• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مشاعره آزاد !i

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
تو بهترین بهانه ام
عادتی شده برای من
شعر گفتن از برای تو
فرصتی شده برای من
چیدن گلی برای تو ...
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
آخر اي دوست نخواهي پرسيد
که دل ازدوريت چه کشيد


سوخت در آتش وخاکستر شد
وعده هاي توبه دادش نرسيد


داغ ماتم شد و بر سينه نشست
اشک حسرت شد و برخاک چکيد
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
دوست دارم کلبه ای داشته باشم لب رود
رنگ یک ریشه صد ساله و ناب
رنگ یک بغض فرو خورده زخشم
رنگ یک شعر عجیب
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
برام هیچ حسی شبیه تو نیست
کنار تو درگیر آرامشم
همین از تمام جهان کافیه
همین که کنارت نفس میکشم
 

Reza

متخصص بخش اسکریپت

میشود در آسمان زندگی یک سبد از غنچه های یاس داشت
یا که در سوز و گذاز شمع عشق مثل پروانه کمی احساس داشت
 

baroon

متخصص بخش ادبیات


تورا دوست دارم ، تورا دوست دارم ...

من ازعهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
سلامی صمیمی تر از غم ندیدم
به اندازه ی غم تو را دوست دارم

 

Maryam

متخصص بخش ادبیات






من از جهانی دگرم من از جهانی دگرم

ساقـی از ایـن عالـم واهی رهـایـم کـن

رهـــــایـــــــــم کـــــن



نمـی خواهـــم در ایـــن عــالـم بمـــانم

بیا از این تـن آلوده و غمگین جدایم کـن

جــــدایـــــــــم کـــــن
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
نگاهي كن
به پاييزي‌ترين، روياي ديروزت
زماني را به ياد آور
كه شب‌هايت
پريشان بود
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات



ديروز اگر سوخت اي دوست غم برگ و بار من و تو
امروز مي آيد از باغ بوي بهار من و تو

آن جا در آن برزخ سرد در كوچه هاي غم و درد
غير از شب آيا چه مي ديد چشمان تار من و تو؟

ديروز در غربت باغ من بودم و يك چمن داغ
امروز خورشيد در دشت آيينه دار من و تو

غرق غباريم و غربت با من بيا سمت باران
صد جويبار است اينجا در انتظار من و تو

اين فصل فصل من و توست فصل شكوفايي ما
برخيز با گل بخوانيم اينك بهار من و تو

با اين نسيم سحر خيز برخيز اگر جان سپرديم
در باغ مي ماند اي دوست گل يادگار من و تو

چون رود اميدورام بي تابم و بي قرارم
من مي روم سوي دريا جاي قرار من و تو


 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
و تازه فهمیدم زبان ِ درد را
زیر باران رفتن یک مرد را
یک شکوفه در زمستان درک کرد
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
دلم به وسعت دنیا گرفته
از این زمانه از اینجا گرفته
سیاه شد همه دنیا ز غمت
جهان ز تیرکی ابرها گرفته
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
هر لحظه در برابر من اشک ریختی
از چشم پر ملال تو خواندم شکایتی
بیچاره من ، که با همه ی اشکهای تو
هرگز نداشت راه گناهم نهایتی
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
یادش به خیر آن روزها، ای کاش کودک می شدم
تا همدم و هم گفتگو با یک عروسک می شدم
ای کاش با نرگس و شب بو من داستان می ساختم
افسانه های لادن و یک غنچه میخک می شدم
ای کاش تو ی مزرعه، تا پیچ گندمزارها
محو نگاه ساده ی چشم مترسک می شدم
ای کاش اینک می شدم گم در هوای کودکی
مثل همیشه عاشق صوت چکاوک می شدم
ای کاش پر بودم دمی از عطر یاس و یاسمن
در سایه سار سروها،همپای پیچک می شدم
رفتند آن دوران خوب و سالهای خاطره
یادش به خیر آنروزها، ای کاش کودک می شدم. ...
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات





من اینجا بس دلم تنگ است

و هر سازی که می بینم بد آهنگ است...
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است...
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
ترا زیباترین می دانم ای دوست
ز رویت عشق را می خوانم ای دوست
مرا در عاشقی کردی تو مجنون
چه لیلاوش شدی در جانم ای دوست!
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات


تا توانی هیچ درمانم مکن
هیچ گونه چاره‌ی جانم مکن

رنج من می‌بین و فریادم مرس
درد من می‌بین و درمانم مکن
 

سنجاقي

متخصص بخش گفتگوی آزاد
نگرانم
نگران بی باز گشت این سفر
نگرانی ام از توست
تو
تو مواظب خودت هستی
وقتی نباشم؟؟
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات



مرا با سوز جان بگذار و بگذر
اسير و ناتوان بگذار و بگذر

چو شمعي سوختم از آتش عشق
مرا آتش به جان بگذار و بگذر


 
بالا