• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

وصف حالت رو با شعر بگو

South Boy

متخصص بخش فوتبال
حــــال امروز مــــــن



یعــــــنـــــــی



یک قــــــدم از



افســــــردگــــــی آن طرف



تــــــر

 

shakira

متخصص بخش پزشکی
همه مرا باخنده های بلند می شناسند ...

بیچاره بالشم با گریه های بی صدا ...

:گل:
 

پانته آ

متخصص بخش
آن همه خاطرات خوب

فقط یادش بخیر؟؟؟؟؟؟؟

و باز شعر



سلام اي چشم باراني پناهم مي دهي امشب ؟

ناگهان چه زود دیر می شود
 

mobin.H

کاربر ويژه
اینجا همه خوبند خیالت راحت!
من مانده ام و چهار تا هم صحبت!
این گوشه نشسته ایم و دلتنگ تو ایم…
من، عشق، خدا، عقربه های ساعت!
 

پانته آ

متخصص بخش
عاقبت یکروز ما هم زین جهان پرمیکشیم​
باده رفتن ز دنیا را همه سر میکشیم​
بر کن و صد پاره کن این جامه کبر وریا​
وقت رفتن ما همه یک جامه در بر میکشیم​
 

mobin.H

کاربر ويژه
مرا باور کن ...
همانطور که هستم... رنگ خودم !
و مرا آنگونه بخواه که ترسیم شده ام ...ساده ساده !
این دل کوچکم می شکند وقتی ...
از باورهای غلط جامه می بافی و به زور بر تنم می کنی !
آهسته فرو می ریزم ...
با صدایی بلند ...!
 

majnooneleyli

کاربر ويژه
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]می دانی؟

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]یک وقت هایی باید
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
رویِ یک تکه کاغذ بنویسی
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]

تعطیل است


و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
...[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif] ... باید به خودت استراحت بدهی

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
دراز بکشی

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
دست هایت را زیر سرت بگذاری
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]

به آسمان خیره شوی


و بی خیال سوت بزنی


در دلت بخندی به تمام افکاری که


پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند


آن وقت با خودت بگویی:

[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]
بگذار منتظر بمانند.


 

majnooneleyli

کاربر ويژه
منم که تا تو نخوابی نمی‌برد خوابم
تو درد عشق ندانی، بخواب آسوده
ز ریشه کندن این دل تبر نمی‌خواهد
به یک اشاره می‌افتد درخت فرسوده
 

majnooneleyli

کاربر ويژه
شب و روزم گذشت به هزار آرزو
نه رسیدم به خویش، نه رسیدم به او
نه سلامم سلام، نه قیامم قیام
نه نمازم نماز، نه وضویم وضو

دل اگر نشکند به چه ارزد نماز
نه بریز اشک چشم، نه ببر آبرو

نه به جانم شرر، نه به حالم نظر
نه یکی حسب‌حال، نه یکی گفت‌وگو

نه به خود آمدم، نه ز خود می‌روم
نه شدم سربلند، نه شدم سرفرو

همه جا زمزمه است، همه جا همهمه است
همه جا «لاشریک... »، همه جا «وحده... »

نبرد غیر اشک، دل ما را به راه
نکند غیر آه، دل ما را رفو

نشوی تا حزین هله با مِی نشین
هله سر کن غزل، هله تر کن گلو

به سر آمد اجل، نسرودم غزل
همه‌اش هوی و های، همه‌اش های و هو

هله امشب ببر به حبیبم خبر
که غمش مال من، که دلم مال او

هله از جانِ جان، چه نوشتی؟ بخوان !
هله گوش گران! چه شنیدی؟ بگو !

بِبَریدم به دوش، به کوی می‌فروش
که شرابم شراب، که سبویم سبو

 

parastu

متخصص بخش گالری عکس
از زندگی از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دل خسته سوی خانه تن خسته می کشم


آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام
بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود


از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام
تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید
از حال من مپرس که بسیار خسته ام
 

mobin.H

کاربر ويژه
وقتی کسی نیست که حرمت اشکهای نیمه شبم را حفظ کند
وقتی تمام عالم را قفس میبینم
بی اختیار از کنار تمام آن هایی که دوستشان دارم میگذرم
من در این دلواپسی ها تنها نشسته ام
میخواهم با تو سخن بگویم
میخواهم باز چهره ات را با همان لبخند کودکانه ببینم
میخواهم هر چه انتهایش به تو و اسم تو ختم میشود
شعر هایم ناتمام ماندند...اسیر دلتنگی شدم
و خواب مرا به رویای با تو بودن میرساند
کاش خیابانهای شلوغ سهم ما نبود
اما...غصه ای نخواهم خورد
اشک هایم را برای تو ذخیره خواهم کرد
حرفهای ناتمامم را به روی دیوار قلبم حک خواهم نمود
و با دیدنت همه را تکمیل خواهم کرد
پاییز از راه میرسد و ما دوباره به بودن و رسیدن
به انتهای جاده ی سرنوشت می اندیشیم............
 

نفس91

کاربر ويژه
:سکوت:وقتی کسی حس میکند تنهای تنهاست
فرقی ندارد زوج باشد فرد باشد
این قصه هم پایان تلخی با خودش داشت
بگذار تا ایندفعه لیلا مرد باشد
 

پانته آ

متخصص بخش
سکوتم را نکن باور . . .
من آن آرامش سنگین پیش از قهر طوفانم . . .
من آن خرمن ، من آن انبار باروتم که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر . . .
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
مثل همیشه چشمانم تو را با دیگری دیدند و من طبق معمول بستمشان و گفتم:
اشتباه میکنید؛
او فقط با من قدم میزند...

 

нαѕту

کاربر ويژه
آتش از اندوه هجران بهتر است

بی قرارم کردی و گفتی صبوری بهتر است

من نمی دانم کجا خواندم ، که یادم داده است ؟

یار وقتی در کنارت نیست ، کوری بهتر است ...

 

Seat

کاربر ويژه
نمیدانم چه میخواهم بگویم
زبانم در دهان باز بسته است

در تنگ قفس باز است وافسوس
که بال مرغ آوازم شکسته است
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
گریه نمی کنم،

چیزی رفته توی چشمم؛

به گمانم یک خاطره است ...

:گل:​
 
بالا