• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

غــروب دل

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
ادعای بی تفاوتی سخت است!
آن هم
نسبت به کسی که
زیباترین حس دنیا را،
با او تجربه کردی….!

 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
نگران نباش اگر

جواب خوبی هایت بدی ست…

اشــــک پاداش کسیست که

دستهایش نمک ندارنـــد.

 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
تو آیا عاشقی کردی بفهمی عشق یعنی چه؟
تو آیا با شقایق بوده‌ای گاهی؟
نشستی پای اشکِ شمعِ گریان تا سحر یک شب؟


تو آیا قاصدک‌های رها را دیده‌ای هرگز،
که از شرم نبود شاد‌پیغامی،
میان کوچه‌ها سرگشته می‌چرخند؟
نپرسیدی چرا وقتی که یاسی، عطر خود تقدیم باغی می‌کند
...
چیزی نمی‌خواهد
 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
من اینک در رواق کهکشانها


در آوای حزین کاروانها


در آن رنگین کمان پیر و خسته


در آن اشکی که بر مژگان نشسته


در آن جامی که خالی مانده از می


در آوایی که برمیخیزد از نی


نشانی از تو می بینم ،


سراغی از تو می گیرم

 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
مهربانم، ای خوبترینم

یاد قلبت باشد یک نفر هست که اینجا

بین آدمهایی که همه سرد و غریبند با تو

تک و تنها، به تو می اندیشد

و کمی

دلش از دوری تو دلگیر است

مهربانم ای خوب

یاد قلبت باشد، یک نفر هست که چشمش

به رهت دوخته ، بر درمانده

و شب و روز دعایش این است

زیر این سقف بلند، هر کجا هستی، به سلامت باشی

و دلت همواره، محو شادی و تبسم باشد

مهربانم ای خوب

یاد قلبت باشد، یک نفر هست که دنیایش را

همه هستی و رویایش را

به شکوفایی احساس تو پیوند زده

و دلش می خواهد لحظه ها را با تو به خدا بسپارد

مهربانم ای خوب

یک نفر هست که با تو

تک و تنها با تو

پر اندیشه و شعر است و شعور

پراحساس و خیال است و سرور

مهربانم این بار یاد قلبت باشد

یک نفر هست که با تو به خداوند جهان نزدیک است

و به یادت هر صبح گونه سبز اقاقی ها را

از ته قلب و دلش می بوسد

و دعا می کند این بار که تو

با دلی سبز و پر از آرامش، راهی خانه خورشید شوی

و پر از عاطفه و عشق و امید

به شب معجزه و آبی فردا برسی .

 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
به کوچه های شهر تو...
نسیم می بَرَد مرا...

کنار درب خانه ات ...
و پچ پچ پرنده ها ...

دوباره لمس می کنم ...
درخت خانه ی تو را...

و طعم میوه های غم ...
و شاخه های مرده را ...

اتاق سبز رنگ تو ...
اشاره های تا به تا ...

دوباره چشم روشنت ...
نرو ، بمان ، بیا ! بیا ...

و پنجره گشوده شد ...
شروع بزم ما دو تا ...

تو آنطرف ، من اینطرف ...
و پنجره میان ما ...

دوباره بوسه های تو...
یکی یکی ، دوتا دوتا ...

هجوم اشک شوق تو ...
و بغض های بی صدا ...

دلم چه ساده می شود...
اسیر دست واژه ها ...

دوباره پرس و جو نکن ...
نگو چرا ؟ نگو چرا ؟!

که این نسیم رهگذر ...
رحم نمی کند به ما ...

به سمت خانه ی خودم ...
شبانه می برد مرا ...

و می رسم به خانه ام ...
و انتهای ماجرا ...

همه به خواب رفته اند ...
به جز من و ستاره ها ..

 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
هزار رشته از دلم
شبی ستاره می شود
ز هر ستاره ، نقطه ای
به تو اشاره می شود
...
ز چشمک ستاره ها
هزار غنچه می دمد
ز غنچه های رنگ رنگ
هوا بهاره می شود
...
شبی درخت خاطره
هزار شاخه می دهد
پلی میان ما دو تا
ز سنگ خاره می شود
...
تمام انتظار ما
شبی کنار می رود
خدای خوب و مهربان !
گرم نظاره می شود
...
نفس نفس ، قدم قدم
سحر ز راه می رسد
تو می دوی به سوی من
تنم شراره می شود
...
ولی همین که دست ما
به فکر چاره می شود
تمام رشته های من
خراب و پاره می شود

 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
عاشق تر از این بودم اگر لحظه ی پرواز
در دست نجیب تو کلید قفسم بود
عاشق تر از این بودم اگر عطر نفسهات
در لحظه ی بی همنفسی ‚ همنفسم بود
عاشق تر از این بودم اگر فاصله ها را
این آینه ی شب زده تکرار نمی کرد
عاشق تر از این بودم اگر هق هق ما را
این سایه ی سرمازده انکار نمی کرد

با تو بهترین بودم ‚ همسایه ی خورشیدی
تو نقش تبسم را ‚ از آینه دزدیدی

عاشق تر از این بودم اگر در شب وحشت
مثل تپش زنجره نایاب نبودی
عاشق تر از این بودم اگر وقت عبورم
آنسوی سکوت پنجره خواب نبودی
عاشق تر از این بودی اگر ثانیه ها را
اندوه فراموشی من تار نمی کرد
عاشق تر از این بودی اگر این دل ساده
اسرار مرا پیش تو اقرار نمی کرد

با تو بهترین بودم ‚ همسایه ی خورشیدی
تو نقش تبسم را ‚ از آینه دزدیدی...

 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
خدایــــا ....
اینقـــدر بهــم ظرفیــت بــده ؛
که نعمـــت هــایی که از روی بخشنــــدگی ات بهــم میــدی ,
به پای ٍ لیــاقت خودم ننـــویسم ... !!!

facjd6dyvzruwd0ds.jpg

 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
خدایــــــــــــا التمـــــــــــاست مــــــی کنـــــــــم
همــــــه دنیــــــــــایـــــــت ارزانــــــــــیِ دیگــــــــــــران !
ولــــــــــــــــی
آنــکـــــــــــه دنـیــــــــــایِ من اســــــــــت.....
مـــــــــــــــــــــالِ دیــگـــــــــــری نبــــــــــاشـــد ..... !

 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
همیشه که نه !
ولی گاهـــــــی ..
میان بودن و خواستن فاصله ایست ...
وقت هایی هست ...
که کسی را با تمام وجود می خواهی.....
حتی به خاطرش نفس میکشی...
... زندگی میکنی...
دنیا برایت زیبا می شوداما....
بودنت در کنارش جایز نیست .....
و این خواستن ...
همان آرزو ...
و یا رویایی اشتباه است....
چون...
"او" مال تو نیست.....

 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
قلب من

قالی خداست

تاروپودش از پر فرشته هاست

پهن کرده او دل مرا

در اتاق کوچکی در آسمان خراش آفتاب

برق می زند

قالی قشنگ و نو نوار من

از تلاش آفتاب



شب که می شود، خدا

روی قالی دلم

راه می رود

ذوق می کنم، گریه می کنم

اشک من ستاره می شود

هر ستاره ای به سمت ماه می رود

یک شبی حواس من نبود

ریخت روی قالی دلم

شیشه ای مرکّب سیاه

سال هاست مانده جای آن

جای لکه های اشتباه



ای خدا به من بگو

لکه های چرک مرده را کجا

خاک می کنند؟

از میان تاروپود قلب

جای جوهر گناه را چطور

پاک می کنند؟

آه

از این همه گناه و اشتباه

آه نام دیر تو است

آه بال می زند به سوی تو

کبوتر تو است



قلب من دوباره تند تند می زند

مثل اینکه باز هم خدا

روی قالی دلم، قدم گذاشته

در میان رشته های نازک دلم

نقش یک درخت و یک پرنده کاشته

قلب من چقدر قیمتی است

چون که قالی ظریف و دست باف اوست

این پرنده ای که لای تاروپود آن نشسته است
هدهد است

می پرد به سوی قله های قاف دوست...

 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
♥ღ❤ღ

یـه جـایی هـم هسـت تـو زنـدگی
بعـد از کلــی دویــدن
یهـو مـی ایستــی !!
سـرتـو مینــدازی پـائیـن و آروم میگـی :
.
.
.

خدایــا ...
دیگــه زورم نمیــرسـه !!






 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده

آرزوی من!
بالاتریـن خواهش!

خدایا فاصــله بگـذار میان من و هر چه نمی گـذارد بـنـدگی کنـم !
 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
دفتر کوچک من!
می بینی تنها شدم؟
می بینی دردی ندارم توی قلبت بریزم؟
می بینی اشکی ندارم روی برگت بریزم؟
می بینی اون دیگه نیست
اون دیگه رفت؟
آبی که پشت سرش ریخته بودم
بی اثر بود برنگشت؟
دفتر سنگ صبورم
می بینی که عاقبت آواره شدم؟
مثل یک بادبادکی سنگین و نخ پاره شدم؟
می بینی
این نی تو خالی دیگه من نیستم
حتی یک سایه کمرنگ گذشته هم نیستم
دفتر کوچک من!!!!!!!!
دیگه پاییزم نیستم......

 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده

ماهی در برکه و برکه تهی از آب
دانه در کویر و کویر تشنه
پرنده در قفس و آسمان در انتظار او
شب در کمین روز خفته
چشمها بسته
همه خسته ، همه بی کس
شهر پر از زندان در بسته
امید ناامیدان روزنی است از نور
غافل از آنکه روزن را نیست طاقت آن نور
.


 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
احمد شاملو


تـن تـو آهـنگی است

و تـن من کلمه ای است

که در آن می نـشیند

تا نـغمه ای در وجود آیـد

سروده ی که تـداوم را می تـپد

 

الهه خورشید

متخصص بخش خانه و خانواده
این شـــب ها که نیستـــی....

قرارمان بــــاشد پای تــــابیدن مــــاه....

حواسم هستــــ که تو همان مــــاهی را می بینی که مـــــن می بینم....

بدون تـــــو....

قرارمان بـــــاشد با مـــــاه....

برســـــاند نگاهم را به نگاهتــــــ....

بی کم و کاستـــــــ.....

 
بالا