• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

امروزت رو چطوري سپري كردي ؟

rahnama

پدر ایران انجمن
امروز قرار شد بریم شمال.صبح که نگاه کردم بالابر شیشه سمت رانند ه خراب شده بود.رفتم درستش کنم 3 ساعتی طول کشید.برگشتم دیدم کسی خانه نیست و رفتند خرید.نهار هم نداریم. سریع برنج ر ردیف کردم و مرغ و بادمجان سیاه و سیب زمینی (الان رفتم دم کنی برنج را گذاشتم. )خلاصه مشغول آشپزی (الان دارم بادمجان را سرخ میکنم. برم ببینم نسوخته الان بر میگردم.).خوب برگشتم. میخوام حالا که مسافرت جور نشد غافلگیرشان کنم. احتمالا فردا عازم مسافرت خواهیم شد.به هرحال برم غذام نسوزه.
در جوانی و این چند سال زیاد زحمت کشیدم دیگه سن من سن مسافرت است و با خانواده.این هم امروز من. سوخت ....فعلا..
 

rahnama

پدر ایران انجمن
تا ساعت 16 حالم خیلی خوب بود. ساعت 16 یک دفعه چشمهایم سیاهی رفت و سرم گیج رفت. سریع چشمانم را بستم و لباس پوشیدم با خانمم رفتم دکتر. دکتر آزمایش نوشت و گفت حتما جواب را امروز بیار .آزمایش دادم قرار شد ساعت 19/30 جواب را آزمایشگاه بدهد و به دکتر نشان دهم. البته دو روز قبل هم در شمال همین مشکل را پیدا کردم ولی زیاد سخت نگرفتم.هر چه حکمت خدا باشد:گل:
 

rahnama

پدر ایران انجمن
امروز تنها هستم . همسرم رفت تهران برای دیدن فرزندانمان . داود ظهر آمد من را نهار دعوت کرد و جای شما خالی بعد برگشتم منزل.راستی صبح تست ورزش داشتم به خاطر مریضی . دکتر گفت فلانی شما از من سالمتر هستی . من هم به فامیلها که نگرانم بودند شروع کردم به زنگ زدن. به هر حال عکس نمایشگاه را نگاه کردم . چه زیباست این دنیا . چنین خاطراتی فراموش کردنش سخت است.
امروز روز خوبی بود.







 

alik

متخصص بخش
امروز تا اینجاش خیلی تووووپ بوده خیلی خوش گذشته با دوستان رفته بودیم بیرون :نیش:
 

alirezakarimi

New member
امروز من گه سر کلاس دانشگاهم بودم یکی نیست با من فارسی حرف بزنه منم دارم دق میکنم خسته ام و کلافه یکشنبه تعطیل با همه دانشجوها میریم تفریح
 

amininho

متخصص بخش کامپیوتر
امروز سرحالم.
صبح يه امتحان در حد تيم ملي دادم.
7 تا امتحانم مونده.:دل شکسته:
 

احساسّ

کاربر ويژه
سلام سلام سلام تحية الاسلام ..

به به دوستان منم ..:دوست:

شما خوبييييد ؟؟

من نكران بودم ..

خيلي دوستتون دارم

دلم برايتتان تنك شده ..:بغل:

ببين من خواهم بركشت ,, شايد بعد يك ماه ...

شايد هم در ايران ميايم شايد ..

خوب بايد لبميخنديييد باشى .. اين قانون غدير خانوم .. :غش2:

من فارسى خوب حرف ميزنم ؟؟
يا مثل حرف بيفهم ميكوم هههههههه:نیش:

خوب بر اميد ملاقات تون ..

 

rahnama

پدر ایران انجمن
امروز یاد این جمله افتادم که تمام روز استراحت کردم که شب خوب بخوابم:نیش:.از خستگی بیشتر امروز را خواب بودم و شب هم حتما فقط به خواب فکر میکنم. جالبه ما مسافرت میریم که بر گردیم شارژ شویم ولی من مسافرت رفتم که برگردم استراحت کنم.:غش2:
 

rahnama

پدر ایران انجمن
از کیش که برگشتیم . هواپیما به آسمان تهران نزدیک شد ولی ننشست. یک ربعی دور آسمان تهران چرخید. ترسیدیم ( جان چقدر شیرین است. قدر آنرا بدانیم)گفتم خانم من دیگه سوار هواپیما نمی شوم. چند بار چنین تصمیمی گرفته ام ولی باز فراموش میکنم.
 

mahdis

متخصص بخش سرگرمی و طنز
:دعا::ناراحت::ناراحت:.......صبح تا حالا به شدت پهلوووووووو درد دارم......تا دوساعت پیش که رنگم عین گچ بود..

ساعت تقریبا 8 از کلاس اومدم خونه...نمیتونستم درست راه برم...حالم اساسی بد بود..:ترس:سر گیجه هم داشتم..توی راه چند نفر از کنارم رد میشدن انگاری مواظبم بودن نیفتم:ترس:بعدشم مامانم حالمو دید گفت باید بریم دکتر .شاید آپاندیس باشه:ترس: خلاصه من مقاومت کردم تا الان..بهش گفتم خوب شدم..ولی هنوزم حالم خیلی بده:ناراحت:
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
منم امروزصبح ساعت 8 پاشدم از خواب که پسرعمم اومد خونمون که بهش فیزیک یاد دادم بعد ساعت 9:45 دقیقه باهم رفتیم سر جلسه امتحان ، امتحان رو خوب دادم بعد اومدم خونه ؛

بعدش نشستم پای کامپیوتر تا ساعت 2:30 بعد ظهر که پا پسر عمم چت تصویری میکردم

بعدش ساعت 3 با پسرعمم رفتم علی کله (سد علی کله) شنا کردیم ، و اومدم خونه



نکته: اون پسرعمم که درس خوندم باهاش و رفتم علی کله ماله دزفوله
اما اون یکی که چت کردم ماله شهرک اندیشه تهرانه
 

rahnama

پدر ایران انجمن
کار ما شروع شده. کار لوله گذاری فاضلاب ها ی شهری است. صیح زود رفتم . خیلی خسته بودم. البته چند روزیه کار شروع شده است.وقتی برمیگردم فقط میخوام بخوابم. وقتی میرم به این صورت خسته میشم و اگر هم نرم در منزل کسل میشم.فعلا باید با این خستگی بسازم. برمیگردم حالی برای زدن شکلک های محبوبم ندارم.ولی امشب میخوام شکلک ها را بزنم و شب بخیر بگم:گل:
:غش2::غش2::غش2:
:شاد::شاد::شاد:
 

alirezakarimi

New member
امروز و امشب خیلی بدن من از این روزا متنفرم خسته کنندس درسا و کارا سخت رو به جلو میرن موندم توی کار خدا
 

alik

متخصص بخش
ادبیـــــــــــــــــات فارســـــــــــــی خوندم بعدشم رفتم امتحان دادم حالا هم که تو سایت هستم
 

rahnama

پدر ایران انجمن
از سر کار برگشتم . خانمم خندید و گفت : چرا اینقدر سیاه شده ای. داود با صدای بلند از حیاط داد زد مامان بابا رو نگاه کن انگار رو آتیش کبابش کردند و زد زیر خنده. او هم وارد اطاق شد. خانمم لبخندی به او هم زد و گفت تو که بیشتر کباب شدی.گفتم خوب این بار کارمان در بیابان است و هوا گرم. همگی خندیدیم .به محض برگشت کامپیوتر روشن شد.و رسیدم خدمت شما.
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
من امروز صبح ساعت 6 از خواب بیدار شدم بعد حالم اصلا خوب نبود مسموم شدم صبحانه و ناهار هم نخوردم
 

mahdis

متخصص بخش سرگرمی و طنز
خووووووب بود امروز......همچنان مشغول شیر خوردنم:غش2: فقط نمیدونم چرا صبح تا حالا سرگیجه دارم و چشام تار میبینه:دعا:
 
بالا