• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.
ف
امتیاز کسب شده
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه
    تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد.
    عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری ♥
    پیشاپیش یلدایتان مبارکباد
    یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت . یلدا پیشاپیش مبارک

    ساده هستم

    ساده می بینم

    ساده می پندارم زندگی را

    نمیدانستم جرم می دانند سادگی را

    سادگی جرم است و من مجرم ترین مجرم شهرم

    ساده می مانم…

    ساده میمیرم…

    اما…

    ترک نمی گویم پاکی این سادگی را …
    سلام ابجی جونم خوبی خوشی سلامتی:گل:
    فرشته های نازت خوبن:گل:
    گفتم بیام یه سلامی به ابجی خودم بدم:دوست:
    درود بربر بانوی فرهیخته انجمن:احترام:
    بامداد شما بخیر:احترام:
    عاقبت بخیر و سعادتمند باشید:احترام:
    صبح امروز کسی گفت به من
    تو چقدر تنهایی!
    گفتمش در پاسخ:
    تو چقدر نادانی
    تن من گر تنهاست
    دل من با دلهاست
    دوستانی دارم که دعایم گویند
    و دعاشان گویم
    یادشان در دل من
    قلبشان منزل من...
    سلام دوست عزیز
    ممنون که تاپیکم رو مرور کردید
    مرسی که وقت گذاشتید
    سلامت و پایدار باشید:گل:
    فائزه جانم سلام
    حسنا خوبه شکر خدای مهربون
    عزیزم یقین دارم پدرت خوشحال نیست از اینکه شما روز تولدش تنها کنج خونه نشستی!
    لبخندت و به عنوان هدیه روز تولد پدرت به ایشون هدیه بده :گل:
    پدر که باشي، سردت مي شود و کت بر شانه ي پسر مي اندازي. چهره ات خشن مي شود و دلت دريايي. آرام نمي گيري تا تکه ناني نياوري.

    پدر که باشي، مي خواهي ولي نمي شود. نمي شود که نمي شود. در بلندايي از شهرت، مشتِ نشدن ها به زمين مي کوبي.

    پدر که باشي عصا مي خواهي ولي نمي گويي. هرروز، خم تر از ديروز، جلوي آينه تمرين محکم ايستادن مي کني.

    پدر که باشي حساس مي شوي، به هر نگاه پر حسرت پسر به دنيا، خيره به دست ها...ي هميشه خالي ات. تمام وجود خود را محکوم آرزوهايش مي کني.

    پدر که باشي در کتابي جايي نداري و هيچ چيز زير پايت نيست. بي منت از اين غريبگي هايت مي گذري تا پدر باشي. پشت خنده هايت فقط سکوت مي کني.

    پدرکه باشي به جرم پدر بودنت، حکم هميشه دويدن برايت ميبُرند. بي اعتراض به حکم فقط مي دوي. بي رسيدن ها مي دوي و در تنهايي ات نفسي تازه مي کني.

    پدر که باشي پير نمي شوي. ولي يک روز بي خبر تمام مي شوي. تمام مي شوي و پشتم را خالي مي کني.

    با تمام شدنت بايد حس آرامش را بعد از عمري تجربه کني ... ولی

    پدر که باشي در بهشتي که زير پاي تو نبود، باز هم دلهره هايت را مرور مي کني...!
    مست آمدو دستی به دل ما زدو رفت...
    در این خانه ندانم به چه سودا زد ورفت...
    خواست تنهایی مارا به رخ ما بکشد!
    تنه ای بر در این خانه ی تنها زدو رفت...
    امروز پانزده آذر تولد باباست .
    دوسال پیش با عاشورا مقارن شده بود ..
    بابا تو بیمارستان ومن درکنارش ...
    وامروز من تو خونه تنها وغمگین وبه یادش وبابا
    در جوار رحمت حق آرمیده ....
    یادت به خیر بابا ی مهربون وبی وفا ....
    یک نفر هست که از پنجره‌ها
    نرم و آهسته مرا می‌خواند
    گرمی لهجه بارانی او
    تا ابد توی دلم می‌ماند
    یک نفر هست که در پرده شب
    طرح لبخند سپیدش پیداست‌
    مثل لحظات خوش کودکی‌ام‌
    پر ز عطر نفس شب‌بوهاست‌
    یک نفر هست که چون چلچله‌ها
    روز و شب شیفته پرواز است
    توی چشمش چمنی از احساس
    توی دستش سبد آواز است
    یک نفر هست که یادش هر روز
    چون گلی توی دلم می‌روید
    آسمان، باد، کبوتر، باران‌
    قصه‌اش را به زمین می‌گوید
    یک نفر هست که از راه دراز
    باز پیوسته مرا می‌خواند!
    شیشه های شکسته تعویض،

    پل های شکسته تعمیر،

    و آدمهای شکسته،

    فراموش می شوند ...

    :گل:
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
بالا