[FONT=B Nazanin]ما عاشقان مستیم، سر را ز پا ندانیم این نکتهها بگیرید، بر مردمان هشیار
H hamedo کاربر ويژه 2011 , February 18 #361 ما عاشقان مستیم، سر را ز پا ندانیم این نکتهها بگیرید، بر مردمان هشیار
Maryam متخصص بخش ادبیات 2011 , February 18 #362 رواق منظر چشم من آشيانه تست کرم نما و فرود آي که خانه خانه تست
baroon متخصص بخش ادبیات 2011 , February 18 #363 تو را من دوست می دارم ندانم چیست درمانم نه روی هجر می بینم نه راه وصل می دانم
R Reza متخصص بخش اسکریپت 2011 , February 18 #364 منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
K khodam متخصص بخش ادبیات 2011 , February 18 #365 نقّاش چون شمايل آن ماه ميكشد نوبت به زلف او چو رسد آه ميكشد
baroon متخصص بخش ادبیات 2011 , February 19 #366 دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکلست هر که ما را این نصیحت میکند بی حاصلست
H hamedo کاربر ويژه 2011 , February 19 #367 تا سرو قباپوش تو را دیدهام امروز در پیرهن از ذوق نگنجیدهام امروز
K khodam متخصص بخش ادبیات 2011 , February 19 #368 ز تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم ازکوی تو لیکن عقب سر نگران
baroon متخصص بخش ادبیات 2011 , February 20 #369 نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
س سنجاقي متخصص بخش گفتگوی آزاد 2011 , February 20 #370 من اگر تازگی و زندگی را می جویم حتما آن روز در این روزا نیست
Maryam متخصص بخش ادبیات 2011 , February 20 #371 تا من بديدم روی تو ای ماه و شمع روشنم هر جا نشينم خرمم هر جا روم در گلشنم
ی یگانه جان متخصص بخش ادبیات 2011 , February 20 #372 مکن بازی با دلی که می کند زاری نکن کاری که باز آری پشیمانی
H hamedo کاربر ويژه 2011 , February 20 #373 باد گلزار خلیلم، شعله دارم در بغل نالهٔ ایوب دردم، راه لب گم کردهای
baroon متخصص بخش ادبیات 2011 , February 21 #374 يکي دل داشتم پر خون شد آن هم از کفم بيرون کجا افتاد آن مجنون، درين دوران نميدانم
baroon متخصص بخش ادبیات 2011 , February 21 #376 مغرور مشو به خود که اصل من و تو گردي و شراري و نسيمي و نميست
H hamedo کاربر ويژه 2011 , February 21 #377 تا نبرد ره به شناسایی ذاتم گه مؤمن و گه کافر و گه گبر و یهودم
K khodam متخصص بخش ادبیات 2011 , February 21 #378 منم آنکه شهره شهرم به عشق ورزیدن منم آنکه دیده نیالودم به بد دیدن
baroon متخصص بخش ادبیات 2011 , February 21 #379 نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد