محمد جان خودتی ؟
اگر خودتی ...
دمت گرم .
به قول علیرضا غاز تو حلقت ! :خنده2:
ایمیل و ای دی و پیام خصوصی و عمومی و نامه و اعلامیه جهانی نموند که برات نفرستیم ، بلکه یکیش جواب بده ! بابا یه ردی نشونی چیزی بذار از خودت لااقل . حالا چایی هم میخواد .
خوش آمدی:گل:
زندگی آنقدر ابدی نیست که هر روز بتوان مهربان بودن را به تاخیر انداخت،
شاید فرصت ها هرگز تکرار نشوند،
و شاید فرصت تقدیم یک نگاه مهربان،
یا یک کلام زندگی بخش،
و یا یک لبخند روح بخش،...
به پدر،
به مادر،
به یک دوست،
به یک همراه،
و به هر کسی که به مسیر زندگی ما زیبایی آشنایی بخشیده است،
هرگز تکرار نشود...
آنچنانکه من دریافتم و با عمق وجودم درک کردم...
زمان درگذر است، مهربانی را زودتر دریابیم...
صدا ، صدا ، تنها صدا
صدای خواهش شفاف آب به جاری شدن
صدای ریزش نور ستاره بر جدار مادگی خاک
صدای انعقاد نطفه ی معنی
و بسط ذهن مشترک عشق صدا ، صدا ، صدا ، تنها صداست که میماند
در سرزمین قد کوتاهان معیارهای سنجش همیشه بر مدار صفر سفر کردهاند چرا توقف کنم؟ من از عناصر چهارگانه اطاعت میکنم و کار تدوین نظامنامه قلبم کار حکومت محلی کوران نیست
مرا به زوزه ی دراز توحش
درعضو ****** حیوان چکار
مرا به حرکت حقیر کرم در خلاء گوشتی چکار مرا تبار خونی گل ها به زیستن متعهد کرده است تبار خونی گل ها ، میدانید ؟
امروز از اون روزهايي بود كه خيلي به آقا هوشنگ حسوديم شد...
شايد بگيد چه دختر بدي... ولي خب اين حس رو داشتم...
در حقيقت به خاطر اينكه تو مرحله از زندگي هست كه همه چي رو تجربه كرده...
و ميدونه چطور بقيه راه زندگي رو طي كنه...
من از تجربه كردن متنفرم...
به قول يكي از دل نوشته هام:
" من مثل اون ماهي قرمز در تنگم...
كه در اين تنگ بلوري زندگي ...
سرگيجه دردناكي گرفتم..."
عزیز من وقتی به این نتیجه رسیده ای که : امروز از اون روزهايي بود كه خيلي به آقا هوشنگ حسوديم شد...
شايد بگيد چه دختر بدي... ولي خب اين حس رو داشتم...
در حقيقت به خاطر اينكه تو مرحله از زندگي هست كه همه چي رو تجربه كرده...
و ميدونه چطور بقيه راه زندگي رو طي كنه...
مطمئن باش بالاترین تجربه را برای زندگی کردن پیدا کرده ای.هر روز موفقتر از روز قبل باشی.