• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مباحث عمومی هواشناسی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

ماهان.

کاربر ويژه
تصاویر ماهواره ای در بخش هایی از جنوب انگلستان، بلژیک، شمال فرانسه و مرکز و شمال آلمان بارش شدید برف رو نشون میدن

تصویر اتوآپدیت

satwetter.jpg
 

rahsazan

کاربر ويژه
محمد رضا جان از تغییر اقلیم ایران بپرس بگو واقعیت داره و کجاها چی شدن؟
مثلا کجا پربارش شده و میشه و بالعکس...
ممنون:گل:


چشم علی جان حتما
اینم لینک اعلام وضع هوای آخر شب، چون تو یه پست جا نمیشه نذاشتم!
http://www.wunderground.com/cgi-bin/findweather/hdfForecast?query=iran


به کسانی که آلبوم عکس های مشهد رو ندیدن پیشنهاد میکنم در اسرع وقت یه سر به این تاپیک بزنن،فوق العاده ست این بخش!!!!واقعا باید تشکر ویژه ای کرد از محمدرضای میری بخاطر بوجود آوردن این بخش،دمش گرم:گل::گل:،عکس های امیرمحسن عزیز هم که فوق العاده زیبا بود،ممنونم از این دو بزرگوار:گل:

خیلی لطف داری محمدجان
موفق باشی انشالله


شب خوش و خدا نگهدار
:بای:
 

Amir Mohsen

متخصص بخش هواشناسی
خواه و ناخواه برای خداوند سجده می کنند همه آنها که در آسمانها و زمينند و سايه هايشان نيز بامدادان و شامگاهان به سجده می آيند

سوره رعد، آیه15




شعر و تفسیر بسیار زیبایی بود
( :
به کسانی که آلبوم عکس های مشهد رو ندیدن پیشنهاد میکنم در اسرع وقت یه سر به این تاپیک بزنن،فوق العاده ست این بخش!!!!واقعا باید تشکر ویژه ای کرد از محمدرضای میری بخاطر بوجود آوردن این بخش،دمش گرم:گل::گل:،عکس های امیرمحسن عزیز هم که فوق العاده زیبا بود،ممنونم از این دو بزرگوار:گل:


خیلی ممنون محمد جان .

شما خیلی لطف داری
 

ماهان.

کاربر ويژه
با اینکه نقشه های بلندمدت از یک هفته معتبر نیستند، اما گویا در روزهای حضور بنده در اوایل فروردین خبری از گرمباد نیست در رشت!

Unbenannt.PNG
 

Amir Mohsen

متخصص بخش هواشناسی


تقدیم به امیر محسن(البته عکس خودشه!)

g8znwwn5x14rry2x23hs.jpg

بهروز جان

بسیار زیبا و پر مفهوم . و در واقع این دیگه خود شاهکاره :گل:

فقط میشه در مورد اون متنی که اون زیر زحمت کشیدید و حک کردید توضیح بدید که دقیقا چه مفهومی رو واسه خواننده تداعی میکنه!

خیلی ممنون میشم:گل:
 

Amir Mohsen

متخصص بخش هواشناسی




بهروز جان

بسیار زیبا و پر مفهوم . و در واقع این دیگه خود شاهکاره :گل:

فقط میشه در مورد اون متنی که اون زیر زحمت کشیدید و حک کردید توضیح بدید که دقیقا چه مفهومی رو واسه خواننده تداعی میکنه!

خیلی ممنون میشم:گل:



آهان فهمیدم منظور اقای ولادیمیر نوباک اوف چی بوده؟

یعنی مردی که سعی میکنه از چیزهای غیر ممکن و محال ، باور بسازه .

همون جریان بالا و پایین کردن نقشه ها و لابی کردن با خدا و این چیزا فکر کنم:خجالت2:

خیلی جالب بود:گل:
 

محمد بجنورد

کاربر ويژه
خواهش میکنم امیرمحسن عزیز،واقعا عکساتون زیبا بود

خب دوستان،با اینکه امروز حدودا 5ساعت خوابیدم{بعدازظهر}!!!!!و فردا هم زنگ اول تعطیلم ولی باز هم حسابی خوابم میاد!!شب بر دوستان عزیز خوش،یا علی مدد:گل::گل:
 

محمد بجنورد

کاربر ويژه
:خنده1:هیچی ولش کن
فقط مدرسه را بپیچون برو حالشو ببر همین
:سوت::خنده1:

:خنده1::خنده1:،اتفاقا در نظر دارم که چهارشنبه بعدازظهر برم علی آباد کتول و ییلاقاتش!!!باید ببینم خانواده موافقت میکنن یا نه!!با رفیقا هم هماهنگ کردیم که چهارشنبه آخرین روز رفتن به مدرسه در امسال باشه،باید ببینیم سر قولشون میمونن یا نه!!

دیگه شب خوش،یا علی:گل:
 

Abbath

New member
یه چی میگم بهش عمل نکن فقط محمدجان،ما سال آخر هنرستان از 14 اسفند تعطیل کردیم کلاس رو :سوت:
 

محمد بجنورد

کاربر ويژه
یه چی میگم بهش عمل نکن فقط محمدجان،ما سال آخر هنرستان از 14 اسفند تعطیل کردیم کلاس رو :سوت:

:تعجب2::تعجب2:،خوش بحالتون عباس جان!!ما یه ناظم گیری داریم که دیروز 28 دقیقه{دقیقش رو میگم}دیر رسیدم مدرسه؛واسم دو ساعت اول رو غیبت زد!!!اعصابمو حسابی خورد کرد!!پس واجب شد که به حرفت عمل کنیم و 23 اسفند آخرین روز مدرسه باشه!!!:خنده1:
 

Amir Mohsen

متخصص بخش هواشناسی
الان رفتم بیرون جای همگی خالی یک نفس عمیق کشیدم و عجب لذتی داشت. ظاهرا بیرون بارون خوبی باریده و ما بیخبر بودیم ولی از اونجاییکه اینجا زمیناش عمدتا ماسه بادی هست (چون قبلا اینجا دریا بوده) ، وقتیکه بارون میاد روش عجیب عطر بوی دریای مازندران رو واسه آدم تداعی میکنه:گل:
 

Abbath

New member
:تعجب2::تعجب2:،خوش بحالتون عباس جان!!ما یه ناظم گیری داریم که دیروز 28 دقیقه{دقیقش رو میگم}دیر رسیدم مدرسه؛واسم دو ساعت اول رو غیبت زد!!!اعصابمو حسابی خورد کرد!!پس واجب شد که به حرفت عمل کنیم و 23 اسفند آخرین روز مدرسه باشه!!!:خنده1:

البته جریان داره،یادمه اون روز رسیدم خونه و خونه هم کسی نبود،همین رسیدم گوشی زنگ خورد،ناظممون بود که شانسی شماره خونه چند نفرو گرفته بود که یکی از اون چند نفر من بودم،خلاصه خودم رو برادر خودم معرفی کردم :خنده1: و پیچوندم ناظم رو،بعدشم با خیال راحت تا 15 فروردین تعطیل بودیم،سال آخری هم بودیم زیاد کاری نداشتن،یادش بخیر عید سال 86
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا