.•: با تو تا کــنـج دنـج دل :•.

[فائزه حسین زاده]

سکوت شب چه زیباست

در سکوت تو با خدا نجوا میکنم

در دلم غوغایی برپاست

سکوت تو بغض مرا هر شب می شکند و


اشک هایم را بر گونه هایم جاری میکند .

 

[Miss zahra]

تو بخواه

پاسخ چلچله ها را توبگو...

قصه ابر هوا راتو بخوان

تو بمان با من، تنها توبمان

در دل ساغر هستی تو بجوش

من همین یک نفس از جرعه جانم باقیست

آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش...

 

[دختر مهتاب]

صدا زدن تو ... کار من ... نیست !
مرا ... ساده ... صدا بزن ...
مدتهاست ... منتظرم...
ولی ... نمیفهمی و دیر ...میشود !
من از نیامدنت ...خسته ام
و کم کم ... باور کرده ام ... که تو ...
باران ... نیستی ...
سرزده نمیباری و خوشحالم نمیکنی!
شکل گلها هم نیستی ... بهار نمیایی ...
معجزه نمیکنی ...

 

[taha moien]

عاشقت هستم ولی بارانی ام

اندکی مبهم. ولی طوفانی ام

می نشینم پشت باران:

پشت قطره

از آن فاصله رویا می شوم

روی اشک دخترک

قطره ای عاشق. برابر می شوم

با خیال فوج این دریاچه ها

با گذز.ابری شدن

می نشینم بر پر دریا ها

عاشقانه بر دل آواره ها

تاُمل می کنم

شاید اینجا من کسی هم نیستم

عاشقی ها خیل خیل

من تکم در بر این دیوانگی

حس من دریایی است

ابر و باد و قطره و بارانی است!

قاصدک هم می گریزد.

شهامت در نظر

بی بال و پر

عشق: عاشق

اندکی هم مثل من!
​

 

[دختر مهتاب]

دیشب دوباره
گویا خودم را خواب دیدم:
در آسمان پر می‌کشیدم
و لا‌به‌لای ابرها پرواز می‌کردم
و صبح چون از جا پریدم
در رختخوابم
یک مشت پر دیدم
یک مشت پر، گرم و پراکنده
پایین بالش
در رختخواب من نفس می‌زد

آن‌گاه با خمیازه‌ای ناباورانه
بر شانه‌های خسته‌ام دستی کشیدم
بر شانه‌هایم
انگار جای خالی چیزی...
چیزی شبیه بال
احساس می‌کردم!

 

[سوگل]

باتوتاکنج دنج دل

خوب است که صدایم رانمیشنوی/خوب است که حزن صدایم پنهان است/ای کاش تیرگی کلامم نیز محسوس نبودتاخاطری رابیازارد و..

 

[Miss zahra]

راز آن چشم سیه گوشه ی چشمی دگرم کن

بی خودتر از اینم کن و از خود به درم کن

یک جرعه چشاندی به من از عشقت و مستم

یک جرعه ی دیگر بچشان مست ترم کن...
​

 

[Miss zahra]

​

 

[دختر مهتاب]

سبو بشکست و

دل بشکست و

جام باده هم بشکست

خدایا در سرای ما چه بشکن بشکن است امشب

رفیقان خمره بشکستند و

ما هم توبه بشکستیم

تو هم اهل دلی بشکن

که بشکن بشکن است امشب....

 

[taha moien]

هنوز میرم یه وقتایی تو اون کوچه که باریکه

تو نیستی ولی می بینم تو رو با اینکه تاریکه

یه مرده توی اون کوچه خیالت و بغل کرده

نمیدونه کسی که رفت محالـه دیگه برگرده

منم تنها کنار تو ، کنارم جای خالیته

کنارت پر شده انگار حواست به کناریته


​

 

[taha moien]

 

[Miss zahra]

امروز اگر بدانم که توبا منی
میمیرم امشب و به فردا نمیرسم...

 

[taha moien]

سلام

دیده ام و بسیار شنیده ام :

هرچه از دل برآید"لاجرم بر دل نشیند

وفا:واژه ای هست آشنا

که در صندوقچه ی اجدادمان دارد خاک میخورد..

وسینه به سینه به ما ارث نرسید..

اندوه من از بی وفایی های قرن آهن و دود است..

اگر دمی در دلت اندوه سیاه و صقیلی ناچار از هر چاره ات کرد با من به صحبت بنشین..

برایت سنگ صبورم با من سخن بگو از هرآنچه تورامی آزارد..

من بسیارجفا دیده ام وبسیار خطا دیدم و نامم به تصاحب رفت..

تما م دست نوشته ها آه سینه ای است که آزرده شده..

کلامی به تصاحب نگرفته ام ونوشته ام از ناگفته ها..

گلچین اشعار از بهترین های برترین هابرای شما برترین برترین هاست..

تنهایی سخت استخوانم را میفشارد اماغریب وار میپرستمش..

با من به صحبت بنشین..

یاریم کن..یاریت میکنم
​

 

[shakira]

غریبانه،

در سکوت سهمگین،

نامت را بر حاشیه ی قلبم حک کردم،

تا با هر ضربانش،

بگویم دوستت دارم ...

هیچوقت،

تو و محبتهایت را،

از یاد نمی برم ...

:گل:

 

[پسرخاله]

مـــن براي " تنهــا نبـودن " ،
آدمهـاي زيادي دور و بـرم دارم
آن چيزي که ندارم
کــسـي براي " بـا هـم بـودن " اســـت . . .

 

[shakira]

وقتی ...

کسی تو را،

عاشقانـــــــه دوست دارد،

شیوه ی بیــان اســم تـو،

در صدای او متفاوت است ...

و تــــو،

می دانی که نامت،

در لبهـای او ایمن است ...

:گل:

 

[shakira]

آرزوی من مـــاندن اوست ...

امـــا ...

خدایــا!

اگر آرزوی او،

رفتن من است،

آرزوی او را برآورده کن ...

من جز آرزوی او،

آرزویی ندارم ...

:گل:

 

[shakira]

هرکس را که دوست داشتم،

از کنارم رفت ...

دیگر دوستت ندارم ...

:گل:
​

 

[shakira]

مرا با خیالت تنها نگذار ...

اصلا به تو نرفته،

مهربان نیست،

آزارم می دهد ...

دلم تنها خودت را می خواهد ...

​

 

[shakira]

اگر بخواهی دور می ایستم،

هم چون

آخرین چراغ خیابان ...

اما روشن برای تو ...

:گل:
​