاطرم جمع لطف تو


اگرچه خزه ی گناهانم
مرداب دلم را
هر لحظه به عفونت عذاب
نزدیک می کند،
آفتاب اطمینان به تو
هنوز در آسمان وجودم
می درخشد


اگر خواب سرد زمستانی گناه،
دلم را به انجماد کشیده است؛
نسیم بهاری اعتماد
به لطف تو
در آوندهای دلم
هیجان تازه آفریده است


اگر دانه ی وجودم
در زیر خاک های غفلت و نسیان
در اشتیاق دیدار خورشید تو
شکفتن را از یاد برده است

شناسایی سبزینه ی فطرتی که تو در وجود
نهاده ای سر می شکفد
و در اشتیاق تو رشد می کند


و من این درخت وجود خویش را در مسیر
نسیم روح افزای تو قرار داده ام
و دهان تشنه یگلبرگ های وجودم را
رو به باران تو گشوده ام



خدایا!


از آفتاب تو به سایه ی خودت پناه آورده ام.


خدایا!


من بال طمع، متواضعانه بر پای احسان تو پهن کرده ام


خدایا!
خونِ رگ ها به جستجوی تو
در گردش است


خدایا!

با من آن کن که تو شایسته ی آنی
از آمرزش و بخشش و رحمت
و نه آنکه من سزاوار آنم
از عذاب و مجازات و نقمت؛



به حق رحمتت
ای هر چه جوی لطف از چشمه ی جود تو!


:گل:


 

مهری

کاربر ويژه
شب های دراز بی عبادت چه کنم...
طبعم به گناه کرده عادت چه کنم...
گویند کریم است و گنه میبخشد...
گیرم که ببخشد ز خجالت چه کنم...
 

amin khan

مدیر انجمن
الهی! با خاطری خسته
دلی به توبسته
دست از غیر تو شسته
در انتظاررحمتت نشسته ام.
بدهی ، کریمی!
ندهی ، حکیمی!
بخوانی ، شاکرم!
برانی ، صابرم!
الهی! احوالم چنانست که میدانی.
اعمالم چنین است که میبینی.
نه پای گریز دارم ونه زبان ستیز.
الهی! مشت خاکی را چه شاید واز اوچه برآید وبا او چه باید....؟ دستم گیر یا
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
خدايا آنگونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم ...
و آنگونه بميرانم كه به وجد نيايد كسي از نبودنم...
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
خدایا!
من دلم قرصه!
كسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین راحت، كه حتی روز روشن نیست
كسی اینجا نمیبینه، كه دنیا زیر چشماته
یه عمره یادمون رفته، زمین دار مكافاته
فراموشم شده گاهی، كه این پایین چه ها كردم
كه روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم
خدایا وقت برگشتن، یه كم با من مدارا كن
شنیدم گرمه آغوشت
اگه میشه منم جا كن...
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



تو ای یگانه دوست!
مرا متبرّک گردان
تا در راه تو گام بردارم
مهر بورزم و بخندم
به همه مهر بورزم
هر چند از من بیزار باشند
و در هر شرایطی
هرچند ناگوار
پیوسته خندان باشم

به من بیاموز...
در هر موقعیتی به تو تکیه کنم
و نوای با شکوهت را بشنوم
چون هر آنکه نوای تو را بشنود
با خویشتن و دنیا به آرامش می رسد
:گل:

 

مهشید

کاربر ويژه


خدایا ...

تو دنــیای ما آدمــا ...
یه حالتی هست به نام " کــم آوردن " !
تو که خــدایی و نمیتونی تجربش کنی ...
خــوش به حــالت ... !
 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
خدا
تنها روزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمیشودتنها کسی است که با دهان بسته هم میتوان صدایش کردبا پای شکسته هم میتوان سراغش رفتتنها خریداری است که اجناس شکسته را بهتر بر میداردتنها کسی است که وقتی همه رفتند میماندوقتی همه پشت کردند آغوش میگشایدوقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشودو تنها سلطانی است که با بخشیدن آرام میگیرد نه با تنبیه کردن

 
بالا