تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
F fatemeh متخصص بخش ادبیات و دینی 2012 , July 7 #21 تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
Maryam متخصص بخش ادبیات 2012 , July 7 #22 تا من بدیدم روی تو ای ماه شمع روشنم هر جا نشینم خرمم هر جا روم در گلشنم ...
F fatemeh متخصص بخش ادبیات و دینی 2012 , July 7 #23 مسلمانان مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید
Maryam متخصص بخش ادبیات 2012 , July 7 #24 دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند...
A asl_davood متخصص بخش کتابخانه الکترونیکی 2012 , July 7 #25 دور به آخر رسید و عمر به پایان شوق تو ساکن نگشت و مهر تو زایل
F fatemeh متخصص بخش ادبیات و دینی 2012 , July 7 #26 لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت آری که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری دلت می آید آیا از زبانی این همه شیرین تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری؟
لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت آری که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری دلت می آید آیا از زبانی این همه شیرین تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری؟
Maryam متخصص بخش ادبیات 2012 , July 7 #27 یکشب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت دیوانه ای به داغ جنونم کشید و رفتــــــــ...
F fatemeh متخصص بخش ادبیات و دینی 2012 , July 7 #28 تو مگو ما را بدان شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست
A asl_davood متخصص بخش کتابخانه الکترونیکی 2012 , July 7 #29 تو را فراغت ما گر بود و گر نبود مرا به روی تو از هر که عالمست فراغ
Maryam متخصص بخش ادبیات 2012 , July 7 #30 غریبانه رفتند از این خانه هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه آخرین ویرایش: 2012 , July 7
F fatemeh متخصص بخش ادبیات و دینی 2012 , July 7 #31 هر کسی از ظن خود شد یار من وز درون من نجست اسرار من
A asl_davood متخصص بخش کتابخانه الکترونیکی 2012 , July 7 #32 نقاش چو شمایل آن ماه میکشد نوبت به زلف او چو رسد آه میکشد
F fatemeh متخصص بخش ادبیات و دینی 2012 , July 7 #33 درد دندان یا بکش یا داغ کن یا پس کوهی نشین فریاد کن :نیش:
A asl_davood متخصص بخش کتابخانه الکترونیکی 2012 , July 7 #34 نزدیکی زیاد ملال آورد به بار مژگان اگر به چشم رسد تیر می شود
Maryam متخصص بخش ادبیات 2012 , July 7 #35 دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
A asl_davood متخصص بخش کتابخانه الکترونیکی 2012 , July 7 #36 در سوخته پنهان نتوان داشتن آتش ما هیچ نگفتیم و حکایت به در افتاد
Maryam متخصص بخش ادبیات 2012 , July 7 #38 تو که به بود و نبودت سکوت خواهی کرد همیشه خاک به چشک حسود خواهی کرد
A asl_davood متخصص بخش کتابخانه الکترونیکی 2012 , July 7 #40 يار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا يار تويى غار تويى خواجه نگهدار مرا