جاوا اسکریپت غیر فعال است برای تجربه بهتر، قبل از ادامه، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It  may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an 
alternative browser .
			
				
					
					
						
							
✯ ستـاره چیـن بـرکـه هـای شب ✯ 
						
						
					
					
				
				
					
				
			
			 
		
		
			
			
			
			
			
				
				
	
	
	
		
	
	
	
	
	
	
		
	
	
	
	
	
		
	
	
	
	
	
	
	
		
	
	
	
	
		
			
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				انتهای هر سفـر پیـداست وقتی برگـی باشـی در بـاد .. !!	
		
	
	
	
		
		
		
			
		
		
	
	
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				انـدوهِ پشت پنجـره گلدانِ در گلـو .. حتا اتـاق بـا نـی و سنتـور گریــه کـرد ..	
		
	
	
	
		
		
		
		
	
	
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				تاریــخ عشـق سرشـار از شـادی و انـدوه است لبـریـز بـــاران است ؛ گــاهی تـازه ، گــاهی تلــخ . . .	
		
	
	
	
		
		
		
		
	
	
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				、 بــرای پلکــ هایـم قصـهای تعـریـفـ کـن امشبــ 、 کـه خوابــم بهتـریـن خـواب جهـان بـاشـد . . .	
		
	 
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				مطمــئن باش همیشـه یکــی هسـت که عـاشق لبخــند تو باشــــد ...
	
	
	
		
		
		
		
	
	
	
		
	
	
	
		
		
		
		
	
	
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				خـیـالِ رفـتن نـدارن ؛ ایـن غـصـّـه هـاء لعنتی	
		
	
	
	
		
		
		
		
	
	
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				هــوای دلمون که بـارونیـــه!کـــاش هــوای شهـرمونـم بـارونـی بـود...!	
		
	 
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				چـه اهـمـیـت دارد ، گـاه مـی رویـد قـارچ هـای غـربـت ..	
		
	
	
	
		
		
		
		
	
	
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				همیشه بال زدن به پرواز نمیرسد ! گاهی بال بال میزنی از درد . . . و دیگران ذوق میکنند که به حس پرواز رسیده ایی ! هه . . .	
		
	
	
	
		
		
		
		
	
	
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				ايــن فنجــان قهــوه هــم تمــام مــي شــود و از ايــن کــافــه هــم  خــواهيــم رفــت! 
	
	
	
		
		
		
		
	
	
 
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				بــادبــادک بــر بــاد رفتــه و مــن، دختــرکــی کــه زیــر سپیــدار  ایستــاده! 
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				بــه هیــچ پــرنــده ای آشنــایــی نــده کــه درخــت شــدن، مصیبتــی نــو مــیشــود ایــن زخــم کهنــه را . . .	 
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				از هــم جــدا شــدنــد و درخــت کهنســال محلــه، خشــک شــد! 
	
	
	
		
		
		
		
	
	
 
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				بـا تو خـواهـم بود هـر کـجا که باشـی و ذهنـت را سـرشـار از امیـد خواهـم کـرد . و دیگـر هیـچ گـاه غم هـا به سـراغت نـخواهنـد آمـد حتـی اگـر الان ... بعـد از ظهـر  دلگیــرِ جمعـه باشـد !  
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				 	آدم هــا بـرای هــم سنگ تمــام مـی گذارنــد،    	همین حالا تا زنده هستم به من هدیه کن! 
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				دلم می خواهد 
نامت  را صدا کنم ! 
 
 یک طور دیگر! 
 
 جوری که 
هیچ کس  صدایت نکرده باشد ! 
 
 یک طور که 
هیچ کس  را صدا نکرده باشم ! 
 
 دلم می خواهد 
نامت  را صدا کنم ! 
 
 یک طور که 
دلت  قرص شود که 
من هستم  , 
 
 یک طور که دلم قرص شود که با بودن 
من  ، تو هم 
هستی  …!
 
 
 
 
 
	
	
	
		
		
		
		
	
	
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				میخواهمتـــــــــــــــــ  ـــ…   دوری…   دستم  به  دستانـــــــت  میرسد  چشمانم  به  نگاهتــــــــــــــــــ  ... 
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				فلاسفه درباره ي عشق خيلي حرف ها زدند...  رفتي و گفتي: همينه كه هست...!  
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				میتــرســم…
کسـی بــوی ِ تنـت را بگیــرد نغمــه ِ دلـت را بشنــود و تو خــو بگیــری به مـــآنـدنـش!!! 
 
			
				
			
		 
		
		
	 
								
								
									
	
								
								
									
	
								
							
							 
							
								
	
							
						 
					
					 
				
			 
		
	 
	
	
					
					
				
					
					
						
	
	
	
	
		
				
					
				
				
					
					
						
							
								
	
							
							
							
								
									
	
	
	
								
								
									
	
		
		
			
				
			
			
				باز هم دلتنگی...