• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مشاعره سرعتی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

baroon

متخصص بخش ادبیات
یادمان باشد به دل کوزه ی آب که بدان سنگ شکست
بستی از روی محبت بزنیم
تا اگر آب در آن سینه ی پاکش ریزند؛ آبرویش نرود...

یادمان باشد فردا حتما
ناز گل را بکشیم
حق به شب بو بدهیم
و نخندیم دگر به ترک های دل هر گلدان

 

معصومه بانو

متخصص بخش خانه و خانواده
مــــن از کــــجـــا ســر راه تـــــو آمـــدم نـــاگــاه ...........چـــه کـــرد بــا دل مــن آن نــگـــاه شـیــریــن آه


 

دختر مهتاب

متخصص بخش آموزش خیاطی
همایی چون تو عالی قدر حرص استخوان تا کی


دریغ آن سایه همت که بر نااهل افکندی

شرمنده دوستان من باید برم اقامون دارن صدام میکنن:ناراحت:
 

baroon

متخصص بخش ادبیات
عزیزم خیییییییییییلی خوشحال شدم و شدیم از حضورت. غصه نخور بازم به زودی میایمممم:13:

یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
در خواب بدم مرا خردمندی گفت
کاز خواب کسی را گل شادی نشکفت
کاری چه کنی که با اجل باشد جفت؟
می خور که به زیر خاک می‌باید خفت
 

baroon

متخصص بخش ادبیات
وای باران باران
شیشه ی پنجره را باران شست
از دل تنگ من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست؟ :14:
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
ترکیب طبایع چو به کام تو دمی است
رو شاد بزی اگرچه برتو ستمی است
با اهل خرد باش که اصل تن تو
گردی و نسیمی و غباری و دمی است
 

معصومه بانو

متخصص بخش خانه و خانواده
تو آیا عاشقی کردی ، بفهمی عشق یعنی چه ؟




تو آیا با شقایق بوده ای گاهی ؟




نشستی پای اشک شمع گریان تا سحر یک شب؟




تو آیا قاصدک های رها را دیده ای هرگز ، که از شرم نبود شاد پیغامی ،

میان کوچه ها سر گشته می چرخند؟






نپرسیدی چرا وقتی که یاسی ، عطر خود تقدیم باغی می کند، چیزی نمی خواهد؟


 

baroon

متخصص بخش ادبیات

دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد

و اندر آن دایره سر گشته ی پابرجا بود

:شاد:
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
دارم از غیبت مهدی گله چندان كه مپرس
كه چنان زو شده ام بی سروسامان كه مپرس
 

baroon

متخصص بخش ادبیات


تو ای آهوی من کجا می گریزی
چه کردم که بی اعتنا می گریزی؟

خدا خواست پیوند عشق تو با من
ز من یا ز کار خدا می گریزی؟
 

baroon

متخصص بخش ادبیات

دلا یاران سه قسمند گر بدانی

زبانی اند و نانی اند و جانی

به نانی نان بده از در برانش

مدارا کن به یاران زبانی

ولیکن یار جانی را بدست آر

به راهش جان بده تا می توانی

:دست::شاد::39: تقدیم به یاران جانی
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
يوسف آخر زمان آيد به دوران ، غم مخور
«كلبه ي احزان شود روزي گلستان غم مخور»
 

baroon

متخصص بخش ادبیات
در دل من چیزیست مثل یک بیشه نور مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم
که دلم می خواهد بدوم تا ته دشت
بروم تا سرکوه
دورها آوایی ست
که مرا می خواند


 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا