• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

رد پای احساس...

شبگرد

کاربر ويژه
بسیار نمی خواهم

تنها کمی

برای چشم به هم زدنی

دستت را به من بده

تا دلت را در آغوش گیرم
 

شبگرد

کاربر ويژه
برف میبارد

کودکان خوشحالَند


من غمگین...


دارد رد پاهایت را میپوشاند برف!!!

 

شبگرد

کاربر ويژه
به ماه نگاه کن
ببین چگونه شکوه شبانه هاش را میشکند
و هم بازی ماهیهای حوض میشود
بین من و تو

فاصله ای نیست!
 

شبگرد

کاربر ويژه
شاید اگر تو نبودی
زندگی باز هم بود
باز هم لبخند بود
باز هم همه ی چیزهای قشنگ و واژه های خوب بودند
تنها شاید...
من_ من نبودم...
هوای تو چیزیست مثل یک اصل,مثل یک قانون
برای تمام من...
goll-68.gif
 

شبگرد

کاربر ويژه
باز تورا از پس پرده های غرور
در آیینه آبی دریا
روی شنهای نرم ساحل
وقتی که سنگ به آب انداختی
با همان معصومیت - صداقت
نزدیک به خود دیدم
تو ندیدی
ندانستی
احساس نکردی
پروانه دلم
بال بال زنان شادی کرد
وقتی که سلام کردی ..
goll-68.gif
 

شبگرد

کاربر ويژه
این ابرها را
من در قاب پنجره نگذاشته ام
که بردارم
اگر آفتاب نمی تابد
تقصیر من نیست
با این همه شرمنده ی توام
خانه ام
در مرز خواب و بیدار ست
زیر پلک کابوس هاست
مرا ببخش اگر دوستت دارم
و کاری از دستم بر نمی یاد...
goll-68.gif
 

شبگرد

کاربر ويژه
گیرم که بی خیال ـ خیالت شوم
با عطر دستانی که در گیسوانم جا مانده چه کنم؟
 

mahdis

متخصص بخش سرگرمی و طنز
این بار

مینویسمت...

" تو " را میان اصطحكاك مداد و كاغذ

گیر خواهم انداخت

شاید اینگونه بشود تو را

" تجربه " كرد...!!!



برای تويی كه قلبت پـاك است...

برای تو می نویسم........

برای تويی كه تنهايی هايم پر از ياد توست...

برای تويی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست...

برای تويی كه احساسم از آن وجود نازنين توست...

برای تويی كه تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...

برای تويی كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است...

برای تويی كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردی...

برای تويی كه وجودم را محو وجود نازنين خود كردی...

برای تويی كه هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است ...

برای تويی كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است....

برای تويی كه قلبت پـاك است...

برای تويی كه در عشق ، قـلبت چه بی باك است...

برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تويی كه غمهایت معنای سوختنم است...

برای تویی که آرزوهایت آرزویم است..........

دوستت دارم تا ........!

نه...!

دیگر برای دوست داشتن هایم تایی وجود ندارد

بی حد و مرز دوستت دارم
 

mahdis

متخصص بخش سرگرمی و طنز
بازهم بگو ودوباره بگو

كه به من عشق مي ورزي

وتكرار اين واژه بايد چون

آواي فاخته اي درآيد

به ياد داشته باش كه بدون آواي مدام فاخته

بهار با همه ي سبزي اش به كوه و دشت

دره وجنگل پاي نميگذارد

ميتوني نگاهم نكني اما نميتوني جلو چشامو بگيري .

ميتوني بگي دوستت ندارم اما نميتوني بگي دوستم نداشته باش .

ميتوني از پيشم بري اما نميتوني بگي دنبالم نيا .

پس نگاهت ميكنم ، دوستت دارم ،تا ابد به دنبالت ميام
 

شبگرد

کاربر ويژه
roiaiekhis19.jpg


.
.
.

دريا را در آغوش مي گيرم
آنگونه كه تورا
وزندگي
روياي از هم گسيخته اي
كه از تو دورم مي كند
جهان

مثل كلبه اي متروك
در نيزارهاي دوردست است
كه جز پرواز چند پرنده

چيزي به خاطر نمي آورد
چند پرنده
 

baroon

متخصص بخش ادبیات
شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی ترا با لهجه گلهای نیلوفرصدا کردم
تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم
پس از یک جستجوی نقره ای در کوچه های آبی احساس
تو را از بین گلهایی که در تنهایی ام رویید با حسرت جدا کردم
و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی ...
دلم حیران و سرگردان چشمانی است رویایی
ومن تنها برای دیدن زیبایی آن چشم
تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم ...
همین بود آخرین حرفت
و من بعد از عبور تلخ و غمگینت
حریم چشمهایم را به روی اشکی از جنس غروب ساکت و نارنجی خورشید وا کردم
نمی دانم چرا رفتی؟
نمی دانم چرا شاید خطا کردم
و تو بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی
نمی دانم کجا تا کی برای چه ؟
ولی رفتی و بعد از رفتنت
باران چه معصومانه می بارید
و بعد از رفتنت یک قلب دریایی ترک بر داشت
و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد
و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه بر می داشت
تمام بال هایش غرق در اندوه غربت شد
و بعد از رفتن تو آسمان چشمهایم خیس باران بود
وبعد از رفتنت انگار کسی حس کرد من بی تو
تمام هستی ام از دست خواهد رفت
کسی حس کرد من بی تو هزاران بار در هر لحظه خواهم مرد
کسی فهمید تو نام مرا از یاد خواهی برد
و من با آنکه می دانم تو هرگز یاد من را با عبور نخواهی برد
هنوز آشفته چشمان زیبای توام برگرد
ببین از این همه طوفان و وهم و پرسش و تردید
کسی از پشت قاب پنجره آرام وزیبا گفت
تو هم در پاسخ این بی وفایی ها بگو در راه عشق و انتخاب آن خطا کردم
و من در حالتی ما بین اشک و حسرت و تردید
کنار انتظاری که بدون پاسخ و سردست
و من در اوج پاییزی ترین ویرانی یک دل
میان غصه ای از جنس بغض کوچک یک ابر
نمی دانم چرا شاید به رسم عادت پروانگی مان باز
برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزو هایت دعا کردم ...

 
آخرین ویرایش:

sinareza

متخصص بخش ادبیات
برای آسمان چشمانت هدیه ای دارم
یک مشت آفتاب
کنار بزن ابرهای دلتنگیت را ...​
 

یگانه جان

متخصص بخش ادبیات
[COLOR=#00000]آسمان پاييزی است...

دل ما غنچه نشکفته...


خود ما يکسره پژمرده...

همه انسانيم ...

روح ما آهن نيست...

راستی مهربانی چيست؟

عشق يعنی چه؟

معنای پرستو را که می داند ؟
[/COLOR]
 

یگانه جان

متخصص بخش ادبیات
پر و بالم شکسته است
بیشتر از آنچه فکر میکنی
و فکر می کنم
...
...
دیگر نای پرواز نیست ...



57206643681287258051.jpg
 

sinareza

متخصص بخش ادبیات
چقــدر باید بگذرد؟؟
تا مـن
در مـرور خـاطراتم
وقتی از کنار تــو رد می شم.
تنـــم نلــرزد.....
بغضــم نگیــرد
 

شبگرد

کاربر ويژه
می خواهم عمرم را

با دستهای مهربان تو اندازه بگیرم

برگرد...

من اینجا

کنار همین رویاهای زود گذر

به انتظار آمدن تو

خطهای سفید جاده را می شمارم...
 

شبگرد

کاربر ويژه
haaaft.jpg


.
.
.

داشتم دیشب من
آسمانی آبی
کهکشانی شیری
اخترانی همه از باران روشن تر
تو نبودی با من
همه را ظلمت برد
تو نبودی با من
همه را ظلمت برد...
goll-68.gif
 

sinareza

متخصص بخش ادبیات
روی بندِ دلت راه می‌روم ...

بی ترس از افتادن

بی ترس از سقوط ...
 

baroon

متخصص بخش ادبیات
شبی هم صحبتی میگفت:
« که با روییدن یک مرگ
شهابی می چکد
از چشمهای آسمان ناگاه »
ومن با گریه پرسیدم:
چرا در مرگ دل
امّا
سقوط بی نهایت ، اشک
کافی نیست؟!
 
آخرین ویرایش:
بالا