بررسي وضعيت تقسيمات کشوري و سوابق آن
به منظور تسلط و اداره مناطق دور دست توسط حكومت هاي قديم نايب الحكومههايي در شهرستان ها گمارده مي شد تا امورات مناطق را مطابق با سياست و نظر حاكمان اجرا نمايند، با توسعه مناطق مذكور و نرخ رشد جمعيت حكام زمان بر آن شدند كه قوانيني را تدوين نمايند تا مردمان تحت الحكومه آنان امورات خود را با توجه به قوانين مدون حكومت ها پيگيري نمايند.
شيوه هاي حكومتي و كشورداري توسط حكام متفاوت بوده و هر كدام با روش خاص حاكميت خود را به مردم اعمال مي نمودند. در نهايت با توجه به مشكلات فوق به موجب قانون ايالات و ولايات مصوبه 14 ذيقعده 1325 قمري كشور ايران از لحاظ تقسيمات كشوري به چهار ايالت ( استان) و 12 ولايت تقسيم شد و براي اداره هر يك از دهات كدخدا انتخاب گرديد و بر اساس اين تقسيمات در ايران 4 ايالت و 38 حكومت مستقل ( فرمانداري) و 137 نائب الحكومه ( بخشداري) وجود داشت.
خصوصيات جمعيتي و انساني
بر اساس سرشماري نفوس و مسكن 1375، شهرستان مرند داراي 224344 نفر جمعيت بوده كه از 107087 در مناطق شهري (مرند 96396 نفر، زنوز 3500 نفر، كشكسراي 7191 نفر) و تعداد 117257 نفر در مناطق روستايي و تعداد 1595 نفر (طبق آمار سال 1375) در مناطق عشاير نشين سكونت دارند در حاليكه جمعيت واقعي عشاير مرند بر 2400 نفر بالغ مي گردد ( توضيح اينكه جمعيت عشايري جزء جمعيت روستايي نيز محسوب شده است).
وضعيت اشتغال
نرخ بيكاري در شهرستان مرند با توجه به جمعيت فعال استان 3/9% مي باشد كه از اين لحاظ اين شهرستان از نظر داشتن تعداد افراد بيكار رتبه سوم را به خود اختصاص داده است و افراد شاغل اكثراً در حرف ذيل فعاليت دارند:
قاليبافي، كشاورزي، دامپروري و دامداري، صنايع مواد غذايي، ساختمان، فروش و نگهداري و تعمير وسائل نقليه، هتلداري، اداره امور عمومي و تامين اجتماعي، آموزش و پرورش، بهداشت و مددكاري اجتماعي، شركتها و كارخانجات، ادارات دولتي، خصوصي و تعاونيها و ...
درصد بالاي جمعيت بيكار اين شهرستان نسبت به جمعيت فعال استان نشان مي دهد كه 2/11% جمعيت شهري و 6/7% جمعيت روستايي و عشايري بيكار هستند و در كل شهرستان نرخ بيكاري بر 3/9% بالغ مي گردد در حاليكه همين نرخ در سطه استان 2/6% (4/7% شهري و 6/4% روستائي) مي باشد بنابراين شهرستان مرند از حيث داشتن افراد شاغل در رديف دوازدهم بين چهارده شهرستان استان قرار گرفته است.
اين امر بيانگر آن است كه در خصوص بخشهاي اقتصادي و كشاورزي سه گانه (دولتي، خصوصي، تعاوني) كه مي توانستند در جذب نيروي انساني بسيار مؤثر واقع شوند توجه لازم و كافي معمول نشده است.
وضعيت آموزش
در دانشگاه ها و دانشكده فني رشته هاي ذيل تدريس مي شوند: رشته هاي كارشناسي: حسابداري، پرستاري، زيست شناسي، دبيري رياضي، زبان انگليسي، جغرافيا، آموزش ابتدايي ناپيوسته، ادبيات فارسي پيوسته، زبان انگليسي ناپيوسته، الهيات و معارف اسلامي، مديريت دولتي، علوم تربيتي، علوم اجتماعي، روانشناسي و رشته هاي كارداني: نقشه برداري، ساختمانهاي بتني، حسابداري، مامايي، علوم آزمايشگاهي، ادبيات و علوم تجربي، كل دانشجويان اين شهرستان ( مشغول به تحصيل در شهرستان) بر 5488 نفر بالغ مي گردد. و از آن تعداد حدود 60% غيربومي و بقيه بومي هستند. از مدارس علوم ديني: فقط يك واحد مدرسه ديني شيعه به صورت برادران و خواهران مجزا از هم در مرند فعال است و تعداد 26 نفر برادر و 45 نفر خواهر طلبه شيعه در آن به تحصيل اشتغال دارند.
در شهرستان مرند روزنامه محلي منتشر نمي شود فقط يك صفحه از روزنامه مهد آزادي استان هر چهارشنبه به مرند اختصاص دارد. تعداد تيراژ و توزيع روزنامه ها و مجلات اكثراً در حد مطلوبي قرار دارند فقط روزنامه هاي ايران، همشهري، جمهوري اسلامي و ... از نظر تيراز توزيعي در حد پاييني بوده و براي هواداران و خوانندگان خود مشكلاتي را به بار آورده است در كل شهرستان مرند روزانه 5112 نسخه از 132 نوع نشريه توزيع مي گردد. كه تعداد 1235 نسخه از آنها روزنامه بوده كه در دكه هاي شش گانه شهر مرند توزيع مي گردند.
عموماً وضع كتابخانه هاي موجود رضايت بخش مي باشد ولي كميت آنها بسيار پايين مي باشد به طوري كه در شهر مرند با حدود 97000 نفر جمعيت ( آمار 75) فقط يك واحد كتابخانه عمومي وجود دارد.
وضعيت اقتصادي
مسجد بازار كه در مدخل شهر واقع شده حدود 300 متر مربع مساحت دارد بر روي چهار ستون سنگي استوانه اي قرار گرفته است بنا به اظهار مهمترين محلي در روزگاران قديم ديري بوده كه بعداً به علت انتساب به مادر حضرت نوح تبديل به يك مسجد گرديده است در شهر مرند همچنين چند بناي باستاني وجود دارد كه به اندازة كافي مورد مطالعه قرار نگرفته اند. در حاليكه اگر چنين مي شد احتمالاً گوشة تاريكي از تاريخ فرهنگ گذشته اين شهر روشن مي شد از جمله اين بناها دو امامزاده به نامهاي امامزاده احمد در قسمت غربي شهر و در كوه امامزاده ابراهيم واقع در كوي يالدور مرند و نيز تاع و مقابر مربوط به اصحاب علم و عرفان بنامهاي پير اسمعيل در محلة يالدور، پير اسحق در محلة گلعذاريها و پير خموش در كوچة صمصامي مي باشد.
آثار بسيار باارزش ديگري هم از ديدگاه باستان شناسي در شهرستان مرند وجود دارند كه نيازمند مطالعه دقيق تري مي باشند از اين آثار مي توان قلعه باروج ( هزاره اول و دوم) قلعه مرند، قلعه ديزه و زنوزق در زنوز، مسجد پيربالا، پل هاي قديمي روي رودخانه زيبلر، قلعه يالدور، هلال تپه بعد از راه آهن، باغ مزار، كل تپه سمت چپ جاده كوره هاي آجرپزي كه قديمي ترين آثار باستاني است و به هزاره سوم قبل از ميلاد تعلق دارد. قبرستان هزاره اول اول انامق تپه باستاني كندلج ( اوايل اسلام) سنگ هاي تاريخي الينجق در روستاي ديزج عليا كه به دوران حكومت ايل هاي قره قوبونلو تعلق دارند. سنگ هاي تاريخي زرغان، تپه باستاني چراگاه امير ( هزاره اول) قلعه باستاني هرزند جديد ( هزاره اول و دوم) قبرستان هرزند جديد ( هزاره اول) گوهر سينه و قلعه الكي، قلعه گل اندوز و هرزند عتيق، تپه هاي باستاني چاخماخلي زال (هزاره اول) قبرستان اطراف جاده قديمي گلي قيه و زال ( هزاره اول) ، شاه عباس الكي كه قدمت آن به دوران شاه عباس دوم بر مي گردد.
شكل مكعبي مسجد جامع و نبود مناره در آن از خصوصيات خاص ساختمان سازي قديمي ايران حكايت دارد. سبك معماري مسجد جامع مرند سبك معماري دوره سلاجقه ميباشد در بر قديمي آن سنگي بود ولي حالا به جاي سنگ دربي آهني نصب شده است عموماً ر ساخت مسجد از آجر و گچ استفاده شده است مسجد بازار مرند با 6 قطعه شاه نشين و يك صحن داخلي يك ايوان بنا شده است عرض و طول مسجد 28 * 30 متر بوده كه تمام بنا روي 4 ستون سنگي بسيار ظريف قرار دارد يك گنبد اصلي در وسط دارد در ساخت اين مسجد نيز آجر و گچ به كار رفته است ديگر بناهاي تاريخي مرند به كلي از بين رفته اند و آثاري از آنها به جاري نمانده است.
صنعت، تجارت، خدمات، شيوه و الگوهاي معيشت مردم:
اقتصاد مرند عمدتاً بر پايه كشاورزي است اكثر مناطق شهرستان بنا به شرايط طبيعي، براي دامداري، كشاورزي و باغداري مناسب مي باشد. محصولات مهم مرند غلات ( گندم و جو) (كه شايد بالاترين توليد را در ميان شهرهاي آذربايجان شرقي دارد) و حبوبات، سبزيجات و صيفي جات است كه بسيار معروف مي باشند باغداري بسيار رايج و محصولات مهم آن زردآلو و سيب و انگور است كه علاوه بر مصرف داخلي، مقداري به عنوان خشكبار صادر مي گردد كه وجود كارخانه هاي متعدد سنتي برگه زردآلو دليل بر اين امر است سيب و زردآلوي مرند و همچنين سيب زنوز بسيار خوب بوده و معروفيت خاصي دارد. صنعت مهم مرند، قالي بافي است ديگر صنايع آن فتيله بافي، گليم بافي، جاجيم بافي، سبدبافي،توليد آجر، مصالح ساختماني (آهك و ...) كاشي سازي، سراميك سازي، چيني سازي، كمپوت، رب سازي، خيارشورسايز، موتورسازي، توليد وسايل نسوز، توليد انواع خاك هاي صنعتي شيميايي و ... كه در قالب شركت هاي خصوصي فعاليت دارند. همچنين وجود كارخانه كائولن شويي كه خاك چيني توليد مي نمايد بر صنعت مرند از نظر اقتصادي و اشتغال افزوده است. مردم منطقه مرند اكثراً از طريق قالي بافي و كشاورزي و دامداري و داد و ستد امرار معاش مي نمايند عموماً مردم منطقه به طور ساده و بي آلايش زندگي مي نمايند. نظر به اين كه درآمد اكثريت مردم پايين بوده با اين حال به الگوهاي غربي كمتر روي آورده اند بعضي مردم منطقه نيز از طريق سبدبافي، گله داري و... به درآمدي دست مي يازند و با آن زندگي مي نمايند. قتيله بافي، سراميك سازي برگه سازي و كارخانه هاي ريز و دشت تعدادي را در خود جاي داده و از طريق اشتغال در آن واحدها امرار معاش مي نمايند، بيشتر مردم مرند از طريق داد و ستد و تجارت زندگي مي گذرانند.
از 72 واحد صنفي صنعتي مستقر در مرند در حال حاضر حدود26 واحد از آنها فعال ميباشند در اينجا مجالي براي شمردن يكايك آنها نيست ولي عمدتاً وجود كارگاه هاي متعدد قالي بافي، چرم سازي، برگه سازي زردآلو، كمپوت سازي، آجر سازي و ... كارخانه هاي چينندگان، كائولن سازي، سراميك سازي، جوراب بافي و كارگاه هاي جوشكاري، آهنگري، تراشكاري، خرمنكوب سازي، تانكرسازي و ... رونق خاصي بر بخش صنعت مرند داده اند.
جاذبه های تاریخی و دیدنی مرند
قلعه
اين قلعه در قسمت شرقي شهر مرند واقع شـده و آثار بجاي مانده از آن نشان ميدهد كه اين قلعـه در هزاره چهارم قبل از ميلاد يعني 6000 سال پيش بنا گرديده است و لاديميرمينورسكي اين قلعه را ازنوع قلعه هاي خشتي او را ركويي ميداند كه در حمله سارگون دوم پادشاه آشور تخريب شده است. ويلياطرجكسون امريكائي نيز قلعه مرند راباقيمانده يكي از آتشكدههاي دوره ساساني مي شمارد و مي گويد كه مرند روزگاري در عهد ساسانيان پايتخت شهرستان ( واسپورگان ) بوده است. واژه گول تپه كه به اين قلعه اطلاق مي شود شكل پهلوي و آذري گل فارسي است كه معناي آتش وافگر آتش و شعله آتش دارد و كول در تركي به معني خاكستر و در كردي به معني آتش است.
محراب مسجد جامع
مسجد جامع مرند يك بناي تاريخي و ارزشمند است كه ماجراهاي زيادي در دل خود دارد. در روزگار ساساني آتشكده معروفي بوده كه با سكونت ارامنه در اين منطقه كليسا شده و در قرن سوم هجري قمري با گرويدن مردم به دين اسلام آتشكده و كليسا به مسجد تبديل شده است.
احداث كليسا در شهر مرند با توجه به فرار ترسايان و نسطوريان در قرن پنجم ميلادي از ستم امپراتوري روم شرقي و كشيشان متعصب مسيحي به اين منطقه، باوركردني است
.
بر بالاي محراب بسيار زيباي مسجد سنگنوشتهاي با اين كلمهها قرار دارد: «السلطان الاعظم مالك الرقاب الامم ابوسعيد خلدالله ملكه 731 ه.ق» عرض محراب 75/2 و ارتفاع آن 6 متر است كه با آيات قرآني به خط كوفي و گچبريهاي بديع زينت يافته است. مسجد جامع مرند در مرکز شهر مرند واقع شده است. طبق کتيبهٔ محراب مسجد، اين بنا در سال ۷۳۱ هـ.ق در زمان سلطنت ابوسعيد بهادرخان از محل خيرات مردم مرند و جزيهاى که در آن زمان از غير مسلم مىگرفتند به توليت حسين بن محمود ابن تاج خواجه ساخته شد
.
امروزه کف مسجد به اندازه سه پله از سطح کوچه مجاور پايينتر است و دالانى به طول ۱۲ متر با سه طاق گنبدي، ورودى را به شبستانها مربوط مىسازد. در سمت چپ اين دالان، شبستان جنوبى با گنبدى کم خيز واقع شده که بر فراز آن کتيبهاى از سنگ به چشم مىخورد. چنين به نظر مىرسد که در سال ۷۴۰ هـ.ق در حالى که بيش از ۹ سال از عمر اين مسجد نمىگذشت توسط تاج خواجه مرمت شد و توسعه يافت. محوطه اصلى مسجد با سقفى مشتمل بر شش گنبد، فضاى اصلى مجموعه را تشکيل مىدهد
.
محراب به عرض ۷۵/۲ و ارتفاع ۶ متر در جنوب مسجد واقع شده و مزين به آيات قرآنى به خط کوفى و گچبرىهاى زيبا و بديع است. کتيبه تاريخى محراب در قوس بزرگ بالاى آن ديده مىشود. در فاصله دو ستون تزيينى و گچبرى کنار محراب، نام سازنده محراب به خط رقاع نوشته شده است: عمل عبدالفقير نظام بندگير تبريزي در داخل هلال و در پايين دو کتيبه مزبور، کتيبهٔ گچبرى ديگرى به خط رقاع وجود دارد
.
مسجد جامع مرند در مرکز شهر مرند واقع شده که مطابق کتیبه محراب مسجد، این بنا در سال ۷۳۱ هجری قمری در زمان سلطنت ابوسعید بهادرخان ساخته شدهاست. محراب در قسمت جنوبی مسجد واقع شده و مزین به آیات قرآنی به خط کوفی و گچبریهای بدیع میباشد.
نکته قابل توجه اینکه قبر همسر حضرت نوح در این مسجد واقع است
طاق و قلعه هلاکو
از مرند به طرف جلفا در 27 کيلومتري مرند، بقاياي يک بناي آجري عهد مغول در سمت شمال جاده جلب نظر مي کند. اين بناي تاريخي که نزد اهالي محل به «کاخ هلاکو» معروف است، در دشت بسيار وسيعي به نام «دشت هلاکو» يا «الاکي» واقع است. آنچه از ساختمان مغولي باقي مانده پي هاي سنگي و ديوار هاي قطوري است که مبين محوطه ساختماني سي متر در سي متر مي باشد و بدنه اي از يک طاق مدخل و سر بنا باقي مانده از يک دهم طاق اصلي به علاوه پايه هاي سنگي چهارگوشه و دو برج از ضلع جنوبي که ويران شده است. بدنه طاق به سبک ديگر بناهاي آجري عهد ايلخاني مغول و بر روي پايه سنگي بنا شده است. آن چه فعلا موجود مي باشد در حدود 6 متر ارتفاع دارد. در حاشيه آن اثري از کتيبه کوفي مزين با آجر و کاشي فيروزه اي رنگ ديده مي شود که دور تا دور طاق سر در بنا را پوشانده و اينک مقدار محدود و کمي از کتيبه و تزيينات آن باقي مانده است. قطر بدنه طاق نيم متر در يک متر است و در جبهه خاوري آن قسمتي از بقاياي ديوار ساختمان از آجر هنوز باقي است. درست روبه روي اين بنا در سمت جنوبي جاده بر روي يک تپه صخره اي نسبتا مرتفع، بقاياي ديواره سنگي يک قلعه مخروبه وجود دارد که نزد اهالي محل به قلعه «گبرها» معروف است. علاوه بر اطلاق نام « قلعه گبر ها» اهالي به آن «قلعه هلاکو» نيز مي گويند. قلعه حصاري بسيار محکم و عريض مي باشد که تا 5/3 متر داشته است. تعدادي تکه سفال پارتي نيز در حوالي بنا به دست آمده است. از مشاهده پاره سفال ها مي توان تاريخ احداث قلعه را به ابتداي هزاره اول قبل از ميلاد منسوب نمود
.
قلعه سن سارود
اين قلعه در 26 كيلومتري شمال مرند واقع در روستاي هرزند بر روي تپهاي سنگي و مرتفع قرار دارد. در بخش شرقي قلعه تخته سنگهاي بزرگي وجود دارند كه قدمت آنها معلوم نيست ولي آثار باقيمانده از جمله قسمتهائي از حصارهاي دفاعي قلعه و برجهاي نيم استوانهاي پيش آمدة آن بناي قلعه را در قرون هفتم و هشتم نشان ميدهد. اين قلعه ميتواند يكي از قلعههاي دفاعي منطقه باشد زيرا تقريباً در مرز شرقي ايران و ارمنستان واقع شده است. در جنوب قلعه نيز گورستاني از ادوار اسلامي وجود دارد.
کاروان سرای عباسی یام
اين كاروانسرا كه به جهت واقع شدن در نزديكي مرند به اين نام موسوم گشته است. قطعاً در اصل نام ديگري داشته است كاروانسراي مذكور در 23 كيلومتري مرند و در سر راه جلفا و در دشت الكي واقع شده است تاريخ بناي اين كاروانسرا (به سال 731 هجري قمري و عهد ابوسعيد بهادرخان) نسبت داده شده است فعلاً جز تلي خاك آثاري از آن باقي نمانده است اين كاروانسرا (يكي از باشكوهترين بناهاي زمان خود بوده و شايد هم قلعه يا مقر حكومتي شخص با نفوذي بوده است گروهي به جهت نزديكي نام محل به نام هلاكوه ايلخان مغول ساختمان اين بنا را به هلاكو نسبت مي دهند چرا كه الكي گاهاً هلاكو خوانده مي شود. تا چندين سال پيش سردر كاروانسرا كه طاق روي آن خراب شده بود نمايان بود كه ارتفاع آن به 9 متر مي رسيد. صفحة خارجي آن از نيم ستون زاويه كتيبه اي به عرض 25 سانتي متر شروع مي شده كه به حروف كوفي نوشته شده بود اين حروف از سفال بدون لعاب در زمينة كاشي آبي روشن نوشته شده بود.
یام در زبان تورکی به معنی ایستگاه و مرکز چاپار است.
امامزاده ها و زيارتگاه های مرند
در قسمت غربى شهر و در گورستان کوه امامزاده مرند در ارتفاع ۱۴۰۰ مترى از سطح دريا واقع شده. در جوار اين امامزاده آرامگاه دو تن از علماى فاضل و پرهيزگار که مورد احترام خاص اهالى منطقه بودند به نامهاى عارف ربانى مرحوم آيت الله آقاى ميرزا على اکبر مرندى و مرحوم عالم ربانى حاج سيد جلال آقاى حسينى نيز قرار دارند.
امامزاده ابراهيم
مقبره اين امامزاده نيز در داخل شهر انتهاى خيابان ۷ تير کوى يالدور واقع شده است
در اين باغ سنگ قبرهاى حجارى شده خارائى و مرمرين بسيارى در اشکال مختلف وجود داشت که با انواع خطوط نسخ و نستعليق و ثلث و طرحهاى دل انگيز تزيين يافته بود و ميل هاى خوش تراش سر قبور که عالبا به قرون هشتم و نهم و دهم هجرى تعلق داشتند که متاسفانه در حال حاضر تعداد کمى از آنها بر جاى مانده است.
زندگی نامه ی حضرت آیت الله میرزا علی اکبر مرندی رحمت الله علیه
ولادت
آيت الله ميرزا علي اكبر مرندي در سال 1314 هـ . ق. در خانوادهاي بسيار متدين و متقي، در شهرستان مرند چشم به جهان گشود.
پدرش، ملاعلي مقدس از علماي وارسته و برجستة آذربايجان بود و به صدق و صفا وعلم و تقوا، معروف بود و به خاطر تقدّس زيادي كه در رعايت امور شرعي و حقوق مردم، حتي در مسائل بسيار جزئي داشت، به «مقدس» شهرت يافته بود. مردم با احترام و تجليل به اين بزرگوار مينگريستند و براي رفع مشكلات مادي و معنوي خود، به ايشان مراجعه ميكردند و از او رهنمود ميطلبيدند. وي حدود سال 1320 هـ . ق. رحلت كرد؛ ولي از خود يادگاري بس ارزنده به جا گذاشت كه مورد نظر پروردگار قرار گرفت. اين يادگار كسي جز حضرت آيت الله آقا ميرزا علي اكبر مرندي نبود.
تحصيلات
آقا ميرزا علي اكبر مرندي آموزشهاي اوليه را در محضر پدرش سپري كرد، امّا ديري نپاييد كه از نعمت وجود ايشان محروم شد. او 6 ساله بود كه خبر غرق شدن پدرش در خزينة حمام، قلبش را جريحهدار ساخت.
او پس از رحلت پدر، دروس مرسوم آن عصر را نزد آقا شيخ محمد حسين رفيعيان و حاج شيخ باقر مجتهدي مرندي، به بهترين وجه آموخت و براي ادامة تحصيلات و طي مراحل عالي حوزوي، به حوزة علمية تبريز عزيمت كرد و با جدّيت و پشتكار تمام و علاقة وصف ناپذير، به كسب علم پرداخت و محضر علماي نامي آن عصر را درك كرد؛ از جمله آيت الله العظمي حاج ميرزا ابوالحسن انگجي (متوفا: 1317 هـ . ق) كه آيت الله مرندي عمدة تحصيلاتشان در تبريز محضر ايشان بود.