• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مشاعره سرعتی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Darya

متخصص بخش گفتگوی آزاد
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم [FONT=Vazir, times, serif][FONT=Vazir, times, serif]
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی


مغرور مشو این همه بر سوزِ خود ای شمع

کاین سازش پروانه هم از روی حساب است
 

salar69

کاربر ويژه
تو طاعت حق کنی به امید بهشت

نه نه تو نه عاشقی که مزدوری تو

 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
وفا كنيم و ملامت كشيم و خوش باشيم
كه در طريقت ما كافريست رنجيدن!
 

salar69

کاربر ويژه
نا کرده گناه در جهان کیست بگو

وان کس که گنه نکرد چون زیست بگو

 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
وقتی تو گریه می کنی ، ای دوست در دلم
انگار که ابرهای جهان گریه می کنند




حسین منزوی
 

salar69

کاربر ويژه
دانی که چرا سر نهان با تو نگویم؟

طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
يکي مي پرسد اندوه تو از چيست؟
سبب ساز سکوت مبهمت کيست؟
برايش صادقانه مي نويسم
براي آنکه بايد باشد و نيست...​

 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
تا به کی باید رفت از دیاری به دیار دیگر
نتوانم نتوانم جستن
هر زمان عشقی و یاری دیگر
کاش ما ان دو پرستو بودیم که همه عمر سفر می کردیم
از بهاری به بهار دیگر.

"فروغ فرخزاد"

 

Darya

متخصص بخش گفتگوی آزاد
روی قبرم بنويسيد کبوتر شد و رفت

زير باران غزلی خواند دلش تر شد و رفت
چه تفاوت که چه خورده است غم دل يا زهر

آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت

 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
تا تو از چشم من سوخته دل دور شدی

ای بسا چشمه خونین که دل از دیده گشاد
 

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
دست اشکسته براور بردعا

سوی اشکسته پرد فضل خدا

مولوی
:احترام:
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
این دل به کدام واژه گویم چون شد / کز پرده برون و پرده دیگرگون شد


:85:
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
دردم از یار است و درمان نیز هم

دل فدای او شد و جان نیز همـــ
 

Darya

متخصص بخش گفتگوی آزاد
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی

شرط هواداری ما شیدائی و شوریدگیست

گر یار ما خواهی شدن شوریده و شیدا بیا

در کار ما پروائی از طعن بداندیشان مکن
پروانه گو در محفل این شمع بی پروا بیا

کنجی است ما را فارغ از شور و شر دنیای دون

اینجا چو فارغ گشتی از شور و شر دنیا بیا



شهریار

 

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
ای دلبر من دو زلف بر يك سو زن
برهر دو طرف مزن تو بر يك سو زن
گر آتش عشق تو فتد يك سوزن
يك سو همه مرد سوزد و يك سو زن
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی

نقّاش صنع، ابروی جانان کمان کشید

از آن کمان، ناوک مژگانم آرزوست
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا