• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

:: مشاعره ی مشروط ::

baroon

متخصص بخش ادبیات



در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم

عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم

با عقل آب عشق به یک جو نمی رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم

باور مکن که طعنه طوفان روزگار
جز در هوای زلف تو دارد مشوّشم

سروی شدم به دولت آزادگی که سر
با کس فرو نیاورد این طبع سرکشم

 

baroon

متخصص بخش ادبیات




از سینــه ی تنـــگم دل دیــوانــه گریـزد
دیـوانـه عجـب نیسـت گر از خانه گریـزد

مــن از دل و دل از مـن دیوانـه گریــزان
دیـوانـه نـدیـدم کـه ز دیـوانـه گـریـــزد!


 

سیاوش عشق

کاربر ويژه
دلم آرام باش امشب چرا از غصه لبریزی؟
چرا با غم هم آغوشی؟ چرا هم رنگ پاییزی؟
.......
اسماعیل رضوانی خو
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
هر آنکس عاشق است از جان نترسد
یقیــــن از بند و از زنـــدان نترســـد


دل عـــاشـــــق بــود گــــرگ گرســـنـه

که گرگ از هی هی چوپان نترسد


بابا طاهر

 

سیاوش عشق

کاربر ويژه
عشق تو بر دل من بار گرانیست و من
بی تحمل شده از بار گرانت شده ام
آنقَدَر دلبر و دلدار و فریبا نشدی
ممکن این فکر که مجنون زمانت شده ام
 

مهری

کاربر ويژه
ما بى غمان مست دل از دست داده ايم
همراز عشق و همنفس جام باده ايم

بر ما بسى كمان ملامت كشيده اند
تا كار خود ز ابروى جانان گشاده ايم

پير مغان ز توبه ء ما گر ملول شد
گو باده صاف كن كه به عذر ايستاده ايم

حضرت عشق
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی


زندگی گل به توان ابدیت

زندگی ضرب زمین در ضربان دل ما

زندگی هندسه ی ساده و یکسان نفس هاست


سهراب سپهری

37733_111459715571954_2073639_n.jpg

 

baroon

متخصص بخش ادبیات


می
توان هر لحظه هرجا عاشق و دلــداده بودن
پرغرور چون آبشاران، بودن امّا
ساده بودن
می‌توان
در گریه ی ابر با خیال غنچه خوش بود
زایش آینده را در هر خزانی دید و آسود
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی


صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت
گل بخندید که از راست نرنجیم ولی
هیچ
عاشق سخن سخت به معشوق نگفت


 

baroon

متخصص بخش ادبیات



صبحدم
، پیچک باغ
بر سر شاخه ی تاک
سبز بالا می رفت؛

با خودم می گفتم:
سبــــــز بالا بروی...
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
من به چشم های بی قرار تو قول می دهم
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز می شویم....






قیصر امین پور

 

baroon

متخصص بخش ادبیات



دود اگر بالا نشیند کسر شأن شعله نیست

جای
چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است



 
آخرین ویرایش:

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آنچنان مات، که حتی مژه بر هم نزنی

مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز
چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی



فریدون مشیری



 

NaBuT

کاربر ويژه
چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند
و تماشای تو زیباست اگر بگذارند
دل دریایی من این همه بیهوده مگرد
خانه دوست همینجاست اگر بگذارند
غضب آلوده نگاهم مکنید ای مردم
دل من مال شماهاست اگر بگذارند
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
68494_380662788675741_700104683_n.jpg





















منم و دلی كه هرشب كندم به ناله سرخوش
مبر از كفم تو اين‌
دل كه دل دگر ندارم
 

baroon

متخصص بخش ادبیات




هرگز گمان
مبر ز خیال تو غافلم

-----------------------------گر مانده ام خموش

--------------خدا داند و دلم
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
آه، من هم زنم‚ زنی که دلش
در هوای تو می زند پر و بال

دوستت دارم ای خیال لطیف

دوستت دارم ای امید محال



فروغ فرخزاد

 

baroon

متخصص بخش ادبیات




آن حوالی كه عشق جاری نيست، زنده‌ها مردگان بی گورند
بر تن كوچه‌های بی احساس، عاشقان وصله‌های ناجورند

عشق، ای بارش لطيف بهار! روم و ايران مسخّر نامت
طاق ابروت، كاخ كسری هاست، چشم‌های تو امپراتورند...

 
بالا