• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

عشق و عاشق

South Boy

متخصص بخش فوتبال
پاسخ : عشق....

لحظه ها را می شود به زنجیر کشید ،

اگر تمام لحظه ها تو باشی ،

نزدیک تر از خودم به من ،

نزدیک تر از لحظه ها به من ...
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
پاسخ : عشق....

چـه اشـتـبـاه بـزرگـی سـت

تـلـخ کـردن زنـدگـیـمـان

بـرای کـسـی کـه در دوری مـا

شـیـریـن تـریـن لـحـظـات زنـدگـیـش را سـپـری مـی کـنـد
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
کاش یادت نرود

روی این نقطه پر رنگ زمین

بین بی باوری آدم ها

یک نفر میخواهد

که تو خندان باشی

نکند کنج هیاهوی زمان غم بخوری؟!​

 

baroon

متخصص بخش ادبیات
فشارم افتاده است ...




فشارم افتاده است ...


تو را میان آب قند شبانه ام حل می کنم

و هنوز کم دارمت کنار این سرگیجه



فشارم افتاده است و تو پرواز می کنی ...

سخت
سرد


نگاه می کنم

و آسان
گرم می شوی اواسط افکارم

در خاطرات روزگار معلقم و تو می پیوندی به اتاقک باستانی ام ...



ارزشمندی
شبیه قالی پا خورده ای که ...



قالی پاخورده ای هستی
اما
با هر قدم سنگینی به تب و تاب می آیی !



سخت
سرد
نگاه می کنم

و تو همچنان خودت را در چشمانم به قصد عشق جا گذاشته ای



فشارم افتاده است ...

و معلقم در خاطرات روزگار



وقت نا دیدن است و نوشیدن آب قند ....
.
.
.

فشارم

بالا آمد


 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
عاشقم، عاشق ستاره ی صبح
عاشق ابرهای سرگردان
عاشق روزهای بارانی
عاشق هر چه نام توست بر آن...


فروغ
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



نگاه تو سیب است؛


و من نیوتنی بیچاره!


بی خواب از کشف جاذبه !
 

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
عشق، چیز عجیبی نیست همین است که تو دلت بگیرد و من ؛ نفسم ... !
 

sinareza

متخصص بخش ادبیات
عشق، لبخند قشنگ توست



وقتی از شوق، نگاهت سرشار



وقتی از بوسه، لبت سیراب است.
 

parastu

متخصص بخش گالری عکس
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
دچار يعنی...
عاشق‌.
و فكر كن كه چه تنهاست
اگر ماهی كوچک ، دچار آبی دريای بيكران باشد.
چه فكر نازک غمناكی!

 

khodam

متخصص بخش ادبیات
روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید : چرا مرا دوست داری ؟ چرا عاشقم هستی ؟

پسر گفت : نمی توانم دلیل خاصی را بگویم اما از اعماق قلبم دوستت دارم

دختر گفت : وقتی نمی توانی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی ؟!!!!

پسر گفت : واقعا دلیلش را نمی دانم اما می توانم ثابت کنم که دوستت دارم

دختر گفت : اثبات؟!!!! نه من فقط دلیل عشقت را می خواهم . شوهر دوستم به راحتی دلیل دوست داشتنش را برای او

توضیح می دهد اما تو نمی توانی این کار را بکنی !!!!

پسر گفت : خوب ... من تو رو دوست دارم چون زیبا هستی

چون صدای تو گیراست

چون جذاب و دوست داشتنی هستی

چون باملاحظه و بافکر هستی

چون به من توجه و محبت می کنی

تو را به خاطر لبخندت دوست دارم

به خاطر تمامی حرکاتت دوست دارم

دختر از سخنان پسر بسیار خشنود شد

چند روز بعد دختر تصادف کرد و به کما رفت

پسر نامه ای را کنار تخت او گذاشت

نامه بدین شرح بود :

عزیز دلم !!!تو رو به خاطر صدای گیرایت دوست دارم ..... اکنون دیگر حرف نمی زنی پس نمی توانم دوستت داشته باشم

دوستت دارم چون به من توجه و محبت می کنی ...... چون اکنون قادر به محبت کردن به من نیستی نمی توانم دوستت داشته باشم

تو را به خاطر لبخندت و تمامی حرکاتت دوست دارم ..... آیا اکنون می توانی بخندی ؟ می توانی هیچ حرکتی بکنی ؟ ...... پس دوستت ندارم

اگر عشق احتیاج به دلیل داشته باشد در زمان هایی مثل الان هیچ دلیلی برای دوست داشتنت ندارم

آیا عشق واقعا به دلیل نیاز دارد ؟

نه

و من هنوز دوستت دارم . عاشقت هستم
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
کـوه را کـنـدم ولـی...

پـرتـگـاه عـشـقـت،

ژرف و عـمـیـق اسـت...

در سـقـوط آزاد خـاطـرات گـرم تـو

سـالـیـان درازیـسـت کـه در حـال سـقـوطـم...

شـرمـندم از تـو و از عـشـقـمـان،

فـرهـاد کـوه را کـنـد و تـه قـصـه بـِمُـرد...

مـن نـالایـق هـنـوز هـم زنـدم..
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
قوانین علم را بهم زده ای
نبودنت وزن دارد... تهی !!! اما سنگین
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



زدی به گله ی احساس و غارتم کردی
تو فتنه ای و مرا بی بصیرتم کردی
شبیه زلزله ای، سرزمین قلبم را
شبیه شعله ی گرمی، وجود سردم را
شبیه اسم عجیبت، عجیب و جذابی
شبیه منظره ای، بکر و تازه ای، نابی
نگاه قند و لبانی که خنده کم دارد
ستاره آمده تا از تو نور بردارد
"بخند روشنیت را بریز در جانم
که در تهاجم شب های برگ ریزانم"
کسی نگاه تو را مثل من نمی فهمد
کلید، داخل هر روزنی نمی چرخد
نگاه صاف تو، پاکی ساده ای دارد
درون من، گل و لبخند و سبزه می کارد
تو پاک و صاف و زلالی، شبیه یک رودی
تو از زمان ازل در وجود من بودی
صدای ساز "علیزاده" از تو می آید
نوای "مرغ سحر ناله ..." از تو می آید
همیشه با تو پر از حس خوب پروازم
عقاب و سار و قناری و شعر و آوازم
تو واژه نامه ی خوبی و عشق و زیبایی
مرددم که تو؟ ... یا تا همیشه تنهایی؟
هزار حیف که تصمیم من نخواهی شد
ولی چه حادثه ای می شدی اگر می شد!




 
آخرین ویرایش:

baroon

متخصص بخش ادبیات



خواهشی دارم اگر از یاد رفته ام
از یاد به سرعت یک باد رفته ام
غبار غمت را به دنبال من نفرست
که من پر گشوده و آزاد رفته ام
از بغض خالی شده دیگر گلوی من
چونکه با کشیدن فریاد رفته ام
دلم گم شده و خبر ندارم از خودم
ورنه می سرودم که دلشاد رفته ام
دیگر از آرزو و عشقها خبر نگیر
ای دزد ِ دلهای شاد، رفته ام
چون آرزوی گمشده از یاد رفته ام
چون آبروی میکده بر باد رفته ام


55.jpg
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
گفتم عاشقت می مونم رفتنو بهونه كردی
قسمت دادم به جونم گفتی میری برمیگردی

یه روزی اومدی گفتی می مونم با تو همیشه
یه روزم گذاشتی رفتی یه دو سالی داره میشه

فكر نكن که یادگاریت همین عكس توی قابه
یاد تو برام عزیزم هر نفس خاطره سازه

از همون روزی كه رفتی دل من شده دیوونه
دیگه بسه كم آوردم كاش میشد برگردی خونه
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پا برجاست
سلام بر روی ماه تو، عزیز دل سلام از ماست

تو یک رویای کوتاهی دعای هر سحرگاهی
شدم خواب عشقت چون مرا اینگونه میخواهی

من آن خاموش خاموشم که با شادی نمی جوشم
ندارم هیچ گناهی جز که از تو چشم نمی پوشم

تو غم در شکل آوازی شکوه اوج پروازی
نداری هیچ گناهی جز که بر من دل نمی بازی

مرا دیوانه می خواهی ز خود بیگانه میخواهی
مرا دلباخته چون مجنون ز من افسانه میخواهی

شدم بیگانه با هستی ز خود بیخود تر از مستی
نگاهم کن نگاهم کن شدم هر آنچه می خواستی

بکش دل را شهامت کن مرا از غصه راحت کن
شدم انگشت نمای خلق مرا تو درس عبرت کن

بکن حرف مرا باور نیابی از من عاشق تر
نمی ترسم من از اقرار گذشت آب از سرم دیگر
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
تــو ..
مــاه را دوســت داری ..
مــــــن
مـاه هــاست کـــه ، تـــورا
 
بالا