• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

گفتگوی آزاد

0mid

متخصص بخش ورزشی
:عصبانی: :تنبیه:
مثلا دهنت باز بشه میخوای چیکاری کنی؟؟؟؟ :اخطار:
تو فقط میتونی از من تعریف و تمجید کنی :بله: :نیش:
 

mahdis

متخصص بخش سرگرمی و طنز
سلام....

خوبین دوستای خوووووووبم؟؟؟؟؟؟

دلممممممم خیلی واستون تنگ شده...واسه همتون...:سوت:

چند روزه حالم خوب نیس..اومدم اینجا باشما باشم یکم حالم بهتر شه سرحال شم...اما اومدم پیامو دیدم واقعا ضدحال خوردم..پدر بزرگوار فائزه عزیزززز.......واقعا متاسفم شدم و ناراحت:ناراحت:

امروز تولد برادرزادمه...باید امروز تولد یک سالگیشو جشن میگرفتیم و......اما نیس!!!!!!:ناراحت::گریه:
 

maksemos

متخصص بخش خودرو
2 تا دیوونه رو می برن جهنم بعد 6 ماه میان بیرون. بهشون میگن اونجا چه جور بود؟ میگه به سختی آتش رو خاموش کردیم! :نیش:
 

maksemos

متخصص بخش خودرو
یارو میره دکتر میگه شبها خواب می بینم با خرها فوتبال بازی میکنم. دکتر میگه این قرصهارو بخور. یارو میگه میشه از فرداشب بخورم؟ دکتر می پرسه چرا؟ میگه آخه امشب فیناله.
 

maksemos

متخصص بخش خودرو
دخترا مثل ماهی قرمز هستند. بدست آوردن آنها اسان و نگهداشتن آنها مشکل است.
:تعجب:
 

maksemos

متخصص بخش خودرو
غضنفر مونده بود واسه روز عاشورا پشت ماشینش چی بنویسه
اخر سر مینویس...
یزید از تو انتظار نداشتم !
:سوت:
 

maksemos

متخصص بخش خودرو
یک روز دختری کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مى‌کرد نگاه مى‌کرد.

ناگهان متوجه چند تار موى سفید در بین موهاى مادرش شد.

از مادرش پرسید: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفیده؟

مادرش گفت: هر وقت تو یک کار بد مى‌کنى و باعث ناراحتى من مى‌شوی، یکى از موهایم سفید مى‌شود.

دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهمیدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفید شده!
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
این رو ببینید فقط خودم هستم بایکی دیگه :نیش:

 

maksemos

متخصص بخش خودرو
دوستان مثل اينكه صندلي داغ رو بستن:ناراحت:

پس من همين جا :شاد:اقدام به فروش راي خودم ميكنم....

كي ميخواد راي منو... :نیش:
 

0mid

متخصص بخش ورزشی
این رو ببینید فقط خودم هستم بایکی دیگه :نیش:


احمد 2تایی چیکار میکردین اون وقت شب؟؟؟؟ :فکر: :نیش:
خجالت نمیکشی تو انجمنم از این کارا میکنی؟؟؟ :تنبیه: :نیش:


دوستان مثل اينكه صندلي داغ رو بستن:ناراحت:

پس من همين جا :شاد:اقدام به فروش راي خودم ميكنم....

كي ميخواد راي منو... :نیش:

خدایا از یک تیلیاردیوم قدرتت استفاده کن این بشر رو شفا بده گناه داره :نیش: :غش2: الهی آمین :نیش:
 

maksemos

متخصص بخش خودرو
اسکناس 100 یوروئی

درست هنگامي است که همه در يک بدهکاري بسر مي برند و هر کدام برمنباي اعتبارشان زندگي را گذران مي کنند.

ناگهان، يک مرد بسيار ثروتمندي وارد شهر مي شود.

او وارد تنها هتلي که در اين ساحل است مي شود، اسکناس 100 يوروئي را روي پيشخوان هتل ميگذارد
و براي بازديد اتاق هتل و انتخاب آن به طبقه بالا مي رود.

صاحب هتل اسکناس 100 يوروئي را برميدارد و در اين فاصله مي رود و بدهي خودش را به قصاب مي پردازد.

قصاب اسکناس 100 يوروئي را برميدارد و با عجله به مزرعه پرورش خوک مي رود و بدهي خود را به او مي پردازد.

مزرعه دار، اسکناس 100 يوروئي را با شتاب براي پرداخت بدهي اش به تامين کننده خوراک دام و سوخت ميدهد.

تامين کننده سوخت و خوراک دام براي پرداخت بدهي خود اسکناس 100 يوروئي را با شتاب به داروغه شهر که به او بدهکار بود ميبرد.

داروغه اسکناس را با شتاب به هتل مي آورد زيرا او به صاحب هتل بدهکار بود چون هنگاميکه دوست خودش



را يکشب به هتل آورد اتاق را به اعتبار کرايه کرده بود تا بعدا پولش را بپردازد.

حالا هتل دار اسکناس را روي پيشخوان گذاشته است.

در اين هنگام توريست ثروتمند پس از بازديد اتاق هاي هتل برميگردد و اسکناس 100 يوروئي خود را برميدارد



و مي گويد از اتاق ها خوشش نيامد و شهر را ترک مي کند.

در اين پروسه هيچکس صاحب پول نشده است.
ولي بهر حال همه شهروندان در اين هنگامه بدهي بهم ندارند همه بدهي هايشان را پرداخته اند و با
يک انتظار خوشبينانه اي به آينده نگاه مي کنند.

خوب است بدانيد، که دولت انگلستان ازآغاز تا کنون در طول دوره موجوديتش، به اين نحو معامله مي کند!!!!
 

baroon

متخصص بخش ادبیات


سلام به همه ی گلا :گل: شبتون بخیر و آرامش
عرض شود مریم عزیزمون(معاون مهربان) که جاش خیلی خیلی خالیه و دلتنگشیم ابراز دلتنگی کرد و خواست یه سلام ویژه خدمت همگی گلا برسونم.
کامپیوترش دچار مشکلاتی شده و در تعمیرگاه بستریه. همگی دعا کنیم مریض برگرده:خنده2: و مریم نازنیمون هر چه زودتر حضور پیدا کنه:نیش2:
:دوست:
 
بالا