• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

(( تقـویــم و روزشـمـار تاریـخ ایــــران ! ))

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روزگار 29 ارديبهشت
36 قمری: وقوع جنگ جَمَل

ali.jpg

فرهنگ و تاریخ > تاریخ جهان - طَلحه و زبیر که در بهدست آوردن سهمی از حکومت ناکام مانده بودند، بیعت خود را شکستند و به سوی مکه رهسپار شدند و مردم را به خونخواهی عثمان، علیه امامعلی(ع) فرا خواندند.
از آن طرف، چون امام از ماجرا آگاه شد، تجهیز قوا کرد و درصدد دفع فتنه ناکثین برآمد. از آنجا که پیروان طلحه و زبیر شهر بصره را تصرف کرده و علیه امام شوریدند، سپاه حضرت نیز در مقابل آنان قرار گرفت. امیرالمؤمنین قبل از آغاز جنگ به میان هر دو صف لشکر آمد و به نصیحت آنان پرداخت. امام(ع) چون دید که صلح امکان‏پذیر نیست، با آنان اتمام حجت کرد و از آن پس، آتش جنگ در 15جمادیالثانی سال 36 قمری شعله‏ور شد. سرانجام با کشته شدن طلحه و زبیر و 16هزار نفر از ناکثین و شهادت بیش از یکهزار یاور حضرت علی(ع)، این جنگ با پیروزی امام پایان پذیرفت. این جنگ بهدلیل سوار بودن عایشه بر شتر، به جَمَل شهرت یافت .
1374 قمری: رحلت علامه شوشتری
آیت الله علامه حاج شیخ محمد تقی شوشتری به سال ۱۳۲۰ هجری قمری تولد یافت و در سن 7سالگی در مکتب، قرآن و خواندن و نوشتن را فراگرفت. بعد از فوت مادرش نزد سیدحسیننوری و سید مهدیآلطیب و اصغرحکیم که از شاگردان پدرش بودند مشغول تحصیل شد و البته بیشتر کتابها را بدون استاد مطالعه میکرد. بعد از سال ۱۳۵۴ قمری بهدلیل قانون کشف حجاب، همراه سیدباقرحکیم از شوشتر هجرت و اقدام به تالیف کتاب قاموسالرجال کرد و موفق به کسب اجازه از شیخآقابزرگتهرانی شد. او به سال ۱۳۶۰قمری به شوشتر مراجعت کرد و سرانجام در 29اردیبهشت سال ۱۳۷۴قمری در مولد خود دار فانی را وداع گفت. برخی آثار دیگر ایشان عبارتند از : النجعه فیشرحلمعه، قضاءأمیرالمؤمنین علیبنأبیطالب(ع ) ، بهجالصباغه فیشرحنهجالبلاغه، ۱۴جلد، الأربعون حدیثاً ، البدائع و تفسیر قرآن.
1291 شمسی: هلاکت یپرمخان
یپرم داویدیان گانتاکتسی، معروف به یپرمخان ارمنی در روستای بارسوم، از توابع گنجه ارمنستان، به دنیا آمد. در آغاز جوانی به قصد نبرد با عثمانی ها در حال گذر از مرز روسیه دستگیر و به اردوگاههای کاراجباری در سیبری تبعیدش کردند. او
به گونهای شگفتانگیز از اردوگاه مرگبارش گریخت و پس از گذراندن راهی دراز به ایران آمد . در 1280 شمسی به تبریز و سپس گیلان رفت و همراه سپاهیان محمدولیخان تنکابنی، سپهدار اعظم، برای فتح تهران حرکت کرد. یپرمخان پس از فتح تهران به ریاست شهربانی رسید و در این منصب و به نام آزادی‏خواهی، جنایت‏های متعددی را مرتکب شد. یپرم از جمله عوامل مؤثر در محاکمه و شهادت آیت‏الله شیخفضلاللهنوری بود و در این راه تلاش زیادی کرد. او همچنین مخالفان خود را به زندان انداخته یا اعدام می‏کرد. سرانجام در 29 اردیبهشت سال 1291 میلادی در جریان نبرد با سالارالدوله، به هلاکت رسید .
شکست نهايي امويان از ابو مسلم خراساني

abumoslem.jpg


تصويري از ابومسلم
19 مه سال 749 و دو سال پس از آغاز بپاخيزي ابومسلم خراساني بر ضد امويان، ارتش مروان آخرين خليفه اموي شرق (دمشق) در جنگ منطقه زاب از او شكست خورد و شيرازه حكومت امويان (كه مورد تنفر شيعيان هستند) در خاورميانه از هم گسيخت و عباسيان با كمك ابومسلم بر جاي آنان نشستند و دارالخلافه را از دمشق به بغداد منتقل كردند. از آن پس، حكومت امويان تا مدتي منحصر به اندلس (اسپانيا) و گوشه دوردست آفريقاي شمال غربي بود.


زادروز دكتر محمد مصدق ناسيوناليست بنام ايران زمين

0519mosaddegh90.jpg


مصدق

بيست و نهم ارديبهشت زادروز دكتر محمد مصدق ناسيوناليست بنام ايرانى، بانى ملى شدن نفت ايران و رهبر وطن در سال هاى ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ است كه به سال ۱۲۵۸خورشيدى (1879 ميلادي) در تهران به دنيا آمد و در ۱۴ اسفند ۱۳۴۵(مارس 1967) فوت شد.
دولت مصدق با براندازي ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ ساقط و خود او پس از سه سال زندان تا پايان عمر به حالت تبعيد در روستاى احمدآباد ساوجبلاغ (نزديك كرج) تحت نظر بسر برد. دكتر مصدق تبعيد خود در احمد آباد را غير قانوني اعلام كرده بود زيرا حكم قضايي بر تبعيد او وجود نداشت.
دكتر مصدق پيش از نخست وزيري چند دوره نمايندگى تهران در مجلس را بر عهده داشت. وي براي نخستين بار از شهر اصفهان به نمايندگي مجلس انتخاب شده بود. مصدق قبلا هم پست وزارت و سمت استاندار داشت. او در دانشگاه تهران حقوق نيز تدريس مي كرد.
۲۹ ارديبهشت سال ۱۳۵۸ (سه ماه و چند روز پس از انقلاب و در دوران دولت موقت مهدي بازرگان)، ايرانيان صدمين زادروز او را با شكوهى بى سابقه برگزار كردند. دكتر مصدق به آزادى، دموكراسى و استقلال ملى اعتقاد ويژه داشت و عمر خود را وقف مبارزه براى تحقق آنها كرده بود.
علاقه مندی ایرانیان به مصدق همچنان چشمگیر است. براي مثال؛ تیراژ روزنامه همشهری که شهرداری تهران آن را با تحمل هزینه ای سنگین و بکارگیری روزنامه نگاران قدیمی در آذرماه 1371 (دسامبر 1992) تاسیس کرده است در امرداد 1372 (29 امردادماه) با انتشار عکسی از مصدق در صفحه ششم این روزنامه از مرز 120 هزار نسخه گذشت و این روند افزایش ادامه یافت، حال آنکه طبق تجربه جهانی، توجه به نشریات دولتی ـ به دليل واکنش منفي مخاطبان که ژورناليسم را قوه چهارم دمکراسي و جدا از قواي سه گانه دولت مي دانند ـ چندان زیاد نبوده است. روزنامه دولتی ایران که سال 1373 کار انتشار خودرا آغاز کرده است با اطلاع از این تجربه روزنامه همشهری عکسی از مصدق و نوه اش را در صفحه اول خود چاپ کرد که در آن روز پنج بار تجدید چاپ شد و توجه مخاطبان به آن تا سالها کاهش نیافت. این روزنامه نیز با بکارگیری روزنامه نگاران قدیمی (اخراجی های پس از انقلاب که سالها خانه نشین بودند) راه اندازی شده بود. کتابفروشي هاي تهران تا سالها بعد از انقلاب عکسي از مصدق را در ويترين خود قرار مي دادند تا جلب مشتري کنند.
از نظر دكتر مصدق، آزادى بيان [كه مطالب نشريات حرفه اي هم مشمول آن مى شوند و نبايد دولتي باشند و از دولت كمك مالي دريافت دارند]، آزادى اجتماعات، آزادى تاسيس حزب، سنديکا، اتحاديه و انجمن و هرگونه تشكل، انتشار نشريه، آزادى تعيين محل سكونت و داشتن آزادى و امنيت در آن، آزادى تحصيل و كسب علم و معرفت و آزادى انتخاب شغل (پيشه مشروع و قانوني)، روش زندگانى فردى (روش شرافتمندانه) از حقوق اساسى بشر هستند كه لاينفك از انسان بايد باشند.
دكتر مصدق بارها گفته بود كه آزادى ها به هم ارتباط دارند و اگر آزادى در يك مورد سلب شود، موارد ديگر هم متزلزل و از ميان خواهند رفت و يا دست كم كمرنگ خواهند شد.

اعلاميه دولت آمريكا در خودداري از معامله نفت با ايران

19 ماه مه سال 1951 دولت وقت آمريكا تحت فشار شديد انگلستان اعلام كرد كه شركتهاي نفتي آمريكا در شرايط موجود كه اختلاف ايران و انگلستان بر سر نفت ادامه دارد مايل به مشاركت در فعاليتهاي نفتي ايران ازجمله بستن قرارداد خريد نيستند و درصدد آن برنخواهند آمد. اين اعلاميه غير منتظره كه در پي ديدار يك هيات انگليسي از واشنگتن صادر شده بود دولت وقت ايران را متوجه فروش نفت خود به كشورهاي كوچكتر نظير ايتاليا ساخت كه عملي هم نشد. دولت انگلستان كه عامل بزرگي در بازارهاي بين المللي نفت بوده است اخطار كرده بود كه نمي گذارد نفت ايران صادر شود.

برخورد تاريخي دکتر ملکي در کنفرانس ژنو با انگلستان بر سر بحرين

maleki.jpg


دکتر ملکي
19 مه 1953تيتر بزرگ روزنامه ها در سراسر جهان مربوط به اعتراض شديد دكتر محمدعلي ملكي وزير بهداري وقت ايران و پرخاش او به نماينده انگلستان در كنفرانس جهاني بهداشت در ژنو بود كه به برخورد لفظي طرفين انجاميده بود. صداي اعتراض فريادگونه دكتر ملكي هنگامي بلند شد و نطق نماينده انگلستان را در جلسه كنفرانس قطع كرد كه نماينده انگلستان از بحرين به عنوان جزيره تحت الحمايه آن كشور كه از لحاظ مناطق بهداشتي جهان بايد در عداد نواحي شرق مديترانه قرار گيرد نام مي برد. دكتر ملكي ضمن قطع اظهارات نماينده انگلستان گفت كه بحرين يك گوشه از خاك ايران است و اين ايران است كه در مجامع بين المللي بايد از طرف بحرين سخن بگويد نه انگلستان استثمارگر كه آن قطعه از خاك ميهن ما را اشغال نظامي كرده است و در اين كنفرانس او (دكتر ملكي) بايد پيشنهاد دهد كه بحرين در چه ناحيه بهداشتي جهان قرار گيرد، نه نماينده دولت اشغالگر. بحرين در منطقه اي قرار بايد بگيرد كه كشور مادر، ايران ، قرار گرفته است. چون برخورد لفظي طرفين شديد و طولاني بود جلسه كنفرانس به عنوان تنفس تعطيل شد و دكتر ملكي بقيه حرفهاي خود را در خارج از جلسه به خبرنگاران كه وي را احاطه كرده بودند زد و گفت كه جهان «روشن شده» امروز (نيم قرن پيش) نبايد از متجاوز حمايت كند و تنها، حرف زورگويان سلطه گر را بشنود. انگلستان قدرت دريايي داشت و جزاير ما از جمله بحرين را تصرف كرد و .... اعتراض بي سابقه و متن اظهارات دكتر ملكي در جلد دوم تاريخ مبارزات ملل عينا درج شده است. دكتر ملكي به خاطر همين اقدام، دربازگشت به تهران مورد استقبال باشكوه و دلگرم كننده مردم قرار گرفت كه يك قدرداني بزرگ از شجاعت او بود
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روز گار 30 اردیبهشت
شهر«وه آنتیوخ خسرو» به جای آنتیوک (انطاکیه)

بیستم ماه می 526 میلادی یک زمین لرزه بسیار سخت شهر باستانی انطاکیه (انتیوک Antioch ـ در ترکیه امروز) واقع در کنار خلیج اسکندرون و رودخانه اورونتس Orontes را ویران و سیصدهزار تن از نفوس شهر را کشت. خسروانوشیروان ـ شاه ساسانی ایران که در سال 540 منطقه معروف به «چهار شهر» را از دست ژوستینیان امپراتور روم درآورد در کنار شهر آنتیوک، شهری به نام «وه آنتیوخ خسرو» ساخت و باقیمانده نفوس آنتیوک را به آنجا منتقل کرد زیراکه که نوسازی آنتیوک [که رومیان در آن زمینه کوتاهی کرده بودند] هزینه سنگین داشت و دهها سال طول می کشید.
آنتیوک و نواحی اطراف آن پس از نابودی امپراتوری آشور، به قلمرو ایران اضافه شده بود و تا نوامبر سال 333 پیش ازمیلاد ساتراپی پنجم ایران بود. در این سال اسکندر مقدونی در ایسوس واقع در همان ناحیه ارتش ایران را شکست داد و همه منطقه را متصرف شد که به نام او اسکندرون خوانده شده است. در همان منطقه، سلوکوس یکم جانشین اسکندر چهار شهر بزرگ که اینک در ترکیه و سوریه واقع اند ازجمله سلوکیه، لاذقیه و آفامیا را ساخت. سلوکیه در مجاورت انطاکیه قرارداشت. پیش از تعرّض اسکندر، ایرانیان انتیوک را «مِروئهMeroe » می نامیدند و همه منطقه را ایونی، که واژه یونان از ایونی گرفته شده است. اشکانیان پس از بیرون راندن سلوکی ها باردیگر قلمرو ایران را به اسکندرون رسانیدند و ساسانیان برسر آن دائما با امپراتوری روم در جنگ و جدال بودند که جنگ سال 540 در همان چارچوب بود.

ناخرسندی شاه ایران از حذف شعار آریانیسم در اسپانیا(؟!)

هرمز چهارم شاه ایران از دودمان ساسانیان [پسر خسروانوشیروان] در ماه می سال 587 میلادی پس از اطلاع از تصمیم پادشاه ویزیگُت Visigoth [ژرمن نژاد اسپانیا) مبنی بر کنار گذاردن شعار نژادی «آریانیسم»، از این کار ابراز ناخرسندی کرد و نظر خودرا در پیامی برای «رکارد Reccared» پادشاه تازه اسپانیا فرستاد. «رکارد ـ 1» که در 27 سالگی برجای پدر نشسته بود در ژانویه 587 خواست شورای روحانیون کاتولیک اسپانیارا که پیشنهادکرده بود پادشاه از اِعمال برتری نژاد آرین که دودمان ویزیگُت های حاکم بر اسپانیا (هیسپانیا شامل همه شبه جزیره ایبریا ازجمله گالیسیا Galacia + جنوب شرقی فرانسه امروز و در آن زمان معروف به سِپتیمانیا Septimania) از آن نژاد بودند دست بردارد و رضای اکثریت اسپانیایی هارا با برافراشتن پرچم کاتولیسیسم [که برتری نژادی را تایید نمی کند] تامین کند. گُتیک (آرین) در لغت به معنای مردم خوب، نجیب زاده، عالی نسب و ... است که هیتلر در قرن 20 دوباره آن را شعار قرارداد. گُت ها که ایرانیان آنان را از قدیم آلمان [آلمانی ـ نام یکی از قبایل ژرمن] می نامند پس از مهاجرت تدریجی از منطقه فرارود (تاجیکستان امروز) به اروپا، در این قاره به دو دسته تقسیم و به برانداختن حکومت های محلی دست زدند و در سال 410 میلادی با تصرف شهر رُم و ویران ساختن آن به سلطه رومیان براروپای مرکزی و غربی پایان دادند.
مورّخان غرب در تفسیر اقدام هرمز چهارم نوشته اند؛ هرمز در آن سالها در دو سوی قلمرو خود سرگرم نبرد بود ـ در شرق با تُرکان و در غرب با رومیان (حکومت قسطنطنیه). در شرق، تُرکان حتی به شهر کرمان رسیده بودند که احساسات نژادی هرمز تحریک شده بود. بعلاوه، دولت قسطنطنیه رسما اقدام «رکارد» را تایید کرده بود که با این عمل برخشم هرمز افزوده بود. بنابراین، واکنش هرمز چهارم سیاسی بود نه درحقيقت نژادی.
سال بعد (سال 588 میلادی) ارتش ایران به فرماندهی ژنرال بهرام مهران (چوبین) تُرکان را شکست کامل داد، خاقان آنان را در منطقه بلخ کشت و از قلمرو ایران بیرون افکند. بخشی از این تُرکان در دوران حکومت خلفای اموی و عباسی به منطقه فرارود بازگشتند و ....

درباره مسئله جمعيت تهران

قبلا نوشتيم که طبق اعلاميه رسمي وزارت كشوركه ارديبهشت ۱۳۱۸ انتشار يافت، جمعيت شهر تهران بر پايه سرشماري اوايل همان ماه، ۵۳۱ هزار تن بود. مقايسه اين آمار با آخرين سرشماري دهه 1370 نشان مي دهد كه در اين فاصله جمعيت تهران بيش از 15برابر شده بود. تهران در دامنه كوه و روي كمربند زمين لرزه قرار گرفته است. در دهه 1340 طرح محدوده تهران به اجراء گذارده شده بود كه در جريان انقلاب و پس از آن ناديده گرفته شد.
پيش از شهريور 1320 و اشغال نظامي ايران، مهاجرت از روستاها و شهرهاي كوچك به شهرها بزرگ، طبق ضوابطي محدود شده بود.

جنگ نطق و مصاحبه ميان ايران و انگلستان

در چنين روزهايي در ماه مي سال1951 (1330 خورشيدي) جنگ نطق و مصاحبه ميان ايران و انگلستان به اوج خود رسيده بود، درست مشابه وضعيتي كه از آغاز سال 2006 ميان ايران و آمريكا وجود داشته است. مقامات دولت انگلستان اقدام دولت ايران در ملي كردن صنعت نفت خودرا خلاف موازين بين المللي اعلام مي كردند. در برابر آنان، دكترمصدق [رئيس دولت وقت] ضمن تفسير عبارت حقوقي «حاكميت ملي» تأكيد مي كرد كه عمل ايران در اين چارچوب بوده و از اختيارات دولت ايران است كه مكلّف است خواست ملت ـ ملتي كه آن را برگزيده به اجرا درآورد و از تحريم و محاصره اقتصادي هم باك ندارد زيرا ملت آماده تحمل آن است.
اين جنگ سرد كه از بهار سال 1330 آغاز شده بود تا زمان براندازي 28 امرداد 1332 ادامه داشت.
معارضه تازه ظاهرا بر سر پژوهش هاي اتمي ايران است. دولت آمريکا و چند دولت ديگر عضو «ناتو» مي گويند که هدف ايران نهايتا توليد اسلحه اتمي است و دولت ايران ضمن رد اين تصور، مي گويد که هدفش از اين پژوهش ها مسالمت آميز و دستيابي به انرژي هسته اي است و اين کار حق يک ملت است، ولي طرف ديگر وانمود مي کند که به تهران اعتماد ندارد و ....
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روزگار 31 ارديبهشت 1390
سالروز شاه شدن «پوراندخت»، به روايت رويدادنگاران کليساي قسطنطنيه
1228purandokht.jpg
تصوير پوراندخت بر سکه اش (موزه سن پترزبورگ - روسيه)

رويدادنگاران كليسايي قسطنطنيه 21 مه سال 630 ميلادي را روزي نوشته اند که درجريان زوال حكومت ساسانيان، پوراندخت دختر خسرو پرويز، شاه ايران شد. حال آنکه ساير مورخان نوشته اند که پوراندخت در سال 630 و چند هفته پس از قتل سپهبد شهربراز بر تخت شاهي ايران تکيه زده بود. شهربراز نهم ژوئن سال 630 ميلادي در تيسفون به قتل رسيده بود. دوران سلطنت پوراندخت بيش از 16 ماه طول نكشيد.
azarmidokht2.jpg
تصويري از آذرميدخت

پس از بركناري خسرو پرويز، ظرف چند سال ده پادشاه بر ايران حكومت كردند كه ششمين آنان، آذرميدخت دختر ديگر خسرو پرويز بود. با قتل يزدگرد سوم دهمين شاه اين دوران بحراني، حكومت دودمان ساساني و همچنين عمر امپراتوري ايران باستان که در معرض حملات نظامي اعراب مسلمان قرار گرفته بود به پايان رسيد. بحراني كه به پايان امپراتوري ايران در سده هفتم ميلادي انجاميد، نتيجه نابخردي هاي خسرو پرويز بود كه ژنرالها، سياستمداران و مردان فكر ايران را كشت، فراري داد و يا رنجانيد و خانه نشين ساخت و دست به يك رشته جنگها و كشورگشايي هاي غير ضروري و بي حاصل زد، و با اين كار ارتش را فرسوده و خزانه را تهي كرد و با اشتباهات داخلي باعث زورگويي هرچه بيشتر ارباب به كشاورز شد و فاصله طبقاتي افزايش يافت و بر نارضايي هاي مردم افزود.
پوراندخت كه بانويي لايق و با تدبير بود، با اين كه ديگر خيلي دير شده بود سياست خارجي و داخلي تازه اي در پيش گرفته بود تا امپراتوري ايران را نجات دهد. وي در دسامبر سال 631 ميلادي با دولت روم شرقي قرارداد صلح امضاء كرد تا فرصت يابد دست به اصلاحات داخلي بزند. پوراندخت مي دانست كه ايرانيان از جامعه طبقاتي كه به آنان تحميل شده بود شديدا ناراضي هستند، قضات از عدالت و انصاف دور شده اند و سران ايالات براي خود اختيارات تازه اي خلق كرده و حتي سكه ضرب كرده اند. براي حل اين مسائل بود كه پوراندخت با روم (بيزانس) قرارداد صلح امضاء كرد و دستور رعايت عدالت، بخشودن ماليات عقب افتاده، لغو برتري هاي طبقاتي و اختيارات اضافي فرمانداران را داده و سكه ملي واحد ضرب كرده بود. پوراندخت حمله اعراب مسلمان از عربستان را به قلمرو ايران پيش بيني كرده و به فرماندهان ارتش اندرز داده بود كه اختلافات خود و جنگ قدرت را كنار بگذارند و آماده مقابله باشند. مسلمانان تا آن زمان بر سراسر جزيرة العرب مسلط شده بودند. با وجود تصميمات اصلاحي متعدد، حكومت پوراندخت هم، مانند ساير جانشينان خسرو پرويز دولتي مستعجل بود و اختلافات داخلي و نزاع بر سر قدرت در تيسفون ادامه يافت و ....


سالگرد درگذشت روزبهان فسايي

برخي از كرونيكلهاي رويدادهاي جهان، فوت ابو محمد روزبهان فسايي را پس از تطبيق تقويم ها، 21 ماه مه سال 1209 ميلادي ذكر كرده اند. اين عارف و انديشمند ايراني درشيراز درگذشت. تاليف مهم او «لطائف البيان» عنوان دارد.

پيشنهاد تقسيم ايران از سوي داماد چرچيل، و اين بار در عصر سازمان ملل!

0521duncan.jpg
D. E. Duncan - Sandys 21 ماه مه 1952 (ارديبهشت 1331و 14 ماه پس از ملي شدن نفت ايران) دانكن سندز (ساندز) سياستمدار، دولتمرد انگليسي و داماد وينستون چرچيل نخست وزير وقت پيشنهاد كرد كه آسانترين راه حل مسئله اي به نام «ايران» كه به وجود آمده است اين است كه ايران بارديگر ميان دولتهاي لندن و مسكو قسمت شود!. وي كه در پارلمان انگلستان سخن مي گفت، اضافه كرده بود: «محاصره اقتصادي ايران موثر واقع نخواهد شد. مروري بر تاريخ ايران نشان مي دهد كه چگونه ايرانيان ياد گرفته اند كه در جريان سختي ها خود را با هر وضعيت روز تطبيق و بدون خم آوردن به ابرو به زندگاني عادي ادامه دهند. آنان بدون صادرات و واردات هم مي توانند دوام يابند؛ به همان گونه كه در يك سال اخير (سال 1951) زندگاني عادي خود را ادامه دادند و به گزارش روزنامه نگاراني كه از ايران ديدار كرده اند سرزنده و مبارزطلب هم شده اند. بنابراين، به زانو در آمدن دولت ايران از راه محاصره اقتصادي و انزواي سياسي، تصوري بيهوده است. تبليغ رسانه اي بر ضد دولت ايران (دولت مصدق)، با هدف تغيير تفكر مردم نسبت به آن نيز سودي ندارد، زيرا كه اولا اين تبليغات به گوش عوام الناس ايران كه شيفته سخنان دكتر مصدق شده است نمي رسد و ثانيا، طبقه متوسط ايران كه تبليغات ما را مي شنود و يا مي خواند ذاتا متمايل به ناسيوناليسم ايراني است و سخني جز به سود وطن به گوشش فرو نمي رود.».
سندز افزوده بود: «مشاهده درهم شكسته شدن ناسيوناليسم ايراني؛ آرزوي مشترك ما (غرب) و شوروي است و آسانترين راه وصول به آن، مذاكره با مسكو براي تقسيم مجدد ايران، ميان ما دو دولت به دو منطقه نفوذ است، تقريبا با همان فرمول 1907(قرارداد سن پترز بورگ) و يا هر شكلي ديگر».
وي تاكيد كرده بود كه اگر به ناسيوناليسم ايراني فرصت ادامه حيات داده شود، فردا از يك سوي در صدد احياء ايرانزمين بر خواهد آمد و به استناد اطلس جغرافياي تاريخي ادعاي ارضي نسبت به چندين كشور خواهد كرد و از سوي ديگر به حمايت شيعيان در كشورهاي عربي برخواهد خاست كه براي غرب و شوروي، هردو، درد سري بزرگ و پايان ناپذير خواهد بود.
دانكن سندز گفته بود كه بايد از فرصت جنگ كره (گرفتاري آمريكا و چين - آمريكا در آن زمان رقابت با انگلستان بر سر نفوذ در خاور ميانه را آغاز كرده بود) براي رسيدن به آن هدف استفاده كنيم و ....
دانكن سندز (سنديز - ساندز) شوهر ديانا دختر چرچيل سالها نماينده پارلمان و وزير وزارتخانه هايي از جمله دفاع، مستعمرات، ساپلاي (تداركات) و خانه سازي بود. وي بود كه اعلام كرد عصر هواپيماهاي شكاري و بمب افكن به پايان رسيده و بايد روي موشك سازي تمركز كرد و چون «قدرت» از اين پس ناشي از تسليحات اتمي است، بايد پا به پاي آمريكا و شوروي بمب اتمي ساخت كه دست كم سلاحي بازدارنده است و هر دو انديشه خود را به اجراء گذارد.
دانكن در عين حال از حاميان اصلي تشكيل اتحاديه اي از اروپاييان غير اسلاو (روسيه، لهستان، يوگوسلاوي و ...) بود تا قدرتي در برابر مسكو و واشنگتن باشد و به علاوه ممالك اروپايي وارد جنگ ديگري با خود نشوند.
برخي مطبوعات وقت تهران بعدا به اين پيشنهاد داماد چرچيل اعتراض و از آن انتقاد كردند و نوشتند كه محافظه كاران انگلستان هنوز در رؤياهاي قرون 18 و 19 هستند و تحولات تازه جهان را درك نكرده اند. روزنامه هاي آمريكا نيز تفسيرهاي انتقاد آميز بر پيشنهاد «سندز» منتشر ساختند كه همين سر و صدا، توجه مورخان را جلب كرد و متن اظهارات داماد چرچيل را در تاريخ ضبط كرده اند. اين مورخان اظهار نظر كرده اند كه اين پيشنهاد مآلا فشار ديگري به دولت واشنگتن بود تا تسليم خواست لندن مبني بر براندازي دولت دكتر مصدق شود.

روزگار 31 ارديبهشت 1390
1361شمسی: شهادت نخستین فرمانده تیپ 21 امام رضا(ع)

15-3_44382_.jpg

فرهنگ و تاریخ > تاریخ جهان - ساواک بارها برای دستگیری محمدمهدی خادمالشریعه نقشه کشید اما او هر بار با زیرکی از چنگ آنها میگریخت.
با پیروزی انقلاب، عضو سپاه شد و مسئولیت دفتر فرماندهی سپاه خراسان را برعهده گرفت. پس از آن، دوره فشرده خلبانی را در تهران طی کرد و راهی جبهههای جنوب شد. در آنجا نیروهای خراسانی را در تیپ 21 امام رضا(ع) سازماندهی کرد و خود بهعنوان نخستین فرمانده، مسئولیت این تیپ را بهعهده گرفت. بهمن1360 حماسه ماندگار تاریخ دفاع مقدس در تنگه چزابه رقم خورد. رزمندگان تیپ 21 امام رضا(ع) در نبردی نابرابر تمام پاتکهای دشمن را دفع و شجاعانه از مناطق فتح شده پاسداری کردند. سرانجام محمدمهدی خادم الشریعه در عملیات بیتالمقدس در تاریخ سیویکم اردیبهشت ماه سال 1361 به یاران کربلاییاش پیوست. پیکر مطهرش را در حرم باصفای امام رضا(ع) به خاک سپردند.
1368شمسی: بستری شدن حضرت امام خمینی(ره )
با آشکار شدن علائم خونریزی در دستگاه گوارش امام خمینی(ره)، بیماری ایشان که به تازگی عود کرده بود، حادتر شد. فعالیتهای شبانه‏روزی تیم پزشکی ویژه برای برگرداندن سلامتی به ایشان آغاز شد و معظم له در 31 اردیبهشت سال 1368 جهت انجام عمل جراحی، به بیمارستان قلب بقیه الله در جماران انتقال یافتند. پس از انجام عمل جراحی روی دستگاه گوارش ایشان، مردم خداجوی ایران اسلامی مجالس دعا و نیایش را در مساجد سراسر کشور برای شفای ایشان برگزارکردند .

 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روزگار 1خرداد 1390

روزی که ازمیر یک بندر ایران در دریای اژه بود


کوروش بزرگ در لشکرکشی سال 545 پیش از میلاد به عمر دولت لیدی (آناتولیای غربی) پایان داد و و به این ترتیب تمامی آناتولیا (ترکیه امروز) به تصرف ایران درآمد. شهر بندری ازمیر که ساکنانش یونانی زبان بودند در ماه می این سال وارد قلمرو ایران شد. همه این سرزمین تا سال 333 پیش از میلاد بخشی از قلمرو ایران را تشکیل می داد و توسط ساتراپ های ایرانی اداره می شد. اسکندر مقدونی پس از دو پیروزی نظامی بر ایران در گرانیکوس و ایسوس، این مناطق را متصرف شد. این مناطق پس از انهدام سلوکی ها (جانشینان اسکندر) دوباره به دست ایرانیان افتاد. رومیان بعدا با تصرف یونان با ایران همسایه شدند و ازمیر و مناطق ساحلی آناتولیا تا پایان عصر ساسانیان به مدت بیش از هشت قرن میان روم و ایران دست به دست می شدند و صحنه نبردهای نظامی و مبارزات سیاسی دو ابرقدرت وقت بودند.
یونانیان ازمیر را که اینک 2 میلیون و ششصدهزار جمعیت دارد (با حومه اش چهار میلیون) «سمورینا»، رومیان «سمیرینا» و سایر اروپاییان به اقتباس از رومیان «اسمیرنا» می نامیدند که عثمانی ها «ازمیر» تلفظ کردند ولی جهان غرب آن را تا 28 مارس 1930 همچنان «اسمیرنا» می نوشت که در این روز پستخانه جمهوری ترکیه از اروپاییان و آمریکاییان خواست که باید «ازمیر» نوشته شود تا پاکتها و بسته های واصله توزیع شوند. «ازمیر» دومین بندر بزرگ جمهوری ترکیه است.

نبرد ري (تهران) ؛ آغاز جنگهاي تمام عيار براي احياء استقلال ايران

harun.jpg

هارون الرشيد

دهه سوم ماه مه در سال ۸۱۳ ميلادي نيرويي مركب از ۳۰ هزار داوطلب ايراني كه از خراسان به حركت آمده بود تا مأمون را كه از جانب مادر، ايراني بود خليفه عباسي كند و به اين ترتيب، ايران به استقلال خود نزديك شود، در حاشيه شهر ري (تهران امروز) سپاه امين به فرماندهي علي بن عيسي بن ماهان را درهم شكست و به همدان فراري داد.
اين داوطلبان ايراني كه مجال نشان دادن شايستگي، دلاوري و ميهن دوستي يافته بودند در جنگ ۱۲ ژوئن ۸۱۳ ميلادي در همدان نيز ارتش ۹۰ هزار نفري عرب را تار و مار كردند كه ضمن آن علي بن عيسي كشته شد.
داوطلبان ايراني سربازان فراري امين را تا بغداد دنبال كردند و ۲۵ سپتامبر سال ۸۱۳، پايتخت عباسيان را تصرف و امين را كه در حال فرار بود دستگير كردند و سر او را براي مأمون به خراسان فرستادند و به اين ترتيب مأمون خليفه شد، اما به وعده هايي كه داده بود عمل نكرد. انگيزه واقعي اين داوطلبان كسب استقلال وطن بود ـ نه نشانيدن مامون برجاي امين.
سوم نوروز آن سال هارون الرشيد در توس (خراسان) درگذشته بود، ولي برخلاف انتظار ايرانيان در بغداد زبيده همسر عرب هارون پسر خود امين را جانشين پدر كرده و نوه اش را وليعهد او قرارداده بود. اين اقدام بهانه مناسبي به دست سران خراسان داد كه به هواخواهي مأمون برخيزند؛ تا نهايتاً بتوانند كسب استقلال كنند.
امور اداري و مالي خلفاي عباسي كه باحمايت ايرانيان بسال 749 ميلادي به قدرت رسيده بودند از همان آغاز كار هم در دست بزرگان ايران بود كه در تصميم گيري هاي سياسي نيز نقش تعيين كننده داشتند.
بزرگان ايران در گوشه و كنار كشور به ويژه در خراسان از قبل، درانتظار فرصتي بودند تا استقلال و حاكميت وطن را احياء كنند كه شكست مروان اموي در كنار رود زاب از ابومسلم و روي كار آمدن عباسيان راه رسيدن به چنين فرصتي را براي آنان هموار ساخته بود و اين فرصت، با خليفه شدن مامون به دست آمد.
فرمانده ارشد سپاهيان داوطلب ايراني در جنگ با نيروهاي امين كه ژنرال طاهر ذواليمينين(طبق بعضي اسناد، زاده ايران ولي عرب تبار) بود پس از بر كرسي خلافت نشانيدن مامون، و در بازگشت از فتح بغداد، در نيشابور اعلام استقلال كرد كه همان شب به دست عوامل خليفه بغداد به قتل رسيد، اما وطندوستان ديگري از سيستان، ديلمان، مرو و... بپاخاستند و استقلال وطن تدريجاً تأمين شد. بايد دانست كه عباسيان ابومسلم را كه به دست او به خلافت رسيده بودند بسال 754 ميلادي با طرح توطئه كشته بودند.


ورود نخستين چاپخانه مدل گوتنبرگ به ايران

تاريخ ورود نخستين چاپخانه به ايران را 22 می سال 1640 ميلادي (370 سال پيش، یکم خرداد) نوشته اند. اين ماشين چاپ (مدل گوتنبرگ) توسط يك ايراني ارمني به منظور نصب در جلفاي اصفهان وارد ايران شده بود. در آن زمان شهر اصفهان پايتخت ايران و شاه صفي رئيس كشور بود.
یوهانس گوتنبرگ آلماني که يک زرگر بود دستگاه چاپ خود را در دهه 1440 تکميل کرده بود. قرنها پيش از او چيني ها دستگاه چاپ بلوکي (بلاک پرینتینگ)را ساخته بودند.
gutenberg.jpg

دستگاه چاپ مدل گوتنبرگ





اعزام محصل به فرنگ، ولي ...

يكم خرداد سال 1307 قانون اعزام محصل به اروپا به تصويب مجلس شورا رسيد. طبق اين قانون قرار شده بود كه هر سال دست كم يكصد محصل ايراني براي تحصيل در دانشگاههاي كشورهاي اروپايي به اين قاره اعزام شوند.
اين قانون سالها اجرا شد، ولي محصلان اعزامي عمدتا از خانواده هايي بودند كه ثروتي داشتند. از اين محصلان پس از بازگشت استفاده لازم بعمل نيامد و دستهايي در كار بود كه اين فارغ التحصيلان به جاي فعاليت در رشته تحصيلي خود، به امور سياسي و سياستبازي درگير شوند و يا در پي كسب مقام اداري باشند و از تخصص آنان استفاده نشود و عملا هرز و هدر روند. گذشت زمان نشان داده است که ايران از اعزام محصل به کشورهاي ديگر نتيجه مطلوب نگرفته است!. دولت ژاپن تنها يك بار محصل به اروپا فرستاد و به اين همه پيشرفت نائل آمد.
پنجاه و سه سال بعد از تصويب قانون اعزام محصل، در همين روز (سال 1360 و در جريان جنگ عراق با ايران) دولت وقت به اميد بازگشت دانشجويان ايراني پس از فراغت از تحصيل به وطن، با وجود مضيقه مالي با ادامه ارسال ارز براي 18 هزار دانشجو كه از سالهاي گذشته در خارج بودند موافقت كرد، ولي ديديم كه شمار كمي از آنان باز گشتند!.


نقطه بدون بازگشت در تاريخ معاملات نفت

22 مه 1952 (1331هجري خورشيدي) اندرو مكس ول روزنامه نگار انگليسي در مقاله اي درباره رقابت 52 سال پيش آمريكا با انگلستان بر سر بازارهاي نفت، با توجه به درگيري انگلستان با ايران ، نوشته بود كه آمريكا با استفاده از فرصتي كه اين درگيري به دست داده است بر بازارهاي نفت كه قبلا، عمدتا در دست ما بود مسلط شده و از اين پس شركت نفت انگلستان عاجز از رقابت با كمپاني هاي آمريكايي است و اين، در تاريخ معاملات نفت نقطه اي است بدون باز گشت. ما مي دانيم كه در دست داشتن بازار نفت يعني توان ديكته كردن به كشورهاي مصرف كننده و به ويژه ممالك صنعتي. لذا، در اين گير و دار يكساله، ما حربه بزرگي را كه بيش از چهار دهه به دست داشتيم از دست داده ايم. به علاوه، كشوري كه بازار نفت را به دست داشته باشد، بازار پول را هم خواهد داشت و واحد پول آن كشور ملاك احتساب خواهد بود و در نتيجه، با اين باخت، ما بايد شاهد تضعيف پي در پي ليره خود باشيم.
«مكس ول» نوشته بود كه انگلستان در برابر آمريكا سادگي هاي متعدد كرده است. مقامات واشنگتن در حالي كه ما را از حمله نظامي به آبادان منع مي كردند، براي دولت ايران اسلحه جديد و هواپيماي نظامي مي فرستادند. ما بايد مي دانستيم كه حزب حاكم فعلي آمريكا (حزب دمكرات ) كه پرچم ترويج دمكراسي در جهان را به دست گرفته نمي تواند علنا بر ضد مصدق باشد كه در اين صورت در انتخابات آراء خود را از دست مي دهد . بنابراين نبايد تا آن حد روي واشنگتن حساب مي كرديم و اين دولت را واسطه حل مسئله نفت با ايران قرار مي داديم.



1281قمری: رحلت شیخ بزرگ مرتضی انصاری

11-5-21-934323256313056_10430c73a7.jpg

فرهنگ و تاریخ > تاریخ جهان - شیخ مرتضی انصاری در عید غدیر 1214قمری در شهر دزفول دیده به جهان گشود. مادرش که زنی مؤمنه بود، قبل از تولد فرزندش در خواب دید که امام صادق(ع) قرآنی با جلد طلاکاری شده به او دادند.
معبرین خواب، خوابش را به فرزندی عالم و پارسا تعبیر کردند. مرتضی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی همراه پدرش به کربلا هجرت کرد. وی در کربلا از محضر شیخ حسین انصاری، شریف العلما، سید محمد مجاهد و... استفاده کرد. شیخ محمدحسن صاحب جواهر، در لحظات آخر عمر، شیخ مرتضی انصاری را بهعنوان مرجع بعد از خود معرفی کرد و در نتیجه شیخانصاری پس از فوت صاحب جواهر، زعامت و مرجعیت مردم را برعهده گرفت. میرزا حبیبالله رشتی، شیخ انصاری را میستاید و درباره او میفرماید: شیخ 3چیز ممتاز داشت؛ علم، ریاست و تقوا. ریاست را به میرزا محمدحسن شیرازی و علم را به من داد و تقوا را با خود به گور برد. شیخ اعظم انصاری در 18جمادیالثانی 1281قمری درسن 67 سالگی دار فانی را وداع گفت. پیکر پاکش را در حجره غربی، متصل به باب قبله صحن امیرالمؤمنین به خاک سپردند.
1297 شمسی: لغو امتیاز خوشتاریا
خوشتاریا، امتیازنامه ملغی شدهای است که میان دولت ایران با یکی از اتباع روسیه منعقد شد. خوشتاریا، نام یکی از اهالی گرجستان و تبعه روسیه تزاری بود. او با کمک سفارت روسیه موفق شد در سال۱۹۱۷ امتیازنامهای از وثوق الدوله درخصوص بهرهبرداری از تمامی معادن و اشجار، ازجمله نفت در استانهای شمالی برای مدت 70سال بگیرد. براساس مفاد این قرارداد، 12درصد از سود حاصل از این امتیازنامه به دولت ایران میرسید. خوشتاریا مبلغی رشوه به دولت پرداخت کرد که وزیر فرهنگ وقت ، مبلغ رشوه را که به او رسیده بود، بهعنوان کمک، به وزارتخانه متبوعش هدیه کرد. همین کار باعث شد که راز آشکار شود و از آنجا که مطابق اصل 24 قانون اساسی مشروطیت تمامی امتیازنامهها باید به تصویب مجلس شورای ملی میرسید و مجلس در دوره فترت قرار داشت، لذا وزارت فواید عامه ، بطلان امتیازنامه مزبور را در اول خرداد ۱۲۹۷شمسی به اطلاع عموم رساند. این امتیاز بعدها توسط خوشتاریا به کمپانی نفت جنوب ( انگلستان ) فروخته شد و موجب بروز تشنجاتی در روابط ایران با همسایه شمالی شد.
1362 شمسی: شهادت مسیح کردستان
محمدبروجردی در نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زمانی که عوامل داخلی ابرقدرتها، فتنه و آشوب را در مناطق کردنشین به راه انداختند، با فرمان تاریخی حضرتامام(ره) مبنی بر مقابله و سرکوب ضدانقلاب، عازم پاوه شد. حضور وی در کردستان منشأ خیر و برکات زیادی شد. در کردستان تمام حرکات ضدانقلاب را بهعنوان فرمانده عملیات زیر نظر داشت و در این مدت موفق شد که اکثر مناطق آلوده را پاکسازی کند. او زمانی به کردستان رفت که در اثر سیاست سازشکارانه دولتموقت و خیانت هیأت بهاصطلاح حس نیت، جوانان حزباللهی در این خطه به دست ضدانقلابیون ملحد، مظلومانه به شهادت میرسیدند. سردار شهید حاج همت در مورد نفوذ کلام او چنین گفته است: بودند برادرانی که در اثر فشار کار خسته شده بودند ولی بعد از چند دقیقه صحبت با شهید بروجردی، تمام مسائل آنها حل میشد و با دلی گرم و امیدوار دوباره سراغ کارشان میرفتند. سرانجام بروجردی در اول خرداد1362 درحالی که با عدهای دیگر از همرزمانش در مسیر جاده مهاباد- نقده حرکت میکردند بر اثر انفجار مین به آرزوی دیرینهاش رسید و به فوز عظیم شهادت نائل شد.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روزگار 2خرداد
شكست گرانيكوس، نخستين «روز سياه» ايرانيان


به نوشته آريان مورخ يوناني ـ رومي 23 مه سال ۳۳۴ پيش از ميلاد و به نوشته پلوتارك (فصل 16 كتاب زندگي اسكندر) سي ام مه آن سال (هفت روز اختلاف پس از تطبيق تقويم ها) نيروهاي ايران در شمال غربي قلمرو اين دولت و در كنار رود گرانيكوس (شمال غربي تركيه امروز و به فاصله اي كم از تنگه داردانل) از سپاه اسكندر مقدوني كه از نظر شمار كمتر از آنان بود شكست خوردند. و شايد اين روز، نخستين «روز سياه» در تاريخ ايرانيان باشد. علت شکست اين بود كه اسكندر با تاكتيك نويني كه براي افسران ايراني تازگي داشت و نيز تسليحات نوظهور از جمله نيزه هاي بلند پنج متري وارد جنگ شده بود. به علاوه، آن دسته از نظاميان يوناني زبان اجير شده براي خدمت در ارتش ايران كه پنج هزار پياده سنگين اسلحه بودند وفاداري كامل به ما نداشتند. در اين جنگ، تنها نيروهاي محلي سه ساتراپي (استان) ايران در آناتولي مركب از 15 هزار سوار، 14 هزار پياده و پنج هزار مرسنر يوناني شركت كرده بودند و اسكندر پنج هزار سوار و 25 هزار پياده داشت كه عمدتا مقدوني و ايلريايي (يوگوسلاوي - مناطق شرق درياي آدرياتيک) بودند. فرماندهي نيروهاي ايران با دو ژنرال به نام هاي سپهرداد و تيرداد بود كه سپهرداد در نخستين برخورد دو نيرو كشته شد و سربازانش كه در قسمت راست جبهه مي جنگيدند با مرگ او روحيه خود را از دست دادند.
مورخان نظامي دلايل شكست ايران را يكي ضعف اطلاعاتي ژنرالهاي مستقر در آناتولي نوشته اند كه متوجه تجهيز نيروهاي اسكندر به نيزه هاي بلند نشده بودند كه سواره نظام ايراني در برابرشان آسيب پذير بود. ضعف ديگر را هم، غرور بيجاي دو فرمانده نيروهاي محلي ايران ذکر کرده اند كه از ستاد مركزي ارتش تقاضاي اعزام نيروي كمكي نكرده بودند. اين دو ژنرال همچنين به توصيه قديمي داريوش بزرگ توجه نكرده بود ند كه تاكيد كرده بود در جنگهاي دفاعي، تنها بايد از عنصر ايراني استفاده شود كه مي داند اگر شكست بخورد، ميهن و عزيزانش نابود خواهند شد، نه از مرسنر خارجي (نظامي مزدبگير). غرور دو ژنرال ايراني كه اسكندر را ـ پيش از حمله دست كم گرفته بودند و درصدد كسب اطلاع از اسلحه و تاكتيك وي بر نيامده بودند عامل ديگر شكست در جنگ گرانيكوس به شمار آورده شده است که نخستين نبرد از سه درگيري نظامي ايران و اسكندر بود. ضعف مديريت داريوش سوم دليل اصلي شكستهاي بعدي ايران قلمداد شده است.
اسكندر پس از پيروزي در گرانيكوس، به جاي ادامه پيشروي به سوي مركز ايران، در حاشيه ساحل اژه و به موازات دريا به سمت جنوب پيش راند تا يوناني هاي تبعه ايران را به سوي خود جلب و وارد واحدهايش كند و داريوش سوم پيش از آن كه اسكندر به اين گونه تقويت شود جلوي او را نگرفته بود و ....


سالگشت مرگ شاه اسماعيل صفوي

safavi.jpg
شاه اسماعيل يکمشاه اسماعيل صفوي موسس دودمان صفويان كه شيعه اثني عشري را مذهب رسمي ايران اعلام كرد 23 مه سال 1524 ميلادي پس از 23 سال سلطنت در گذشت. وي با تلاش خود به ايجاد يك دولت مركزي نيرومند در ايران نائل آمد و حدود ايران را به مرزهاي زمان ساسانيان نزديك ساخت. شاه اسماعيل بغداد، نجف و كربلا را متصرف و ازبكان را شكست داد ولي به علت نداشتن اسلحه آتشين و معتقد نبودن به چنين تسليحاتي در جنگ چالدران در سال 1514 از عثماني ها شكست خورد و غم اين شكست را تا پايان عمر فراموش نكرد.
شاه اسماعيل يکم هنگام مرگ 37 ساله بود. دودمان صفوي از تاريخ تاجگذاري شاه اسماعيل اول در 1501 تا سال 1736 به مدت 235 سال بر ايران حكومت كرد.


داستان گم شدن مجدد گور يعقوب ليث قهرمان ملي ايرانيان!

تجديد ساختمان گور يعقوب ليث صفاري، قهرمان ملي ايرانيان، در منطقه گندي شاپور (خوزستان) را ماه مه سال 1640 ميلادي گزارش کرده اند. يعقوب در سال 878 ميلادي در جريان آزادي سازي وطن از سلطه خلفاي عباسي در شهر باستاني گندي شاپور (جندي شاپور) به مرگ طبيعي فوت شده بود.
يعقوب كه از سيستان برخاسته بود در طول ربع قرن خراسان بزرگ، كرمان، فارس و خوزستان را از سلطه عرب خارج ساخته و دستور داده بود كه اسناد دولتي را جز به فارسي به زباني ديگر ننويسند. وي براي برانداختن دستگاه خلافت به سوي بغداد لشكر كشيده بود، ولي بسال 876 در ديرالعاقول به دليل برگرداندن آب دجله به زير پاي سربازانش مجبور به عقب نشيني به گندي شاپور شده بود كه در آنجا دچار بيماري قولنج شد و از همين بيماري در گذشت. يعقوب در همين محل پيشنهاد خليفه را براي صلح رد كرده و به او پيام فرستاده بود كه اگر از بستر بيماري برخيزد جنگ را از سر خواهد گرفت.
762 سال پس از درگذشت يعقوب، فتحعلي خان حاكم اعزامي از اصفهان به خوزستان (زمان سلطنت شاه صفي صفوي) گور يعقوب را در ميان ويرانه هاي گندي شاپور به دست آورد ، آن را تزيين و مسقف كرد و ساختماني در آنجا ساخت. اين ساختمان با استفاده از مصالح برجاي مانده از ويرانه هاي گندي شاپور ساخته شد كه بعدا فراموش و در طول دو ـ سه قرن ويران شد. در آن زمان، فتحعلي خان همچنين از آن مصالح استفاده كرد و دهكده اي ساخت كه يادگاري از شهر گندي شاپور و مصالح به دست آمده از ويرانه هاي آن باشد که اين دهکده بعدا به «شاه آباد» معروف شد.
در نيمه اول قرن جاري هجري براي يافتن بقاياي آرامگاه يعقوب كه فتحعلي خان آن را ساخته بود تلاشهايي صورت گرفت كه ظاهرا پي گيري نشده است و احتمالا محل قبر يعقوب همان است كه اهالي محل آن را «شاه ابوالقاسم» مي خوانند.


روز خرمشهر، روز ايستادگي و ازجان گذشتن

نيروهاي مسلح ايران سوم خرداد از سال هجري خورشيدي1361 (24 مه 1982)، و 20 ماه پس از تعرض نظامي عراق، با از جان گذشتگي و فداكاري تحسين آميز و تاريخساز خود خرمشهر را از نيروهاي متجاوز پس گرفتند و مسير جنگ را تغيير دادند. در اين پيروزي - كه براي برخي كه تاريخ پر عظمت ايران را نخوانده اند غير منتظره بود - تلفات سنگيني به عراقي ها وارد آمد و بيش از 30 هزار عراقي به اسارت گرفته شدند. آزادكردن خرمشهر كه رويدادي بزرگ و چشمگير در تاريخ طولاني وطن ماست، «روز ايستادگي و ازجان گذشتگي (مقاومت و ايثار)» نام گرفته است.
336 قمری: وفات صاحب اثر گرانسنگ الانوار فیتاریخالائمه(ع)

11-5-22-8311711-1-8-1075071307-0725-2.jpg

محمدبنهمامبنسهیل، معروف به ابوعلی بغدادی اسکافی در 6 ذیحجه سال 258 قمری دیده به جهان گشود.
پدرش از شیعیان و ارادتمندان امام حسن عسکری ( ع) بود. وی نامهای به محضر آن حضرت ارسال و درخواست کرد که برای او دعا کند، تا خداوند سبحان فرزندی به او عنایت کند که نجیب و از دوستداران اهل بیت(ع) باشد. امام حسن عسکری(ع) در پاسخ به وی فرمود خداوند متعال برای او چنین فرزندی عنایت خواهد کرد. با دعای ویژه امام، ابوعلی به دنیا آمد و همانند پدرش از دوستداران اهلبیت(ع) و از شیعیان مخلص شد. ابوعلی، از محدثین و دانشمندان شیعه امامیه در عصر غیبت صغری در روز پنجشنبه 19 جمادی الثانی سال 336 قمری، بدرود حیات گفت.
1453 میلادی: انقراض امپراتوری هزار ساله روم شرقی
در 23مه 1453 میلادی سلطانمحمد دوم، ملقب به فاتح، شهر کنستانتین پل را گشود و بدینسان امپراتوری هزار ساله روم شرقی را منقرض کرد. با این پیروزی بزرگ، وی شهر «کنستانتین پل» را «اسلام بل» نامید. 61 سال پس از این رویداد، سلطانسلیم اول معروف به «یاووز» (سنگدل)، نگاه خود را معطوف به شرق کرد. عثمانیها پیش از این توانسته بودند سرزمینهای وسیعی را در قاره اروپا متصرف شوند.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روزگار 3 خرداد
سال 5 بعد از بعثت: ولادت حضرت زهرا (س) و روز مادر


فرهنگ و تاریخ > تاریخ جهان - روز مادر روزی است که به افتخار مادران در کشورهای مختلف گرامی داشته میشود.
در کشور ما روز مادر و روز زن بهطور رسمی ۲۰جمادیالثانی مصادف با زادروز فاطمهزهرا(س) است. در میان هر قوم و نژاد و ملتی، با هر آداب و آیینی، مقام و منزلت مادر گرامی است و نام او سرشار از شوروعشق و حرارت و مهر و محبت است. اسلام نیز برای مادر، مقام و ارزش فوقالعادهای قائل شده است تا آنجا که رسیدن به بهشت را با رضای مادر میسر میداند. در بیان توصیه به احترام و تکریم مادر، پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هر کس پیشانی مادر خویش را ببوسد، از آتش مصون شود. نیز توصیه فرمودند: هر گاه پدر و مادر هر دو با هم تو را صدا کردند، ابتدا مادر را اجابت نما.
1359 شمسی: اعدام سرکرده گروهک فرقان
پس از پیروزی انقلاب، برخی از نیروها نتوانستند با شرایط جدید کنار بیایند. در تفکر آنان اوضاع فعلی با حقیقت انقلاب و تلقیات ذهنیشان از مفهوم حکومت و تشکیل دولت متفاوت بود. از این روی به این فکر افتادند که شرایط را به نفع خود تغییر دهند اما با عنایت به اینکه نتوانستند به شیوههای معمول حزبی و تشکیلاتی حرف خود را به کرسی بنشانند از حربه ترور بهعنوان ابزاری برای تغییر شرایط استفاده کردند. گروهک فرقان ازجمله این گروهها بود که در مدت فعالیت کوتاه خود ضایعات جبرانناپذیری به پیکره انقلاب نوپای اسلامی وارد کرد. برداشت انحرافی از دین، علت اساسی انحراف فکری این گروهک و اعضای آن از مسیر واقعی اسلام بود. سوم خرداد1359 اکبر گودرزی، سرکرده گروهک ضاله فرقان به خاطر جنایات این گروهک اعدام شد.
1361 شمسی: آزادسازی شهر پروانههای سوخته
خرمشهر پیش از محاصره و تجاوز ارتش تا دندان مسلح عراق، یکی از شهرهای زیبای جنوب و از بزرگترین بنادر خاورمیانه و خلیجفارس به شمار میآمد. این بندر، میتوانست کشتیهای بزرگ اقیانوسپیما را پذیرا شود و با داشتن 13اسکله، نقش ویژهای در بازرگانی منطقه ایفا می کرد. صدام ، خرمشهر را مروارید شطالعرب مینامید و با حمله و تجاوز ناگهانی به آن، خود را بر قلههای پیروزی میدید اما خرمشهر سرزمینی نبود که در اسارت بماند . رزمندگان اسلام در نبردی که دهها هزار سرباز عراقی مجهز به پیشرفتهترین سلاحها، تانکها و تجهیزات در آن مستقر بودند، در سوم خرداد سال1361 طی عملیات بیت المقدس خرمشهر را آزاد کردند. حسین الکامل- داماد صدام- شرایط روحی صدام را به هنگام فتح خرمشهر بسیار بد توصیف میکند و میگوید: به حدی فشار روحی بر صدام زیاد بود که در 24ساعت اول یک پزشک دائما بالای سر صدام بود . روز آزادسازی خرمشهر روز مقاومت ، ایثار و پیروزی نامگذاری شده است .
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روزگار 4 خرداد 1390
1300شمسی: برکناری عامل انگلستان


فرهنگ و تاریخ > تاریخ جهان - سید ضیاءالدین طباطبایی روزنامهنگار و نخستوزیر ایران بود. او از جوانی در روزنامهها مقاله مینوشت و پس از مشروطه، روزنامه رعد را تأسیس کرد.
در کودتای 1299شمسی همراه با رضا خان شرکت داشت و رئیس الوزرا شد . او در 4 خرداد 1300 از نخست وزیری برکنار شد . دولت پس از برکناری او، 25هزار تومان هزینه سفر به او داد تا کشور را داوطلبانه ترک کند، سید ضیاء از ایران رفت. طبق برنامهریزی دولت لندن که هنوز سید ضیاء را برای روز مبادا لازم داشت، وی سالها در فلسطین که توسط انگلستان اداره میشد اقامت کرد و پس از اشغال نظامی ایران در شهریور 1320 به کشور بازگشت و به نمایندگی مجلس انتخاب شد و اعتبارنامه وی بهرغم مخالفت شدید دکتر مصدق که او را عامل یک دولت خارجی (انگلستان ) اعلام کرده بود تصویب شد. او همواره به پیروی از سیاست انگلیس در ایران مشهور بود و بهویژه ان لمبتون ، پژوهشگر و از ماموران اطلاعاتی انگلیس در ایران از او حمایت میکرد.
1358شمسی: ترور ناموفق آیتالله هاشمی رفسنجانی
در شب 4 خرداد سال 1358 شمسی آیتالله علی اکبر هاشمی رفسنجانی در داخل منزلش مورد اصابت گلوله قرار گرفت و از ناحیه کبد مجروح شد، هرچند به تدبیر همسر وی، گلولههای شلیک شده آسیب جدی به او وارد نکرد. در آن شب 2نفر به در منزل ایشان مراجعه میکنند و اظهار میدارند که ما حامل پیام خصوصی برای آیتالله هاشمی رفسنجانی هستیم. محافظین به آنان اجازه ورود میدهند و این حادثه رقم میخورد. این ترور توسط گروهک منحرف فرقان صورت گرفت و بعدها تروریستهای فرقان دستگیر شدند . امام (ره) در پیامی فرمودند : مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است.
1360 میلادی: کشف خلیج گینه
گروهی از دریانوردان فرانسوی، در 25 می سال 1360 میلادی خلیج گینه را کشف کردند. خلیج گینه در غرب قاره آفریقا و در اقیانوس اطلس واقع شده است. مدتی پس از کشف خلیج گینه، نفوذ فرانسویان در این قاره آغاز شد و بهتدریج آنان بر سرزمینی که بعدها گینه نامیده شد، تسلط یافتند. کشور گینه پس از مبارزات طولانی برای کسب استقلال در سال 1958میلادی مستقل شد. گینه با مساحتی بیش از 245هزار کیلومتر مربع، با کشورهای سنگال، گینه بیسائو، مالی، ساحل عاج، لیبریا و سیرالئون همسایه است و پایتخت آن کوناکری نام دارد.
ايران روش منحصر به فرد ايرانيان در طرد فاتحان
0525slokos.jpg

تصوير سلوكوس اول بر سكه اش
ژنرال « سلوكوس » جانشين اسكندر در متصرفات آسيايي او ، 25 ماه مه سال 311 پيش از ميلاد ساختن شهري را در كناره غربي رود دجله آغاز كرد كه پنج سال بعد تكميل شد و سلوكيه نام گرفت و دستگاه حكومتي به آنجا انتقال يافت . ده قرن بعد ، بغداد در نزديكي همين شهر ساخته شد.
سلوكوس اول با هدف جلب قلوب ايرانيان نسبت به خود، درهمان سال ( 311 پيش از ميلاد ) با « آپاما » دختر كلانتر بلخ ازدواج كرد ، ولي ايرانيان با بكارگيري روش منحصر به فرد خود براي مدتي طولاني زيربار مقدوني ها نماندند؛ به همان گونه كه بعدا عربان ، تركمانان و مغولها هم نتوانستند به مفهوم واقعي كلمه بر آنان حكومت كنند كه مورخان متفق القول اين روش ويژه ( انهدام فاتح خارجي از درون ) را هنر ايرانيان نوشته اند كه با زبردستي خاص در فاتحان نفوذ مي كنند و به تدريج قدرت را به خود منتقل مي سازند.

1610 سال پیش؛ پیشنهاد کاهش متقابل نیروهای نظامی دو ابرقدرت ایران و روم يزدگرد یکم شاه وقت ايران از دودمان ساساني، بانی شهر یزد که مردی آزادی دوست (لیبرال) بود در نخستین سال پادشاهی خود (و در بهار سال 400 میلادی) و پس از اطمینان از اینکه تقسیم امپراتوری روم به دو بخش شرقی و غربی نهایی است تصميم گرفت ضمن ارسال پيامي به قسطنطنیه، ازفلاویوس آرکادیوس امپراتور روم شرقی بخواهد كه دو ابرقدرت به يك نسبت از شمار نيروهاي نظامي خود بكاهند و از مسابقه تسليحاتي كه براي هردو كشور هزينه سنگين داشت دست بردارند. فکر تقسیم امپراتوری روم (کنفدراسیون کردن آن) از امپراتور دیوکلتیان در سال 284 میلادی است ولی این کار با اینکه هر چند وقت یکبار صورت عمل به خود می گرفت تا سال 395 میلادی نهایی نشده بود و تئودوسیوس یکم (تئودوسیوس بزرگ) در آخرین ماههای عمر اقدام به نهایی ساختن این تقسیم کرد. [روسها در دهه سوم قرن 20 مرتکب این اشتباه شدند و امپراتوری روسیه را قسمت کردند و به صورت جماهیریه درآوردند). نهایی کردن تقسیم امپراتوری روم برای این بود که دست کم بخش شرقی آن حفظ شود زیرا که امپراتوری روم در غرب (اروپای غربی و مرکزی) دچار مشکلات جدّی از سوی ژرمن ها (اقوام آلمانی) و هون ها شده بود و نسبت به بقاء طولانی آن تردید بود. یزدگرد یکم با توجه به اين احوال، تصميم به طرح پیشنهاد کاهش متقابل نیروی نظامی گرفت. پس از تایید تصمیم یزدگرد در نشست بزرگان ایران و موبد موبدان (روحانی ارشد)، این تصمیم به صورت پیشنهاد در پيامي به امضای یزدگرد یکم به قسطنطنیه ارسال شد. پیام یزدگرد در متن خود تاریخ یکم می سال 400 را داشت [این تبدیل تقویمی بعدا صورت گرفته است]. طبق اسناد آرشیو شده روم شرقی که در نیمه قرن پانزدهم از قسطنطنیه به رم انتقال یافته، آرکادیوس امپراتور روم شرقی 24 می همان سال (سال 400 میلادی و سه روز پس از دریافت پیام یزدگرد) به پیشنهاد ایران پاسخ نوشت و با این استدلال که آن امپراتوری در منطقه دانوب، یونان و مصر دارای معاند است آن را نپذیرفت ولی قول داد که تا زنده باشد خواهد کوشید که به قلمرو ایران تعرضی صورت نگیرد. به این ترتیب رقابت نظامی و مسابقه تسلیحاتی دو قدرت ادامه یافت ولی اعتماد متقابل دو پادشاه تا سال 408 که آرکادیوس درگذشت باقی ماند. همین اعتماد سبب شده بود که آرکادیوس پسر خردسال خود تئودوسیوس را تحت حمایت یزگرد قراردهد تا به سن رشد برسد ـ کاری که قبلا سابقه نداشت. تئودوسیوس بعدا به نام تئودوسیوس دوم امپراتور روم شرقی شد.
توقيف برخي از نشريات تهران و ادعاي رئيس الوزراء چهارم خرداد ۱۲۸۹ دولت وقت ايران نشرياتي را كه مخالف می دانست ممنوع الانتشار ساخت. اين اقدام به دستور رئيس الوزراء وقت صورت گرفت و به شکایت دولت، مديران برخي از اين نشريات به محكمه تسليم شدند. در آن زمان چون سلطان احمد شاه به سن قانوني نرسيده بود، کشور داراي نايب السلطنه بود. رئيس الوزراء مديران نشريات توقيف شده را عوامل بيگانه خوانده بود که «دانسته و يا ندانسته» آب به آسياب خارجي مي بستند و با نوشته هايشان زمينه اجراي سياست هاي بيگانه را فراهم مي ساختند و بهانه به دست آنها مي دادند و يا اينکه با انتشار مطالب، از صميميت و اعتماد ملت به دولت مي کاستند. به استدلال رئیس الوزراء وقت (رئیس کابینه = نخست وزیر)، عمل ناشران روزنامه های توقیف شده از مصادیق خیانت به وطن بود که جرمی است با جنبه عمومی (گذشت ناپذیر).
... و به اين سان سيدضياء طباطبايي از نخست وزيري بركنار شد

0523ahmad.jpg


سلطان احمد شاه
سلطان احمد شاه قاجار، چهارم خرداد سال ۱۳۰۰ (25 می ۱۹۲۱) در پي يك مشاجره لفظي كوتاه با سيد ضياءالدين طباطبائي يزدي نخست وزير وقت، وي را از اين سمت بركنار كرد.
در روزهاي پيش از اين برکناري، جماعتي در ميدان بهارستان برضد سياست هاي داخلي دولت سيدضياء دست به تظاهرات زده و خواستار بركناري اش شده بودند كه شاه وقت از اين فرصت استفاده كرده، وي را به كاخ گلستان احضار و به او پيشنهاد داد كه كناره گيري كند. سيدضياء نپذيرفت و ميان آن دو مشاجره لفظي روي داد که شاه وقت بي درنگ (فی المجلس) حکم برکناری وي را نوشت، امضاء کرد. این حکم را هنگام خروج سیدضیاء از کاخ سلطنتی (کاخ گلستان) به دستش دادند. سيدضياء با حمايت انگلستان و كودتاي تيپ قزاق در اسفند ۱۲۹۹ بر سر كار آمده بود. بنابراین، برکنارشدن او به آن صورت تعجب برانگیز است. با اینکه از آن زمان 89 سال گذشته است هنوز روشن نشده است که محرّک تظاهرات بهارستان برضد سید ضیاء چه عواملی بودند و انگیزه واقعی برکناری اش از چه سیاستی ناشی شده بود! و چرا در این زمینه تحقیق دقیق صورت نگرفته است.
دولت تهران پس از بركناري سيدضياء، ۲۵ هزار تومان هزينه سفر به او داد تا كشوررا داوطلبانه ترك كند و سيدضياء از ايران رفت. او سال ها در فلسطين كه توسط انگلستان اداره مي شد اقامت داشت كه پس از اشغال نظامي ايران در شهريور 1320 به كشور بازگشت و از شهر يزد ـ زادگاه خود ـ به نمايندگي مجلس انتخاب گرديد و اعتبار نامه وي برغم مخالفت شديد دكتر مصدق كه اورا عامل يك دولت خارجي (انگلستان) اعلام كرده بود تصويب شد. سیدضیاء در باغ خود در سعادت آباد تهران زندگی می کرد و با اینکه شاه وقت (محمدرضا شاه) ظاهرا بااو روابط صمیمانه داشت، ژاندارمری ونک ماموریت داشت که رفت و آمدهای اورا زیر نظر داشته باشد و در روزهای تعطیل که برخی رجال به دیدارش می رفتند، اسامی و ساعت ورود و خروج آنان را گزارش کند.

0523ziya.jpg
سيد ضياء پيش از
ورود به دنياي روزنامه نگاري
و سياست، طلبه علوم ديني
و معمم بود


دولت تهران متعهد به تامين هزينه هاي ريالي اشغالگران ايران شد! در اين روز درسال 1942 (1321 خورشيدي) دولت وقت ايران متعهد شد كه هزينه هاي ريالي متفقين ( اشغالگران ) در ايران را تامين كند و در ازاء هر 13 تومان ( 130 قران ) بعدا يك پوند انگليسي دريافت دارد. دولت ايران با چاپ اسكناس اين هزينه ها را تامين كرد كه باعث تورم پول در كشور شد و قيمتها را تا چند برابر بالا برد.
چرچيل از کوتاه آمدن دولت حزب کارگر انگلستان در برابر دکتر مصدق انتقاد کرد و خواهان حمله نظامي به آبادان شد در اين روز در سال 1330 ( 1951 ) در آستانه اجراي قانون ملي شدن نفت و خلع يد از شركت نفت انگلستان كه دولت اين كشور سهامدار عمده آن بود، اين دولت برضد ايران به ديوان داوري لاهه شكايت كرد و دفتر اين ديوان دولت وقت ايران را از مفاد اين شكايت آگاه ساخت و اطلاع داد كه دولت انگلستان به استناد ماده 22 قرارداد 1933 ايران و انگلستان رسيدگي به اختلافات موجود في مابين دو كشور را به اين ديوان احاله كرده تا داوري كند. طبق ماده 22 ، دو دولت موافقت كرده بودند كه اگر اختلافي روي دهد ، براي حل آن به « داور » مراجعه كنند و نظر داور را بپذيرند.
در همين روز وينستون چرچيل كه هنوز نخست وزير نشده بود از دولت حزب كارگر انگلستان انتقاد كرد و اين دولت را متهم ساخت كه در برابر دكتر مصدق كوتاه آمده است و علنا از حمله نظامي براي تصرف آبادان جانبداري كرد. در واكنش به اظهارات چرچيل كه بعدا نخست وزير انگلستان شد تا با دولت دكتر مصدق مقابله كند، مسكو و واشنگتن واكنش نشان دادند. دولت آمريكا با هرگونه عمليات نظامي انگلستان بر ضد ايران مخالفت كرد و آن را به مصلحت غرب ندانست و دولت مسكو با اشاره به قرارداد سال 1921 ايران و روسيه تهديد كرد كه اگر پاي سرباز انگليسي به ايران برسد براي دفاع از ايران نيرو به اين كشور خواهد فرستاد. در اين ميان روزنامه هاي تهران كه ماده 22 قرارداد 1933 را براي اطلاع مخاطبان خود چاپ كرده بودند دولت وقت ايران كه اين قرار داد را امضاء كرده بود دست نشانده انگلستان و خائن به ملت ايران خوانده بودند.



به هاشمي رفسنجاني تيراندازي شد

0525rafsanjani.jpg

چهارم خرداد 1358، ساعت هشت و نيم شب، علي اكبر هاشمي رفسنجاني در محل سكونت خود در دزاشيب (شميران) هدف دوگلوله قرار گرفت، مجروح شد، در بيمارستان تجريش تحت عمل جراحي قرار گرفت و زنده ماند.
وي در اتاق پذيرايي منزل هدف گلوله قرار گرفته بود. دو مرد به عنوان رسانيدن پيامي از يك روحاني ديگر به هاشمي، به خانه او وارد شده بودند و تيراندازي از سوي يكي از آن دو صورت گرفت. مهاجمان موفق به فرار شدند، ولي بلافاصله، گروه فرقان متهم به طرح اين توطئه شد. هاشمي بعدا به ترتيب رئيس مجلس، رئيس جمهور شد و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام شده است.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روزگار 6 اردیبهشت
ايران شاه عباس: بحرين را جز با جنگ نمي توان از ايران گرفت ـ اشاره به تاريخچه بحرين
abbas.jpg
شاه عباس

بيست و هفتم ماه می 1614 شاه عباس یکم پس از دریافت دومين پيام فيليپ پادشاه وقت اسپانيا كه در آن، بار ديگر خواسته بود كه ايران جزيره بحرين را به اسپانيا بسپارد [تا مروارید استخراج کند].
شاه عباس در همان جلسه خطاب به فرستاده پادشاه اسپانيا كه به ديدار وي شتافته بود گفت كه بحرين طبق اسناد موجود و فرهنگ مردم آن جزيي از قلمرو ايران بوده است و وي بر سر قلمرو ايران با كسي مذاكره و مصالحه نخواهد كرد و اگر پادشاه اسپانيا از آن گوشه جهان مدعي بحرين است تنها از طريق جنگ مي تواند آن را از ما بگيرد كه گمان نمي كنم در جهان ارتشي يافت شود كه بتواند با سرباز ايراني مصاف دهد.
شاه عباس در پايان اين ديدار كه تفصيل آن را فرستاده اسپانيا برنگاشته و متن آن موجود است، خطاب به اين فرستاده گفته بود: مهمان نوازي خصلت ماست، ولي اين آخرين بار باشد كه چنين پيامي براي ما بياوري.
شاه عباس سپس درحضور فرستاده اسپانيا به مقامات حاضر در جلسه تاكيد كرده بود كه اگر فرستادگان بعدي اسپانيا حامل چنين پيامي باشند؛ آنان را از بندر محل ورود به داخل ايران راه ندهند. [در آن زمان، به سبب سلطه عثماني بر منطقه مديترانه، اروپاییان براي رسيدن به ايران تنها دو راه داشتند: راه دريا و راه روسيه].
ديديم كه محمدرضاشاه به اصرار خارجي در نيمه دوم دهه 1960 بدون كسب نظر ملت ايران در يك رفراندم، بحرين را كه استان چهاردهم وطن بود از دست داد.
جزیره میش ماهیگ (بحرین) و مناطق غربی خلیج فارس ـ امروزه بخش هایی از کشور سعودی ازجمله منطقه قطیف و نیز کویت ـ تا شکست های نظامی ایران از اعراب مسلمان [در قادسیه، جلولا و نهاوند] بخشی از استان جنوبی ایران بودند. اردشیر پاپکان شخصا از آن مناطق که در «تاریخ باستان» جمعا بحرین نوشته شده اند دیدارکرد و پسرش را [که بعدا به نام شاپور یکم شاه ایران شد] حکومت بحرین داد و شاپور در منطقه قطیف امروز شهری ساخت و نام پدرش را بر آن گذارد. حکومت اسلامی بحرین بعدا به دست قرمطیان (شیعیان سوسیالیست = نوعی مزدکیست) مورد حمایت ایرانیان برانداخته شد. پرتغالی ها در 1521 بر جزیره بحرین و تقریبا همزمان با آن، عثمانی ها بر مناطق غرب خلیج فارس استیلاء یافتند. یک قرن بعد، شاه عباس پرتغالی هارا از خلیج فارس بیرون راند و در دوران سلطنت صفویه، جزیره بحرین زیر نظر فرمانداری بهبهان و از زمان زندیه از بوشهر اداره می شد. در سال 1797 طایفه الخلیفه وابسته به قبیله بنی عتبه که به قطر مهاجرت کرده بود از الزباره [واقع در شمال غربی قطر] به جزیره بحرین منتقل و حکومت را به دست گرفت و رئیس این طایفه که با ناامنی و مخالفت رو به رو شده بود در 1820 با انگلیسی ها که در خلیج فارس به بهانه مبارزه با تجارت برده و دزدان دریایی فعال شده بودند قرارداد امضاء کرد و بحرین تحت الحمایه انگلستان شد که این تحت الحمایگی ـ برغم ادامه دعاوی ایران تا سال 1971 ادامه داشت. در طول این مدت، نمایندگان انگلستان در بحرین «مستشار امیر» خطاب می شدند که معروفترین این مستشاران «سر چارلز دی. بلگریو» است که از 1926 تا 1957 این سمت را برعهده داشت. او نخستین مقامی است که پیشنهاد کرد نام خلیج فارس [که در نقشه های جغرافیایی عهد باستان؛ دریاتی هچا پارس ای تی = دریایی که از پارس آید درج شده است] پس از 25 قرن به خلیج عربی تغییر داده شود. جزیره بحرین از سال 1932 دارای نفت شده است.
انحصاري شدن معاملات قند و شكر در ايران
قانون انحصار معاملات قند و شكر در دست دولت كه يكم خرداد 1304 با هدف تثبيت بها و زمينه آن در بازار به تصويب مجلس رسيده بود از روزي چون امروز در 82 سال پيش به اجرا گذارده شد.
اين قانون به دليل حفظ منافع مردم (مصرف كنندگان) از قوانين خوب ايران بشمار مي رود. دولت هايي كه با نظام «سرمايه داري خالص» اداره مي شوند به ويژه آمريكا، پس از جنگ جهاني دوم همواره تلاش كرده اند كه اين انحصارات در كشورهاي ديگر از ميان برود. به گواه «تاريخ» فساد و بوروكراسي دولتي در اين كشورها، به اين فشار خارجي كمك كرده است.
نخستين چاه ايران به نفت رسيد و دشواري ها آغازشد
از به نفت رسيدن نخستين چاه در ايران به نفت در منطقه مسجد سليمان ( 27 مه 1908) 99 سال گذشت. اين چاه با رسيدن به نفت ، دشواري هاي تازه اي هم براي ايرانيان به همراه آورد!. امتياز نفت ايران از نخستين سال قرن بيستم در اختيار انگليسي ها بود. درست ربع قرن پس از رسيدن نخستين چاه مسجد سليمان به نفت (هفتم خرداد 1312 = 28 مه 1933) مجلس تنها با هشت راي مخالف و ممتنع تمديد قرارداد نفت را كه امتياز آن در انحصار انگلستان بود تصويب كرد. هجده سال بعد در همين روز (7 خرداد 1330) به مناسبت سالروز تصويب اين قرارداد، ايران شاهد بزرگترين تظاهرات تاريخ خود تا آن زمان بود و تظاهركنندگان ضمن محكوم كردن اين اقدام مجلس خواستار محاكمه و مصادره اموال آن دسته از نمايندگان ــ چه مرده و چه زنده ــ شدند كه به اين قرارداد راي موافق داده بودند. مردم شعار مي دادند: سالروز «تصويب خيانت».
سناتور ابوالفضل لساني (حقوقدان) نفت را طلاي سياه و آفت جان ملل دارنده آن خوانده و نوشته است: كشورهاي دارنده نفت، به ويژه آنهايي كه نيروي دفاعي قابل ملاحظه ندارند تا آخرين قطره نفت قرباني دولتهاي قدرتمدار خواهند بود كه هركدام مي كوشند اين شريان حيات اقتصاد جهان را به دست داشته باشند تا قدرت دراختيارشان باشد و هرچه زمان بگذرد، به سبب افزايش وسائل نيازمند به نفت، اين طلاي سياه ارزشمندتر و عزيزتر خواهد شد و دارنده آن در معرض خطر بيشتري خواهد بود.
استقرار آمريكا در خليج فارس از نيمه دهه 1980، و اشغال نظامي عراق در دهه اول قرن 21 به همين دليل بوده است.

روز اغاز به کار مجلس
ششم خرداد 1359 (27 مي 1980) نخستين دوره مجلس شورای اسلامی ـ که ششم خرداد 1389 سی ساله شده است ـ در تهران و در ساختمان سنای سابق آغاز بكار كرد. تا آن زمان وظيفه قانونگذاري عملا برعهده شوراي انقلاب بود.
قضاوت تاريخي درباره يك پارلمان برپايه جامعيت و به دور از تبعيض بودن قوانيني است كه به تصويب مي رساند و نيز نظارت دائمي بر اجرا و رعايت كامل آنها و رسيدگي به شكايات مردم و اعلام نتايج اين رسيدگي در رسانه هاي همگاني است.
نشر اسكناس ايران از دست انگليسي ها خارج شد - بانک انگليسي با فرمان ملکه ويکتوريا نقش بانک مرکزي ايران را برعهده داشت!
ششم خرداد 1309 (27ماه مه 1930) دولت وقت امتياز چاپ اسكناسهاي ايران را كه تا آن زمان منحصرا در دست انگليسي ها بود لغو و بابت اين اقدام خود، 200 هزار ليره به انگليسي ها غرامت پرداخت كرد! و همچنين اجازه داد كه انگليسي ها بانك خود را در تهران و شعب آن را در استانها داشته باشند تا دهانشان بسته شود و اعتراض نكنند. انحصار چاپ و نشر (به جريان گذاري) اسكناس ايران به مدت چهل سال در دست بانك انگليسي بود كه بعدا تحت عنوان فريبنده بانك شاهنشاهي بكار بانكداري در ايران ادامه داد. بانك انگليسي كه از31 مارس 1890 عملا كار خود را در ايران آغاز كرده بود، با اين كه از سال 1949 تغيير نام داده بود در سال 1952 (1331) به دست دكتر مصدق نخست وزير وقت منحل شد كه دو دهه بعد از آن، در ايران به نام بانك خاورميانه انگلستان تجديد حيات كرد! و ثروتمندان ايراني ظرف سالهاي 1976 تا پايان 1978 معادل صدها ميليون ليره از طريق آن از كشور خارج ساختند. ناصرالدين شاه قاجار امتياز فعاليت بانك انگلستان (شعبه شرق) را به انگليسي ها داده بود و ملكه ويكتوريا در 1889 با صدور يك فرمان! اجازه داده بود كه اين بانك در ايران به كار پردازد و بانك پس از يافتن محل در تهران، از 31 مارس 1890 كار خود را در وطن ما آغاز و نشر اسكناس (پول كاغذي) ايران را كه حساسترين حق غير قابل انتقال يك ملت حاكم است به دست گرفته بود و سياست پولي ما (خزانه دولت و جيب مردم) در اختيار يك دولت معروف به استعمارگر و پولهاي كاغذي منتشره آن قرار گرفته بود!. مقر مركزي اين بانك در تهران در ساختماني واقع ضلع شرقي ميدان توپخانه بود كه بعدا بانك بازرگاني (نخستين بانك غير دولتي ايران) در آنجا مستقر شد. به عبارت ديگر؛ از 1890 تا سال1930 ( 1309خورشيدي)، يك بانك انگليسي وظايف بانك مركزي وطن ما را انجام مي داد كه حتي يادآور شدن آن دردناك است.
از خرداد 1309 (27 مه 1930) دولت ايران، خود (نخست از طريق بانك ملي و بعدا پس از تاسيس بانك مركزي، توسط آن) كار چاپ اسكناس را به دست گرفته است.
در قلمرو انديشه افكار و كارهاي ابن خلدون به مناسبت زادروز او: قاضي عادل و دانا بهتر از سلطان
0527khaldon.jpg



ابن خلدون (ابراهيم ابن محمد) مولف «مقدمه» كه ازفلاسفه، مورخان، جامعه شناسان و نويسندگان بزرگ جهان بشمار مي آيد 27 ماه مه سال 1332 ميلادي به دنيا آمد و 63 سال عمر كرد. وي گفته است: خدا به هر انسان هنگام تولد «مغز» را براي تفكر و تعقل و تشخيص خوب و بد و روا و ناروا از هم اهداء كرده است كه اگر در طول عمر از اين وسيله مهم استفاده بهينه نكند كيفيت حيات و حلاوت زندگي را خواهد باخت.
ابن خلدون كه يك عرب يماني تبار بود در اسپانيا به دنيا آمده بود كه پس از برچيده شدن حكومت عرب در آن ديار با خانواده اش، نخست به تونس و سپس به مصر رفت و در دفتر سلطان اين كشور به كار پرداخت. وي از اينجا براي كسب معلومات بيشتر به مراكش (مغرب) رفت و چون آنجا را گرفتار جنگ و رقابت سركردگان ديد به الجزاير سفر كرد و در اين منطقه بخش اول «مقدمه» را نوشت و در آن، سبك تازه اي را در تاريخ نگاري به دست داد. ابن خلدون به جاي پرداختن صرف به رويدادهاي سياسي و نظامي، توجه خود را معطوف به تحولات اجتماعي و تغيير تدريجي روانشناسي مردم در پي هر رويداد و كيفيت تمدن كرد. بنا براين، «مقدمه» عمدتا تحليل و تفسير رويدادها بر پايه جامعه شناسي است كه در آن به «فلسفه تاريخ ( تكرار رويداد ها و معتقد بودن به قانون و يا قوانين و اصول معين كه رويدادها را شكل مي دهد)» توجه خاص شده است. وي در عين حال پاره اي از اوقات به شغل قضاوت هم سرگرم مي شد. از نظر ابن خلدون، قاضي عادل و دانا بهتر از سلطان (رئيس دولت) مي تواند در جامعه آرامش، امنيت و عدالت و در نتيجه پيشرفت ايجاد كند و تمدن جامعه خود را به كمال برساند.
ابن خلدون در نوشته هايش كوشيده است ثابت كند كه محيط، اقتصاد و واقعيت هاي اجتماعي هر عصر، به تمدن آن عصر شكل مي دهد و تاريخ آن عصر را به وجود مي آورد و اوج و حضيض تمدن به همين عوامل بستگي دارد. براي مثال: ابن خلدون به جاي پرداختن به شرح جنگهاي امير تيمور، از او به عنوان مردي اديب پرور و علاقه مند به اصحاب فكر و دانش و مشوق هنر، معماري و مهندسي ياد كرده است. ابن خلدون 24 سال آخر عمر را در قاهره بسر برد و در الازهر به تدريس تاريخ و فلسفه پرداخت.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
پايان جنگ ايران و ليدي - ماجراي خورشيد گرفتگي - انتقال کردها به عراق و ترکيه
خورشيد گرفتگي 28 ماه مي سال 585 پيش از ميلاد باعث شد که جنگ طولاني ايران و کشوري ليدي (قسمتي از آناتولي مرکزي و غربي تا اژه و مديترانه به پايتخي سارد = سارت) پايان يابد و يک ماه بعد به فيصله اختلافات بيانجامد. طالس دانشمند يونان قديم وقوع اين خورشيد گرفتگي را پيش بيني و تاريخ دقيق آن را به دست داده بود که يک ماه پيش از رويداد به اطلاع پادشاه ليدي رسيده و وي بر پايه اين پيش بيني به ايرانيان اخطار کرده بود که ادامه جنگ باعث خشم خدايان خواهد شد و انسان را از نور خورشيد محروم خواهند کرد.

توضيح مولف سايت:

- يك خواننده اين سايت در ماه مي 2005 سئوال كرده است كه براي خسوف سال 585 پيش از ميلاد كه منجر به آتش بس جنگ ايران و ليدي شد، سه «ماه» متخلف به دست داده شده است: 28 آوريل، 28 يا 29 مي، و 29 ژوئن سال 585 پيش از ميلاد، كدام «ماه» درست است؟.
پاسخ مولف: هوخشترا (هوخشتره)، شاه وقت ايران غربي كه پايتختش شهر همدان بود، پس از متحد شدن با «نبوپولاسر» رئيس كشور بابل و انهدام آشوريان به پايتختي نينوا (نينوه) درصدد جنگ با كشور ليدي (قسمتي از آناتولي به پايتختي شهر سارد) برآمد. اختلافات مرزي باعث اين جنگ شده بود. ميدان اين جنگ طولاني ساحل رودخانه «هاليس» بود.
«طالس» دانشمند يوناني از مردم «ميلتوس» كه سرزمين او به تصرف «الياتس» پادشاه وقت ليدي آمده بود طبق محاسبات خود پيش بيني کرده بود که در فلان روز ( پس از تطبيق تقويم ها: 28 ماه مي سال 585 پيش از ميلاد) خورشيد خواهد گرفت و جهان تاريک خواهد شد. پادشاه ليدي که بعدا ميلتوس را متصرف شده بود 28 اپريل (يک ماه پيش از وقوع) توسط ميلتوسي هاي دربار خود از اين پيش بيني آگاه شده بود كه 30 روز بعد خورشيد گرفتگي روي خواهد داد. اين پادشاه براي ترسانيدن ايرانيان از خشم خدايان و پايان دادن به جنگ و بازگشت، به آنها اخطار کرده بود که اگر جنگ را ادامه دهند، خدايان 30 روز بعد خورشيد را تاريک خواهند کرد که ايرانيان آن را تا روز وقوع باور نکردند و جدي نگرفتند. ايرانيان يکتاپرست بودند و به خايان متعدد اعتقاد نداشتند
اين خورشيد گرفتگي روز 28 و طبق برخي نوشته ها روز 29 ماه مي اتفاق افتاد و ايرانيان كه درستي ادعاي «الياتس (در حقيقت پيش بيني طالس كه نخستين پيش بيني علمي و درست از اين دست در طول تاريخ بود)» را ديدند دست از جنگ كشيدند و به مذاكره نشستند تا خطوط مرزي را از طريق مسالمت آميز تعيين كنند.
اين مذاكرات يك ماه طول كشيد و قرارداد صلح 29 ژوئن امضا شد و مسير رودخانه «هاليس» مرز دو كشور قرار گرفت.
اين تاريخها را مورخين پس از تطبيق تقويم ها به دست آورده اند و برخي از آنها يك روز باهم اختلاف دارند.
مورخان مرگ هوخشترا را هم در سال 585 پيش از ميلاد نوشته اند. وي پس از انهدام آشوريان بين النهرين ( مزوپوتاميا ـ قسمتي از عراق امروز)، شماري از اتباع خود (ايرانيان از طايفه ماد) را به شمال عراق امروز كوچ داد و برجاي آنها نشانيد كه به آشوريان مجال احياء امپراتوري خود را ندهند و كردهاي عراقي فرزند زادگان همان مهاجران ايراني 26 سده پيش هستند كه ريشه زبان، نام ها و فرهنگشان را حفظ كرده اند. آشوريان همنژاد عرب و اسرائيليان بوده اند. هوخشترا پس از توسعه مرز خود تا رودخانه هاليس، همان سياست را تكرار كرد و شمار زيادي از اتباع ايران را از داخل كشور به آناتولي شرقي و جنوبي كوچانيد كه كردهاي تركيه امروز را تشكيل مي دهند و از آنان خواست كه با ارمنيان منطقه (ساكنان شرق آسياي صغير ـ آناتولي شرقي) كه با طوايف ايراني از يك ريشه و نژاد هستند روابط دوستانه داشته باشند.

افتادن سیرانائیکا (لیبی شمال شرقی) به دست ایران دوران هخامنشیان ـ نگاهی کوتاه به گذشته لیبی
یک ستون از سپاه اعزامی ایران که برای رسیدن به مناطق یونانی نشین ساحل جنوبی مدیترانه (لیبی کنونی) مسیر شمالی تری را در پیش گرفته بود در ماه می سال 524 پیش از میلاد تصرف ناحیه سیرانائیکا Cyrenaica (لیبی شمال شرقی و امروزه شامل شهرهای متعدد ازجمله بنغازی، المرج، البیضاء، اجدابیا، طُبرُق و درنه) را تکمیل کرد. ستون دیگر این سپاه که راه کوتاهتر صحرارا در پیش گرفته بود در واحه سیوا (سیوأه = سیوه) گرفتار توفان شن شد و از میان رفت. کمبوجیا (کامبوزیا ـ کامبیز) شاه وقت ایران که مصر را تصرف و در جنوب این کشور اقامت داشت این سپاه را مامور تصرف شمال غربی کرده بود. در جریان تصرف سیرانائیکا؛ مناطق پنتاپولیسPentapolis (سیرنCyrene = برقه)، Euresperides (بنغازی)، بالاگرائه Balagrae (البیضاء)، آپولونیا Apollonia، توکرا = توکره (aucheira – Tocra) و هرتا بر قلمرو ایران افزوده شدند. یک یکان از این ستون در جهت جنوب (صحرای لیبی) تا آمونیوم (Ammoniumشهری به نام خدای آمون ـ خدای ماه) پیش رفت و این ناحیه را متصرف شد و قوم لیبو Libu تابعیت ایران را پذیرفت.
دیدار ناوگان ایران از بنادر سیرانائیکا [طُبرق و بنغازی امروز] در سال 339 پیش از میلاد [دوران پادشاهی اردشیر سوم ـ شاه هخامنشی ایران] ثابت می کند که این مناطق هنوز در کنترل ایران بودند. اردشیر سوم در همین سال دستور حمله دیگری به یونان را صادرکرده بود. بنادر صور (تور)، صیدا (سیدون) و جزیره قبرس (کوپروس Kypros= Kuppros =Cyprus) پايگاههای دریایی ایران در مدیترانه بودند. به علاوه، کشتی های ایران می توانستند از خلیج فارس به مدیترانه، از طریق آبراه دریای سرخ ـ رود نیل نیروی مسلح منتقل کنند. این آبراه به تصمیم داریوش بزرگ ساخته شده بود.
طبق نوشته های هرودوتوس (هِرودوت) ـ مورخ یونانی و محاسبات تقویمی، در سال 515 پیش از میلاد در Euresperides (بنغازی امروز) یک شورش داخلی برضد دولت هخامنشی ایران روی داد که نیروهای ایرانی اعزامی از مصر آن را فرو نشاندند و درپی آن دولت ایران خودمختاری مشروط بیشتری به اتباع لیبیایی خود داد.
دولت هخامنشیان در تقسیمات کشوری خود، مناطق متصرفی شمال شرقی لیبی را بر مصر اضافه کرده و یک ساتراپی (استان = ایالت) ایران قرارداده بود. این تقسیمبندی (ضمیمه بودن شمال شرقی و شرق لیبی به مصر) در دوران اسکندریان و تا زمان تکمیل سلطه رومیان بر مصر (نیمه قرن یکم پیش از میلاد) به همان ترتیب ادامه داشت. حکومت اسلامی از نیمه قرن هفتم میلادی و همزمان با تکمیل سلطه بر ایران، شمال آفریقا را هم متصرف شد. مصر و لیبی در 1517 به تصرف امپراتوری عثمانی درآمد و ایتالیای یکپارچه شده که خودرا جانشین امپراتوری روم می دانست در سال 1911 عثمانی را شکست داد و لیبی را متصرف شد و لیبی تا سال 1942 در کنترل ایتالیا بود که در این سال انگلستان که از دیرزمان چشم به لیبی داشت آن را متصرف شد و در سال 1951 [به دلایلی] آن را به یک شیخ دست نشانده به نام اِدریس سِنوسی داد که سلطنت این سلطان در یکم سپتامبر 1969 با کودتای معمّر قذّافی و نظامیان همدست او برانداخته شد. قذّافی پایگاه هوایی آمریکا در لیبی را برچید و دوران طولانی دشمنی دو دولت آغاز شد. دوستی قذافی با مسکو و شروع به فراهم آوردن ابزار و مواد ساخت سلاحهای اتمی ـ شیمیایی بر این خصومت افزود. پس از فروپاشی شوروی، قذافی از منتقدان علنی «بی خاصیت شدن اتحادیه عرب» دفعتا خودرا تنها دید و لذا به غرب نزدیک شد و تجهیزات و مواد اولیه ساخت اسلحه اتمی ـ شیمیایی را که تهیه کرده بود به آمریکا فرستاد، پول اضافی لیبی (32 میلیارد دلار) را در آمریکا سپرده کرد و در عوض، این دولت هم لیبی را از فهرست کشورهای حامی تروریسم حذف کرد. ولی، پس از آغاز اعتراضات خیابانی اوایل سال 2011 در سیرانائیکا [که ریشه آنها هنوز روشن نیست] ورق برگشت خورد و سه دولت بزرگ سازمان نظامی اتلانتیک شمالی (ناتو ـ تنها اتحادیه نظامی جهان که دشمن بالفعل هم ندارد!) برای برکنارکردن رژیم قذافی بپاخاستند؛ لندن و پاریس پیشنهاد حمایت نظامی از غیرنظامیان (!) لیبی را به شورای امنیت دادند که به نام قطعنامه 1973 تصویب شد که با تحریف عبارات آن تاکنون سوء استفاده های متعدد بعمل آمده [شهر تریپولی = طرابلس و مناطق مسکونی دیگر بمباران شده، شماری غیرنظامی از جمله یکی از پسران قذافی کشته شده و ... که نقض غرض از قطعنامه اند]. سران سه دولت (آمریکا، انگلستان و فرانسه) ضمن سخنانی علنا و رسما خواستار کنار رفتن قذافی شده اند. [که بسیاری از اندیشمندان و مفسران، این اقدام را مغایر اصول دمکراسی و حاکمیّت ملی خوانده اند]. انتقاد توده ها از چین و روسیه است که این قطعنامه مغایر منشور ملل و اصول دمکراسی و حاکمیت ملّی را «وتو» نکرده بودند. وضعیت لیبی یک بار دیگر این فرضیه را ثابت کرد که برغم نطق و مصاحبه، مقام های انتصابی و انتخابی (در 192 کشور جمعا 150 هزار نفر) عملا (در باطن) با هم متحدند تا به آقایی بر هفت میلیارد نفوس کره زمین ادامه دهند. با حذف قذافی، تنها پنج ـ شش کشور نه چندان بزرگ باقی خواهند ماند که مقامهای آنها خارج از این اتحاد باطنی (نه رسمی و علنی) هستند؛ ونزوئلا، بولیوی، کوبا و ....

ابتكار نظامي اشكانيان
مولفان تاريخ هاي نظامي «ماه مي سال 235 پيش از ميلاد» را زمان آغاز تاكتيك نظامي تازه اي نوشته اند كه ارتش دولت نوپاي اشكاني ايران آن را بر ضد سلوكي ها (جانشينان اسكندر مقدوني) بكار گرفت. از اين تاكتيك قرنها استفاده شد. برپايه اين تاكتيك، دسته هاي سوار سبك اسلحه، نيروي دشمن را با جنگ و گريز به ميداني كه از پيش تعيين شده بود و واحدهاي اصلي ارتش ايران در آنجا کمين کرده و آماده جنگ بودند مي كشاندند و به دست آنان مي سپردند تا درهم بكوبند. اين تاكتيك در نخستين آزمايش پيروز شد و تيرداد، شاه وقت تا پايان مي اين سال بر سلوكي ها غالب آمد.


پيشنهاد بركناري اردوان چهارم به سناي ايران
به نوشته مورخان رومي، بركناري اردوان چهارم در جلسه 28 مي سال 81 ميلادي مهستان (سناي ايران) از سوي تني چند از بزرگان كشور پيشنهاد شد. بحث درباره اين پيشنهاد مدتها طول کشيد و بالاخره به راي گيري گذاشته شد و مهستان راي به بركناري اردوان چهارم از شاهي ايران داد.
در زمان اشكانيان انتخاب و بركناري شاه از اختيارات مهستان بود كه اردشير بنيادگذار دودمان ساساني اين قاعده را موقوف ساخت.

خط تلگراف برلين ـ تهران
كمپاني آلماني زيمنس 28 مي 1868 اعلام كرد که كار كشيدن خط تلگرافي را كه از برلين آغاز مي شود تا تهران ادامه خواهد داد. اين خط قرار بود از خاک امپراتوري روسيه (روسيه و قفقاز) بگذرد، و از طريق تبريز به تهران برسد. در آن زمان لهستان نيز در قلمرو روسيه قرارداشت.

تصويب خيانت ـ تمديد قرارداد انحصار نفت تنها با هشت راي مخالف و يا ممتنع!
هفتم خرداد 1312 (28 مي 1933) مجلس (پارلمان ايران) تنها با هشت راي مخالف و ممتنع پيشنهاد تمديد قرارداد نفت را كه امتياز آن در انحصار انگلستان (بي پي) بود تصويب كرد و به اين ترتيب، اين قرارداد استعماري براي 60 سال ديگر اعتبار يافت. هجده سال بعد در همين روز (7 خرداد 1330) به مناسبت سالروز تصويب اين قرارداد، ايران شاهد بزرگترين تظاهرات تاريخ خود تا آن زمان بود و تظاهركنندگان در قطعنامه خود ضمن محكوم كردن اين اقدام مجلس خواستار محاكمه و مصادره اموال آن دسته از نمايندگان ــ چه مرده و چه زنده ــ شده بودند كه به اين قرارداد در سال 1312 راي موافق داده بودند. مردم شعار مي دادند: سالروز «تصويب خيانت».
ملت ايران در سال 1329 اين قرارداد را لغو کرد که ديديم پس از براندازي 28 امرداد 1332 مارا مجبور به پرداخت غرامتي سنگين کردند و نفت را هم عملا به کنسرسيومي از کمپاني هاي بلوک غرب دادند و آمريکا نيز در آن صاحب سهم شد.

جهان بدون قطب قدرت - دكتر مصدق براي دفاع از ايران عازم لاهه شد

M. Mosaddegh

در اين روز در سال 1331 دكتر مصدق نخست وزير وقت عازم لاهه شد تا از حقانيت ايران در ملي كردن نفت خود دفاع كند. دكتر مصدق كه استاد حقوق در دانشگاه بود قبلا رسيدگي دادگاه لاهه به شكايت انگلستان از ايران را مغاير حاكميت ملي يك كشور مستقل عضو سازمان ملل خوانده بود، ولي گفته بود كه به لاهه خواهد رفت تا صداي ايران را كه قريب يك قرن و نيم تحت نفوذ و سلطه اجانب بوده به گوش جهانيان برساند و تاكيد كرده بود كه دفاع او در لاهه در عين حال دفاع از كشورهاي ضعيف و استعمارزده در برابر قدرتهاي جهاني خواهد بود. اظهارات آن روز دكتر مصدق در رسانه هاي جهان به اين گونه تفسير شده بود كه رئيس دولت ايران حتي مخالف چند قطبي بودن جهان است و معتقد به وجود يک قانون بين المللي حاکم بر روابط ملت ها است، نه وجود هرگونه قدرت جهاني ديکته گر؛ همين حرفي كه امروز پس از گذشت دهها سال از آن روز، از دهان قاطبه جهانيان بيرون مي آيد.

برژنف وعده داد که مسکو از ايران ضد امپرياليست حمايت خواهد کرد

برژنف

28 مي 1979 لئونيد برژنف رهبر وقت شوروي در مسكو اعلام كرد كه از ايران ضد امپرياليست، در قبال هرگونه تعرض غرب، حمايت بي چون و چرا خواهد كرد و پشتيبان حاكميت و استقلال و آزادي ايران خواهد بود. برژنف اين مطلب را يكصد و ده روز پس از پيروزي انقلاب و در زمان دولت موقت (مهدي بازرگان) كه چپها ازجمله حزب توده آزادي عمل داشتند بيان داشته بود. حزب توده که عوامل آن عملا بر روزنامه ها استيلا داشتند هوادار دولت مسکو بود. در پي پيروزي انقلاب تا چندين روز راديو تلويزيون ايران توسط کمونيستها اداره مي شد. اعلام حمايت برژنف باعث شد كه بسياري از نقشه ها تغيير يابد و بعدا در جريان گروگانگيري کارکنان سفارت آمريکا در تهران، ناوگان اعزامي غرب از جمله كشتي هاي آمريكا، انگلستان و استراليا به خليج فارس نتوانند دست به تعرض بزنند.

مجلس شوراي اسلامي بر جاي شوراي انقلاب نشست ـ قضاوت تاريخ در باره يك پارلمان
مجلس شوراي اسلامي که ششم خرداد 1359 جلسه افتتاحيه داشت، پس از بررسي و تصويب اعتبارنامه ها که چندان آرام نبود و انتخاب هيات رئيسه، از اواخر دهه اول خرداد 1359 بر جاي شوراي انقلاب نشست و در محل سناي پيشين كار قانونگزاري را آغاز كرد.
قضاوت تاريخي درباره يك پارلمان برپايه جامعيت و به دور از تبعيض بودن قوانيني است كه به تصويب مي رساند و نيز نظارت دائمي بر اجرا و رعايت كامل آنها و رسيدگي به شكايات مردم و اعلام نتايج اين رسيدگي در رسانه هاي همگاني است. به پاره اي از مصوبات گذشته اين مجلس مي توان ايراد وارد آورد از جمله قانون مطبوعات مصوب سال 1364 و قانون انطباق مهر زوجه ها با نرخ تورم كه ساير بدهي هاي اشخاص در آن منظور نشده است. شوراي انقلاب در عمر خود قوانين مهم و جالبي به تصويب رساند از جمله قانون اراضي موات كه صاحبان يك خانه و يك آپارتمان را از دريافت پروانه ساختمان براي زمين ديگر ممنوع مي ساخت و در قانون مطبوعات مصوب خود تصريح كرده بود كه اگر هيات نظارت ظرف سه ماه به تقاضاهاي وارده ترتيب اثر ندهد متقاضي مي تواند به دادگاه دادخواست دهد و حكم دادگاه قطعي است.
مجلس شوراي اسلامي در كاخ سناي سابق آغاز بكار كرد



اخطار ايران به دولتهاي عربي منطقه خليج فارس ـ رشته اي که سر دراز دارد
28 مي 1984 (هفتم خرداد 1363هجري) و درجريان جنگ عراق با ايران، دولت ايران به كشورهاي عربي منطقه خليج فارس اخطار كرد كه خودرا از جنگ عراق و ايران دور نگهدارند و گرنه بايد منتظر عواقب مداخله خود باشند.
در طول جنگ عراق با ايران، كشورهاي عربي منطقه خليج فارس شوراي همكاري تاسيس کردند و با اينکه عراق عضو اين شورا نبود كمكهاي همه جانبه به اين دولت مي دادند و كويت با حركت دادن كشتي هاي نفتكش خود با پرچم آمريكا، زير پاي اين دولت را در خليج فارس محكم كرد.
«تاريخ» نشان داد که همان کمکهاي عرب هاي منطقه خليج فارس به عراق در جريان جنگ خود با ايران، بعدا سبب نفاق طرفين و تصرف موقّت کويت از سوي عراق شد، آمريکا مداخله کرد عراق را از کويت بيرون راند، عراق تحريم بين المللي و تضعيف شد و به تصرف آمريکا درآمد، آمريکا در منطقه فرماندهي نظامي داير کرد و ...؛ رشته اي که سر دراز دارد.

سالروز درگذشت دکتر مهدی آذر از ملیّون نامدار وطن و همرزم مصدق

دکتر مهدي آذر

دکتر مهدی آذر ملی گرای برجسته قرن 20 ایران هفتم خرداد 1373 (28 ماه مه 1994) در خانه پسرش دکتر هرمز آذر در آمریکا درگذشت. وی که 94 سال عمر کرد در کابینه دکتر مصدق وزیر فرهنگ بود. دکتر آذر که از نخستین دسته محصلان اعزامی به فرنگ است در اروپا (فرانسه و انگلستان) درس پزشکی خواند و طرح ادغام وزارت بهداری، سازمانهای بهداشتی و دانشکده های پزشکی و پرستاری از اوست که پس از انقلاب به اجرا درآمده است.
دکتر آذر پس از شهریور 1320 و احساس وزش باد تغییر به موسسان حزب ایران که عمدتا محصلان اعزامی سابق بودند پیوست و پروانه روزنامه این حزب به نام او صادر شد. این حزب سپس ضمن اتئلاف با احزاب دیگر جبهه ملی ایران را بوجود آورو و پرچم ملی کردن صنعت نفت و استعمار زدایی از وطن را بر دوش کشید. دکتر آذر نخستین روشنفکری بود که برنامه های دروس متوسطه ایران را کهنه و استعماری اعلام کرد.
وی در کابینه دکتر مصدق که بیشتر دوستان او و محصلان دور اول اعزام به فرنگ (سال 1307 = 1928)در آنجا بودند وزیر فرهنگ شد و اقدامات اصلاحی متعدد کرد که هنوز به نام او خوانده می شوند (این برنامه در جای خود در این سایت ـ تاریخ ایرانیان آنلاین آمده اند).
پس از براندازی 28 امردادماه 1332، دکتر آذر بمانند سایر همکاران مصدق تحت تعقیب قضایی قرار گرفت و گرفتار تضییقات متعدد یود.
در سال 1357 (1978) که باد تغییر دوباره وزیدن گرفت همکاران سابق، ملیّون و مصدقی ها دوباره جمع شدند و جبهه ملی را فعال ساختند و مورد توجه قرار گرفتند بگونه ای که که تشکیل دولت موقت پس از انقلاب (دولت مهدی بازرگان که خود از نخستین محصلان اعزامی و بعد همکار مصدق بود) به جبهه ملی و ملّیون سپرده شد. دکتر آذر نیز برغم کهولت فعال بود که درگیری بعدی با ملیّون اورا آزرده ساخت و چون از وضعیت مزاجی مناسبی برخوردار نبود؛ اقامت در خانه پسر را بر ادامه فعالیت سیاسی ترجیح و به آمریکا رفت و 12 سال آخر عمر را در آنجا بسر برد.
کار مبارزه و سیاست در خانواده دکتر آذر سابقه ای طولانی دارد. پدر بزرگ او «حاج علی آقا تبریزی» وکیل ادوار نخست مجلس از مشهد پس از استقرار در مجلس طرح حذف پرداخت دستمزد به روحانیانی را که وکیل مجلس می شدند پیش کشید و گفت که هرگونه پرداخت از بیت المال به یک روحانی خلاف موازین دینی است.
دکتر هرمز آذر پسر دکتر مهدی آذر در اجرای برنامه کمک به میهن که میراث او از گذشتگان است هرسال به ایران می رود و در کنفرانس ها و سمینارهای پزشکی شرکت می کند و هر گونه معلومات تازه ای را که در طول یک سال کسب کرده ـ بدون چشمداشت ـ به هموطنان منتقل می سازد.
خاطرات دوران فعالیت ها دکتر مهدی آذر هنوز تدوین و منتشر نشده است.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
خرداد سال 207 قمری: مرگ طاهربنحسین


فرهنگ و تاریخ > تاریخ جهان - طاهربنحسین از سرداران هارون الرشید و فرزندش مأمون عباسی بود و در بسیاری از جنگها به نفع عباسیان شمشیر زد و سپاهیان عباسی را به پیروزی رسانید.
او در منازعه بین مأمون و امین (دو فرزند هارون الرشید) در به دست آوردن خلافت، جانب مأمون را گرفت و او را در این راه یاری داد. مأمون، وی را به فرماندهی سپاه خود منصوب و در رأس لشکریان بیشماری از خراسان به سوی عراق گسیل داشت. طاهر بن حسین پس از جنگهای زیاد، بر سپاهیان امین پیروز شد و شهر بغداد و تمامی مناطق تحت سیطره وی را تصرف کرد. اما مدتی بعد، برکنار و حسن بن سهل به جای وی به فرماندهی اعظم عراق منصوب شد. به هر روی، این فرمانده سپاه عباسی در بیست و پنجم جمادی الثانی، سال 207 قمری و در عصر خلافت مأمون عباسی وفات یافت.



سالگرد درگذشت خواجه نصير توسي، و به اين مناسبت نگاهي به كارهاي او



«بسال ششصد و هفتاد و دو، به ذيحجه ـــ به روز هجدهم، اندرگذشت در بغداد»
روز درگذشت خواجه نصيرالدين طوسي حكيم، رياضيدان، فضا شناس و اديب ايراني در شعري كه در بالا آمد و به تقويم قمري است مشخص شده است. وي براي انتقال مابقي كتب و ابزارهاي رصدكردن ستارگان به بغداد رفته بود كه در آنجا در 28 ماه مه سال 1273 ميلادي (مطابق سال 652 هجري خورشيدي) در 76 سالگي درگذشت.
ابوجعفر نصيرالدين محمد (خواجه نصير الدين) در جهرود (استان قم) به دنيا آمده و در توس و نيشابور تحصيل كرده بود و سالها در آشيانه ها (دژهاي كوهستاني) اسماعيليه مي زيست. يكي از دلايل اقامت او در اين آشيانه ها به ويژه در ميمون دژ، مطالعه كتاب هاي موجود در اين دژها و استفاده از ابزارهاي رصد ستارگان بود. به علاوه، ناصرالدين عبدالرحيم ابي منصور رئيس وقت اسماعيليه در قهستان از او خواسته بود كه چند كتاب را از عربي به فارسي ترجمه كند. يكي از اين كتابها كه تاليف ابوعلي مسكويه بود «الطهاره» عنوان داشت كه خواجه نصير الدين آن را پس از ترجمه و تفسير و افزودن مطلب، به «اخلاق ناصري» تغيير عنوان داد. تاليفات ديگر او عبارتند از: اساس الاقتباس (در علم منطق)، معيار الاشعار (در عروض و قافيه)، اوصاف الاشراف (در تصّوف)، تحرير اقليدس (در هندسه) و ....
ركن الدين خورشاه رئيس بعدي اسماعيليه پس از تسليم شدن به هلاگو خان، خواجه نصيرالدين را به اين ايلخان مغول معرفي كرد. خورشاه به اندرز خواجه، تسليم هلاگو شده بود تا خونريزي كمتري صورت گيرد و كتاب هاي موجود در دژها از ميان نرود. هلاگو خان كه همانند ساير سران مغول به مطالعه احوال ستارگان و نجوم علاقه داشت از خواجه خواست كه در مراغه، يك رصدخانه بسازد و آن را شخصا از محل درآمد اوقاف اداره كند كه اين رصدخانه به «زيج ايلخاني» معروف است. خواجه نصير 22 سال با مغولان همكاري داشت.
در غرب، خواجه نصير را به دليل وسعت معلومات «استاد بشر» لقب داده اند.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
9 خرداد
1303 شمسی: درگذشت ناظمالاطباء کرمانی


فرهنگ و تاریخ > تاریخ جهان - دکتر میرزا علی اکبر خان نفیسی ملقب به ناظم الاطباء کرمانی پزشک ، ادیب و دانشمند ایرانی از برجسته ترین پزشکان ایرانی اواخر عهد قاجار محسوب می شود .
او پزشک دربار مظفرالدین شاه و مؤثر در امضای فرمان مشروطیت است . او در تأسیس چند مریض خانه منطبق با شرایط روز در تهران و مشهد نقش اصلی را داشته است . تألیفات پزشکی وی متعدد بوده و در زمینههای غیرپزشکی نیز شاخص ترین اثر او فرهنگ لغت بزرگ و 4جلدیای است که با عنوان فرهنگ ناظم الاطباء مشهور است. در سال۱۲۹۰ قمری ناصرالدین شاه پس از بازگشت از اروپا درصدد برآمد که بیمارستانی به سبک اروپایی در تهران تأسیس کند و برای این کار «میرزاعلیاکبرخاننفیسی» را انتخاب کرد. وی تا سال۱۲۹۸ قمری مسئولیت این بیمارستان که به مریضخانه دولتی شهرت یافت را برعهده داشت و به همین دلیل لقب حکیم باشی گرفت. او در نهم خرداد 1303شمسی در تهران درگذشت .
نبرد سرنوشت ساز تيسفون: شكست روميان و كشته شدن امپراتور روم

شاپور دوم


بيست و نهم ماه مي سال 363 ميلادي در كنار دجله، در محلي كه اينك در آنجا شهر بغداد واقع شده است و نه چندان دور از شهر تيسفونCtesiphon (مدائن) پايتخت امپراتوري ايران، جهان باستان شاهد نبرد سخت 60 هزار لژيونر رومي با 65 تا 80 هزار سرباز ايراني به فرماندهي سپهبد «مرناMerena» بود. فرماندهي روميان را ژوليان (فلاويوس كلوديوس ژوليانوسFlavius Claudius Julianus) امپراتور روم شخصا برعهده داشت. ميدان اين جنگ، شش فرسنگي (36 کيلومتري) شمال تيسفون نوشته شده است.
مارسه ليوس Marcellinus مورخ يوناني (متولد 330 و متوفا در 391 ميلادي) كه به عنوان يك افسر ارتش روم ناظر صحنه هاي جنگ بود شرح نبرد، علل و نتايج آن را برنگاشته است. به نوشته وي، پس از درگذشت كنستانتين دوم در سوم نوامبر 361 در ترسوس Tarsus كه در قسطنطنيه دفن شد ژوليان جانشين او وارث مساعي او براي پيشگيري از ادامه تصرف قلمرو روميان در مشرق زمين توسط شاپور دوم (ذوالاكتاف) شاه وقت ايران از دودمان ساسانيان شده بود. وي پنجم مارس سال 363 ميلادي از فرصت دوربودن شاپور از پايتخت استفاده كرد و با 90 هزار لژيونر عازم ايران شد. شاپور دوم براي سركوب كردن باقيمانده طوايف «هون» به آن سوي منطقه فرارود (آسياي ميانه) رفته بود. شاپور قبلا دو بار دست به حمله نظامي به قلمرو كنستانتين دوم زده و دست روميان را از مناطق متعدد در آسياي غربي كوتاه كرده بود.
ژوليان در رسانيدن خود به پشت ديوارهاي پايتخت ايران به قدري شتاب كرد كه منتظر پيوستن 30 هزار تن از نظاميانش نشد كه آنان را قبلا روانه ارمنستان ساخته بود. شاپور دوم پس از آگاه شدن از لشكركشي ژوليان، با عجله عزم بازگشت به پايتخت كرد و تا رسيدن خود با واحدهاي اصلي ارتش، سپاه اسپهبد «مرنا» مستقر در منطقه پایتخت را مامور متوقف ساختن ژوليان كرده بود. سپهبد مرنا در نبرد بيست و نهم ماه مه موفق به متوفق ساختن ژوليان شد كه قصد او تصرف پايتخت ايران زمين بود.
ژوليان که از طریق جاسوس های خود از نزديك شدن شاپور دوم با سواره نظام زره پوش و به نوشته مارسه ليوس، داراي زره و سلاحهايي به شكل «كاتافراكتCataphract (يوناني) و كليباناريClibanarii(رومي) و واحدهاي فيل سوار زوبين انداز آگاه شده بود سام مي دستور عقب نشيني به سامرا (سامره) را داد تا در آنجا منتظر نیروی کمکی سی هزار نفری خود شود و نبرد را از سرگيرد، ولي اسپهبد «مرنا» از تعقيب او دست برنداشت. سه هفته بعد شاپور دوم به او رسید و دو سپاه ایران 26 ژوئن (27 روز بعد) در حاشيه سامرا نيروهاي رومي را پيش از اين كه به صورت هلال آرايش يابند به محاصره درآوردند.
ژوليان



ژوليان

در جريان جنگ، يك سرباز ايراني زوبين (نيزه كوتاه ـ سرنيزه كه به هدف پرتاب مي
شد) به سوي ژوليان پرتاب كرد كه بر پهلوي او نشست و چند ساعت بعد درگذشت.
در پي در گذشت ژوليان، ژنرالهاي رومي ژوويان را به سمت امپراتور موقت انتخاب كردند كه وي چون توان و استعداد جنگيدن در نيروهاي رومي نديد با شاپور دوم صلح كرد و از پنج منطقه بزرگ در شرق مديترانه و هرگونه ادعاي روم در ارمنستان صرف نظر كرد و متعهد شد كه شخصا به مناطق پنجگانه مراجعه كند و به دست خود پرچم ايران در آنجا برافرازد كه چنين كرد و اين عمل در تاريخ امپراتوري روم يك تحقير خوانده شده است.
شاپور دوم كه 70 سال بر ايران حكومت كرد و شهر نيشابور را در خراسان ساخت به روش شاپور يکم، دستور داد كه مجسمه هايي بسازند كه كشتگان رومي را در زير پاي سواره نظام ايران نشان دهد تا اين پيروزي هرگز فراموش نشود و به سان شاپور يکم، اسيران رومي را هم براي كار كشاورزي به خوزستان فرستاد.
بپاخيزي «ديودستيان» در آذربايجان براي تامين تماميت ايران و حاکميت ملي
زماني كه در هر گوشه ايران، يك ايراني بپاخاسته و جان بر كف نهاده بود تا تماميت و حاكميت ملي ميهن گرامي و باعظمت مان را تامين كند، 28 ماه مي سال 879 ميلادي «ابوالساج ديودست» آذربايجان را از حاكميت خليفه عباسي وقت (المعتمد) خارج ساخت و احياء استقلال ايران را از اينجا آغاز كرد. اين تلاش همزمان با مساعي صفاريان در جنوب شرقي و جنوب، سامانيان در خراسان بزرگتر و ديگران در مازندران، گيلان و برخي از نواحي مركزي ايران بود.
تلاش ميهندوستانه «ديودستيان» بيش از نيم قرن طول كشيد و در تضعيف عباسيان موثر واقع شد. محمد افشين پسر ابوالساج مناطق ديگري از جمله ارمنستان را آزاد كرد و ابوالقاسم ديودستي برادر او با تاسيس سپاه فدائيان ايران (طبق نوشته برخي مورخان؛ «سپاه فداكاران») موفق به آزاد كردن ابهر، زنجان، قزوين و ري شد و فرمانداران خليفه عباسي و ماموران جمع آوري ماليات وابسته به اورا از اين مناطق بيرون راند و ....
مورخان فرنگ (اروپايي)، سال آزادسازي «ري» به دست ابوالقاسم ديودستي را 902 ميلادي ذكر كرده ا
قرارداد اماسیه و تقسیم گرجستان و ارمنستان میان ایران و عثمانی
درپی یک رشته زد و خورد میان عثمانی و ایران که 23 سال طول کشید، 29 ماه می 1555 شاه طهماسب یکم و سلطان سلیمان در اماسیه Amasya یک قرارداد صلح امضاء کردند. طمع سلطان سلیمان به ارمنستان و گرجستان عامل این زد و خوردها بود. طبق قرارداد اماسیه، گرجستان و ارمنستان متساویا میان ایران و عثمانی قسمت شدند. در تقسیم بین النهرین (عراق جلگه ای امروز)، سهم عثمانی بیشتر از ایران تعیین شد. چون کربلا و نجف در منطقه متعلق به عثمانی قرارگرفته بود، این دولت رفت و آمد آزاد ایرانیان به این دو شهر جهت زیارت را تضمین کرد. با امضای این قرارداد بود که عثمانی از طریق بین النهرین به خلیج فارس راه یافت. بااینکه این قرارداد خطوط مرزی و حدود هر کشور را دقیقا روشن نکرد، صلح اماسیه 20 سال دوام یافت.
زمانی که غرب با دو مبارز رو به رو بود: مصدق و مائو
وينستون چرچيل نخست وزير وقت انگلستان 30 می 1952 در پارلمان اين كشور گفته بود: "ما اينك در برابر دو مخالف (مبارز) قرار داريم ـ مصدق و مائو. هر دو نسبت به كارهايي كه مي كنند تعصب دارند و همين تعصب منجر به لجبازي و يكدنگي آنان شده است و به « مذاكره» فرصت نمي دهد. مائو براي حمله به نيروهاي غرب در كره بيش از يك ميليون داوطلب به مرز فرستاده و مصدق به هلند رفته است تا با نطق و مصاحبه حملات تازه اي به ما كند. زيان عمومي اين مبارزه لفظي كمتر از حمله سيل آساي قريب الوقوع داوطلبان مائو نيست و .... مصدق هشتم خرداد 1331 وارد هلند شده بود.
نطق پارلمانی چرچیل هنگامی ایراد شده بود که مصدق در لاهه بود. وی به این شهر رفته بود تا به شکایت لندن ایران به دادگاه بین المللی پاسخ دهد. مصدق قبلا رسيدگي دادگاه لاهه به شكايت انگلستان از ايران را مغاير حاكميت ملي يك كشور مستقل عضو سازمان ملل خوانده بود، ولي گفته بود كه به لاهه خواهد رفت تا صداي ايران را كه قريب يك قرن و نيم تحت نفوذ و سلطه اجانب بوده به گوش جهانيان برساند و تاكيد كرده بود كه دفاع او در لاهه در عين حال دفاع از كشورهاي ضعيف و استعمارزده در برابر قدرتهاي جهاني خواهد بود.
درگذشت طرّاح نقشه براندازي 28 امرداد، و ميراثي كه باقي گذارده است
«جان فاستر دالس» یکی از دست اندرکاران براندازي 28 امرداد 1332 بیست و چهارم می 1959 در 71 سالگی درگذشت. وی در دوران حكومت ژنرال آيزنهاور شش سال و چهار ماه وزير امور خارجه آمريكا بود. همزمان، برادرش «آلن» نيز مديريت «سيا» را برعهده داشت. به نوشته تاريخنگاران، دالس بود كه استدلال چرچيل مبني بر لزوم براندازي دولت دكتر مصدق را پذيرفت و آن را به آيزنهاور قبولانيد.
جان فاستر دالس كه نام او بر فرودگاه بين المللي منطقه واشنگتن (پايتخت ايالات متحده) گذارده شده است در مارس 1953 (اسفند 1331 و فروردين 1332) نقشه براندازي دولت ملّيون ايران را با همفكري چرچيل طرح كرد كه براي اجرا به سازمانهاي اطلاعاتي آمريكا و انگلستان داده شد و اين دو سازمان با استفاده از بودجه انجام كار، آن را در آگوست 1953 (امرداد 1332) با كمك عوامل داخلي (آنان كه از به مخاطره افتادن منافع و اقتدار خود در صورت تضعيف سلطنت، چپروي بيشتر دولت مصدق و گسترش افكار سوسياليستي به هراس افتاده بودند) به اجرا درآوردند و 19 آگوست 1953 (28 امرداد1332) دولت مصدق را برانداختند. دالس كه فعاليت هاي جهاني او با عضويت در هيات نمايندگي آمريكا در نشست سال 1919 فرانسه معروف به «صلح ورساي» آغاز شده بود صاحب دكترين «مسيو ريتالي ايش» است.
وي تجربه كودتاي 28 امرداد را بعدا و به همانگونه در كشور گواتمالا به اجرا درآورد و دولت منتخب مردم در اين كشور را سرنگون ساخت زيرا كه در واگذاري امتياز توزيع بين المللي ميوه گواتمالا زير بار فشار و نفوذ آمريكا نمي رفت. دالس كه پدربزرگش هم وزير امور خارجه آمريكا بود يك ضد كمونيست دوآتشه بود و در زمان وزارت خود موفق شد كه شكل سياست خارجي آمريكا را تغيير دهد كه شكل تازه هنوز فعال به نظر مي رسد. دالس بود كه اهميت اتحاد آمريكا با دولت سعودي، و قرارداشتن ايران، ژاپن و آلمان دركنار آمريكا را وارد برنامه هاي سياست خارجي آمريكا كرد. او بود كه اتحاديه آنزوس و سيتو را در برابر چين به وجود آورد و پاكستان را وارد سيتو كرد تا هند را هم در گروگان داشته باشد و سپس به ايجاد پيمان بغداد که دوعضو آن پاكستان و تركيه بودند دست زد تا اين اتحاديه مركزي، حلقه متّصله «ناتو» با «سيتو» باشد و شوروي و چين به محاصره كامل درآيند. براي دالس اين شكست كه نتوانست افغانستان را از شوروي و بي طرفي دور و وارد اتحاديه هاي غرب كند يك عقده شده بود كه نيم قرن پس از او، اينك درحال تحقق يافتن است. جان فاستر دالس 71 سال عمر كرد و از تحولات دهه نخست قرن 21 چنين برمي آيد كه ميراث او همچنان باقي است.
برخي از رسانه ها 24 ماه مي 2007 به مناسبت سالگرد درگذشت جان فاستر دالس، افشاگري 22 مي 2007 «براين راس» خبرنگار اينوستيگيتيو شبكه تلويزيوني «اي بي سي» را نقل كرده بودند مبني بر اين كه جورج بوش [رئيس جمهور وقت آمريکا] با اجراي يك برنامه عملياتي محرمانه «بدون خونريزي)» سيا در ايران موافقت كرده است. اين رسانه ها اشاره كرده بودند كه چنين برنامه هايي تازگي ندارد و دستور اجراي نخستين برنامه از اين دست را جان فاستر دالس در سال 1953 داده بود.
شبكه تلويزيوني اي بي سي آمريكا، تصويري ادغام شده از اين طرح (عكس زير) را منتشر كرده بود. اين گزارش اي بي سي در صدر اخبار مشروح شبانگاهي (ساعت 5/6 بعداز ظهر اين شبكه به وقت شرق آمريكا) 22 ماه مي 2007 اين شبكه انتشار يافت تاكنون نه تكذيب شده است و نه تاييد.


اعتراض نخست وزير به تعدّد مراکز قدرت در ايران
29 ماه مي 1979 (هشتم ارديبهشت 1358) مهدي بازرگان نخست وزير دولت موقت انقلاب اعلام كرد كه تعدّد مراكز قدرت امور كشور (ايران) را فلج كرده و اگر ادامه يابد مسائلي به وجود خواهد آورد كه تا دهها سال گريبانگير ملت خواهد بود.
وي اين مطلب را در يک مصاحيه عمومي بيان داشته بود که در صفحات اول روزنامه هاي تهران انتشار و از راديو تلويزيون دولتي پخ
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روزگار 10 خرداد
116 قمری: شهادت علیبن محمد باقر (ع)
فرهنگ و تاریخ > تاریخ جهان - حضرت اباالحسن علیابنمحمدباقر(ع) در سال113 قمری جهت امر تبلیغ دین مبین اسلام و پاسخگویی به احساسات مذهبی مؤمنان وارد کاشان شدند و بهمدت 3سال به ارشاد مردم ولایتمدار پرداختند .

درخصوص مقام والای آن حضرت روایتهای متعددی نقل شده است که از جمله آن میتوان به حدیث حضرت امامصادق(ع) اشاره کرد که میفرماید: هرکس برادرم حضرت علیابنباقر(ع) را در اردهال زیارت کند مانند کسی است که قبر جدمحسین(ع) را در کربلا زیارت کرده باشد و همچنین حضرت امامرضا(ع) میفرماید؛ «نعمالموضع الاردهال فلزم و تمسک به؛ چه خوب مکانی است اردهال پس به آن التزام و تمسک پیدا کنید». حضرت علیابنمحمدباقر(ع) در سال116 هجری قمری با یارانش به جنگ با کفر زمانه پرداخت و پس از رشادتهای فراوان سرانجام در 27 جمادیالثانی در دره ازناوه با یاران باوفایش به شهادت رسید و سر مبارکش را از تن جدا کرده و برای حاکم جور وقت در شهر قزوین ارسال کردند و بدن مطهرش را در مشهد اردهال به خاک سپردند .

1226 شمسی: انعقاد عهدنامه ارز روم

در زمان سلطنت محمدشاه قاجار، والی بغداد به تحریک بازرگانان بصره که از رونق گرفتن بندر خرمشهر زیان دیده بودند، این بندر را مورد تجاوز قرار داد. در پی آن، دولت ایران نماینده‏ای به عثمانی فرستاد تا جبران خسارات وارده را خواستار شود. دولت عثمانی مدعی شد که بندر خرمشهر جزء خاک عثمانی است و این حادثه را مسئله‏ای داخلی می‏داند. در پی این ادعا، دولت ایران نیز تهدید کرد شهر بغداد را هدف حملات خود قرار خواهد داد اما دولت عثمانی که تمایلی به جنگ با ایران نداشت، نماینده‏اش را به ایران فرستاد و بندر خرمشهر را تخلیه کرد. در این حین بار دیگر کشتاری در کربلا روی داد و در آن ایرانیان مقیم کربلا قتل عام شدند. این حادثه، دولت ایران را بهشدت عصبانی کرد اما با تلاشهای سیاسی، مذاکرات صلح آغاز شد و پس از گذشت 2سال، قرارداد ارز روم در دهم خرداد 1226 شمسی بین ایران و عثمانی امضا شد. به موجب این پیمان، دولت ایران از ادعای خود نسبت به سلیمانیه چشم پوشید و در عوض دولت عثمانی مالکیت ایران بر بندر خرمشهر و حق کشتیرانی در رودخانه شطالعرب را به رسمیت شناخت و مقرر شد که دولت عثمانی از بدرفتاری با زائران و بازرگانان ایرانی پرهیز کند .
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روزگار 11 خرداد

اگر شاه ايران به اندرز امپراتور چين توجه كرده بود
«ليو بانگ» كه به نام «گائو زو» امپراتور چين شده بود در مي سال 198 پيش از ميلاد ايران را به اتحاد با چين دعوت كرد. «گائو زو» در نامه خود كه به اردوان سوم چهارمين شاه ايران از دودمان اشكاني تسليم شد پيش بيني كرده بود كه اگر هم دولت آنتيوكوس سوم در انتاكيه (از جانشينان اسكندر) از ميان برود جايش را دولت ديگري از غرب (روميان) خواهند گرفت و شرق را آسوده نخواهند گذارد مگر اين كه متحد شود. اردوان كه سخت درگير جنگ با آنتوكوس سوم بود به واقعيتي كه گائو زو در نامه اش نوشته بود توجه نكرد و مناسبات ايران و چين در همان سطح سابق باقي ماند. در آن زمان آنتيوكوس سوم كه مردي جاه طلب بود دست به جهانگشايي و توسعه قلمرو زده بود به گونه اي كه دو دولت محلي واقع در آناتولي از روميان استمداد كرده بودند كه خود در صدد تصرف يونان و مقدونيه و همسايه شدن بي واسطه با ايران برآمده بودند و اين استمداد بهانه خوبي به دست روميان تازه به قدرت رسيده داد كه متوجه شرق شوند. گائو زو موسس دودمان «هان» در چين كه بر جاي دودمان شين (چين) نشسته بود از سال 202 تا سال 195 پيش از ميلاد امپراتور چين بود و يكم جون اين سال (2 هزار و 201 سال پيش) درگذشت. «تاريخ» او را مردي با تدبير و دورانديش مورد قضاوت قرارداده است. اگر اردوان سوم به نامه گائو زو توجه كرده بود شايد درگيري 800 ساله ايران و روم صورت نمي گرفت.

روزي كه شهرستان انبار (عراق) «پيروزشاپور» نام گرفت
در پي پيروزي بر گورديان سوم امپراتور روم، شاپور يكم شاه ساساني ايران یکم ژوئن سال 243 ميلادي شهر «انبار» واقع در 60 كيلومتري غرب بغداد امروز را به شهر «پيروز شاپور» تغيير نام داد. چندي پس از آن شكست، گورديان به دست افرادش كشته شد و ژنرالهای رومی حاضر در محل، فيليپ را به امپراتوري روم انتخاب کردند كه با شاپور صلح كرد و امتيازات فراوان به او داد. در برخي نوشته ها آمده است كه شاپور یکم «انبار» را پس از عمران و آبادي و انتقال جمعيت بيشتر به آنجا که مركز شهرستان بود، «پيروز شاپور» ناميده بود. توافق بر سر صلح در همين محل حاصل آمده بود. به درستي دانسته نيست كه از چه زماني اين منطقه كه اينك ايالت الانبار (عراق) خوانده مي شود به نام قديمي خود بازگشت داده شده است. (انبار واژه ای فارسی است).
ايالت انبار كه 12 قرن بخشي از قلمرو ايران بود پس از اشغال نظامي عراق توسط آمريكا در دهه يکم قرن 21 تا چند سال به صورت كانون اصلي مقاومت و زد و خورد درآمده بود.
شاپور يكم كه در سال 242 شاه ايرانيان شده بود جنگ با روميان را از پدرش، اردشير، به ارث برده بود. شاپور يكم پس از پيروزي بر گورديان سوم و امضاي قرارداد صلح با فيليپ، عازم شمال خاوري ايران شد و در طول همين سفر بود كه از عقايد «ماني» آگاه گرديد و براي مدتي كوتاه به پشتيباني از او برخاست.
ماجرای زنجیر عدل خسروانوشیروان از زبان «پیتر بنِنسون» ـ اشاره به نظرات بننسون درباره دادگری و حقوق بشر
پیتر بنِنسون Peter Benenson حقوقدان و انساندوست انگلیسی و از موسسان سازمان «جاستیس JUSTICE = دادگری» و «امنستی اینترنشنال Amnesty international» یکم ژوئن 1957 در نطقی در توجیه اجتناب ناپذیر بودن تامین جهانی پنج اصل دادگری ازجمله قانونمداری، رعایت کامل و بدون چون و چرای حقوق بشر، منظما تجدید نظرکردن در آیین دادرسی کیفری و قوانین مربوط و حذف مجازات اعدام و ... مثالی از «تاریخ» آورده و گفته بود: "خسروانوشیروان، شاه ایران در سده ششم میلادی برای اجرای این اصول و شنیدن تظلمّات اتباع، در کاخ خود در تیسفون که هنوز باقی است طناب و زنگی تعبیه کرده بود [زنجیر عدل] تا هرکس که شکایت و نظر اصلاحی دارد و بخواهد آن را با او درمیان بگذارد به میدان مجاور کاخ برود و طناب [زنجیر] را بکشد و زنگ را به صدا درآورد تا او برای شنیدن شکایت و یا ترتیب دادن ملاقات حضوری با آن فرد در بالکن کاخ حضور یابد. خسروانوشیروان یک شاه فیلسوف بود و با تعمیم عدالت در قلمرو خود، تاریخنگاران اورا «دادگر» لقب داده اند. تامین عدالت و حفظ آن نیاز به یک نظارت دائمی بی طرفانه [غیر دولتی] دارد. سیستم تامین عدالت که خسروانوشیروان بنیاد نهاده بود پس از درگذشت او از میان رفت و ظلم جای آن را گرفت و دیدیم که تداوم همین ظلم، به عُمر امپراتوری ایران و سه قرن تنها ابرقدرت جهان ـ پس از 13 قرن پایان داد. چرا؟، زیراکه ایران پس از خسروانوشیروان فاقد یک سازمان نظارتی «جاستیس» بود تا تامین عدالت که او برای ایرانیان برقرارکرده بود ادامه یابد. انسان قرن 20 [سده حیات بننسون] با دریافت اخبار ساعت به ساعت رویدادها و تحولات از رسانه ها و تأمل و تفکّر روی آنها، سریعتر از انسان 14 قرن پیش [سالهای پس از درگذشت خسروانوشیروان] دربرابر بی عدالتی حسّاسیّت و واکنش نشان می دهد که این واکنش ها به سود آرامش جهان و پیشرفت بشر و سعادت او نخواهد بود.".
این اظهارات بنِنسون عینا در رسانه های وقت انتشار یافته بود.
سازمان «جاستیس» در سال 1957 و امنستی اینترنشنال در سال 1961 تاسیس شدند. بنِنسون مدتی دبیر امنستی بود و یک بارهم فاش ساخت که سازمان جاسوسی انگلستان [ام. آی. ـ 6] در آن رخنه کرده است. بنِنسون که 84 سال عمر کرد 25 فوریه 2005 درگذشت. مقاله او «زندانیان فراموش شده» معروف است
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روزگار 12 خرداد
زمانی که قبرس بر قلمرو ایران اضافه شد
محاسبات تقویمی نشان می دهد که جزیره 9 هزار کیلومتری قبرس در مدیترانه شرقی در ماه ژوئن سال 545 پیش از میلاد بر قلمرو ایران افزوده شده بود و این زمان در کتابهای تاریخ قرون قدیم مندرج است. این جزیره که از نظر وسعت سومین جزیره مدیترانه بشمار می رود تا مارس 332 پیش از میلاد [ 4 ـ 5 ماه پس از نبرد ایسوس] هنوز در دست ایرانیان بود. نبرد ایسوس که در آن ارتش ایران از اسکندر مقدونی شکست خورد در نوامبر 333 پیش از میلاد روی داده بود. ناحیه ایسوس تا ساحل مدیترانه فاصله زیاد ندارد. در دوران حکومت ایران بر قبرس، نهال و بذر بسیاری از درختان میوه منطقه مدیترانه و نیز حنا (برای تولید رنگ قرمز) از این جزیره به ایران و نهال و بذر چند نوع انگور ایران به آنجا منتقل شد. ایرانیان از معادن مس قبرس استفاده می کردند. قبرس 19 دهه یک پایگاه دریایی ایران در مدیترانه بود. به تحریک آتنی ها و همزمان با سایر ایونی ها قبرسی ها در سال 499 پیش از میلاد برضد امپراتوری ایران دست به شورش زدند که به دست آرتی بیوس Artybius ـ ژنرال ارتش ایران سرکوب شدند. قبرسی ها در سال 344 پیش از میلاد نیز به یک شورش محدود دست زدند که بی نتیجه بود. این بار شاه هخامنشی ایران شورشیان را بخشود. پیش از ایرانیان، مدتی هم آشوریان بر قبرس حکومت کرده بودند. در پی شکست ارتش ایران در نبرد ایسوس از اسکندر، قبرس برای همیشه از ایران جدا شد و پس از درگذشت اسکندر، توسط اسکندریان حاکم بر مصر ازجمله پتولمیس Ptolemies اداره و کاملا یونانیزه Hellenization شد. این جزیره استراتژیک در سال 58 پیش از میلاد به دست رومیان افتاد که از سال 1570 عثمانیان جای آنان را گرفتند و مهاجرت تُرکان به آن جزیره آغاز شد. از سال 1878 انگلیسی ها حاکم بر قبرس شدند و قبرس از سال 1960 استقلال یافت ولی طولی نکشید که تُرکان ساکن شمال این جزیره با حمایت نظامی ترکیه اعلام استقلال کردند و از 1974 این جزیره دارای دو دولت است. تُرکان نزدیک به یک چهارم نفوس این جزیره اروپایی ـ آسیایی یک میلیون و یکصد هزار نفری را تشکیل می دهند. انگلستان هنوز پایگاه نظامی خودرا در این جزیره حفظ کرده است.
اعتراض تاريخي ايران به دولت انگلستان درباره بحرين
خرداد 1331 (دوم ژوئن 1952) وزارت امور خارجه ايران (دولت دكتر مصدق) طي يادداشتي به دولت انگلستان تاكيد كرد كه امضاي هرگونه قرارداد انگلستان با بحرين ايران را، نقض تعهدات و يك دو - رويي محض مي داند.
در اين يادداشت آمده بود كه دولت انگلستان طبق اسناد موجود از زمان شاه عباس به بعد، بارها پذيرفته است كه مجمع الجزاير بحرين گوشه اي از قلمرو ايران است. بنابراين، نبايد با متمردين اين جزاير قرار داد امضاء مي كرد. دولت انگلستان با اين عمل غير قابل قبول، تعهدات خود و موازين بين المللي را نقض كرده و شئون و حيثيت خود را ناديده گرفته است.
نسخه اي از اين يادداشت به سفارت انگلستان در تهران تسليم شده بود.
سه دهه بعد، يكي از موارد جرم امير عباس هويدا كه در بهار سال 1358 به حکم قاضي شرع دادگاه انقلاب اعدام شد؛ گذشتن از حقوق ايران در قبال بحرين بود كه وي در زمان نخست وزيري اش در مجلس حاضر شده بود و بدون كسب نظر ملت ايران در يك رفراندم، از آن صرف نظر كرده بود.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روزگار 13 خرداد
انتقاد روزنامه هاي تهران از گزارش بانك جهاني درباره مناقشه ايران و انگلستان بر سر نفت[
در اين روز در خرداد سال 1331 خورشيدي( ژوئن 1852) روزنامه هاي تهران ضمن چاپ گزارش طولاني بانك جهاني درباره مناقشه ايران و انگلستان بر سر نفت، شديدا از اين بانك انتقاد كرده و نوشته بودند كه بانك جهاني با اين گزارش ماهيت سياسي خود را به جهانيان نشان داد و ثابت كرد كه صرفا يك موسسه پولي بي طرف نيست و در پشت چهره آرام و ظاهر الصلاح خود به سود برخي قدرتها سياسي كاري مي كند و يك ابزار اعمال سلطه گري است .
بانك جهاني در پي ديدار نمايندگانش از تهران و آبادان، در گزارشي كه در واشنگتن منتشر ساخته بود ضمن تشريح تاريخچه نفت ايران و قرارداد نفتي 1901 و تمديد آن در 1933 با شركت نفت انگلستان كه سهامدار عمده آن دولت انگلستان بود نوشته بود كه اگر دولت ايران ( دكتر مصدق ) تصور مي كند كه قطع صدور نفت و تعطيل بودن پالايشگاه آبادان، جهان را با كمبود رو به رو مي سازد، اين يك اشتباه است؛ زيرا با تاسيس پالايشگاههاي تازه و استخراج بيشتر از ميدانهاي نفتي ساير كشورها به ويژه عراق، اين كمبود ها رفع مي شود و ايران ، بازنده « خيال » و محاسبه خود خواهد بود. جملات اين گزارش نيز چنان انتخاب شده بود كه گويا، نفت ايران ملي نشده و هنوز متعلق به انگلستان است.
اين نخستين بار بود كه دست بانك جهاني خوانده شده و ماهيت آن فاش گرديده بود. بعدا و تا به امروز ساير كشورها همين اتهامات را كه ايران آغازگر آن بود به اين بانك وارد آورده اند.

دالس: آمريکا نمي گذارد ايران به دست کمونيستها افتد و يا در دست مخالفان آمریکا باشد
سوم ژوئن 1953 (13 خرداد 1332 و دو ماه و نيم پيش از براندازي 28 امُرداد 1332) جان فاستر دالس John Foster Dulles وزير امور خارجه وقت آمريکا [از 26 ژانويه 1953 تا 22 اپریل 1959] پس از يک ديدار طولاني با «لوي هندرسون» سفير اين کشور در تهران اعلام کرده بود که دولت آمريکا نمي گذارد ايران به دست کمونيستها افتد و یا در دست مخالفان آمريكا باشد. وي که در واشنگتن سخن مي گفت اظهارکرده بود که با افتادن ايران به دامان مسكو، خاور ميانه استراتژيک و نفتدار از دست خواهد رفت و چراغ پیشرفت اقتصاد اروپا و ژاپن خاموش خواهد شد. وي دولت هری ترومن [رئیس جمهور قبلی آمریکا] را متهم كرده بود كه سياست روشن و درستي در قبال تحولات وقت ايران نداشت. دالس گفته بود: براي ما ايران غير کمونيست و متحد غرب به مراتب مهمتر از نفت است. دولت ايران، صرف نظر از چه کسي نخست وزير آن باشد، بايد در كنار ما، دوست و متحد اطمينان بخش ما باشد.
به نوشته مورخان معاصر، دالس در تنظیم و نظارت بر عملیات براندازی دولت مصدق معروف به عملیات آژاکس [Operation Ajax 1953] نقش موثر داشت. به باور برخی از این مورخان، براندازی مصدق سرآغاز عملیاتی بود که اواخر دهه 1980 به انحلال پیمان ورشو و دو سال بعد فروپاشی شوروی انجامید زیرا اگر ایران متحد مسکو شده بود، شوروی طبق نقشه تزارها که دولت لندن در زمان خود با انواع بازی و دسیسه مانع از تحقق آن شد بر خاورمیانه و آسیای جنوبی دست می یافت که فروپاشی قدرت غرب را به دنبال داشت و ....
روزنامه هاي تهران عموما، از اين اظهارات دالس ابراز تعجب کرده بودند و روزنامه اطلاعات در شماره 16 خرداد خود سئوال کرده بود: مقصود آمريکا چيست؟.

حذف کتابهای «درسی تاریخ» دوران مصدق و ناپدید شدن «بیل آو رایتز Bill of Rights» از این کتب

دو روز مانده به پایان سال تحصیلی 1332 – 1333 (دوم و سوم ژوئن 1954)، به دانش آموزان دوره دوم متوسطه ایران گفته شد که پس از امتحانات، اگر کتابهای درسی تاریخ را [که در دوران حکومت مصدق چاپ شده بود] تحویل دفتر مدرسه دهند، به رایگان کتاب تاریخ چاپ تازه و یا 3 دفترچه سفید و قلم دریافت خواهند کرد!. در آن زمان، یک دانش آموز در پایان کلاس یازدهم دیپلم متوسطه دریافت می کرد و کلاس دوازدهم که سه شعبه بود (ادبی، ریاضی و طبیعی) اختصاص به کسانی داشت که می خواستند در رشته های مربوط به دانشگاه بروند.
متون کتابهای تاریخ چاپ تازه، درحقیقت همان بود که در کتابهای چاپ پیش از خرداد 1330 مندرج بود. دولت مصدق کتابهای درسی تاریخ برای دوره متوسطه را تجدید نظر کامل کرده ازجمله در قسمت تاریخ آمریکا توجه ویژه به قانون اساسی این کشور و مفاد اصلاحیه معروف به «بیل آو رایتز Bill of Rights» شده بود که انعکاس دمکراسی و آزادی ها بود ازجمله آزادی انتشار روزنامه (نداشتن نیاز به دریافت پروانه نشر). عنوان «اکتشافات جغرافیایی» شده بود «استعمار ملل و سلطه اروپاییان». عکس تبلیغاتی تجمع کشتی های نظامی انگلستان [در فصل مربوط به جنگ جهانی اول] حذف شده بود. تاریخ اشکانیان که در کتب پیش از سال 1330 تنها دو صفحه بود و در این دو صفحه هم آمده بود که اطلاع زیادی از این دوره در دست نیست ده برابر شده و دمکراسی اشکانی و ایجاد مجلس مِهستان، انتخابی بودن شاه و چگونگی عزل او، توجه به فلسفه یونان در این دوره و ... به تفصیل تشریح شده بود. در کتب چاپ تازه از تاریخچه نفت، تاریخ اندیشه و روشنگری [در اروپا] و ... اثری نبود و فصل انقلابات و ... حذف شده بود. در کتب درسي دوران حکومت مصدق در فصل انقلابات، بپاخیزی های بزرگ در طول تاریخ بشر از کاوه آهنگر و اسپارتاکوس تا انقلاب فرانسه، انقلابات سال 1848 اروپا، انقلابات قرن نوزدهم آمریکای لاتین به رهبری سیمون بولیوار و انقلاب روسیه آمده و نتیجه گیری شده بود که اگر نشر روزنامه و تشکیل حزب و اتحادیه در یک کشور آزاد باشد انقلاب به آن شکل روی نخواهد داد و تظاهرات ـ راهپيمايي هاي محدود خیابانی و اعتراض «انقلاب» نیست که دگرگون کننده اوضاع باشد.
دکتر مهدی آذر [متوفی در آمریکا در 28 ماه می 1994 ـ 94 سالگی ] وزیر فرهنگ حکومت مصدق به این تغییرات و از گور درآوردن کتب درسی سابق اعتراض و این عمل را در تاریکی باقی گذاردن نوجوان ایرانی و بی خبری او از دمکراسی و آزادی و عظمت فکری گذشته اعلام کرد و گفت: مجسمه ها و سکه های همه پادشاهان اشکانی ایران و خرابه های شهر اشک آباد و نسا (عشق آباد) که ساخته اند، دامغان، ایوانکی (شهر ری نوین)، تیسفون که به دست آنان ساخته شده است و صورتجلسات سنای روم و ... موجود است چرا باید به نوجوان دروغ گفت و ... چرا باید از بردن نام دمکراسی ترسید؟!، ژاپنی ها ساعات درس تاریخ را در مدارس خود سه برابر کردند و به آن قدرت رسیدند، استعمار اروپایی را از آسیا برانداختند و ....
تنها اثر این اظهارات این بود که بر اوراق پرونده او [دکتر آذر] در دادرسی ارتش افزود و دو اتهام تازه بر اتهامات قبلی وی اضافه شد. زدن این حرفها در آن زمان (9 ماه پس از براندازی 28 امُرداد) دلاوری فراوان لازم داشت [دل شیر می خواست]

انتشار طرح قانون سال 1358 مطبوعات براي اظهار نظر
14 خرداد سال 1358 - چهار ماه پس از انقلاب - طرح قانون مطبوعات که براي بررسي و تصويب در شوراي انقلاب تنظيم شده بود براي اظهار نظر علاقه مندان،در روزنامه هاي تهران انتشار يافت. اين طرح که بعدا تصويب و تا سال 1364 ( زمان وزارت محمد خاتمي) اجرا مي شد که قانون سخت تازه جاي آن را گرفت، از بهترين قوانين مطبوعات ايران بشمار مي آمد. اهميت اين قانون در اين بود که تاکيد بر حرفه اي و فني بودن مدير نشريه داشت و به علاوه صراحت داشت که اگر وزارت ارشاد ( هيات نظارت ) تا سه ماه پس از وصول تقاضا به آن رسيدگي و پاسخ رد و يا قبول ندهد، متقاضي مي تواند به دادگاه دادخواست دهد و حکم دادگاه در اين زمينه قطعي خواهد بود. به علاوه ، اين قانون از ناشر خواسته بود که قبلا اعلام کند که با چه تيراژي شروع بکار خواهد کرد. طبق اين قانون، اگر شرکتها و موسسات ( شخصيت هاي حقوقي ) متقاضي پروانه بودند بايد به پيوست تقاضانامه خود مشخصات يک مدير را( که در عين حال سردبير هم بود ) ارسال مي داشتند که روزنامه نگار بودن او قبلا به تاييد مراجع حرفه اي رسيده بود
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روزگار 14 خرداد
مقاومت ژنرال ايراني در برابر گسترش سلطه عربان
ژوئن 652 ميلادي ـ ده سال پس از جنگ نهاوند، قارن يكي از ژنرالهاي ارتش ايران در آن جنگ ـ در مقاومت ديگري از پاي در آمد. قارن براي ادامه مقاومت در برابر گسترش سلطه تازیان، از نهاوند به هرات رفته بود و سپاهي از مردم هرات، فراه و كُهستان [ساتراپی باستانی آریا] براي جنگ با اعراب فراهم ساخته بود و چون در پيشاپيش اين سپاه حركت مي كرد در نخستين تماس دو نيرو هدف يك تير قرارگرفت و كشته شد و سپاه بدون سردار او به ارگ هرات عقب نشيني كرد.
در اين جنگ، فرماندهي نيروهاي عرب را «ابن خازم» برعهده داشت.

سید ضیاء طباطبایی پس از برکناری
دولت تهران پس از بركناري سيد ضياء الدین طباطبایی یزدی از نخست وزیری، در خرداد 1301 (ژوئن 1922) بیست و پنج هزار تومان هزينه سفر به او داد تا كشور را داوطلبانه ترك كند و سيد ضياء از ايران رفت. طبق برنامه ريزي دولت لندن كه هنوز سيد ضياء را براي روز مبادا لازم داشت، وي سال ها در فلسطين كه توسط انگلستان اداره مي شد اقامت كرد كه پس از اشغال نظامي ايران در شهريور 1320(آگوست 1941) به كشور بازگشت و از شهر يزد ـ زادگاه خود ـ به نمايندگي مجلس انتخاب گرديد و اعتبارنامه وي برغم مخالفت شديد دكتر مصدق كه او را عامل يك دولت خارجي (انگلستان) اعلام كرده بود تصويب شد. سيد ضياء تا پايان عمر در ملك خود ـ سعادت آباد (نه چندان دور از ونك ـ تهران) اقامت داشت. محمدرضاشاه ضمن ادامه ظاهر دوستانه با او، محرمانه به ژاندارمري تهران كه انتظامات خارج از محدوده پايتخت را در دست داشت دستورداده بود كه با گماردن مامور مخفي (از اطلاعات ژاندارمري و پاسگاه ونك) رفت و آمدها و ديدارها و مراجعين اورا زير نظر داشته باشد و ژاندارمري تهران گاهي و عمدتا در روزهاي تعطيل كه شمار مراجعين سيد ضياء چشمگير بود، به بهانه مبارزه با فساد علني (عمل منافي عفت در اتومبیل در زمین ها و تپه هایی که بعدا شهرک غرب و زندان اوین بر روی آنها ساخته شد)، در این محل ها که مشرف به سعادت آباد بود جيپ مسلح و ماموران داراي دوربين مستقر مي ساخت.
سلطان احمد شاه قاجار، چهارم خرداد سال ۱۳۰۰ (25 مه ۱۹۲۱) و در پي يك مشاجره لفظي كوتاه با سيد ضیاء، وي را از سمت نخست وزیری بركنار كرده بود. سيد ضياء با حمايت انگلستان و كودتاي تيپ قزاق در اسفند ۱۲۹۹ (فوریه 1922) بر سر كار آمده بود. برخي از رویدادنگاران تاريخ معاصر نوشته اند كه تاريخ مصرف سيد ضياء براي دولت لندن با اطمينان از ادامه برنامه هايي كه با كودتاي 3 ماه پيش از آن آغازشده بود و قدرتگيري ژنرال رضا خان پهلوي به پايان رسيده بود. از لحظه پيروزي انقلاب بلشويكي روسيه در اكتبر 1917، دولت لندن تا 17 سال بعد يكه تاز ميدان ايران بود كه از آن پس آلمان با حمايت ناسيوناليسم ايراني كه دوباره سربلندكرده بود رقيب آن استعمارگر شد و ....

در پی پيشنهاد تقسيم ايران از سوي داماد چرچيل، موضوع تحریک تاجیکها و پایتخت اعلام شدن هرات بمیان آمده بود و ...

در اوج معارضات ايران و انگلستان بر سر نفت، در پی پیشنهاد دانكن سندز (ساندز) سياستمدار، دولتمرد انگليسي و داماد وينستون چرچيل نخست وزير وقت، چهارم ژوئن 1952 یک مقام انگلیسی دیگر از گروه محافظه کاران برای حل مسئله ایران پیشنهاد کرده بود که تاجیک های افغانستان تحریک شوند و با قراردادن ابزار تبلیغ در دسترسشان، ادعای همه ایران را به پایتختی شهر هرات کنند که این نظریه هم به این دلیل که نیمی از تاجیکها در منطقه فرارود زندگی می کنند و از اتباع شوروی هستند و هرگونه اقدامی از آن دست به سیاست توسعه طلبانه مسکو کمک خواهد کرد ردّ شده بود.
21ماه مه 1952 (ارديبهشت 1331 و 14 ماه پس از ملي شدن نفت ايران) دانکن ساندز سياستمدار، دولتمرد انگليسي و داماد وينستون چرچيل نخست وزير وقت به پارلمان انگلستان پيشنهاد كرده بود كه آسانترين راه حل مسئله اي به نام «ايران» كه به وجود آمده بود اين است كه ايران بارديگر ميان دولتهاي لندن و مسكو (مطابق توافق سن پترزبورگ آگوست 1907) قسمت شود!. وي كه در پارلمان انگلستان سخن مي گفت، اضافه كرده بود: «محاصره اقتصادي ايران به تنهایی موثر واقع نخواهد شد و حمله نظامی بدون توافق قبلی با مسکو، به تصرف ایران توسط شوروی منجر خواهد شد که دولت واشنگتن چنین اجازه ای را به ما (لندن) نخواهد داد زیرا که راندن شوروی از ایران، برای غرب امکان پذیر نخواهد بود».
در آن زمان، انگلیسی ها که هرگونه اقدام در قبال ایران را منوط به موافقت قبلی واشنگتن می پنداشتند سرانجام موضوع کمونیست شدن ایران از درون و قدرت گرفتن حزب توده را مطرح و در رسانه های خود بزرگ کردند تا اینکه در آمریکا، ژنرال آیزنهاور روی کار آمد و تحت تاثیر تلقین های لندن با برنامه براندازی دولت مصدق موافقت کرد.

مسئله پرداخت به کارمندان دولت

از خرداد 1332 (ژوئن 1953 و آخرین سال حکومت مصدق) پرداخت دستمزد کارکنان دولت ایران طبق اشل ترميم شده وقت آغاز شده بود. در اين اشل، حقوق كارمند پايه يك (تازه استخدام) 150 تومان (1500 قران، مساوی با 21 دلار) و از لحاظ ریالی به مراتب كمتر از يك هزار و دویستم آن در سال 1388 تعيين شده بود. طبق اين جدول، حقوق آخرين پايه آن زمان (پايه 9 با نزدیک به 30 سال سابقه کار) ششصد و نود و دو تومان در ماه (با نرخ تسعیر آن زمان، نزدیک به صد دلار) بود. متوسط دستمزد یک کارمند دولت ایران در سال 1388 (سال 2009) هشتصد دلار و بازنشسته دولتی هفتصد دلار (بالاتر از متوسط دريافتي بازنشستگان در آمريکا) بود. افزایش دستمزد و مستمری کارکنان دولت که از سال 1388 (سال 2009) آغاز شده است این بحث را به میان آورده است که آیا دولت ایران قادر به پرداخت این پول در صورت کاهش بهای بین المللی نفت و وقوع رویدادهای غیر مترقبه خواهد بود یا نه؟!.

زماني که درآمد نفت؛ اندک و خزانه دولت از پول تهي بود ... هيچکس حاضر نبود حتي مديرکل شود!

در پي چند نشست، چهارم خرداد 1335 (24 ماه مي 1956) وزارت فرهنگ وقت (آموزش و پرورش، علوم، هنر و ...) تصميم گرفت كه با توجه به بزرگ شدن شهر تهران نواحي آموزشي اين شهر را كه به ده ناحيه (بعدا 11 ناحيه) تقسيم شده بود زير نظر يك مدير كل قراردهد و دكتر فاطمي (بعدا موسس يك مدرسه عالي غير دولتي در ونك) و از مقامات آن وزارت مامور اجراي اين تصميم شده بود كه ساختماني را كه در زمين دبستان دولتي نظامي (مشرف به خيابان شمالي پارك شهر) ساخته شده بود محل اين اداره كل تعيين كرد ولي سه ماه طول كشيد تا يك مقام آموزشي كشور حاضر شد مدير كل آموزش و پرورش تهران شود زيرا كه خزانه كشور از پول تهي بود و قبول چنين مقامي با آن بي پولي جز درد سر چيز ديگري نداشت. در آن زمان درآمد ايران از نفت خود چشمگير نبود. بالاخره پس از سه ماه تلاش و درخواست «التماس گونه» از اين و آن، «مصطفي زماني» حاضر به قبول مديركلي آموزش و پرورش تهران شد. نخستين مشكل او نداشتن ميز و صندلي براي نشستن در اطاق تازه ساز مديركلي (به سبب تامین نبودن اعتبار مالی) بود و .... در آن زمان، قبول هر مقام دولتي خالي از چنين مشكلاتي نبود. در آن روزگار بزرگترين خبر يك روزنامه اين بود كه در يكي از روزهاي نخستين هفته هرماه بنويسد كه صندوق دولت جهت پرداحت حقوق كارمندان به حد كافي داراي وجه است. اين وضعيت تا سالها برهمين منوال بود. براي مثال: براي پرداخت حقوق اسفندماه 1349 و نيز 1350 معلمان تهران بموقع (چند روز پيش از نوروز) شوراي آموزش و پروش پايتخت مجبور به استقراض شده بود (براي اطلاع از جزئيات به صورتجلسه هاي این شورا رجوع شود). از تاریخ باید درس گرفت. این چند رویداد این هشدار را می دهند که درآمد نفت همیشگی نیست و ....

اطميناني که دريادار مدني کرماني به ايرانيان درباره محافظت از خوزستان داد

در اين روز از خرداد سال 1358 دريادار مدني كرماني استاندار وقت خوزستان صدام حسين را متهم به ارسال اسلحه به ايران و عامل تحريك برخي عوامل درخوزستان كرد و اطمينان داد كه از تماميت خوزستان محافظت خواهد شد و گفت كه اگر يك وجب از خاك خوزستان از دست رود حاضر است او را اعدام كنند.
در ناآرامي هاي خوزستان كه بوي ضد ميهني از آن به مشام مي رسيد تا آن روز 23 تن كشته و شماري مجروح و 120 نفر هم دستگير شده بودند. با بكارگيري واحدهاي ارتش، بالاخره اين غائله پايان يافت.

سالروز درگذشت بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران

آيت الله روح الله خميني بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران 14 خرداد 1368 (مصادف با سوم ژوئن 1989) وفات يافت و همان روز مجلس خبرگان آیت الله علی حسینی خامنه ای را به رهبری جمهوری اسلامی برگزید. آيت الله خامنه اي قبلا به مدت هشت سال رئيس جمهور بود.
روزنگارهاي تاريخ عمومي (کرونیکلز آو ظ ورلد) 17 ماه مه (27 ارديبهشت) را زادروز آیت الله خميني ذكر كرده و نوشته اند كه در سال 1900 ميلادي چشم به جهان گشوده بود. در اين مآخذ آمده است که آيت الله خميني در جریان بپاخيزي ژوئن 1963 (خرداد 1342) و 35 ساعت پس از ایراد یک سخنرانی در قم که در آن شاه را از جنبه های مختلف مورد انتقاد تند قرارداده، محکوم و تقبیح کرده بود دستگیر، به تهران منتقل و ماههای دربازداشت بود ولی پس ازرفع توقیف موقت و بازگشت به قم چون از مخالفت دست نکشید و به انتقاد و اعتراض ادامه داد در مارس 1965 (اسفند 1343) از وطن تبعيد شد. وی در طول تبعيد در تركيه و عراق از مبارزه با شاه دست نكشيد و اين مبارزه از ژانويه سال 1978(دي ماه 1356) شدت گرفت كه درست يك سال بعد، در پي اعتصابها و تظاهرات ممتد منجر به خروج شاه و خانواده اش از ايران و متعاقب آن بازگشت آیت الله خمینی به وطن و پيروزي انقلاب در فوريه 1979(بهمن 1357) شد و 50 روز بعد، ايرانيان در يك رفراندم راي به تغيير نظام و تاسیس جمهوری اسلامی دادند. جمهوری اسلامی ایران 19 ماه پس از پیروزی انقلاب مورد تعرض نظامی تمام عیار عراق قرارگرفت و این جنگ هشت سال ادامه داشت که بازنده آن دولت وقت عراق بود. از آیت الله خمینی مطالب، اندرزها و یک وصیتنامه باقی مانده است. از وصاياي وی يکي اين بوده است که روحانيون از قبول کارهاي اجرايي خودداري ورزند. اندرز ژانویه 1989 آیت الله خمینی به گورباچف که به صورت پیامی با یک پیک ویژه ارسال شده بود معروف است. وی به گورباچف اندرز داده بود که فريب مقامات آمريکا را نخورد. این پیام یک سند تاریخ شده است
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
ارتش ساسانی شهر آنتیوک را از رومیان پس گرفت
ژوئن سال 538 میلادی (طبق برخی تالیفات، نهم ژوئن) ارتش ایران (دوران پادشاهی خسروانوشیروان ساسانی) شهر آنتیوک (آنتیوخ ـ انتاکیه) ـ نه چندان دور از خلیج اسکندرون را از روم شرقی پس گرفت. در سال 526 میلادی در منطقه آنتیوک یک زمین لرزه بسیارشدید روی داده بود و 250 هزار تن از ساکنان شهر را کشته بود. آنتیوک در نیمه قرن چهارم پیش از میلاد توسط سلوکوس جانشین اسکندر مقدونی ساخته شده است. این شهر و مناطق اطراف آن در اکتبر سال 637 به دست نیروی عرب بفرماندهی خالد بن ولید و مالک اشتر افتاد که قبلا دمشق را متصرف شده بودند و روم شرقی را در نبرد «یرموک» شکست داده بودند. در قرن یازدهم میلادی علاوه بر صلیبیون، یک بار ارمنیان و باردیگر سلجوقیان آنتیوک را تصرف کردند. در ژوئن 1098 میلادی صلیبیون آنتیوک را پس از تصرف ویران ساختند و قتل عام کردند به گونه ای که دیگر به حالت اول بازنگشت و اینک شهری کوچک و دارای کمتر از چهل هزار جمعیت است.

يک بانو حکمران ري و مناطق مرکزي ايران شد
هفتم ژوئن سال 988 ميلادي (دوران فردوسي) يك بانوي با تدبير رئيس ايالت ري و ساير مناطق مركزي ايران از جمله اراك شد. بانو ملك خاتون (سيده ملك خاتون) پس از درگذشت شوهرش علي ديلمي ملقب به فخرالدوله، با صلاحديد افسران سپاه و بزرگان منطقه به اين سمت دست يافته بود. سمت اين بانو قبلا به تاييد پسر عموي شوهرش شرف الدوله ديلمي حكمران بغداد رسيده بود. در آن زمان، جز خراسان و سيستان بقيه نقاط ايران به دست ديلميان اداره مي شد. حكومتهاي سيستان و خراسان بزرگتر نيز در دست دو دودمان ايراني ديگر بود.
قیام 15 خرداد 1342
15 خرداد سال 1342 يادآور قيامي است که با خشونت تمام سرکوب شد. اين بپاخيزي که در پي مخالفت آيت الله خميني با شاه آغاز شده بود؛ متعاقب درگيري هاي شهر قم، به تهران و حومه آن و چند شهر دیگر گسترش یافته بود. سیزدهم خرداد 1342 به مناسبت عاشورا، مخالفان دولت و ناراضیان در تهران، قم و چند شهر دیگر دست به تظاهرات زده بودند. دسته ای از تظاهرکنندگان حتی مقابل کاخ مرمر (دفتر کار شاه) و نیز ساختمان نخست وزیری اجتماع کرده و شعار داده بودند. در همین روز در مدرسه فیضیه قم، آیت الله خمینی نطقی تند و شدیدالحن علیه شاه ایراد کرده بود. متعاقب این سخنرانی، سحرگاه 15 وی در قم دستگیر و به تهران انتقال یافته بود. خبر این بازداشت بردامنه تظاهرات افزود. میدانهای تره بار و برخی از مغازه ها بسته شدند. تظاهرکنندگان در شهر ري، باقر آباد، خيان مولوي و ميدان ارگ تهران با انبوه نيروهاي انتظامي (ژاندارم و پلیس) و واحدهاي دژبان ارتش رو به رو شدند. نظاميان تظاهرکنندگان را که در ميدان ارگ قصد ورود به ساختمان راديو و خبرگزاری پارس را داشتند به خمپاره بستند ـ عملی که قبلا سابقه نداشت. در باقرآباد نيز ژاندارمها راه برکفن پوشان وراميني که رهسپار تهران بودند بستند و آنان را زير آتش گرفتند و تلفات وارد ساختند. در شهر ري تظاهرکنندگان وارد کلانتري پلیس شده بودند که مورد حمله یک واحد کمکی ژاندارم قرار گرفتند. تلفات قيام کنندگان بسيار سنگين گزارش شده بود. در پي سرکوب قيامگران، از همان شب در تهران و حومه بریاست سپهبد نعمت الله نصیری (رئیس شهربانی وقت) حکومت نظامي و مقررات منع رفت و آمد شبانه اعلام شد و شماری بسیار دستگير که بعدا برخي از آنان اعدام شدند. در پي پيروزي انقلاب سال 1357 تنی چند از افسراني که در سرکوب قيام 15 خرداد 1342 دست داشتند دستگير، محاکمه و اعدام شدند. هیچیک از قدرت های وقت حتی شوروی از این خشونت نکرده بود.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روزگار 16 خرداد
ايران تنها ابر قدرت سراسر گيتي ـ سرکوبي شورش قبرسي ها
ششم ژوئن سال 344 پيش از ميلاد اردشير دوم، شاه هخامنشي ايران شورش قبرسي ها برضد امپراتوري ايران را درهم شكست. قبرس از زمان داريوش بزرگ تا نبرد ايسوس و سلطه اسكندر مقدوني بر شرق مديترانه ـ نزديك به دو قرن از سرزمين هاي امپراتوري ايران و پايگاه ناوگان ما در مديترانه بود. آتن طبق پيمان آنتالكيداس منعقده در سال 386 پيش از ميلاد حكومت ايران بر قبرس را به رسميت شناخته بود.طبق اين پيمان كه به صلح جهاني معروف است، جهان يوناني زبان ايران را به عنوان قدرت اول گيتي به رسميت شناخته و متعهد شده بود كه در هيچ منطقه اي اقدامي برضد منافع ايران بعمل نياورد.
اوايل قرن گذشته، در اكتشافات باستان شناسي در قبرس تعدادي سكه ايراني رايج در قرن پنجم پيش از ميلاد (25 قرن پيش) به دست آمد.
اردشير دوم از سال 404 تا 358 پيش از ميلاد حكومت كرد. از رويدادهاي معروف دوران حكومت او، شورش برادرش كوروش كوچك است كه مدعي سلطنت بود و در جنگ «كوناكسا» كشته شد و شرح اين شورش را گزنفون مورخ و ژنرال يوناني در كتاب «عقب نشيني ده هزار نفري» آورده است.

مهرداد اشکاني سلوکي ها را از بابل بيرون راند
در ادامه اخراج «شهر به شهر» سلوكيان (جانشينان اسكندر مقدوني) از مشرق زمين، پنجم ژوئن سال 154 پيش از ميلاد مهرداد اشكاني شاه وقت ايران منطقه بابل (عراق جنوب غربي امروز) را تصرف كرد و قلمرو خود را تا آن سوي فرات گسترش داد. وي پس از فتح بابل، بدون درنگ، به تلاش براي بيرون راندن بازماندگان مقدوني ها از شرق ادامه داد.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روزگار17 خرداد
زماني که حفظ نظم تهران به پالكونيك ـ ژنرال روس سپرده شده بود
محمد عليشاه قاجار در پي استقرار در باغ شاه (پادگان حرّ) و بازداشت گروهي از سران كشور و تبعيد پاره اي از آنان به خراسان و اشغال نظامي سازمانهاي پست و تلگراف، از 17 خرداد 1287 هجري خورشيدي حفظ نظم تهران را به پالكونيك، ژنرال روس، و نيروي قزاق سپرد. مجاهدان مسلح مشروطيت هم در بهارستان و مجلس سنگر بندي كردند تا از نمايندگان حفاظت كنند و به اين ترتيب، شهر تهران در داخل حصار و باروي خود چهره يك منطقه نظامي را به خود گرفت. اين اقدام محمد عليشاه سقوط او را تسريع كرد.

تشكيل كميته انقلاب سرخ در گيلان

ميرزا كوچك خان

ميرزا كوچك خان و همفكرانش 17 خرداد 1299 (7 ژوئن 1920) در گيلان كميته انقلاب سرخ تشكيل داده بودند. وي يك روز پيش از اين، روساي ادارات دولتي گيلان را زنداني كرده و 18 خرداد تشكيل يك دولت محلي را در رشت اعلام داشته بود. ميرزا كوچك فرزند ميرزا بزرگ رشتي كه مخالف سلطه انگليسي ها بود هنگام تاسيس كميته انقلاب گيلان 40 ساله بود.
پیمان دوستی ایران و روسیه شوروی معروف به قرارداد 1921
جامعه ملل هفتم جون 1922 پیمان دوستی ایران و روسیه شوروی را در ردیف قراردادهای فی مابین ملل ثبت کرد. این قرارداد 26 فوریه 1921 میان دو دولت امضاء شده بود. دولت مسکو در این سند همه معاهدات تزارها با ایران ازجمله قراردادهای ترکمن چای و گلستان را لغو کرد و برای ایران در دریای مازندران حق کشتیرانی مساوی با خود و با پرچم ملی اعلام کرد. طبق این قرارداد که تا ماههای پس از انقلاب ایران به قوت خود باقی بود و دولت موقت مهدی بازرگان ان را یکجانبه لغو کرد، روسیه شوروی این حق را به دست آورده بود که اگر یک نیروی مسلح خارجی وارد ایران شود و در این راستا روسیه تهدید گردد بتواند برای دفاع از خود نظامی به ایران بفرستد و این نیرو پس از رفع خطر ایران را ترک کند. همچنین ایران متعهد شده بود که مانع انتقال مواد جنگی از سوی طرف ثالث از خاک خود شود که هدف از آن ضربه زدن به روسیه شوروی و متحدانش باشد و همچنین استقرار وسایل تهدید روسیه.

پرده برداري از مجسمه فردوسي در تهران

ferdowsi5.jpg



17 خرداد 1338 با برپايي مراسمي با شكوه، از مجسمه ابوالقاسم فردوسي در ميدان فردوسي شهر تهران پرده برداري شد. ترديد نيست که فردوسي بيش از هركس ديگر به ايران و ايراني خدمت بي شائبه كرده است. فرق فردوسي با ساير ايراندوستان بنام، در اين بوده است كه بدون چشمداشت عمر خود را وقف خدمت به وطن و زبان فارسي كرد. او بسال 1020 ميلادي در توس درگذشت و ايرانيان هر روز كه مي گذرد بيشتر متوجه عمق و عظمت خدمات بي دريغ فردوسي مي شوند.
مهرماه سال 1313 کار نوسازي آرامگاه فردوسي در توس پس از شش سال به پایان رسید و بيستم این ماه طي مراسمي كم نظير با حضور رضا شاه و مستشرقين و ايرانشناسان سراسر جهان، اديبان كشور و مقامات فرهنگي و دولتي گشايش يافت. ایرانشناسان شرکت کننده در مراسم ضمن قطعنامه ای به فردوسي لقب «ميهندوسترين ايرانيان» داده شد كه عمر خود را داوطلبانه صرف خدمت به ايران، تاريخ آن و زبان پارسي كرد و تاريخ ايران (شاهنامه) را به شعر در آورد. این ساختمان در سال 1338 تعمیر و تزیینات آن افزوده شد.
مورخان متفقا «ابوالقاسم فردوسي» را تنها فرد در سراسر تاريخ بشر خوانده اند كه بدون هرگونه دریافت، همه عمر خود را صرف زنده كردن تاريخ وطنش (ايران)، خصلت هاي نيك هموطنان (ايرانيان) و زبان نياكان (زبان پارسي) و شناساندن فرهنگ و تمدن كهن ميهنش كرد و به نوشته مرحوم دكتر رضا زاده شفق، شصت هزار بيت شعر گفت تا شكوه ايران باقي بماند و باعث افتخار و دلگرمي نسلهاي بعد باشد تا بدانند كه چه ميراثي گرانبها و با عظمت برايشان باقي مانده است و با همه توان بكوشند كه اين ميراث همچنان سربلند و بزرگ و عزيز باقي بماند. فردوسي براي به نظم در آوردن تاريخ ايران، اسناد فراوان خواند كه خود او گفته است:
«بسي رنج بردم بسي نامه (مكتوب و سند) خواندم ـ زگفتار تازي (اسنادي كه به زبان عربي نوشته شده بود) و از پهلواني (اسنادي كه به پارسي دوران اشكاني و ساساني بود)».
به مناسبت هزار ساله شدن فردوسي كه ايرانيان بايد هميشه مرهون زحمات، احساس و عواطف وطندوستانه او باشند يك هفته در سراسر كشور جشن گرفته شده بود، مجلس با تصویب قطنعامه از او تقدیر کرده بود و بهترين خيابان و ميدان تهران به اسم او نامگذاري شده است. در همان هفته در خيابان تخت جمشيد (طالقاني) تهران زيباترين مدرسه نوبنياد كشور به نام فردوسي نامگذاري شد كه درسالهاي 1350 و 51 در زمين اضافي آن اداره كل آموزش و پرورش تهران بنا گرديد. در شهرهاي ديگر مدارس و تالارها و خيابانها به نام فردوسي نامگذاري شد و بعدا مدارس تازه ساز و دانشگاه، كه اين قدرشناسي ها باز هم براي مردي كه گفت: چو ايران نباشد تن من مباد و ... و «همه سر به سر تن به كشتن دهيم ـ به از آن كه ايران به دشمن دهيم»، كم است.
سخنراني تاریخدانان، ادیبان و میهندوستان هرکشور درباره فردوسی ادامه دارد. در پاییز 1982 و در دانشگاه نيويورك، پروفسورمایکل باكساندال درباره شاعر ملی ما (ميهندوست بزرگ) گفته بود: فردوسي نياز جامعه زمان خود را درك كرده بود. ايرانيان يك محرّك مي خواستند و نياز بود كه احساسات ملي ايرانيان برانگيخته شود و بدون آگاهي از گذشته درخشان و عمدتا قهرماني نمي شد كه اين احساسات را كه سركوب شده بود برانگيخت. براي مثال به اين شعر او توجه كنيد كه گفت: چو فردا بلند آيدش آفتاب ... من و گرز و ميدان و افراسياب ... چنانش بكويم به گرز گران كه پولاد كوبند آهنگران. اين شعر در سفر جنگي محمود غزنوي به هندوستان اورا برانگيخت چه رسد به يك امير ايراني. اظهارات باکساندال همان وقت در بسياري از رسانه ها انتشار يافته بود.

شكست كامل ناآرام كنندگان خوزستان

دريادار دكتر احمد مدني كرماني

پس از شكست كامل نا آرام كنندگان خوزستان، 17 خرداد 1358 به خواست دريادار دكتر احمد مدني كرماني استاندار وقت خورستان، همه شوراها و كميته ها و كانونها در اين استان منحل و حفظ نظم صرفا به پليس و ژاندارمري سپرده شد. در ناآرامي هاي آن سال خوزستان كه چند هفته پس از پیروزی انقلاب آغاز شده بود و از آن بوي ضد ميهني به مشام مي رسيد 23 تن كشته، شماري مجروح و 120 نفر هم دستگير شده بودند و دريادار مدني با بكارگيري واحدهاي ارتش و يك تاكتيك ماهرانه به غائله پايان داد كه خدمت چشمگيري به حفظ تماميت وطن محسوب مي شود. وی چهار روز پیش از سرکوب فتنه گران صدام حسين را متهم به ارسال اسلحه به ايران و عامل تحريك برخي عوامل درخوزستان كرده و اطمينان داده بود كه از تماميت خوزستان محافظت خواهد شد و برای تامین آرامش خاطر ملت، تعهد سپرده بود كه اگر يك وجب از خاك خوزستان از دست رود حاضر است اعدام شود. دريار دكتر مدني پس از انقلاب، در سمت وزير دفاع كابينه، تلاش بسيار براي سر و سامان دادن به نيروهاي مسلح كشور كرده بود. اين كوشش در وضعيتي صورت گرفت كه خيلي ها و هرکدام به دليلي مايل به احياي ارتش وطن نبودند. وي در اين كار موفق شد. دكتر مدني كه يك ملي گراي بنام بوده است در نخستين انتخابات رياست جمهوري ايران دوم شد و سپس به نمايندگي از زادگاه خود ــ كرمان ــ به مجلس رفت كه در همان نخستين جلسه با مشاهده وضعيت گفت: اينجا جاي من نيست و اندكي بعد از كشور خارج شد و.... دكتر مدني در فوريه 2006 در آمريکا از بيماري سرطان درگذشت. وي که سالها قبل از انقلاب به تصميم شاه که اورا مخالف خود مي پنداشت بازنشسته پيش هنگام شده بود از زمان بازنشسته شدن در دانشگاه کرمان تدريس مي کرد.
آمریکاییان و انتخابات ایران از 1997 تا ژوئن 2009
هفتم ژوئن 1997 و دو هفته پس از انتخاب محمد خاتمي به عنوان رئيس جمهور ايران ويليام كلينتون رئيس جمهوري وقت آمريكا گفت كه انتخاب يك ميانه رو در ايران اين اميد را به وجود آورده است كه مسئله ايران و آمريكا از بن بست خارج شود. در همين روز، «اينديك» ديپلمات آمريكايي نیز اظهار اميدواري كرده بود كه با انتخاب محمد خاتمی راه برای رفع اختلاف نظرهای دو دولت و حل مسائل في مابين هموار شود. همان شب مفسر شبکه تلویزیونی سی بی اس ضمن اشاره به این دو بیان یادآور شده بود که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، رئیس جمهور در ایران رئیس قوه مجریه است نه رئیس کشور که بتواند در امور مهم، خطوط کلی و سیاست خارجی به تنهایی تصمیم بگیرد؛ حرف آخر را رهبر کشور می زند که فرمانده کل نیروهای مسلح است و تعیین سیاست های کلی و انتصاب رئیس قوه قضایی با اوست و در مواردی می تواند رئیس جمهور را هم عزل کند.
پس از انتشار اسامی چهار نامزد انتخابات ماه جاری (خرداد 1388 = ژوئن 2009)، مقامات و شبکه های تلویزیونی آمریکا همین امیدواری را نسبت به یکی از نامزدها ابراز می دارند ولی مفسران این کشور که تجربه بیشتری دارند نظر دیگری را مطرح می کنند. سابقه نداشته است که یک شبکه تلویزیونی آمریکا مناظره 90 دقیقه ای دو نامزد ریاست جمهوری ایران را عینا و با ترجمه کامل اظهارات طرفین پخش کند که پنجشنبه شب، این کار توسط شبکه نسبتا پربیننده «سی سپن» صورت گرفت و مناظره چهارشنبه احمدی نژاد و موسوی را که از یک شبکه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ضبط کرده بود پخش کرد. مخاطبان این شبکه تلویزیونی آمریکا عمدتا طبقه تحصیلکرده این کشورند. این شبکه قبلا گفته بود که در ایران همانند آمریکا و بیشتر کشورها، رئیس جمهور می تواند برای دو دوره متوالی انتخاب شود و در چنین کشورهایی تنها یک جنجال (رسوایی) بزرگ و یا شکست در سیاست خارجی ممکن است باعث نیاوردن رای برای ادامه کار در دور دوم شود.
پیش از این، گزارش هایی در آمریکا انتشار یافته بود که نشان می داد برای نخستین بار، دریافتی بازنشستگان دولتی در ایران که شمار آنان هم کم نیست از سال جاری (1388 = 2009) با متوسط مستمری بازنشستگان آمریکا برابر شده است، بیشتر ایرانیان دارای سلفون (تلفن همراه) هستند و منازل دارای تلفن به اینترنت دسترس
دارند و بسیاری از روستانشینان ایرانی دارای خودرو سواری شخصی شده اند.

«اوباما» اعتراف کرد که براندازي 28 امرداد 1332 کار آمريکا بود

روابط گرم و دوستانه با روزنامه نگاران ـ این عکس تاریخی نورالدین نوری خبرنگار وقت روزنامه اطلاعات را در بهار 1332 در حال گفت و شنود با مصدق در خانه اش نشان می دهد


شبکه های تلویزیونی و ماشین تبلیغاتی آمریکا در سه روزی که به 15 خرداد 1388 (پنجم ژوئن 2009) ختم شد از دیدار باراک اوباما از کشور سعودی و مصر به عنوان «رسیدن به جهان اسلام» یاد کردند و بگونه ای آن را بازتاب دادند که نطق او در قاهره همه مسائل منطقه و اختلاف ف نظرهای با واشنگتن را دفعتا پایان می دهد. این تبلیغ بی سابقه، مفسران کشورهای بی طرف را بر آن داشته بود که یک بار دیگر «میدیاکراسی» آمریکا را مطرح سازند و بگویند که اوباما ساخت همین حکومت سازی رسانه هاست که به کمپانی های بزرگ خارج از حرفه ژورنالیسم تعلق دارند. به باور این مفسران، حتی یک دهم مسلمانان که شمار آنان بمراتب بیش از یک میلیارد نفر است از مفاد نطق اوباما آگاه نشدند. با نطق و تبلیغ («حرف» به دقت برنامه ریزی شده از قبل) نمی شود مسائل ـ مسائلی را که توده ها با پوست و استخوان خود لمس می کنند حل کرد و دیدار سران ربطی به مردم معمولی ندارد. به باور برخی از اصحاب نظر، اعتراف «اوباما» در نطق «از پیش تنظیم شده» خود در قاهره به اینکه حکومت مصدق با کمک آمریکا ساقط شد مهمترین قسمت نطق او بود که یک سند رسمی به دست ایرانیان داد که 56 سال در انتظار آن بودند تا مطالبه غرامت کنند. این اعتراف، همچنین به اعتبار دمکراسی خواهی آمریکا آسیب زد زیراکه دولت مصدق منتخب ملت بود و در این حقیقت تردید نیست و عوامل آمریکا در 28 امرداد 1332 یک دولت منتخب مردم را ساقط کردند. سقوط مصدق ایران را گرفتار یک رشته مشکلات ساخت که ادامه دارند زیرا که هر معضل مشکل و مسئله دیگری را بوجودآورده و بر زجرهای این ملت دائما زیر ضربه افزوده است.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
روزگار 18 خرداد

بپاخيزي استاد سيستاني (استاذسيس) استقلان طلب ايراني و ...
درجريان بپاخيزي ايرانيان، با هدف نجات وطن از سلطه عرب ها، هشتم ژوئن سال 767 ميلادي (سال 150 هجري قمري) استاد سيستاني (استاذسيس) مبارزه خودرا علنی ساخت و رسما پرچم استقلال ايران را در خاور ايرانزمين به اهتزاز درآورد و اکیدا از هموطنان خواست كه با عرب ها قطع معاشرت و با فرستادگان و منصوبان خليفه بغداد همكاري نكنند. وي در آن زمان با صدها هزار هواخواه، قدرت اول در سيستان، هرات، فراه، قهستان تا بادغيس بود.
اين خبر كه به گوش منصور خليفه عباسي وقت رسيد، خازم بن خزيمه - ژنرال عرب را مامور جنگ با استاد سيستاني و پيروانش كرد. در جنگي كه روي داد، با وجود وارد آمدن تلفات سنگين به نيروهاي خليفه و كشته شدن يكي از سرداران معروف او، سرانجام پيروان استاد شكست خوردند. سپس استاد و افراد خانواده اش نيز با نيرنگ و فريب به دام خليفه افتادند كه بعدا دستور اعدام مردان آنان را صادر كرد. هنوز چراغ قيام استاد سيستاني خاموش نشده بود كه هاشم حكيم (المقنّع) پرچم استقلال خواهي و آزادي ايران را به دست گرفت. پيش از استاد سيستاني ـ ابومسلم، عبدالله مقفّع و ديگران قيام كرده بودند. ايرانيان از خلفاي بغداد و قبلا دمشق كه يك روز با اين و آن دوستي، و روز بعد اعدامشان مي كردند بيزار بودند زيرا كه اين روش خلاف منش ايراني بود.
منصور كه با اين رشته قيام ها رو به رو شده بود به منظور آرام كردن ايرانيان و محبوب ساختن خود، دستور داد كه جشن هاي ايراني (نوروز، مهرگان و ...) در دربار او احياء و برگزار و تشريفات سلطنتي ساسانيان عينا در دستگاه حكومتي بغداد رعايت شود و نيز «خيزران» دختر استاد سيستاني را به نكاح پسرش مهدي درآورد. سالها بعد، مقامات بغداد با هدف جلب علاقه مندي ايرانيان شايع كردند كه هارون الرشيد محصول ازدواج مهدي با خيزران است. اين شايعه مورد تاييد همه مورخان نيست.

اسپارتاكوس ايراني و بپاخيزي بردگان سياهپوست در منطقه بصره
مورخاني كه در زمينه بپاخيزي هاي آزاديخواهانه بشر در طول تاريخ تحقيق كرده اند، آغاز بپاخيزي بردگان سياهپوست در منطقه بصره به رهبري يك ايراني به نام «علي ورزنيني» از مردم ري را هشتم ژوئن سال 882 ميلادي نوشته اند. علي ورزنيني غلامان سياهپوست معروف به زنگي (زنجي) را برضد مالكان عرب آنان كه عمدتا از عوامل المعتمد خليفه عباسي وقت بودند تحريك كرده بود و گفته بود كه رفتار اربابان با آنان مغاير تعاليم اسلامي است و بنابراين حق دارند بپاخيزند و زنجيرهاي اسارت را پاره كنند كه چنين شد. اين مورخان از علي ورزيني به عنوان اسپارتاكوس پارسي نام برده اند. اسپارتاكوس اروپایی ده قرن پيش از علي ورزيني، بردگان را برضد دولت روم متحد ساخته و با كمك آنان دست به مبارزه مسلحانه زده بود.
قيام غلامان سياه در بصره هنگامي صورت گرفت كه المعتمد گرفتار استقلال طلبي ايرانيان از جمله صفاريان، سامانيان و مازندراني ها در گوشه وكنار وطن ما بود.


شكست نظامي سالارالدوله در نهاوند

0608salar.jpg


سالارالدوله

18 خرداد 1286 (هشتم ژوئن 1907) در نهاوند نبرد ديگري ميان نيروهاي هوادار سالارالدوله و قواي دولتي روي داد كه صدها كشته و زخمي برجاي گذارد. در اين نبرد، سالارالدوله كه مدعي تاج و تخت بود شكست يافت و فرار كرد. سالار (ابوالفتح ميرزا) كه سومين پسر مظفرالدين شاه قاجار بود خودرا محق به سلطنت كردن مي پنداشت. مورخان دولتي عمليات سالار را تحت عنوان «فتنه سالار» وارد تاريخ ايران كرده اند.

خلع ید از «BP» در ایران که اینک خشم آمریکاییان را از اين کمپاني انگليسي برانگیخته است
هيات خلع يد از کمپانی انگلیسی بی پی (بریتیش پترولیوم BP) در منابع نفت ايران 18 خرداد 1330 درميان استقبال توده هاي مردم وارد خوزستان شد و از روز بعد كار خود را آغاز كرد. مهندس مهدي بازرگان و دكتر متين دفتري (ناسیونالیست و نخست وزير پيشين) از اعضاي هيات بودند كه از سوي دكتر مصدق رئيس دولت وقت مامور نظارت بر امر خلع يد در نفت ايران شده بودند. این هیات با مشايعت دهها هزار نفري تهراني ها به خوزستان رفته بود. انعكاس عكس و خبر بدرقه و استقبال پرشور با پرچم و پلاكارد و ابراز احساسات ميهني از اين هيات در رسانه هاي ملل ديگر، انگليسي ها را بيش از پيش نگران آينده خود در منطقه نفتخيز خاورميانه ساخته بود.
در همين روز دكتر مصدق نخست وزير وقت پيشنهاد انگلستان مبني بر مشاركت 50 ـ 50 در نفت ايران را رد كرد و اعلام داشت كه همانند ساير كشورها، انگلستان هم مي تواند فقط يك خريدار خارجي نفت ملت ايران باشد.
«شرکت نفت انگلستان ـ BP» که از مارس 2010 درگیر نشت نفت در خلیج مکزیک (براثر انفجار يک سکوي اين شرکت) شده و با خشم آمریکاییان رو به رو است در سال 1908 و چند ماه پس از به نفت رسیدن نخستین چاه در ایران به نام «انگلو ـ پرشین اویل کمپانی = شرکت نفت انگلیسی ایرانی» تاسیس شده است. این شرکت از سال 1945 به بی پی (بریتیش پترولیوم) تغییر نام داد و از سال 2001 شکل لگو خودرا عوض کرد و دو حرف بی و پی را که قبلا از نوع بزرگ (کپیتال لتر) بودند به حروف کوچک تغییر داد. دولت آمریکا پرونده نشت نفت (بی پی) که سواحل جنوبي اين کشوررا آلوده ساخته و سواحل شرقي را تهديد مي کند جهت رسیدگی کیفری به دادستان کل احاله کرده است. طبق گزارش رسانه های آمریکا، بیشتر آمریکاییان که از بابت نشت نفت و آلودگی سواحل کشورشان و بی احتیاطی «بی پی» در حفر چاه زیر دریایی و ضعف تکنولوژی آن در قطع نشت خشمگین شده اند از خرید بنزین از جایگاههای این کمپانی (که در آمريکا فراوانند) اکراه کرده اند و ارزش سهام آن شدیدا پایین آمده است. برخي از مفسران که در هفته نخست ژوئن 2010 ضمن اشاره به ادامه نشت نفت خام در طول چهل روز اين گمان خودرا مطرح کرده بودند که ممکن است اين قضيه خالي از توطئه نباشد که دولت آمريکا نفت ساحلي خودرا استخراج نکند. اوباما رئيس جمهور آمريکا فعلا دستور توقف استخراج نفت از سواحل اين کشور (آف شور) حتي در آلاسکا را صادر کرده و بيش از پيش متکي به نفت وارداتي شده است.

 
بالا